بالای سرم باز، ابر کلمات است / علیرضا قزوه
بالای سرم باز، ابر کلمات است / شاعر : علیرضا قزوه
دل، شیخِ نشابور، دل، پیر هرات است
دل، نور محمد، عطر صلوات است
دل گفتم و این دل، سجاده ی مکه است
تسبیح مدینه است، مُهر عتبات است
در بارشِ خنجر، دل تازه کن و روح
لب تشنه تر از دل چشمانِ فرات است
هوهو زدن دل، عشق است و جنون است
حق حق زدن روح، صوم است و صلات است
شعر از سرِ من دست برداشته امّا
بالای سرم باز، ابر کلمات است
پایان من و دل، آغاز شگفتی است
می میرم و مرگم در قید حیات است
موضوع انجمن
افزودن دیدگاه جدید