شانس چیست؟ + رازهای خوش شانسی
شانس و رازهای خوش شانسی کداماند؟
شانس به معنای بخت و اقبال یا فرصتهای خوب و بدی است که خارج از کنترل فرد رخ میدهد و بدون ارتباط مستقیم با اراده، تصمیمگیری یا نتایج مورد انتظار شکل میگیرد.
اما واقعاً شانس چگونه عمل میکند؟ آیا یک مفهوم واقعی است یا صرفاً توجیهی برای موفقیت و شکستهای غیرمنتظره؟ آیا برخی افراد ذاتاً خوششانستر از دیگران هستند، یا این واژه تنها برای توصیف رویدادهای غیرقابلپیشبینی زندگی به کار میرود؟
از سوی دیگر، عدهای معتقدند که شانس یک مفهوم ساختگی است که افراد برای فرار از مسئولیت شکستهای خود به کار میگیرند. برخی دیگر آن را عاملی تأثیرگذار در زندگی میدانند که میتوان با تغییر سبک تفکر، ایجاد فرصتهای جدید، و تقویت مهارتهای فردی میزان آن را افزایش داد.
در این مقاله، به بررسی مفهوم شانس و تأثیر آن در زندگی پرداخته و رازهایی برای افزایش خوششانسی معرفی شده است. (البته تاگفته نماند که طبق تعالیم اسلامی چیزی به نام شانس وجود ندارد و این مقاله صرفاً جهت اطلاعات عمومی درج شده)
بیشتر بخوانید: عدد شــانس چیست و چگونه محاسبه و تفسیر می شود؟
شانس چیست؟
شانس (Chance) یک واژه فرانسوی به معنای بخت، اقبال یا فرصت است که میتواند هم خوب باشد و هم بد. آنچه تحت عنوان شانس اتفاق میافتد، معمولاً خارج از کنترل فرد است و بدون ارتباط مستقیم با اراده، قصد یا نتایج مورد انتظار رخ میدهد.
دیدگاه فرهنگهای مختلف نسبت به مفهوم اقبال و شانس متفاوت است؛ برخی آن را نتیجه تصادف و احتمال میدانند، در حالی که دیگران آن را با ایمان، سرنوشت و حتی خرافات مرتبط میکنند.
انسان بهطور طبیعی میل دارد حس کنترل بر زندگی خود داشته باشد و به همین دلیل، برخی افراد نمیتوانند پذیرای وجود عوامل خارج از کنترل باشند. بسیاری از افراد برای ایجاد حس امنیت و تسلط بر زندگی تلاش میکنند، اما باید پذیرفت که بسیاری از رویدادها فراتر از اراده بشر هستند.
در حالی که برخی افراد وجود شانس را نوعی بهانه برای فرار از مسئولیت میدانند، حقیقت این است که بخت و اقبال واقعی است و میتواند یکی از عوامل مهم در مسیر موفقیت باشد.

شانس چگونه عمل میکند؟
ما دائماً در معرض رخدادهای گوناگون قرار داریم؛ بنابراین، همیشه عواملی وجود دارند که خارج از کنترل فرد بوده و بر زندگی او تأثیر میگذارند. برای مثال، استیو جابز فردی خلاق، مصمم، باهوش و دارای مهارتهای فراوان بود، اما برخی اتفاقات خارج از اراده او نیز در موفقیتش نقش داشتند:
ملاقات اتفاقی با «وز» (Woz): وز کامپیوتری را اختراع کرد، و جابز توانست آن را به شکل مؤثر بازاریابی کند.
آموزشهای کودکی از پدرش: پدر جابز به او مهارت ساخت و سرهم کردن وسایل مختلف را آموخت.
علاقه شدید به الکترونیک: این اشتیاق او را به سمت ارتباط با افراد خاص و موقعیتهای کلیدی کشاند.
ترک شدن توسط پدر واقعی: این فقدان، در ناخودآگاهش انگیزهای برای اثبات تواناییهایش و ایجاد تغییرات بزرگ در دنیا به وجود آورد.
یادگیری خوشنویسی: علاقه او به خوشنویسی، بعدها زمینهساز پیشرفت اپل در طراحی و گرافیک شد.
با مطالعه داستان زندگی افراد موفق، میتوان مشاهده کرد که علاوه بر ویژگیهای منحصر بهفرد، عوامل خارج از کنترل نیز در مسیر موفقیت آنها نقش داشتهاند.
نقش زمانبندی در شانس و موفقیت
زمان یکی از عناصر کلیدی در مفهوم شانس است. انجام یک کار درست، اما در زمان نامناسب میتواند به شکست منجر شود، در حالی که اقدام در زمان مناسب میتواند موفقیت را رقم بزند.
برای مثال:
مایکروسافت تلاش کرد نسخهای مشابه آیپاد تولید کند اما شکست خورد.
گوگل سعی کرد وبسایتی مشابه فیسبوک راهاندازی کند، اما موفق نشد.
فیسبوک تلاش کرد امکانات اسنپچت را کپی کند، اما مورد استقبال قرار نگرفت.
فرقی نمیکند این رویدادها را لطف خدا بدانید، نتیجه زمانبندی اتفاقی یا بخت و اقبال؛ در هر صورت، باید پذیرفت که بسیاری از عوامل از کنترل مستقیم ما خارج هستند.
درک نادرست از مفهوم شانس
گاهی ما ابزارهای بختآزمایی را دارای توانایی شناختی بشرگونه فرض میکنیم. برای مثال، افراد گمان میکنند که در پرتاب سکه، توالی ش-خ-ش-خ-ش-خ از نظر تصادفی بودن محتملتر از ش-ش-ش-خ-خ-خ است، در حالی که احتمال وقوع هر دو توالی کاملاً برابر است.
ناتوانی ما در فهم قوانین تصادف میتواند منجر به برداشتهای اشتباه شود:
فردی که در یک دوره کوتاه خوششانس بوده را "ماهر" بدانیم.
فردی که چندین حادثه متوالی را تجربه کرده را "مسئول شکستهای خود" تلقی کنیم.
ساختمانی را که چندین نفر از کارکنانش به بیماری مبتلا شدهاند، "نامناسب و آسیبزا" فرض کنیم.
در واقع، توالیهای اتفاقی از موفقیتها، حوادث و بیماریها ناشی از تصادف و شانس هستند. مثال بارز این درک نادرست را میتوان در باور هواداران ورزش به "دست طلایی" (Hot Hand)

باور به وجود "دست طلایی" در بسکتبال
بین مفسران و طرفداران بسکتبال، باور رایجی وجود دارد که برخی بازیکنان در مقطعی از بازی به حالت "دست طلایی" میرسند و برای مدتی امتیازآوران اصلی تیم میشوند. فرضیه اصلی این است که پس از چند پرتاب موفق، بازیکن اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و آرامتر میشود؛ در نتیجه احتمال موفقیت او در پرتابهای بعدی افزایش مییابد.
با این وجود، توماس گیلوویچ (Thomas Gilovich) و همکارانش در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که باور به دست طلایی ممکن است ناشی از درک نادرست مفهوم شانس باشد. به بیان دیگر، تعداد پرتابهای موفق یک بازیکن در گذشته، ارتباطی به موفقیت پرتابهای آینده او ندارد؛ دقیقاً مانند پرتاب سکه، که احتمال شیر یا خط آمدن هر بار مستقل از دفعات قبلی است.
البته این بدان معنا نیست که موفقیت یک پرتاب صرفاً به شانس وابسته است؛ بلکه مهارت بازیکن تأثیر مستقیمی بر احتمال موفقیت دارد. اما نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که هر پرتاب مستقل از پرتاب قبلی است و تحت تأثیر توانایی کلی فرد قرار دارد، نه موفقیتهای پشتسرهم.
پیامدهای باور نادرست به دست طلایی
باور نادرست به این فرضیه میتواند پیامدهای جدی برای عملکرد تیم داشته باشد. برای مثال، اگر بازیکنان تصمیم بگیرند توپ را صرفاً به فردی که دست طلایی دارد پاس دهند—به جای اینکه توپ را به یک بازیکن ماهر دیگر بسپارند که در موقعیت بهتری نسبت به مدافعان قرار دارد—عملکرد کلی تیم دچار افت قابل توجهی خواهد شد.

چطور خوششانستر باشیم؟
شانس همیشه یک عامل تصادفی نیست؛ بلکه میتوان با برخی اقدامات، شرایطی فراهم کرد که فرصتهای بهتری در زندگی به دست آوریم. در ادامه، مجموعهای از راهکارهای مؤثر برای افزایش خوششانسی ارائه شده است:
مطالعات خود را افزایش دهید: دانش و آگاهی بیشتر به شما کمک میکند تا بهتر تصمیم بگیرید و فرصتهای مناسب را بشناسید.
مهارتهای متنوع کسب کنید: داشتن مهارتهای وسیع و تخصصی، احتمال موفقیت شما را افزایش میدهد و شما را برای بهرهبرداری از موقعیتهای مختلف آماده میکند.
شبکه ارتباطی خود را گسترش دهید: ارتباط با افراد تأثیرگذار و آگاه، مسیر شما را هموارتر کرده و شانس موفقیت را بالا میبرد.
مهارتهای خود را در معرض دید قرار دهید: دیده شدن مهارتهای شما و شناخته شدن توسط دیگران میتواند زمینهساز فرصتهای جدید و موفقیتهای بیشتر باشد.
خلاقیت خود را پرورش دهید: داشتن یک ایده منحصر بهفرد میتواند مسیر زندگی شما را دگرگون کند و شانس موفقیت شما را به طرز چشمگیری افزایش دهد.
از شکست نترسید: هرچه بیشتر و در فواصل کوتاهتر شکست بخورید، احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد شد. اما تکرار اشتباهات مشابه مانعی در مسیر پیشرفت شماست؛ بنابراین، روشهای جدید را بیازمایید و از هر شکست درس بگیرید.
نگرش مثبت را تقویت کنید: دید مثبت باعث افزایش اعتماد به نفس شده و تأثیر بسزایی بر روابط اجتماعی و حرفهای شما خواهد داشت؛ این اثر مثبت در نهایت موفقیت شما را تقویت میکند.
باور داشته باشید که زندگی علیه شما نیست.
توجه: این محتوا صرفاً جهت اطلاعات عمومی ارائه شده و به منزله تأیید دیدگاههای مطرحشده در مقاله نیست. هدف از انتشار این مطلب، آشنایی با مفاهیم و ارائه اطلاعاتی کلی برای مطالعه و بررسی بیشتر است. (در کل طبق تعالیم فلسفی و اسلامی چیزی به نام شانس وجود ندارد.)
افزودن دیدگاه جدید