گفت: بالاخره داستان ساختگي اعتصاب غذاي چند تن از عوامل زنداني فتنه به كجا كشيد؟
گفتم: يك دروغي با پيشنهاد مشترك منوشه امير و شيرين عبادي مطرح شده بود ولي بعد كه ديدند بدجوري به جدول زده اند، خودشان پيشنهاد دادند كه اعتصاب شكسته شود!
گفت: مگر اعتصابي هم صورت گرفته بود؟
گفتم: مرد حسابي! برخي از عوامل زنداني فتنه اعلام كرده بودند كه اعتصابي در كار نيست و سران فتنه دنبال كاسبي خودشان هستند.
گفت: پس بگو كه چرا خاتمي و سايت كلمه و راديو فردا و شيرين عبادي و منوشه امير پشت سر هم بيانيه مي دادند و از آنها مي خواستند كه به اعتصاب خاتمه بدهند؟!
گفتم: براي اين كه بد جوري به جدول زده و آبروريزي كرده بودند.
گفت: پس تكليف آنهمه سر و صداي الكي و شعار دادن ها و مصاحبه كردن ها و... چه مي شود؟!
گفتم: يارو يك چپق دزديده بود، رفت آن را بفروشد كه دزد ديگري چپق را از او كش رفت و دزد اولي دست از پا درازتر نزد رفقايش برگشت؛ يكي از همدستانش پرسيد؛ چپق را چند فروختي؟ و يارو گفت؛ به قيمت خريد!