رفتن به محتوای اصلی

ختم ولایت

تاریخ انتشار:

 ختم ولایت
 ویژگی دیگری را كه در عرفان برای انسان كامل در نظر می‌گیرند، كه از دیدگاه دینی شیعه برای حضرت صاحب است، ولایت او می‌باشد. ولایت دارای ابعاد عرفانی خاص خود است. در عرفان ولایت به ولایت عامه و خاصه تقسیم می‌شود، نیز به ولایت بالذات بالعرض تقسیم می‌شود و این دومی به ولایت مطلقه و ولایت مقیده تقسیم می‌شود. از دید عارفان اسلامی ولایت، عامتر از نبوت و رسالت است، بنابراین هر نبی ولی است اما هر ولی نبی نیست، هم‌چنین، ولایت باطن و اساس نبوت و رسالت است، از این رو ابن عربی معتقد است انبیاء و رسولان، ظهورات حقیقت انسان كامل كونی وجودی‌اند كه از آن به حقیقت محمدیه تعبیر می‌شود.
 در عرفان اسلامی، بواسطه حقیقت ختم نبوت، اندیشه ختم ولایت نیز وجود دارد، از این رو به نظر عارفان شیعه و بسیاری از عارفان، ختم ولایت مطلقه، امام علی بن ابیطالب و ختم ولایت مقیده، فرزند ایشان امام مهدی است.7
 از این رو در اندیشه شیعی، ضمن تأكید بر ولایت عرفانی و دینی حضرت صاحب، بر ارتباط این ولایت با امامت دینی نیز تأكید شده است. زیرا در این اندیشه امامت تداوم بخش نبوت از ابعاد گوناگون آن است یعنی امامت مقامی دینی و سیاسی است كه بعد از نبوت وظیفه هدایت دینی و سیاسی جامعه به عهده آن است. از این رو جایگاهی را كه امامت دارد می‌توان از آن به ولایت تعبیر كرد. از این رو ولایت مقام الهی است كه از آن امام می‌باشد و حقیقت آن ظهور الوهیت می‌باشد به گفته امام خمینی:
 «حقیقت خلافت و ولایت، ظهور الوهیت است و آن اصل وجود و كمال آن است و هر موجود حظی دارد و لطیفه الهیه در سرتاسر كائنات از عوالم غیب تا منتهای شهادت بر ناصیه همه ثبت است.»8
 به بیان دیگر ولایت عبارت از فیض منبسط مطلق است كه خارج از همه حدود و تعینات است كه از آن به وجود مطلق تعبیر می‌شود. از این‌رو امام خمینی بر آن است كه ولایت در معنای عمیق الهی، آن شعبه‌ای از توحید است و اهمیت آن در مقامات عرفانی تا آنجاست كه ولایت تعین اول از تعینات اوست و مصداق آن ولایت احمدی علوی می‌باشد. بنابراین امام خمینی حقیقت خلافت‌های ظاهری را هم به ولایت برمی‌گرداند و می‌گوید: «این خلافتی كه پیرامون مقام و قدر و منزلتش (مطالبی) شنیدی، همان حقیقت ولایت است، زیرا كه ولایت عبارت از قرب یا محبوبیت، یا تصرف یا ربوبیت و یا نیابت است و اینها همه حق (و واقعیت) این حقیقت، و دیگر مراتب ظل و سایه آنند و این خلافت رب، ولایت علویه(علیه السلام)است كه با حقیقت خلافت محمدیه(صلی الله علیه وآله وسلم)در نشئه امر و خلق متحد است.»9
امام خمینی صاحبان واقعی این ولایت عرفانی و باطنی را پیامبر اكرم و ائمه اطهار می‌داند، زیرا بر آن است كه پیامبر اكرم و ائمه اطهار از نور واحد آفریده شده‌اند و دارای اتحاد وجودی با هم هستند. از این رو همه آنها و نیز حضرت صاحب‌الزمان دارای این ولایت هستند. به بیان دیگر پیامبر و اهل بیت ایشان از دید امام خمینی بهانه خلقت و آفرینش بوده‌اند كه شناخت حق تعالی و نیز سعادت خلق و تنها از طریق آنها امكان‌پذیر است، چرا كه آنها راههای متصل‌كننده آسمان الوهیت و زمینهای مخلوقاتند و ولایت در ایشان ظاهر گشته و نبوت و رسالت در آنان نهفته است.10 با این وصف می‌توان گفت ائمه اطهار صاحبان ولایت به معنای اخص و واقعی، و حضرت مهدی، صاحب ختم ولایت می‌باشد از این رو امام خمینی درباره ولایت ایشان می‌گوید:
«همان‌طوری كه رسول اكرم به حسب واقع حاكم بر جمیع موجودات است، حضرت مهدی همان‌طور حاكم بر جمیع موجودات است، آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت، آن خاتم ولایت كلی بالاصاله است و این خاتم ولایت كلی به تبعیت است.»11
 از این رو امام خمینی حضرت صاحب را دارای جایگاه واسطه فیض و عنایات حق می‌داند كه خداوند در این زمان مواهب خود را به واسطه او بر خلایق ارزانی می‌دارد. تا آنجا كه از دید امام خمینی حضرت صاحب دارای سلطه و احاطه بر جمیع تغییرات و تبدیلات عالم طبیعت است. یعنی تعیین و تدوین سرنوشت هستی در زمانه حاضر در ید قدرت اوست كه این بواسطه دارا بودن قدرت ولایت الهی می‌باشد. و بواسطه این قدرت، او می‌تواند در تدبیر طبیعت تغییراتی را ایجاد نماید. به گفته امام خمینی هر یك از جزئیات طبیعت را خواهد بطیتی الحركه كند و هر یك را خواهد سریع كند، و هر رزقی را خواهد توسعه دهد و هر یك را خواهد تضیق كند، و این اراده حق است و ظل و شعاع اراده ازلیه و تابع فرامین الهی است.12

موضوع انجمن

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا