سیره تربیتی امام محمد باقر علیه السلام
اشاره
تربیت فرزند یكی از مهم ترین وظایف والدین و مربیان در عرصه زندگی است. تربیت به معنای شكوفا نمودن استعدادهای درون انسان ها و هدایت غرائز نهفته آنان به سوی قله كمال و رستگاری می باشد.
تربیت مجموعه تلاش هایی است، سنجیده و منظم برای نیل به هدف های مشخص و شكوفا سازی توان های بالقوه در تمام ابعاد وجودی انسان و به عبارت دیگر می توان تربیت را انتقال میراث های فرهنگی مطلوب و ارزشمند از نسلی به نسل دیگر دانست.
به طور كلی، مجموعه تلاش ها، فرصت ها، اقدامات، امكانات و برنامه ها از بدو انعقاد نطفه تا واپسین دم حیات برای رشد و شكوفا سازی توان های بالقوه فرد به طور همه جانبه تا رسیدن به حداكثر ظرفیت را تربیت می نامیم.
از آنجایی كه امامان معصوم شیعه بهترین شیوه های تربیتی فرزند را فرا روی پیروان خود نهاده اند، زندگی پر افتخار آنان می تواند به عنوان موفق ترین الگوهای تربیتی در طول تاریخ بشر مطرح شود. در این نوشتار به مناسبت اول ماه رجب، روز ولادت امام محمد باقر علیه السلام روش های تربیت فرزند را در سیره و سخن آن گرامی بررسی نموده و برخی نكته های قابل توجه را ارائه می نماییم.
نقش تربیتی والدین
پدر و مادر به عنوان دو ركن اساسی خانواده بیش ترین نقش را در تربیت فرزندان ایفا می كنند. مادر از زمان انعقاد نطفه تا دوران نوجوانی ارتباطی تنگاتنگ با كودك دارد. خصلت ها، اندیشه ها، افكار و رفتار مادر بیش ترین تاثیر را در ساختار شخصیتی یك نوجوان به جای می گذارد. مادر همانند یك معلم، مربی و الگوی گفتاری و رفتاری كودك به حساب می آید.
او یكی از عوامل مؤثر تربیتی از نظر محیطی و وراثتی است. به این جهت برای پرورش فرزندان سالم و صالح، باید از زمان ازدواج در اندیشه انتخاب مادر شایسته برای فرزندان بود. چرا كه از منظر حضرت باقر علیه السلام تربیت كودك از همان مرحله آغاز می شود.
امام باقر علیه السلام در روایتی به تاثیر شیر مادر در اطفال اشاره كرده و به محمد بن مروان فرمود: «استرضع لولدك بلبن الحسان، وایاك والقباح، فان اللبن قد یعدی (۱) ؛ برای شیر دادن به فرزندت از دایه های خوشرو و زیبا استفاده كن و از زنان بد صورت و قبیح برحذر باش، زیرا شیر گاهی (صفات و ویژگی های روحی مادر را به فرزند) منتقل می كند..»
در این گفتار امام پنجم علیه السلام از تاثیر شیر مادر در انتقال زشتی ها و زیبایی های ظاهری مادر به فرزند سخن به میان آورده است.
بنابراین نقش وراثتی و محیطی مادر در تربیت فرزندان نباید مورد غفلت قرار گیرد. گذشته از تاثیر مادران در نسل آینده، وجود پدر نیز به عنوان مدیر خانواده نقش به سزایی در ساختار شخصیتی كودك دارد. طبق فرموده امام باقر علیه السلام، صلاحیت و شایستگی های پدر از جمله خصلت هایی است كه در پرتو آن فرزندان از انحرافات و كجروی ها محفوظ می مانند. آن حضرت فرمود: «یحفظ الاطفال بصلاح آبائهم (۲) ؛ اطفال در سایه صلاحیت و شایستگی پدرانشان [از انحرافات] مصون می مانند..»
در حقیقت مجموعه اعمال، رفتار و گفتار پدر، در شكل گیری شخصیت آینده كودك كار ساز خواهد بود. افزون بر این پدر به عنوان مدیر اقتصادی خانواده می تواند با كسب در آمد صحیح و به دست آوردن روزی حلال در روحیات و صفات كودك، تاثیر قابل توجهی داشته باشد. به همین جهت امام باقر علیه السلام به پدرانی كه تلاش می كنند سفره های منازل خود را با روزی حلال بیارایند مژده می دهد كه: «آنان در روز قیامت با سیمایی نورانی همانند ماه شب چهارده با خداوند ملاقات خواهند نمود. لقی الله عزوجل یوم القیامة ووجهه مثل القمر لیلة البدر. (۳).»
تكریم شخصیت كودك
مربی شایسته با بهره گیری از روش های متنوع، به تكریم شخصیت كودك می پردازد و از این طریق زمینه تربیت صحیح و اعتلای صفات نیك را در وجود او فراهم می سازد. او می داند كه مهم ترین مشكل كودكان و نوجوانان، احساس حقارت و عدم اتكا به نفس است و انسان همان طور كه به آب و غذا نیازمند است به تكریم و توجه دیگران نیاز دارد، بلكه این نیازهای عاطفی و معنوی او به مراتب بیشتر از نیازهای جسمانی اوست.
امام باقر علیه السلام فرمود: «یحفظ الاطفال بصلاح آبائهم (۲) ؛ اطفال در سایه صلاحیت و شایستگی پدرانشان [از انحرافات] مصون می مانند..»
عمده ترین دلیل ناسازگاری در فرزندان و علت بسیاری از ناهنجاری ها را باید در احساس حقارت و كم توجهی والدین به فرزند جست وجو نمود. این فقر روحی و روانی را می توان از راه های زیر بر طرف نمود:
الف) گزینش نام نیك
نام هر شخص نشانگر اعتقادات، ملیت، فرهنگ و خواسته های درونی او و خانواده اش می باشد. اسمی كه برای یك كودك انتخاب می شود در تكریم و تحقیر شخصیت وی نقش دارد. كودكانی كه نام زیبا و پسندیده دارند، غالبا مورد تقدیر و توجه دیگران هستند و از شنیدن تمجیدها و افتخاراتی كه نامشان موجب آن است لذت می برند؛ بر عكس كسانی كه والدین آنان هنگام انتخاب نام به معنی و محتوای آن بی توجه بوده و یك اسم نامناسب و بیگانه از فرهنگ خودی را برای فرزند خود انتخاب كرده اند، در آینده احساس حقارت نموده و احیانا مورد ملامت و سرزنش قرار خواهند گرفت.
در سیره امام باقر علیه السلام به این نكته توجه خاصی مبذول شده است. آن حضرت در مورد انتخاب نام زیبا برای فرزندان چنین رهنمود می دهد: «اصدق الاسماء ماسمی بالعبودیة وافضلها اسماء الانبیاء (۴) ؛ دوست داشتنی ترین اسم ها آن است كه حاكی از بندگی خدا باشد و بهترین آن ها نام های پیامبران است..»
امام پنجم علیه السلام نام های فرزندان خویش را نیز از بهترین نام ها برگزیده بود. نام های فرزندان آن حضرت بدین ترتیب است:
۱- جعفر علیه السلام ۲- عبدالله ۳- ابراهیم ۴- علی ۵- زینب ۶- ام سلمه (۵)
پیشوای پنجم به این شیوه تربیتی آن چنان اهمیت می داد كه حتی دستور داده بود پایین ترین طبقات اجتماع را هم با القاب و نام های تحقیرآمیز صدا نكنند، بلكه با بهترین نام ها از آنان یاد كنند و می فرمود: «سموهم باحسن اسمائهم (۶) ؛ با نیك ترین نامشان آن ها را صدا بزنید..» و به این ترتیب از توهین و تحقیر شخصیت آنان جلوگیری می نمود.
ب) گفت و گوی صمیمانه
یكی از راه های انتقال آموزه های تربیتی به كودكان و نوجوانان ایجاد ارتباط كلامی با لحنی دلپذیر می باشد. تجربه نشان می دهد كه اگر لحن و صوت والدین، مربیان و مبلغان در ارتباط كلامی دارای بار عاطفی و مثبت باشد، آنان در ایجاد ارتباط و نفوذ در دل مخاطب نوجوان موفق خواهند بود.
كلمات دلنشین، سخنان نیكو، ملایم و محبت آمیز از مشكلات روحی و ناهنجاری های كودكان و نوجوانان كاسته و رنج های درونی آنان را التیام می بخشد. ریشه بسیاری از تندخویی ها، خشونت ها، لجبازی ها، زورگویی ها، بدبینی ها، افسردگی ها و گوشه گیری و ناامیدی ها را می توان با ارتباط كلامی صحیح و نیكو از میان برداشت. امام باقر علیه السلام با اشاره به این شیوه كارآمد تربیتی می فرماید: «قولوا للناس احسن ما تحبون ان یقال لكم (۷) ؛ به زیباترین صورتی كه میل دارید مردم با شما سخن بگویند با آنان سخن بگویید..»
آری همانطوری كه انسان دوست ندارد دیگران با او بی ادبانه، خشن، آمرانه، خشك و با لحنی تند سخن بگویند، دیگران هم چنین انتظاری از او دارند. این نكته در مورد ارتباط كلامی با كودكان از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نقش كلیدی در تربیت ایفا می كند. زیرا روح كودكان لطیف تر و تحمل آنان كمتر می باشد.
ج) سلام دادن به فرزندان
سلام دادن به كودكان عزت نفس را در آنان تقویت می كند و یكی از بهترین راه های ارتباط اجتماعی و نفوذ در شخصیت كودكان است. این عمل كه یكی از والاترین آموزه های تربیتی دین مبین اسلام به شمار می رود نكات مثبت فراوانی را در خود جای داده است كه از جمله آن ها: تقویت روابط بین مربی و متربی، رفع كدورت و ناراحتی های احتمالی، تقویت روحیه ها و نزدیكی دل هاست. گذشته از این ها سلام دادن والدین و مربیان با صدای رسا و آهنگی دلنشین به فرزندان، عزت نفس را در آنان تقویت نموده و روحیه خود باوری و احساس شخصیت را در وجود آنان استحكام خواهد بخشید و آنان نیز اینگونه عادت خواهند كرد.
اگر این عمل ادامه یابد، تربیت كودك توام با نشاط و موفقیت پیش خواهد رفت. امام محمد باقر علیه السلام فرمود: «ان الله یحب افشاء السلام (۸) ؛ خداوند دوست دارد كه سلام با لحنی رسا [و دلپذیر] باشد..» و این نكته برگرفته از آموزه های تربیتی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله می باشد كه فرمود: «پنج چیز را تا لحظه مرگ ترك نخواهم كرد... كه یكی از آنان سلام كردن به كودكان می باشد، تا بعد از من یك رسم رایج شود. (۹).»
د) ابراز محبت به كودكان
یكی از راه های پرورش اعتماد به نفس در فرزندان، ابراز محبت به آن هاست. كودك همان طوری كه به آب و غذا نیاز دارد به محبت هم نیاز دارد. بوسه زدن بر صورت فرزند، به آغوش گرفتن، گفت و گوی محبت آمیز، نوعی اظهار علاقه و محبت است. این عمل فقر عاطفی كودكان را جبران كرده و روحیه اعتماد به نفس و خودباوری را در آنان تقویت می كند و در نتیجه زمینه تربیت صحیح در وجود آنان فراهم می گردد.
امام باقر علیه السلام در موارد بسیاری از این شیوه تربیتی در مورد فرزندان خود استفاده می كرد. چنانكه محمد بن مسلم می گوید: در حضور امام باقر علیه السلام بودم كه فرزند خردسالش جعفر وارد شد. پیشوای پنجم فرزندش را به آغوش كشیده و به سینه خود چسبانید و آن گاه با كلمات زیبا و محبت آمیز با وی به گفت وگو پرداخت (۱۰).
در اینجا یادآوری دو نكته مهم ضروری است:
اول - اعتدال در محبت
در ابراز محبت و تكریم شخصیت كودك نباید راه افراط را پیمود. زیرا در آن صورت علاوه بر این كه نمی توان نتیجه صحیح تربیتی گرفت، بلكه شخصیت كودك در اثر زیاده روی والدین در ابراز محبت های نابجا لطمه جبران ناپذیری خواهد خورد. چرا كه این كودك از خود راضی، از جامعه توقعات و انتظارات نابه جایی خواهد داشت و در صورت بی اعتنایی دیگران به این خواسته های بی مورد وی، كودك نازپرورده از خود و زندگی بیزار و مایوس شده و دچار عقده حقارت خواهد شد. آری
نازپرورده تنعم نبرد راه به جای عاشقی شیوه رندان بلاكش باشد.
امام باقر علیه السلام می فرماید: «شر الابآء من دعاه البر الی الافراط (۱۱) ؛ بدترین پدران آن هایی هستند كه در نیكی و محبت [نسبت به فرزندان خود] زیاده روی نمایند..»
دوم - رعایت مساوات در میان فرزندان
از نكات قابل توجهی كه در تربیت فرزندان وجود دارد رعایت مساوات در رفع نیازهای آنان می باشد. این مساله در مورد نیازهای معنوی و عاطفی بیشتر جلوه گر است، والدین لزوما باید در ابراز محبت در ظاهر مساوات را رعایت كنند، گرچه در باطن بنا به علت های مختلف، یكی از فرزندان را بیشتر از دیگری دوست داشته باشند.
در حدیث ذیل با رفتار امام باقر علیه السلام و علت این امر آشنا می شویم:
امام صادق علیه السلام به نقل از پدر گرامی اش می فرماید: به خدا قسم، رفتار من با بعضی از فرزندانم از روی تكلف و بی میلی است. او را روی زانوی خود می نشانم، محبت بسیار می كنم، از وی شكرگزاری و قدر دانی می نمایم با آنكه این همه احترام و حبت شایسته فرزند دیگر من است. به این تكلف تن می دهم تا آنكه فرزند شایسته ام از شر آنان مصون باشد و آنان رفتاری را كه برادران یوسف با یوسف انجام دادند مرتكب نشوند. خداوند سوره یوسف را نفرستاد مگر به عنوان نمونه و مثال كه بعضی از ما نسبت به بعضی دیگر حسد نورزیم چنانكه برادران یوسف به او حسد كرده و ستم نمودند (۱۲).
گرامی داشتن همسر
احترام به همسر یكی دیگر از مواردی است كه در تربیت تاثیر دارد. مادری كه در خانه عزیز باشد و مورد تكریم شوهرش قرار گیرد، با روحی سرشار از عاطفه، آرامش، احساس عزت نفس و با نشاط و شادابی به پرورش فرزندان همت خواهد گماشت.
اما اگر مورد آزار و اذیت روحی و جسمی قرار گیرد و اندیشه ها و شخصیت وی در منزل به ویژه پیش فرزندان مورد تحقیر و هانت باشد، ناگفته پیداست كه از روان سالمی برخوردار نخواهد بود و در نتیجه آرامش خود را از دست داده و اضطراب و نگرانی او در فرزندان نیز تاثیر خواهد گذاشت. از چنین مادری نمی توان انتظار پرورش فرزندانی تربیت شده و صاحب كمالات داشت.
بدین جهت امام باقر علیه السلام در احترام به شخصیت همسر اهتمام جدی داشت. حكم بن عتیبه روزی به ملاقات امام باقر علیه السلام رفت. او آن حضرت را در یك خانه آراسته و زیبایی یافت كه لباس های نو و رنگین پوشیده بود. حكم بن عتیبه از وضع زندگی امام باقر علیه السلام به شگفت آمده و با نگاهی تعجب آمیز به آن حضرت و اطاق آراسته نظاره می كرد. آن حضرت كه افكار وی را از نگاهش دریافته بود، از او پرسید: ای حكم! نظر تو در مورد این گونه زندگی چیست؟ او گفت: برای من زیبنده نیست در مورد زندگی شما سخنی بگویم و اعتراض داشته باشم، اما در میان ما، جوانان تجمل طلب و تازه دامادها چنین می كنند.
امام باقر علیه السلام فرمود: ای حكم! «من حرم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبات من الرزق.» (۱۳) ؛ «چه كسی زینت هایی را كه خداوند برای بندگانش آفریده و روزی های پاكیزه را حرام نموده است..» این زینت ها و زیبایی ها را خداوند متعال برای بندگانش قرار داده است.
آن حضرت در ادامه سخنانش فرمود: اما این خانه ای را كه می بینی، خانه همسرم می باشد و من چون تازه با او ازدواج كرده ام به احترام وی به اینجا آمده ام و لباس زیبا پوشیده ام. ولی خانه خود من همان منزل ساده ایست كه تو آن را دیده ای (۱۴).
به این ترتیب آن حضرت به احساسات و تمایلات به حق همسر خویش پاسخ مثبت داده و به او به دیده احترام می نگریست.
امام باقر علیه السلام بر این باور بود كه باید همسر و فرزندان را تكریم نمود و برای آنان احترام قائل شد، و نباید از نیكی كردن به آن ها غفلت نمود و می فرمود: «من حسن بره باهله زید فی عمره (۱۵) ؛ هر كس با همسر و فرزندانش خوش رفتاری كند عمرش زیاد خواهد شد..»
تربیت معنوی
از دیدگاه امام باقر علیه السلام علاوه بر آموزش آداب و رفتارهای اجتماعی و اخلاقی، باید فرزندان را با نكات معنوی و تربیت دینی آشنا نمود. این شیوه گذشته از اینكه كودكان را با مبداء حقیقی جهان آفرینش مرتبط می سازد؛ در آنان روحیه اعتماد به نفس و نیروی استقامت و پایداری در مقابل مشكلات كمر شكن زندگی نیز ایجاد خواهد كرد.
در این زمینه امام باقر علیه السلام به فرزندش می فرماید: «یا بنی اذا انعم الله علیك بنعمة فقل «الحمد لله.» واذا حزنك امر فقل «لا حول ولا قوة الا بالله.» واذا ابطا عنك الرزق فقل «استغفرالله.» (۱۶) ؛ فرزندم! هر گاه خداوند به تو نعمتی ارزانی داشت بگو: «الحمد لله.» و هر گاه امری و حادثه ای تو را غمگین و ناراحت نمود بگو: «لا حول ولا قوة الا بالله.» و زمانی كه احساس نمودی روزی تو به كندی و سختی می رسد بگو: «استغفر الله..»
امام باقر علیه السلام این ارتباط معنوی را عملا نیز به فرزندانش می آموخت. امام صادق علیه السلام در این مورد می فرماید: من همواره شب ها به هنگام خواب، بستر پدرم امام محمد باقر علیه السلام را آماده می كردم، او در موقع مقرر به استراحت می پرداخت و آنگاه من به بستر رفته و می خوابیدم. یك شب در انتظارش بودم، اما در موقع مقرر نیامد، برخاستم، به مسجد رفتم و به جست وجو پرداختم، دیدم همه مردم رفته اند، اما آن حضرت به تنهایی در مسجد و در حال سجده است، در حال سجده گریه و ناله می كند و با ناله سوزناكی به خدا عرضه می دارد:
«سبحانك اللهم انت ربی حقا حقا، سجدت لك یا رب تعبدا ورقا، اللهم ان عملی ضعیف فضاعفه لی، اللهم قنی عذابك یوم تبعث عبادك وتب علی انك انت التواب الرحیم (۱۷) ؛ خدایا تو پاك و منزه هستی و حقیقتا كه پروردگار منی، خدایا فقط برای تو از روی عبودیت و بندگی سجده می كنم، پروردگارا! عمل من ناچیز است، آن را برایم زیاد گردان، خدایا در روزی كه بندگانت محشور می شوند مرا از عذاب نگه دار و توبه ام را بپذیر، همانا كه تو بسیار توبه پذیر و مهربانی..»
همچنین، هرگاه آن حضرت با مشكلی ناراحت كننده مواجه می شد، همسر و فرزندان خود را جمع می كرد و دعا می نمود و آنان آمین می گفتند (۱۸).
مراحل تربیت معنوی
امام باقر علیه السلام در یك گفتار حكیمانه مراحل تربیت معنوی فرزندان را شرح داده و چگونگی تربیت آنان را در سنین مختلف بیان می دارد. طبق رهنمود آن حضرت، والدین باید در سه سالگی كلمه توحید (لا اله الا الله) را به كودك یاد دهند. در چهار سالگی كلمه رسالت (محمد رسول الله) را به او بیاموزند و در پایان پنج سالگی او را آزمایش نمایند. اگر راست و چپ را می شناسد، صورتش را به سوی قبله متوجه ساخته و به او بگویند رو به سوی قبله سجده كند. در شش سالگی اجزاء نماز و ركوع و سجده صحیح را یادش دهند تا سن او به آخر سال هفتم برسد. در آن موقع به او بگویند: دست ها و صورتش را بشوید و آنگاه به نماز بایستد (۱۹).
از دیدگاه امام باقر علیه السلام علاوه بر آموزش آداب و رفتارهای اجتماعی و اخلاقی، باید فرزندان را با نكات معنوی و تربیت دینی آشنا نمود.
عبادت های تمرینی و دعا و نیایش كودك در پیشگاه خداوند، اثر درخشانی در روان طفل به جای می گذارد. گرچه ممكن است كودك معنی و مفهوم الفاظ و عبارات نماز را نفهمد ولی معنی توجه به خدا، راز و نیاز با پروردگار، استمداد از آن قدرت لایزال را متوجه خواهد شد.
به همین جهت او در آینده به صورت فردی امیدوار، متكی به نفس، دارای هدف و با اطمینان به آینده زندگی كرده و در باطن خود تكیه گاهی قوی برای خود احساس خواهد نمود. این باورها می تواند سرمایه ای بزرگ در طول زندگی و سدی محكم در برابر طوفان های حوادث و پیشامدهای ناگوار باشد.
همچنانكه خداوند می فرماید: «الذین آمنوا وتطمئن قلوبهم بذكر الله، الا بذكر الله تطمئن القلوب.» (۲۰) ؛ آن ها كسانی هستند كه ایمان آورده اند، و دل هایشان به یاد خدا مطمئن و (آرام) است؛ آگاه باشید تنها با یاد خدا دل ها آرامش می یابد..»
لازم به ذكر است كه در تربیت معنوی كودكان و نوجوانان باید از تندی و خشونت پرهیز شود. زیرا تجربه نشان می دهد اجبار و زورگویی نا به جا اثرات نامطلوب در كودك به جای می گذارد. برای همین امام باقر علیه السلام به نقل از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «ان هذا الدین متین فاو غلوا فیه برفق ولا تكرهوا عبادة الله الی عباد الله (۲۱) ؛ اسلام آئین استوار و محكمی است. با مدارا در آن وارد شوید و بندگان خدا را در عبادت الهی مجبور ننمایید..»
تشویق
تشویق بجا در كار تربیت و تبلیغ یك روش كار آمد و كاملا موفق می باشد. زیرا هر انسانی خودش را دوست دارد و دلش می خواهد دیگران به شخصیت او احترام بگذارند و از او قدر دانی كنند. در صورت رعایت شرایط صحیح، تشویق محركی قوی در ایجاد خصلت های ستوده در مخاطبان خواهد بود. تشویق می تواند به صورت های مادی و معنوی انجام شود. تحسین، تقدیر، اعطای جایزه و هدیه، بذل عاطفه، محبت، تكریم، و تشكر، جلوه هایی از تشویق است. در سیره تربیتی امام باقر علیه السلام از این شیوه به صورت گسترده استفاده شده است.
روایت زیر بیانگر یكی از موارد تشویق فرزندان می باشد.
طاهر یكی از دوستان امام باقر علیه السلام می گوید: من در نزد آن گرامی نشسته بودم كه فرزندش جعفر علیه السلام آمد، پیشوای پنجم فرزندش را مورد لطف و محبت قرار داده و فرمود: «هذا خیر البریة (۲۲) ؛ این [فرزند من] بهترین فرد در روی زمین است..»
دانشمندان علوم تربیتی در مورد این شیوه، شرایطی را بیان می كنند كه مهم ترین آن ها اجتناب از افراط و تفریط در امر تشویق و تنبیه است. رعایت اعتدال در تشویق و تنبیه نكته مهمی است كه مورد توجه امام باقر علیه السلام می باشد. ابی عبیده از آن حضرت نقل می كند كه فرمود: «انما المؤمن الذی اذا رضی لم یدخله رضاه فی اثم ولا باطل واذا سخط لم یخرجه سخطه من قول الحق (۲۳) ؛ مؤمن واقعی كسی است كه در مورد خشنودی و رغبت، مرتكب گناه و كارهای باطل نمی گردد و در موقع خشم و غضب از مرز حق و حقیقت خارج نمی شود..»
تاثیر جاذبه های هنری
هنر در حوزه تربیت از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از آنجایی كه امروزه هنر در قالب فیلم، نمایش، خط، شعر، خطابه، سرود، نقاشی و... تبلور یافته است، و این روش طرفداران زیادی در میان كودكان و نوجوانان دارد، استفاده از آن در تربیت كودكان و نوجوانان روشی موفق و جذاب می باشد.
تاثیر آموزه های تربیتی با این شیوه به صورت غیر مستقیم، عمیق و ریشه دار است و می توان به وسیله آن به اعماق وجود مخاطب نفوذ كرده و او را تحت تاثیر قرار داد. امام باقر علیه السلام برای هنرمندان متعهد ارزش ویژه ای قائل بود و در فرصت های مناسب آنان را تشویق و ترغیب می نمود.
یكی از هنرمندان متعهد و زبر دست معاصر با آن حضرت، شاعر معروف، كمیت بن زید اسدی است. وی علاوه بر این كه مسائل تربیتی و دینی را كه از طریق فرهنگ اهل بیت علیهم السلام آموخته بود در قالب ابیات و اشعار سحرآمیز به نسل های بعدی منتقل می كرد، با سروده های خود ستم های بنی امیه را نیز افشا می نمود.
كمیت اسدی شبی در مدینه به حضور امام باقر علیه السلام رفت و بخش هایی از قصیده میمیه خود را به آن حضرت عرضه كرد. وقتی به این بیت رسید:
وقتیل بالطف غودر منهم بین غوغا امة وطغام
«و كشته شده در سرزمین طف كه از سوی آنان به او خیانت شد. در میان هیاهوی مردمی پست و فرومایه..»
امام باقر علیه السلام با شنیدن این جمله منقلب شد و با چشمانی گریان فرمود: ای كمیت! اگر در نزد ما مال و ثروتی بود به تو می دادیم، اما به تو همان سخن را می گویم كه پیامبر صلی الله علیه و آله به حسان بن ثابت فرمود: «لا زلت مؤیدا بروح القدس ما ذببت عنا اهل البیت (۲۴) ؛ تا زمانی كه از ما خاندان دفاع می كنی مورد تایید روح القدس خواهی بود..»
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره ۳۳ .
--------------------------------
پی نوشت :
۱) همان، ج ۶، ص ۴۴، ح ۱۲.
۲) بحار الانوار، ج ۶۸، ص ۲۳۶.
۳) التحفة السنیه، ص ۲۲۷.
۴) وسائل الشیعه، ج ۲۱، ص ۱۲۴، ح ۱.
۵) مناقب ابن شهر آشوب، ج ۳، ص ۳۴.
۶) كشف الغمه، ج ۲، ص ۳۶۳.
۷) الامالی، شیخ صدوق، ص ۳۲۶.
۸) تحف العقول، ص ۳۰۰.
۹) الخصال، ج ۱، ص ۲۷۱.
۱۰) كفایة الاثر، ص ۲۵۳، با تلخیص.
۱۱) تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۳۲۰.
۱۲) تفسیر نور الثقلین، ج ۲، ص ۴۰۸؛ مستدرك الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۷۲.
۱۳) اعراف/۳۲.
۱۴) الكافی، ج ۶، ص ۴۴۶ و ۴۴۷.
۱۵) تحف العقول، ص ۲۹۵.
۱۶) كشف الغمه، ج ۲، ص ۳۶۳.
۱۷) الكافی، ج ۳، ص ۳۲۳، ح ۹.
۱۸) بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۹۷.
۱۹) مستدرك الوسائل، ج ۳، ص ۱۸؛ مكارم الاخلاق، ص ۲۲۲.
۲۰) رعد/۲۸.
۲۱) شرح اصول كافی، ج ۸، ص ۲۷۲؛ كنز العمال، ج ۳، ص ۴۰، ش ۵۳۷۸.
۲۲) اعلام الوری، ج ۱، ص ۵۱۸.
۲۳) وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۹۲؛ الكافی، ج ۲، ص ۲۳۴.
۲۴) الغدیر، ج ۲، ص ۱۸۷.
افزودن دیدگاه جدید