حكمت هاى دهگانه لقمان در قرآن(حساب‏رسی و حساب‏گری)/بخش سوم

محمد محمدى اشتهاردى
لقمان حکیم

قبلا گفتیم كه نخستین حكمت و نصیحت لقمان به پسرش توحید و خداشناسی بود كه زیربنای همه كمالات، معارف و ارزش‏ها به حساب می‏آید. حال، به تشریح دومین حكمت و نصیحت او می‏پردازیم. او به فرزندش چنین می‏گوید: «یا بنی انها ان تك مثقال حبة من خردل فتكن فی صخرة او فی السماوات او فی الارض یات بها الله ان الله لطیف خبیر; پسرم! اگر به اندازه سنگینی خردلی(كار نیك یا بد) باشد، و در دل سنگی یا در(گوشه‏ای از) آسمان‏ها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را به حساب می‏آورد و حاضر می‏سازد، خداوند دقیق و آگاه است.»(1) 
در این آیه دو مطلب مهم مطرح است
1-
مساله وسعت احاطه و علم و قدرت خدا، كه بخشی از خداشناسی است و بیانگر نظم و حساب گری دقیق خدا می‏باشد
2-
مساله حساب رسی بنده خدا، یعنی او باید به اعمال خود توجه داشته باشد، و همواره به حساب رسی اعمال خود بپردازد و با حساب‏رسی دقیق، رفتار خود را با فرمان خدا هماهنگ كند و بداند كه در دنیا و آخرت، حساب دقیقی در كار است و روزی او را به پای حساب می‏كشند و او به نتیجه اعمال خود(از خوب و بد) در دنیا و آخرت خواهد رسید
خردل، گیاهی است كه دانه‏های بسیار ریز مانند دانه‏های خشخاش دارد و در آیه فوق، اشاره به این است كه اعمال انسان، اگرچه بسیار كوچك باشد گم نمی‏شود، بلكه در معرض حساب‏رسی دقیق الهی قرار می‏گیرد
مساله دقیق حساب گری خداوند به گونه‏ای است كه اگر ذره‏ای از اعمال انسان در دل سنگی یا در گوشه آسمان‏ها و زمین باشد، خداوند آن را حاضر می‏كند. با توجه به عظمت آسمان‏ها و وسعت‏شگفت‏انگیز آنها، به اهمیت‏حساب رسی خداوند بیشتر پی می‏بریم. امروز علم كیهان‏شناسی ثابت كرده، كه فاصله بعضی از ستارگان ثابت آسمان نسبت‏به زمین به قدری زیاد است كه میلیون‏ها سال نوری لازم است تا نور آنها به زمین برسد، با توجه به این كه سرعت‏سیر نور در هر ثانیه سیصد هزار كیلومتر است، حال اگر اندكی از اعمال انسان در گوشه‏ای از همین ستارگان كه آنقدر با زمین فاصله دارند باشد، خداوند آن را نزد او حاضر می‏كند. بنابراین، این نصیحت لقمان، بسیار هشدار دهنده و خطیر است و باید همچون آژیر بلند خطری، بیداربخش و تكان دهنده باشد. عظمت وسعت آسمان‏ها را با یك مثال می‏توان بهتر فهمید، نور خورشید تقریبا در هشت دقیقه به زمین می‏رسد و فاصله مركز خورشید با زمین 24 میلیون فرسنگ است. اینك با توجه به وسعت دوری فاصله ستارگان ثابت‏با زمین، می‏توانید عظمت وسعت آسمان‏ها را دریابید
لقمان با یادآوری عظمت احاطه علمی خدا و عظمت قدرت او و عظمت‏حساب گری دقیق او، به فرزندش هشدار می‏دهد كه مراقب اعمال خود باشد و با نظم و حساب دقیق، خود را كنترل كند تا هنگام بروز حساب گری خدا - كه چهره كامل آن در قیامت آشكار می‏شود - روسفید باشد و به جای روسیاهی، مورد تشویق و پاداش الهی قرار گیرد
حساب گری در آیات دیگر قرآن 
در قرآن در موارد دیگری نیز مساله وسعت‏بی‏كران علم خدا و حساب گری او عنوان شده است، از جمله در آیه 3 سبا می‏خوانیم
«
لا یعزب عنه مثقال ذرة فی السماوات ولا فی الارض ولا اصغر من ذلك ولا اكبر الا فی كتاب مبین; به اندازه سنگینی ذره‏ای در آسمان‏ها و زمین، از علم او دور نخواهد ماند، و نه كوچك‏تر از آن و نه بزرگتر، مگر این كه در كتابی آشكار(لوح محفوظ) ثبت است. » 
وقتی كه واژه حساب را در قرآن بررسی می‏كنیم، می‏بینیم كه این واژه به شكل‏های مختلف 47 بار در قرآن آمده است كه در هشت مورد آن خداوند به عنوان «سریع الحساب‏» معرفی شده، یعنی حساب رسی او سریع، بدون كندی و با سرعت انجام می‏شود. پنج آیه از قرآن هم روز قیامت را به عنوان «یوم الحساب‏» خوانده است.(2) كه این نام یكی از مشهورترین نام‏های قیامت است و اصولا قیام قیامت‏به خاطر آن است; در آیه 47 سوره انبیاء می‏خوانیم: «ونضع الموازین القسط لیوم القیامة فلا تظلم نفس شیئا وان كان مثقال حبة من خردل اتینا بها وكفی بنا حاسبین; ما ترازوهای عدل را در روز قیامت‏برپا می‏كنیم، پس به هیچ كس كم‏ترین ستمی نمی‏شود، و اگر به مقدار سنگینی یك دانه خردل(كار نیك و بدی) باشد، ما آن را حاضر می‏كنیم، و كافی است كه ما حساب كننده باشیم.» 
كوتاه سخن آنكه مساله نامه‏های اعمال، میزان و ثبت اعمال توسط دو فرشته رقیب و عتید كه در قرآن به طور مكرر، از جمله در آیه 18 سوره «ق‏» مكرر آمده، همه بیانگر حساب گری و حساب رسی دقیق خداوند در قیامت است. بنابراین، نباید از مساله حساب و كتاب غافل ماند
حساب‏گری از نظر روایات 
در روایات اسلامی و گفتار پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) از حساب رسی و مساله حساب و كتاب، بسیار سخن به میان آمده است، به عنوان نمونه نظر شما را به چند مورد جلب می‏كنیم
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا; قبل از آن كه شما را به پای حساب رسی بكشانند، خودتان را به حساب بكشید.»(3) 
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می‏فرماید: «قیدوا انفسكم بالمحاسبة; خود و رفتار خود را با حساب رسی كنترل كنید.»(4) 
و از سخنان رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است: «اكیس الكیسین من حاسب نفسه; زیرك‏ترین زیرك‏ها كسی است كه خود را حساب رسی كند. »(5) 
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «حق علی كل مسلم یعرفنا ان یعرض عمله فی كل یوم و لیلة علی نفسه فیكون محاسب نفسه، فان رای حسنة استزاد منها، و ان رای سیئة استغفر منها لئلا یخزی یوم القیامة; به هر مسلمانی كه ما را می‏شناسد،(و امامت ما را پذیرفته) سزاوار است كه هر روز و هر شب، كردارش را نزد خود مورد بررسی قرار دهد، اگر آن را نیك یافت‏بر آن بیفزاید و اگر آن را گناه یافت، از آن استغفار و توبه كند تا در قیامت رسوا نگردد.»(6) 
یكی از مسایل كه در روایات متعدد آمده، مساله عرض اعمال بر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان(علیهم السلام) است كه این موضوع نیز در جای خود بیانگر حساب و كتاب دقیق است‏به طوری كه حتی اعمال ما را در طول هفته چند بار به محضر پیامبر(صلی الله علیه وآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) عرضه می‏كنند. دراین باره در اصول كافی شش روایت آمده است در روایت اول از امام صادق(علیه السلام) می‏خوانیم: «تعرض الاعمال علی رسول الله، اعمال العباد، كل صباح ابرارها و فجارها فاحذروها، و هو قول الله تعالی: اعملوا فسیری الله عملكم و رسوله; در هر بامداد، كردار بندگان نیكوكار و فاسق، بر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) عرضه می‏شود، پس(از كردار ناشایسته) برحذر باشید، و همین است معنی سخن خدا(در قرآن آیه 105 توبه) : بگو عمل كنید، خداوند و فرستاده او و مؤمنان اعمال شما را می‏بینند.»(7) درباره عرض اعمال بر امامان(علیهم السلام) نیز، در این باب، چند روایت ذكر شده است.(8) 
در جلسه باشكوهی كه در مكه بین هارون الرشید و امام كاظم(علیه السلام) برگزار شد، هارون در ضمن چند سؤال از امام پرسید: «دین چیست؟ حقیقت دین را برایم شرح بده؟» 
امام كاظم(علیه السلام) اعدادی را برشمرد فرمود: دین یعنی همین اعداد! هارون خنده استهزاآمیزی كرد و گفت: من از شما درباره دین می‏پرسم، شما چند عدد ریاضی را ردیف كرده و برای من برمی‏شمری؟ 
امام كاظم(علیه السلام) فرمود: «اما علمت ان الدین كله حساب; آیا نمی‏دانی كه همه دین، حساب است؟» 
سپس برای تایید سخنش آیه 48 سوره انبیاء را قرائت فرمود، كه آن آیه قبلا ذكر شد
تجزیه و تحلیل درباره حساب‏گری 
محاسبه و حساب گری، یعنی اینكه انسان با توجه عمیق و مراقبت دائم، كردار خود را تحت نظر بگیرد و آن را با دستورهای اسلامی هماهنگ كند و مواظب باشد كه در كارهایش، از صراط مستقیم منحرف نگردد
در روایات آمده كه شخصی از امیرمؤمنان علی(علیه السلام) پرسید: محاسبه یعنی چه؟ و انسان چگونه باید به حساب رسی خود بپردازد؟ 
آن حضرت در پاسخ چنین فرمود: «وقتی صبح شد و انسان دوباره به كارهای روزمره ادامه داد، شب كه فرا رسید، به وجدان خود رجوع كند و خطاب به آن بگوید: ای وجدان! امروز بر عمر تو گذشت و هرگز دیگر باز نمی‏گردد، و خداوند از تو در مورد این روز كه در چه راهی به مصرف رساندی سؤال می‏كند كه چه عملی انجام دادی؟ آیا خدا را یاد كردی و از او شكر گزاری نمودی، و حق برادر مؤمنت را ادا كردی؟ و اندوهش را برطرف ساختی؟ و در غیاب او آبرویش را حفظ نمودی؟ و پس از مرگ او، حرمت او را در میان بستگانش نگهداشتی؟ و از موقعیت‏خود برای او بهره بردی؟ و مسلمانی را یاری كردی؟ چه كار نمودی؟ ... اگر وجدان او در پاسخ او بگوید: كارهای نیك انجام داده‏ام، پس خدا را به بزرگی یاد نموده و سپاس‏گزاری كند، ولی اگر در پاسخ از گناه خود سخن گفت، استغفار و توبه نماید.»(9) 
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «انسان از پرهیزكاران نخواهد شد، مگر این‏كه به شدت خود را به حساب بكشد، همانند حساب رسی شدید شریك از شریك خود، و در این محاسبه دریابد كه آیا غذایش و نوشیدنی هایش و لباسش از كجا آمده؟ آیا از راه حلال یا حرام؟»(10) 
برهمین اساس علمای اخلاق شیوه محاسبه را این گونه ترسیم نموده‏اند: هنگامی كه مؤمن صبح از خواب برخاست تا شام باید پنج مرحله را بپیماید: 1- مشارطه 2- مراقبه 3- محاسبه 4- معاتبه 5- مكافئه یعنی: نخست‏با خود شرط كند و عهد ببندد كه گناه نكند، سپس لحظه به لحظه مراقب باشد كه مبادا گناهی از او سر زند و عهدش شكسته شود. پس از آن، هنگام شب، حساب رسی كند كه آیا گناهی از او سر زده یا نه؟ اگر دید گناهی كرده، خود را مورد سرزنش قرار داده و با عتاب و نكوهش نفس اماره توبه كند. و در مرحله پنجم، چالش به وجود آمده از گناه را با كارهای نیك و مناسب جبران كند. بنابراین حساب‏گری در مرحله چهارم، مقدمه توبه و جبران و ترمیم خواهد شد، چنان كه امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمود: «ثمرة المحاسبة صلاح النفس; میوه و نتیجه حساب گری، پاك سازی و بهسازی روح و روان است.»(11) 
محدث خبیر شیخ عباس قمی(ره) از شیخ بهایی(ره) نقل می‏كند: یكی از پارسایان به نام «ثوبة بن صمه‏» همواره خود را محاسبه می‏كرد و حساب‏رسی می‏نمود. روزی به حساب گری خویش پرداخت و به خود گفت‏شصت‏سال از عمرت گذشته است، كه 21500 روز خواهد شد، سپس با خود گفت: وای بر من! اگر روزی یك گناه كرده باشم 21500 گناه كرده‏ام، جواب خدا را چه بدهم، با این حساب گری آن چنان ناراحت‏شد كه فریاد كشید و بر زمین افتاد و هماندم از دنیا رفت.(12) 
نیز نقل می‏كند: «احمد بن ابی الجواری‏» كه از پارسایان ممتاز بود، استادی به نام «ابوسلیمان دارانی‏» داشت، ابوسلیمان از دنیا رفت، پس از گذشت‏یك سال، در عالم خواب او را دید و احوال او را پرسید و خطاب به او گفت
«
ای استاد! خداوند پس از مرگ تو، با تو چگونه رفتار نمود؟» ابوسلیمان در پاسخ گفت: «ای احمد! روزی در كنار باب الصغیر(دمشق) عبور می‏كردم، پیرمردی را دیدم كه پیشاپیش شتری كه بار بر پشتش بود حركت می‏كرد، من چوب كوچكی از آن بار گرفتم، نمی‏دانم با آن خلال دندان كردم و یا آن را به دور افكندم، از آن هنگام كه مرده‏ام تاكنون، در مورد این كار(كه چرا بدون اجازه آن پیرمرد، چوبی از بار او گرفته‏ام محاسبه و بازخواست می‏شوم.» 
محدث قمی(ره) پس از نقل این ماجرای عجیب می‏گوید: آیه قرآن این حكایت را تصدیق می‏كند، آنجا كه خداوند از قول لقمان به پسرش می‏فرماید: «انها ان تك مثقال حبة من خردل...» بنابراین، اگر گناه به اندازه خردلی باشد، محاسبه خواهد شد.(13) نیز این مطلب را تایید می‏كند سخنی كه از امام صادق(علیه السلام) روایت‏شده است: «اتقوا المحقرات من الذنوب، فانها لاتغفر; از گناهان حقیر و ریز پرهیز كنید(و آنها را سبك نشمارید) كه مرتكبین آنها(بدون توبه) آمرزیده نشوند.» 
زید شحام،(یكی از شاگردان امام) می‏گوید: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: گناهان حقیر و ریز چیست؟ 
در پاسخ فرمود: «الرجل یذنب الذنب، فیقول طوبی لی لو لم‏یكن لی غیر ذلك; شخصی گناه می‏كند و می‏گوید: خوشا به حال من كه غیر از این، گناه ندارم.»(14) 
نیز رسول خدا(صلی الله علیه وآله) برای این كه مساله حساب رسی را به شاگردان و مسلمانان بیاموزد،(به نقل امام صادق(علیه السلام)) روزی همراه یاران در سفری به بیابانی بی‏آب و علف فرود آمدند و به یاران فرمود: بروید هیزمی بیاورید(تا آتش روشن كنیم و غذا بپزیم) یاران عرض كردند: اینجا سرزمین خشكی است و هیچ هیزمی نیست. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: بروید هر مقدار یافتید بیاورید
یاران رفتند و چوب‏های خشكیده را از بیابان جمع نموده و به حضور پیامبر(صلی الله علیه وآله) آورده به زمین ریختند، در حال، هیزم بسیار انباشته گردید. پیامبر(صلی الله علیه وآله) به آنها فرمود: «هكذا تجتمع الذنوب; گناهان این گونه روی هم انباشته می‏شوند.» 
سپس فرمود: «از گناهان ریز(و به گمان شما ناچیز و حقیر) برحذر باشید، كه همه آنها دارای حساب و كتاب است و انباشته خواهد شد.»(15) 
در روایت دیگر صفوان می‏گوید: بین عبدالله بن حسن(نواده امام حسن مجتبی(علیه السلام)) با امام صادق(علیه السلام) نزاعی(در امور سیاسی) پیش آمد و جمعیت زیادی اجتماع كردند و فریادهای آنها بلند شد، تا این كه شب فرا رسید و از هم جدا شده و متفرق شدند. صبح زود از خانه بیرون آمدم، در مسیر راه ناگاه امام صادق(علیه السلام) را در كنار در خانه عبدالله دیدم كه به كنیز عبدالله می‏فرمود: به عبدالله بگو جعفر بن محمد، كنار در، شما را می‏خواهد. كنیز پیام امام را به عبدالله ابلاغ كرد، عبدالله از خانه خارج شد، امام را محزون دید، پرسید: چرا محزون هستی؟ امام فرمود: پس از نزاع با تو به خانه رفتم، شب این آیه قرآن را تلاوت كردم: «والذین یصلون ما امر الله به ان یوصل ویخشون ربهم ویخافون سوء الحساب‏»(16) تحت تاثیر قرار گرفتم، گویی این آیه را نخوانده بودم. اینك برای آشتی آمده‏ام. آن گاه همدیگر را در آغوش گرفته و گریه كردند.»(17) 
این است معنی حساب‏رسی و حساب‏گری.

 

پى‏ نوشت‏:
1. لقمان، آیه 16
2.
ابراهیم، آیه‏41، ص، آیه‏16، 26، 53، غافر، آیه‏27
3.
علامه مجلسی، بحارالانوار، ج‏70، ص‏73
4.
غرر الحكم، میزان الحكمة، ج‏2، 405
5.
بحار، ج‏70، ص‏70
6.
همان، ج‏78، ص‏279
7.
محدث كلینی، اصول كافی، ج‏1، ص‏219
8.
همان، ص‏219 و 220
9.
بحار، ج‏70، ص‏70
10.
همان، ج‏77، ص‏86
11.
غرر الحكم، میزان الحكمة، ج‏2، ص‏409
12.
محدث قمی، سفینة البحار، ج‏1، ص‏488(واژه ذنب) 
13. همان، ص‏250(واژه حسب) 
14. اصول كافی، ج‏2، ص‏287
15.
همان، ص‏288(به طور اقتباس)
16.
یعنی: خردمندان كسانی هستند كه پیوندها و صله رحم را كه خداوند به آن دستور داده انجام می‏دهند، و از پروردگارشان می‏ترسند، و از بدی حساب رسی(قیامت) بیم دارند.(رعد، آیه‏21) 
17. تفسیر نورالثقلین، ج‏2، ص‏494.


منبع: ماهنامه پاسداراسلام ، شماره 239.

Share