تدبیر، همراه توکل
یکی از وجوه تمایز انسان های متقی با انسان های مادی نگر، بحث توکل به خداست. موضوع توکل به خدا در همه کارهای اهل ایمان، خود را نشان می دهد (و باید خود را نشان دهد)؛ مخصوصاً در بحث ازدواج و تشکیل خانواده، البته توکل به خدا، به معنی دست روی دست گذاشتن نیست، توکل از ماده وکالت به معنای اعتماد است.[1] یعنی کسی که توکل بر خدا کرده و به او اعتماد نموده، در حقیفت خدا را وکیل امورات خود قرارداده است. «اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكيلٌ؛[زمر/62] و خداوند آفريننده (بلا واسطه و با واسطه) همه اشياء است، و او متكفل تدبير همه چيز است.»[2]
وقتی انسان اشرف مخلوقات است، خداوند که متکفل امورات همه موجودات است، به طریق اولی متکفل امورات انسان است و صد البته انسان باید سعی و تلاش خود را هم بکار گیرد.
نکته: باید توجه داشت کسی که بر خدا توکل می کند، مخصوصا در بحث ازدواج، اگر توکل او، به معنی دست روی دست گذاشتن باشد، در واقع خود را به تمسخر گرفته باشد. در حدیث داریم که امام رضا(علیه السلام) فرمود: «من سأل الله التوفيق و لم يجتهد فقد استهزأ بنفسه؛[3] هر کسی توفیق خود را از خدا بخواهد و در عین حال، کوشش و تلاش نکند، خود را تمسخر کرد است.»
مطابق این حدیث، کسی که بر خدا در امر ازدواج توکل کند و خواستار موفقیت کارش باشد؛ اما نه تحقیقی کند و نه دنبال کار مناسب و سایر مقدمات ازدواج برود، و با انگیزهای احساسی صرف، وارد میدان شود، در واقع، خودش را فریب می دهد.
پی نوشت:
[1]. لسان العرب، ابن منظور، ص 388.
[2]. ترجمه مشکینی، ص465.
[3]. بحار الأنوار( ط- بيروت)،مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، ناشر: دار إحياء التراث العربي، مكان چاپ: بيروت، سال چاپ: 1403 ق،ج75، 356.
افزودن دیدگاه جدید