امام صادق ( عليه السّلام ): به درستي که مَثل دنيا مثل مار است كه پوستش نرم است و زهر كشنده در درون دارد، مرد عاقل از آن بپرهيزد و كودك نادان به او گرايش يابد.[*]
یکی از راه های دل کندن از تعلقات مادی شناخت دنیا است که از راه هایی حاصل می شود. نخستین منبع شناخت دنیا، دین است؛ زیرا هیچ کس بهتر از خداوند دنیا را نمی شناسد. یکی از اهداف بعثت انبیا نیز شناساندن حقیقت دنیا بوده است: «او خدایی است که دنیا را مسکن آفریدگان برگزید و پیامبرانش را به راهنمایی جن و انس فرستاد تا دنیا را آن گونه که هست، بشناسانند و از زیان هایش برحذر دارند و با مطرح کردن مَثَل ها عیوب دنیاپرستی را نشان دهند».[1]
قرآن مجید با بیان بی اعتباری و فنای دنیا، پیروانش را از دام وابستگی به دنیا برحذر داشته و دنیا را بازیچه و بیهوده معرفی کرده است.[2]
بر این اساس امام علی(علیه السلام)می فرماید: در عزت و ارجمندی دنیا رغبت نکنید. فخر دنیا بریده شدنی و آرایش و نعمتش تمام شدنی است.[3]
حضرت علی(علیه السلام) می فرماید: «راست می گویم؛ دنیا نیست که تو را فریفته است، بلکه تویی که فریفته دنیا شده ای؛ چرا که دنیا پندها را بی پرده با تو گفته و دور از هر تبعیضی از حقایق آگاهت کرده است. بی گمان دنیا با این همه هشدارهای پی در پی ـ از فرود آمدن بلا در تن و کاستن نیرویت ـ صادق تر و وفادارتر از آن است که دروغت بگوید یا فریبت دهد. چه بسیار پندهایی از دنیا را که متهم کردی و خبرهای راستی را که دروغ انگاشتی».[4]
در روایات از محبت به دنیا به عنوان ام الفساد یاد شده است. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «رأس کلّ خطیئه حب الدنیا؛[5] محبت به دنیا سرچشمه همه گناهان است».[6]
امام صادق(علیه السلام) می فرماید: «هر که دل به دنیا بندد، به سه خصلت دل بسته است: اندوهی که پایان ندارد و آرزویی که به چنگ نیاید و امیدی که بدان نرسد».[7]
پی نوشت:
[*]الكافي، ج ۲، ص ۱۳۶
[1]. همان، حکمت 131.
[2]. حدید(57)، آیه 20.
[3]. امام على بن ابى طالب علیه السلام، نهج البلاغه،خطبه 98.
[4].همان، خطبه 223.
[5]. میزان الحکمه، ج 2، ص 896.
[6]. بحارالانوار، ج 68، ص 181.
[7]. ثقة الاسلام كلینى، الكافى ، دار الكتب الإسلامیة تهران، ج 4، ص 7.
--------------------------------------
مطالعه بیشتر در:
آثار گناه در دنيا و آخرت از منظر قرآن و روايات/بخش اول
آثار گناه در دنيا و آخرت از منظر قرآن و روايات/بخش دوم
آثار گناه در دنيا و آخرت از منظر قرآن و روايات/بخش سوم