من موضوعیت ندارم امام زمان (عج) موضوعیت دارد
من موضوعیت ندارم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) موضوعیت دارد. آن آقا از چشم و ابروی من خوشش نمی آید و من را اهل نمی داند، خب نداند. اعتقاد به من جزو اعتقادات مذهب نیست او خدمت می کند و من موظفم به عنوان مرجع شیعه او را نگه دارم.
ماجرای شنیدنی آیت الله بروجردی و آیت الله طالقانی
ماجرایی را از مرحوم آیت الله گلپایگانی شنیدم و بعضی اعاظم هم آن را نوشته اند و آن اینکه خدمت آیت الله بروجردی نشسته بودم روزی بود که نامه ها را خدمت ایشان می آوردند و کسی نامه ها را باز می کرد و دست ایشان می داد. ایشان بعد از خواندن یکی از نامه ها عصبانی شد و فرمود؛ می دانم این آقا آنجا چه می کند اینها خیال می کنند من اطلاع ندارم. آیت الله بروجردی رو به من کرد و گفت که این آقا در آن شهر نسبت به من نظر خوبی ندارد در مسجد و بالای منبر از من بدگویی می کند؛ حتی مردم را از من منصرف می کند (از تقلید من بازمی گرداند) و من اطلاع دارم؛ اینها برای من می نویسند که این آقا این کار را می کند یک کاری کنید؛ مثلاً ایشان را از آن شهر بیرون کنید؛ اما من چه کنم این آقا در آن شهر به مردم خدمت می کند؛ چون با من نظر خوب ندارد مردم به او پول نمی دهند من به عده ای از تجار سپرده ام که به او پول بدهند؛ ولی نگویند که از طرف من پول می دهند که این آقا دوام بیاورد و سرپا بماند. من موضوعیت ندارم امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) موضوعیت دارد. آن آقا از چشم و ابروی من خوشش نمی آید و من را اهل نمی داند، خب نداند. اعتقاد به من جزو اعتقادات مذهب نیست او خدمت می کند و من موظفم به عنوان مرجع شیعه او را نگه دارم.
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
یک امام جماعت در تهران بیشتر از این باید چه کند؟ انصاف چیز خوبی است.
ماجرای دیگر که پدرم (آیت الله سید محمد حسین علوی طباطبایی بروجردی) نقل می کرد اینکه به همراه عده ای خدمت آیت الله بروجردی بودم و آقایی از تهران نزد ایشان آمد و سه هزار تومان جلوی ایشان پول گذاشت و گفت دو هزار تومان به آقاسید محمود طالقانی در تهران داده ام. آقاسید محمود طالقانی با آیت الله بروجردی خوب نبود و طرفدار آیت الله کاشانی بود و سبک خاصی داشت تا این آقا گفت که دو هزار تومان به آقای طالقانی داده ام، آقایانی که در مجلس نشسته بودند سؤالاتی پرسیدند تا آیت الله بروجردی را متوجه کنند که آقاسید محمود طالقانی همانی است که با شما مسئله دارد؛ مثلاً از او پرسیدند که آیا ایشان هنوز خدمت آقای کاشانی می رود؟ آیت الله بروجردی رو به این آقا کرد و گفت که آیا شما نزدیک مسجد ایشان هستید؟ گفت؛ بله ایشان در مسجد هدایت نماز می خواند و من نزدیک مسجد مغازه دارم. آیت الله بروجردی پرسید که آقای طالقانی آنجا چه می کند؟ گفت سه وعده نماز می خواند و شب شنبه تفسیر و شب یکشنبه احکام و عقاید و عصر چهارشنبه برای خانم ها و صبح جمعه برای جوانان جلسه برگزار می کند و نماز میت می خواند و جوانان را عقد می کند و در فاتحه شرکت می کند و … آیت الله بروجردی رو به این فرد کرد و گفت که دو هزار تومانی که به آقای طالقانی دادید قبول دارم. این سه هزار تومان را هم خدمت ایشان تقدیم کنید و بعد از این هم حساب تان با ایشان باشد و پول به ایشان بدهید دست ایشان دست من است و رو به اطرافیان کرد و گفت؛ یک امام جماعت در تهران بیشتر از این باید چه کند؟ انصاف چیز خوبی است.
افزودن دیدگاه جدید