تعريف شريعت، طريقت و حقيقت
شمس الدين ابراهيم ابرقوى متوفى 714 يا 711 هجرى قمرى مى گويد:
«و اما شريعت عبارت از التزام عبوديت است به امر الهى
و اما طريقت عبارت از تبديل اوصاف و اخلاق است به امر دانا.
و اما حقيقت عبارت از سلب اوصاف و آثار كَوْن است به ايجاب اوصاف فاعل مختار چنانكه محقق شود كه فاعل به تو، در تو اوست نه تو. چنانكه فرمود:
وَ ما مِنْ دابَّةٍ الَّا هُوَ آخِذٌ بِناصِيَتِها (هود 56)
نفس شريعت امر است به التزام عبوديت، و طريقت امرست به تهذيب نفس، و حقيقت امرست به مشاهده ربوبيت. پس هرشريعت كه مقرون به طريقت و مؤيد به حقيقت نباشد غير مقبول تواند بود و هر حقيقت كه ممهد و مقيد به شريعت نباشد غير محصول باشد و شريعت به ظاهر متعلق باشد و طريقت به باطن و حقيقت به سّر، لاجرم شريعت به قول منوط تواند بود و طريقت به فعل مربوط و حقيقت به حال مضبوط، و ازين جهت نبى صلوات الله عليه فرمود:
الشَّرِيعَةُ اقْوالى وَ الطَّريقَةُ افْعالى وَ الْحَقيقَةُ احْوالى»(مجمع البحرين- به احتمام- نجيب مايل هروى- انتشارات مولى ص 4482)
منبع: انديشه عطار، نويسنده: قادر فاضلى، ص147.
برای مطالعه بیشتر: فصل هشتم اندیشه عطار: شريعت، طريقت وحقيقت از ديدگاه عطار، صص146 الی 159.