«وَ أَیْقَنْتُ أَنَّکَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ»
(خدایا) و یقین دارم که تو در جایگاه (وقتِ)عفو و رحمت(بخشش و مهربانی) مهربان ترین مهربانانی.
نکات و موضوعات قابل بحث در این فراز:
1- مهربانی و رحیمیّت خدا و اینکه او ارحم الراحمین است؛
2- یقین و باور به خدا و رحمانیت و رحیمیت او و نیز آثار باور به رحمانیت و رحیمیت خدا؛
3- عفو و رحمت الهی به چه معناست و چگونه شامل حال انسان می شود؟
4- آیا هرجا و هر زمان خداوند براساس رحمانیت با انسان رفتار می کند یا در جای خود؟ رحمانیت او شامل انسان می شود؛ زیرا سنت الهی بر این است که هر چیزی باید در جای خودش قرار بگیرد و براساس آن جایگاه عمل شود.
5- صفات الهی و نقش آن در تربیت انسان، چهره رحمانی و رحیمی و امید به زندگی؛
6- آیا کیفر و عذاب گناه کاران و کفار با صفت رحمت و ارحم الراحمینی خدا سازگار است؟
پرداختن به همه موضوعات مطرح شده، میسور نیست و شرح آن مثنوی هفتاد مَن کاغذ می شود؛ ولی سر جمع همه آنها به اختصار این است:
خداوند «رحیم و مهربان» است، «رحمان و رحیم» است بلکه بالاتر ارحم الراحمین است. صفتی که از همه صفات دیگر الهی وسیع تر و گسترده تر است؛ و شمول بیشتری دارد و همه انسان ها بلکه همه موجودات را در بر می گیرد؛ و هم بیشتر از سایر صفات، ذکرش به میان آمده و در آیات و روایات استفاده شده است؛ همچنین در میان همه صفات، این دو صفت رحمانیت و رحیمیت بیشتر شامل حال انسان می شود.
خود خداوند فرمود: وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ، رحمت من همه چیز را فرا گرفته است؛ و ما هم می گوییم: رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً، خدایا رحمت خود را بر همه چیز گسترده ای؛ و در دعای کمیل چه زیبا از خدا مسئلت و درخواست می کنیم و او را به رحمت وسیع و گسترده اش می خوانیم، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتى وَسِعَتْ کُلَّ شَىْءٍ.
اساس کار خدا با رحمت است، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ که آغازگر هر چیز و مفتاح هر مشکل است، نشانه و دلیل بر این است که حضور الله در هر جا با صفات رحمانیّت و رحیمیّت، کارگشاتر است. انس و الفت خدا هم با بندگانش از این طریق زیباتر است و نور امید خدا در دل های بندگان برای رهایی و نجات از طریق رحمانیت و رحیمیت اطمینان بخش تر است و هرچه هست از همین بسم الله با تمسک به رحمانیت الله و رحیمیت الله محقق شده و دنیا و آخرت زیبای انسان را می سازد.
اگر هم عقاب و مجازاتی برای انسان در نظر گرفته شده است جنبه استثنایی دارد و الا انسانِ خلیفه الله را نسزد که از جانب خدا مجازات شود. نه خدا شایسته کیفر و عذاب دادن است و نه انسان سزاوار عذاب و کیفر شدن؛ الا از باب اضطرار که اگر انسان از ریل حق و تقوا خارج شود، سقوط می کند و دچار عذاب می شود. لذا چه زیبا زیباترین و امید بخش ترین آیه قرآن می فرماید: قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، بگو ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده اید! از رحمت خدا ناامید نشوید که خدا همه گناهان را می آمرزد زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.
اصلا گویا خداوند نمی خواهد کسی را مجازات کند؛ هم با عزت و احترام با بندگان گناهکارش صحبت می کند و خطاب عِبَادِي تعبیر خاص است همانند فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي که واقعا عجیب است، خداوند گناهکاران را هم عِبَادِي خطاب می کند و برای اینکه دل انسان بلکه انسان گناهکار را به دست بیاورد از خطایش چشم پوشی می کند و اصلا به رویش نمی آورد و می فرماید: أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ، کمی زیاده روی کردی!
اما همین بنده گناهکار را چنان در آغوش می گیرد که تمام وجود او غرق امید و شادی می گردد، لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ، خیلی عجیب است، می فرماید: از رحمت من نا امید نشو.
بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ گر کافر و گر بت پرستی بازآ
این درگه ما درگه نومیدی نیست صدبار اگر توبه شکستی بازآ
جالب تر اینکه پشت سر هم دعوتش می کند که بیاید و ناامید نشود، انگار دلش نمی خواهد کوچک ترین ضرر و آسیبی به بنده اش ولو گناهکار برسد و مجازات شود، می فرماید: إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا، اگر به اندازه تمام دنیا هم گناه داری از رحمت من نا امید نباش و باز هم تاکید می کند، نمی خواهد به هیچ وجه بنده اش از دامن رحمت او مایوس گردد، «إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ».
پس امید به رحمت خدا و امید به رحمت الهی نه تنها آرامش بخش و زندگی ساز است بلکه لازم و ضروری است؛ و یأس و نا امیدی از رحمت الهی از گناهان بزرگ به شمار می رود و خداوند هم خودش از درِ رحمت با بندگانش برخورد می کند و رحمتش را مقدم بر غضب می کند تا نیل انسان ها با امید به رحمت به او بیشتر شود، در دعای جوشن کبیر می خوانیم: یا مَن سَبَقَت رَحمَتُه غَضَبَه، ای خدایی که رحمتت بر غضبیت پیشی گرفته است.
و هم پیامبران و پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) را رحمة للعالمین معرفی می کند تا با جذبه رحمت، انسان های بیشتری را بر دامن خویش بنشاند، وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ، و به پیامبرش می فرماید: فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ؛ و هم در وجود انسان رحمت را پر رنگ تر از سایر صفات کرده است.
دقت کنید انسان صفات متعدد و متضاد دارد ولی صفت رحمت او بر سایر صفات رجحان دارد لذا در زندگی فردی و اجتماعی اش نمود بیشتری دارد. رحمت اقتضا می کند که فرزندانش را دوست بدارد، به آنها هدیه بدهد، آنها را به تفریح ببرد و با آنها مهربان باشد. ارتباط با دوستان و همنوعان از باب رحمت است اما همین انسان گاهی از روی رحمت سر فرزندش داد می زند و تنبیهش می کند، چرا؟ چون رحمت اقتضا می کند برای اینکه رابطه محبت و دوستی بهم نخورد در مقابل کار خطایش عکس العمل نشان دهد تا دوباره تکرار نشود؛ پس تنبیه فرزند اگرچه اسم غضب دارد اما در واقع رحمت است.؛ رحمت اقتضا می کند که انسان مواظب سلامت خویش و فرزندانش باشد، اما اگر مریض شد باز از باب اقتضاء رحمت درد آمپول را تحمل می کند، درد تیغ جراحی پزشک را به جان میخرد و ... . اینها ظاهراً غضب است اما در واقع عین رحمت است، عین مهربانی و دوستی است.
بنابراین هر آنچه در عالم هستی است رحمت الهی است و فردا هم هر آنچه خواهد بود از باب رحمت است و اگر مجازات و کیفری در کار است از باب رحمت برای تنبیه موقت است تا به خود آید و در آغوش رحمت الهی جای گیرد.
آنجا که جای رحمت و مهرباین و مغفرت است فِی مَوضِعِ العَفوِ و الرّحمه، خداوند آن قدر رحم می کند، آن قدر رحیم است که انسان باور نمی کند؛ أرحم الراحمین است.
پس بیاییم خودمان را در معرض عفو و رحمت الهی قرار دهیم.
منبع: حوزه