رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
احمد جنتي محب

به مناسبت 22 اسفند روز بزرگداشت شهدا

تاریخ انتشار:
به مناسبت 22 اسفند روز بزرگداشت شهدا

مسلم خون شهيدان، انقلاب و اسلام را بيمه كرده است. خون شهيدان براي ابد درس مقاومت به جهانيان داده است و خدا مي داند كه راه و رسم شهادت كور شدني نيست، و اين ملتها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نمود و همين تربت پاك شهيدان است كه تا قيامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشّفاي آزادگان خواهد بود.(امام خميني ره)
كسي نيست كه به ارزش از خود گذشتگي شهدا و دستاوردهاي ملي، منطقه اي و بين المللي بيش از 200،000نفر شهيد بزرگوار انقلاب اسلامي و 8 سال دفاع مقدس واقف و معترف نباشد ولي به هر حال به عنوان اقدامي نمادين  در تقويم جمهوري اسلامي ايران روز 22 اسفند به عنوان روز تجليل از شهدا نام گذاري شده است و در اين روز معمولاً مردم در سراسر كشور بر سر مزار شهدا حاضر شده و ضمن اداي احترام به پرستوهاي خونين بال ميهن، با آرمانهاي آن الگوهاي ايثار و استقامت، شجاعت و شهامت و پاسداران حريم ولايت تجديد ميثاق مي نمايند تا در ادامه راه و در مواجه با ظلمت هاي دنيوي به قول استاد شهيد مرتضي مطهري از نور شهدا كه شمع محفل بشريت اند بهره بجويند.
شهدا داراي زندگي ابدي هستند و راه را به آيندگان نشان ميدهند و بشارت كه بفرموده قرآن كريم ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياءٌ عندَ ربهم يرزقون، فرحين بما آتاهم الله من فضله و يستبشرون بالّذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الا خوف عليهم و لا هم يحزنون.آل عمران (169و 170) كساني را كه در راه خدا كشته شده اند مرده مپنداريد كه زنده اند و نزد پروردگارشان به ايشان روزي مي دهند، از فضيلتي كه خدا نصيبشان كرده است شادمانند و به آنها كه در پي ايشان هستند و هنوز به آنها ملحق نشده اند بشارت مي دهند كه بيمي بر آنها نيست و اندوهگين نشوند. 
از بادۀ دوست، گشته سرمست شهيد/زان رو، سرو جان نهاده بر دست شهيد
او كرده سفر، زخاك تا كوي خدا/هرگز، تو مپندار كه مرده است
شهادت پربارترين و عميق ترين و بالنده ترين واژه اي است كه از قد است و شكوه و نورانيت و جذبه خاصي برخوردار است و با بار غني و محتواي وسيعي كه دارد، نموداري است از تكامل ايمان و عمل صالح و مقاومت و تمحيص و شناخت و مبارزه و جهاد. كلمه اي كه به تنهايي، فرهنگي گسترده دارد كه سطر سطر و جمله جمله اش گوياي بعد والائي است در حيات بشر،فرهنگي كه حرف حرفش از حضور، نظارت، آگاهي، دقت، انتخاب، روشن دلي، روشن گري، تسليم، رضا، توكل، ايثار، تقوي، عبوديت و ايمان حكايت مي كند.
شهادت در لغت به معناي حضور در صحنه، آگاهي و ادراك با حواس ظاهري و يا باطني، ظهور عيني و ملموس، گواهي و قضاوت بر مبناي يقين و اعتقاد است. در مجموع شهادت يعني گواهي همه جانبه كه از طريق حضور كامل در صحنه و برمبناي آگاهي حاصل مي گردد. در قرآن كريم نيز اين كلمه و ديگر واژه هاي همريشه آن چون شهيد و شهدا و شاهد و شهود و استشهاد به همين معنا آمده است نه به معني كشته شدن در راه خدا، شهادت به معناي واقع و كامل كلمه ابتدا و ذاتاً متعلق به پروردگار متعال مي باشد، كه قرآن كريم فرمود ان الله كان علي  كل شيئي شهيدا – نساء33- (بي ترديد خداوند بر همه چيز گواه و شاهد است).
در مرتبه بعد شهادت از ويژگيهاي پيامبر و ملائكه الله است و در مراتب بعد شهدا را هم شامل مي گردد.
اما در اصطلاح شهادت به معني كشته شدن در راه خدا مي باشد كه ائمه معصومين سلام الله عليهم اجمعين نيز اين كلمه را با همين معني بكار برده اند.
شهيد، داراي خصوصيات و ويژگيهاي است از قبيل:
حضور، نظارت، آگاهي، دقت، روشن دلي، احساسات پاك، نورانيت، ادراكات صحيح، روشني، روشنگري، قدرت تحليل و ارزيابي، قضاوت درست، برد عملي وسيع، تاثير مثبت و بالنده، تسليم در برابر حق، معتدل و متوسط و بدون گرايش به چپ و راست، مطيع خدا و پيامبر، همگام با پيامبران همراه با صديقين، همكار با صالحين و خلاصه راهي راه خدا كه تنها خدا از عهده اجر و پاداش او بر مي آيد، اينها در مجموع بيانگر ظرفيت معنوي و محتواي پربار و غني (شهادت) است و شهادت و شهيد در زبان قرآن داراي اين چنين ويژگي ها و مختصاتي است.
آنچه حالا بايد دقت شود اينكه آيا اين مقام سزاوار چه كسي است و يا چه كساني در خور نيل بچنين مقامي هستند، از آيات كريمه قرآن در اين باب نكاتي به چشم مي خورد كه بايد مورد دقت قرار گيرد.
در سوره توبه پس از بيان والائي شهادت و اين معامله سراسر سود و فائده اي كه با خدا انجام مي گيرد و در برابر دادن جان، بهشت جاويد نصيب مي گيرد در آيه 112 به صفاتي اشاره كرده است كه بيانگر درجه كامل ايمان رزمندگان و شهيدان است. و با اين صفات مومنيني كه سزاوار چنين معامله اي هستند توصيف مي كند.
از مجموعه ي آيات بدست مي آيد كه قوانين و برنامه هاي ديني در چارچوبه مرزهاي مشخص ترسيم مي شود كه يك فرد مذهبي اجازه بيرون رفتن و تعدي از آن مرزها و حدود را ندارد بنابراين نگهباني از حدود يعني پاسداري از مرزهاي ديني و قوانين الهي، هم در مورد خود و هم ديگران، هم مراقب دشمن باشد كه به اين مرزها ضربه وارد نسازد و هم مراقب دوستان باشد كه از اين حدود خارج نشوند.كه با حصول اين اوصاف، ايمان به درجه والا و بالايي رسيده و مومن به مرحله اي نائل شده كه از صرف جان و مال نه تنها دريغ نمي ورزد بلكه داوطلبانه به ايثار و جهاد قدم نهاده و شهادت را پذيرا مي گردد.
كه گفته اند هيچ عبادتي درست نيست مگر به توبه و رجوع، و هيچ توبه اي نصوح نيست جز به سپاس و ستايش، و اينها تمام نيست جز به سياحت و رياضت، و اينها هيچ يك حاصل نگردد مگر به مداومت ركوع و سجود، و هيچ يك از كارها سازگار نباشد مگر به امر به معروف و نهي از منكر و اينها همه را مرز و حدي است كه نگهباني و پاسداريش ضروري است كه پاسدار اين حد و مرزها شهدا هستند.
يكي ديگر از آياتي كه در خور اين مقام است و شايسته اين مقال آيه 191 آل عمران به بعد است. در آيات 185 تا 189 سخن از مرگ است و آزمايشات الهي و ميثاق و پيمان خداوندي و بيان ارجمندي آخرت و معنويت و فريب و كم بهايي دنيا و ماديات. آنگاه آيات از انسانهاي انديشمند و فرزانه((اولوالالباب)) ياد مي كند كه اينان به جهان خلقت مي انديشند و به نيايش حق مي نشينند و در همه وقت و همه حال از خدا مي گويند و خدا مي جويند و در اشتياق لقاي حق مي سوزند و پياپي دعا مي كنند و خداوند دعايشان را به اجابت مقرون مي سازد، سپس آماده هجرت و آوارگي و تحمل اذيت در راه خدا شده، و مبارزه با دشمن را تا سر حد شهادت دنبال مي كنند و خداوند نيز از گناهان مي گذرد و آنان را به بهشت برين جاي مي دهد.
به همين مناسبت است كه ائمه اطهار عليهم السلام، اين آيات را در نماز شب مي خوانند و به ديگران سفارش مي كنند. وقتي سعد بن ربيع از رسول خدا مي خواهد كه شهادت نصيبش گردد، حضرت او را به مداومت خواندن همين آيات توصيه مي كند. چرا كه اين آيات از ويژگيهاي خردمنداني سخن مي گويد كه دعايشان به اجابت مقرون و شهادت براي آنان مرقوم شده است.
-  ياد خدا بودن در همه حال
-  به جهان خلقت انديشيدن در همه وقت
- از عذاب الهي ترسناك بودن
-  دعوت پيامبران را لبيك گفتن
-  به خدا و معاد مومن گرديدن
- به گناه و خطاهاي خويش نزد خدا اعتراف كردن
-  سرانجام با نيكوكاران شدن
-  آرزوي پياده شدن وعده هاي الهي داشتن
اين ها همه را با همۀ جان قبول داشتن و با همه وجود تعقيب كردن، تا آنجا كه همه زحمات را براي خدا تحمل نمودن، زمينه را براي نيل به مقام شهادت آماده مي سازد.
عناصر شهادت
شهادت در راه خدا داراي عناصري است كه جهت رعايت اختصار فقط به ذكر آدرس آيات قرآن كريم در اين خصوص بسنده مي گردد:
1-  ايمان و اعتقاد (آيات 13 و 41 سوره مباركه بقره )
2-  علم و عرفان(آيه 83 سوره مباركه مائده)
3-  اراده و انتخاب (آيه 145 سوره مباركه آل عمران)
4-  في سبيل الله بودن (آيات 154و 190 سوره مباركه بقره و آيه 167 سوره مباركه آل عمران)
شفاعت شهيد
از مجموع آيات و احاديث چنين استنباط مي شود كه، شفاعت ابتدا و بالاصاله در اختيار پروردگار عالم است كه مي فرمايد: قل لله الشفاعه جميعا له ملك السموات والارض - سوره زمر- يعني بگو همه گونه شفاعت و در همۀ ابعادش از مال خداوند و متعلق به اوست كه مالك زمين و آسمانها است و هيچكس حق ندارد و نمي تواند بدون اجازه خداوند از كسي شفاعت كند، كه، نه شفاعتش قبول مي شود (لايقبل منها شفاعه)- 48 بقره - و نه نتيجه اي خواهد داشت(لا تنفعها شفاعه)-123/ بقره - بلكه براي شفاعت بايد اجازه حق باشد (من ذالذي يشفع عنده الاباذنه)-255/بقره. يعني چه كسي مي تواند به پيشگاه خداوند شفاعت كند بجز با اجازه و اذن او؟ بنابراين شفاعت كردن كه از آن خدا و در اختيار اوست، از سوي او و با اجازه او، به افرادي داده مي شود كه آنها از بندگان خدا شفاعت خواهند كرد. البته آنها هم از هر كسي شفاعت نمي كنند بلكه از كساني كه قابليت و لياقت شفاعت كردن داشته باشند (آيه 28/ انبياء).
و اما در مورد شفاعت كنندگان نيز، ازآيات بدست آمده كه انها افرادي خواهند بود كه به پيمان خدا عمل كرده و شاهد حق بوده و خدا از آنها راضي باشد كه در اين صورت اجازه شفاعت داده خواهد شد، و بنابراين آنچه كه ذكر شده است پيغمبران، اوصياء، مومنين،شهداء، كودكان و علما جزو شفاعت كنندگان هستند كه به هر كس بنا به درجاتي كه دارد اجازه شفاعت داده خواهد شد. در روايات اهل بيت معصومين وارد است كه هر مومني در قيامت حداقل از صد نفر شفاعت خواهد كرد.
فيلسوف شهيد استاد حوزه و دانشگاه مرحوم مرتضي مطهري در خصوص شفاعت شهيد ميگويد:
در حديث است كه خداوند شفاعت سه طبقه را در قيامت قبول مى كند، يكى طبقه انبياء، بعد از آنها طبقه علما (در اينجا چون اسم اوصياء ذكر نشده است و در روايت هم از ائمه ما هست ، پس مقصود از علما، علماى ربانى هستند كه در درجه اول شامل خود ائمه اطهار مى شود و در درجه بعد شامل علمايى كه واقعا راه آنها را پيش گرفته اند.) بعد فرمود:
( ثم الشهداء) از اين دو طبقه كه بگذريم طبقه اى كه در قيامت ظهور مى كند براى شفاعت ، طبقه شهدا هستند. اين شفاعت ، شفاعت هدايت است و ظهور و تجسم حقايقى است كه در دنيا وقوع يافته است. اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:
خدا شهدا را در قيامت با بها و جلالى و با عظمت و نورانيتى وارد مى كند كه اگر انبياء از مقابل اينها بگذرند و سوار باشند به احترام اينها پياده مى شوند. اين قدر خدا شهيد را با جلالت وارد عرصه قيامت مى كند .
همچنين شهيد مطهري ره در پاسخ به اين سئوال كه چرا و به چه دليل ، حق شهدا از حق ساير خدمتگزاران بيشتر و عظيم تر است ؟ مي فرمايد:
همه گروههاى خدمتگزار ديگر مديون شهدا هستند، ولى شهدا مديون آنها نيستند يا كمتر مديون آنها هستند، عالم در علم خود و فيلسوف در فلسفه خود و مخترع در اختراع خود و معلم اخلاق در تعليمات اخلاقى خود نيازمند محيطى مساعد و آزادند تا خدمت خود را انجام دهند، ولى شهيد آن كسى است كه با فداكارى و از خودگذشتگى خود و با سوختن و خاكستر شدن خود محيط را براى ديگران مساعد مى كند. مثل شهيد مثل شمع است كه خدمتش از نوع سوخته شدن و فانى شدن و پرتو افكندن است تا ديگران در اين پرتو كه به بهاى نيستى و تمام شده بنشينند و آسايش بيابند و كار خويش را انجام دهند، آرى شهدا شمع محفل بشريت اند، سوختند و محفل بشريت را روشن كردند. اگر اين محفل تاريك مى ماند هيچ دستگاهى نمى توانست كار خود را آغاز كند يا ادامه بدهد .
برخي از سخنان امام خميني ره در مورد «شهيد و شهادت»
درباره ي شهيد آنقدر از اسلام و اولياء اسلام روايات وارد شده است بر فضل شهيد كه انسان متحير مي شود. در روايتي از رسول اكرم(ص) نقل شده است كه براي شهيد هفت خصلت است، كه اولي آن عبارتست از اينكه اولين قطره اي كه از خون او بر زمين برزيد، تمام گناهي كه كرده است آمرزيده مي شود و مهم اين آخرين خصلتي است كه مي فرمايد كه بر حسب اين روايت كه شهيد نظر مي كند به وجه الله و اين نظر به وجه الله راحت است براي هر نبي و هر شهيد.
اين آخر چيزي است براي انسان، آخرين كمالي است كه براي انسان است. در اين روايتي كه در كافي نقل شده است، در اين روايت انبياء را مقارن شهدا قرار داده است كه در جلوه اي كه حق تعالي مي كند بر انبياء، همان جلوه را بر شهدا مي كند. شهيد هم ينظر الي وجه الله حجاب را شكسته است همانطور كه انبياء حجاب را شكسته بودند و آخر منزلي است كه براي انسان ممكن است باشد. مژده داده اند كه براي شهدا، اين آخر منزلي كه براي انبياء هست، شهدا هم بر حسب حدود وجودي خودشان به اين آخر منزل مي رسند.
اينطور مطلبي كه براي شهيد گفته شده است براي كم كسي هست. آنها را قرينه ي انبياء قرار داده اند. در روايتي هست كه هر خوبي بالاتر از او هم خوبي هست تا برسد به قتل در راه خدا، شهادت در راه خدا بالاتر از او ديگر خوبي در كار نيست.
-ما شهادت را يك فوز عظيم مي دانيم و ملت ما هم شهادت را به جان و دل قبول مي كند.
-شما پيروزيد براي اينكه شهادت را در آغوش مي گيريد آنهايي كه از شهادت و از مردن مي ترسند، آنها شكست خورده اند

 

منابع:
1-  قرآن كريم
2-  فرهنگ شهادت/
3-  پيام امام خميني به مكناسبت اولين سالگرد شهادت شهداي مكه و قبول قطعنامه 598 .
4-  قيام و انقلاب مهدي و مقاله شهيد/ مرتضي مطهري 

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا