امیرالمؤمنین علیه السلام مى فرمایند: «خِیارُ خِصالِ النِّساءِ شِرارُ خِصالِ الرِّجالِ:الزَّهْوُ وَ الْجُبْنُ وَ البُخْلُ فِاذا کانَتْ الْمَرْأَةُ مَزَهُوَّةً لَمْ تُمَکَّنْ مِنْ نَفْسِها وَ اِذا کانَتْ بَخیلَةً حَفِظَتْ مالَها وَ مالَ بَعْلِها وَ اِذا کانَتْ جَبانَةً فَرَقَتْ مِنْ کُلِّ شَىْ ءٍ یُعْرَضُ لَها»؛[1] خصلت هاى نیک زنان، خصلت هاى بد مردان است (این خصلت ها عبارت اند از): تکبر، ترس و بخل. هر گاه زنى متکبر باشد، بیگانه را به خود راه نمى دهد؛ و اگر بخیل باشد، مال خود و همسرش را حفظ مى کند؛ و اگر ترسو باشد، از هر چیزى که به آبروى او صدمه بزند، مى ترسد و فاصله مى گیرد.
الف) تکبر در برابر نامحرم
زن باید در برابر مرد بیگانه و نامحرم حالت تکبر داشته باشد. هر چند تکبر خصلت بسیار بدى است و از خصلت هاى مهم شیطان است که از او تعبیر به امام المستکبرین شده است، اما این خصلت براى زن در برابر نامحرمان خوب است؛ چون براى او مصونیت مى آورد. زن باید در برابر بیگانه و نامحرم جدى برخورد کند و به او راه ندهد. باید سنگین برخورد کند. اما در برابر شوهر خود باید نهایت ملایمت و ملاطفت و تواضع را به کار بندد.
ب) بخل
از دیگر خصلت هاى ناپسندى که براى زنان پسندیده است، بخل است. بخل چیز بدى است. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «الْبُخْلُ جامِعٌ لِمَساوِى الْعُیُوبِ وَ هُوَ زِمامٌ یُقادُ بِهِ اِلى کُلِّ سوءٍ»؛[2] بخل جامع همه عیب هاست و این افسارى است که انسان را به سوى هر بدى مى کشاند.
بخل این قدر بد و ناپسند است! در روایت عجیب و تکان دهنده اى آمده است:امام صادق علیه السلام را دیدم که از اول شب تا به صبح دور خانه خدا طواف مى کرد و مى گفت: «اَللّهُمَّ قِنى شُحَّ نَفْسى»؛ خدایا، مرا از بخل نفسم محفوظ بدار!» به آن حضرت عرض کردم: فدایت شوم، به جز این دعا، دعاى دیگر از شما نشنیدم! فرمود: «وَ اَىُّ شَىْ ءٍ اَشَدُّ مِنْ شُحِّ النَّفْسِ اِنَّ اللّه یَقُولُ: «وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَاُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»؛ چه چیز بدتر از بخل نفس است. خداوند مى فرماید: و کسانى که از بخل نفس مصون بمانند، رستگاران اند.»[3]
انسان اگر از مال و علم و آبرویش بخل بورزد، گناه بزرگى مرتکب شده است.بخل منشأ همه گناهان بزرگ است. پیامبر خدا فرمودند: «ما مَحَقَ الإیمانَ مَحْقَ الشُّحِّ شَىْءٌ»؛[4] چیزى همانند بخل ایمان را نابود نمى سازد.
قوم لوط را همین بخل به اینجا کشاند و آن ها را به عمل شنیع لواط مبتلا کرد. چون آن ها ساکن قریه اى بودند که مهمان زیاد مى آمد و سفره دارى مى کردند و براى آن ها خیرات و برکات فراوانى داشت. بعد به خاطر این که سفره دارى نکنند و میهمان نیاید، این عمل زشت را انجام مى دادند.[5]
این بخل با تمام زشتى ها و بدى هایى که دارد، براى خانم ها خوب است. ضرب المثل خوبى است که مى گویند: مرد باید بریزد و زن باید جمع کند. اگر مرد و زن هر دو بریزند و ببخشند، هر چه در خانه است از دست مى رود. ما گاهى در کارهایمان گرفتار افراط و تفریط مى شویم.
خانمى پیش من شکایت مى کرد که از بس در رادیو و تلویزیون گفتند این زلزله زده ها پتو ندارند، ما دو تا پتو داشتیم، شوهرم هر دو را براى زلزله زده ها فرستاد و بچه ام شب سرما خورد، چون پتو نداشتیم روى بچه بیندازیم.
انفاق و بخشش هم، بجا خوب است. اگر مرد و زن هر دو دهنده باشند و زن جلویش را نگیرد، هر چه در خانه هست مى رود. زن باید یک مقدار بخل داشته باشد تا مال همسرش را حفظ کند. اگر خانم ها مانع انفاق شما مى شوند، خیلى ناراحت نشوید. این مطابق روایات است.
ج) ترس
خصلت دیگرى که فرمودند در مردها بد است، اما در خانم ها خوب است، جُبْن و ترس است. بنابراین اگر خانم ها یک قدرى مى ترسند آن ها را ملامت نکنید. اگر در زن ترس نبود، ممکن بود شب و نصف شب از خانه بیرون بزند و گرفتارى هاى دیگر پیش بیاید.
درک روحیات
خداوند در و تخته را به هم جفت و جور کرده است. زن مظهر جمال خداست، خداوند در او کشش و جذابیت قرار داده است. به او روح لطیف و حساس داده است. مهم این است که مرد خانمش را درک کند. یکى از مشکلات بزرگ ما در خانواده این است که زن و مرد روحیات همدیگر را درک نمى کنند. اگر این درک وجود داشته باشد، بسیارى از توقعات کم مى شود و مشکلات رفع مى گردد. مثلاً بیشتر ما بچه ها را درک نمى کنیم.
بچه روحیه اى دارد که دلش مى خواهد بازى کند، شلوغ کند و به همه چیز کار داشته باشد. خود ما هم که بچه بودیم، همین طور بودیم. الآن بزرگ شده ایم و یادمان رفته است. لذا مرتب به بچه مى گوییم، بازى نکن، شلوغ نکن، یک جا بنشین.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم خودشان با بچه ها بازى مى کردند. کسى که جبرئیل برایش پر مى ریخت، کسى که انبیا و اولیاى الهى آرزوى یک لحظه دیدارش را داشتند و خدا مشتاق جمال و ملاقات با او بود، مى نشست و با بچه ها بازى مى کرد.باید بچه ها را درک کرد. باید احساس و عواطف خانم ها را درک کرد. خانم ها هم باید مردها را درک کنند. روحیات آنان را حس کنند.
زن تشنه محبت همسر خویش است. اظهار محبت به او امید و نشاط زندگى مى دهد. نامه هاى امام راحل رحمه الله به همسرشان را مطالعه کنید، ببینید امام چگونه به همسرشان اظهار محبت مى کرده و قربان صدقه مى رفته اند. اگر محبت هم ضعیف و کم باشد، یک مرتبه مى بینى با همان اظهار محبت، محبت هم مى آید.
تسلیم مشیّت الهى
لباسى را که خداوند براى شما بریده است، باید با قلبتان امضا کنید. اگر امضا نکنى، هم در دنیا مشکل دارى و هم در آخرت.
خداوند حاج آقا دولابى را رحمت کند! مى فرمود: در میان میلیاردها انسان خدا همسرى را نصیب تو کرده است. باید بدانى که او مناسب ترین همسر براى توست. هیچ گاه گلایه نکنید؛ چون در واقع از خدا ایراد گرفته اید.
امام صادق علیه السلام فرمودند: پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم کارى را که شده بود، نمى گفت، اى کاش نمى شد و کارى را که نشده بود، نمى گفت اى کاش مى شد.[6] یک بار نشد که بگویند: ما اشتباه کردیم که با این خانم ازدواج کردیم؛ یعنى آن را داده خدا مى دانستند و با او مدارا مى کردند؛ چه خوبش و چه بدش. با مشیت خدا نمى توان دست و پنجه نرم کرد، یا چون و چرا کرد.
عنان کار نه در دست مصلحت بین است عنان به دست قضا ده که مصلحت این است
اصلاً ایمان کامل همین است. امیرالمؤمنین علیه السلام بر فراز منبر فرمودند: «لایَجِدُ اَحَدُ [کُم] طَعْمَ الاْءِیمانِ حَتّى یَعْلَمَ اَنَّ ما اَصابَهُ لَمْ یَکُنْ لِیُخْطِئَهُ وَ ما اَخْطَأَهُ لَمْ یَکُنْ لِیُصیبَهُ»؛[7] هیچ یک از شما مزه ایمان را نچشد تا آن که بداند آنچه به او رسیده است، ممکن نبود که از او بگذرد و به او نرسد. و آنچه از او گذشته است، ممکن نبود که به او برسد.
یعنى هر چه نصیب شده و به انسان رسیده است، خوبى یا بدى، خوشى یا ناخوشى، باید بدانى که خطا نشده است. و چیزى هم که به شما نرسیده است، قسمت شما نبوده است. مثلاً اگر براى یک مورد رفتید و دلتان خیلى مى خواست و همه مقدمات هم مهیا شد، ولى به هم خورد، هیچ وقت پکر نشوید. ازدواج یک امر آسمانى است. «یا اَللّهُ اَنْتَ الْمَحْمُودُ فى کُلِّ فِعالِه»؛[8] اى خدا، تو در همه کارهایت ستوده اى!
توکل و توسل در انتخاب همسر
من معتقدم کسانى که تصمیم به ازدواج مى گیرند، از جاهایى که جداً باید بر خدا توکل کنند اینجاست. خانه و ماشین و وسائل خانه را راحت مى توان عوض کرد، ولى این چیزى نیست که به راحتى بتوان عوض کرد. خیلى مهم است.
از جاهایى که خیلى دعا و توسل و توکل مى طلبد، انتخاب همسر است. چون همسر نقش خیلى اساسى در زندگى دارد. بچه ها ده یا پانزده سال مهمان ما هستند. بعد به دانشگاه مى روند و ازدواج مى کنند، ولى همسر شما تا لب گور در کنار شماست. لباس زیر شما و چسبیده به شماست و عامل مهمى در رشد شماست. باید کار خودمان را بکنیم. تمام تحقیق ها را انجام دهیم و با احتیاط پیش برویم تا عمل مان باعث نشود که کار خلاف کرده باشیم. ولى باید بدانیم که با همه احتیاط ها آن که خدا بریده است، نصیب ما مى شود. انعقاد آسمانى است. اگر نشد پکر نشو و تسلیم باش. آنچه خدا بریده است، عطاى خداست. با او مدارا کن و بساز و محبت داشته باش.
----------------------------
پی نوشت ها :
[1] نهج البلاغه، حکمت 324.
[2] نهج البلاغه، حکمت 378؛ مشکاة الانوار، ص 232.
[3] سوره تغابن، آیه 16. تفسیر قمى، ج 2، ص 372؛ بحارالأنوار، ج 70، ص 301، ح 7.
[4] خصال، ج 1، ص 46، ح 93 ؛ سفینة البحار، ج 1، ص 232 .
[5] رجوع کنید به: بحارالأنوار، ج 12، ص 147.
[6] عن ابى عبداللّه علیه السلام ، قال: لَمْ یَکُنْ رَسُولُ اللّهِ صلّی الله علیه و آله و سلّم یَقُولُ لِشَىْ ءٍ قَدْ مَضى لَوْ کانَ غَیْرُهُ، الکافى ج 2، ص 63؛ بحار الانوار، ج 68 ، ص 157، ح75.
[7] الکافى، ج 2، ص 58 ، ح 4؛ بحارالأنوار، ج 67 ، ص 147، ح 9.
[8] جمال الاسبوع، ص 353 ؛ بحارالأنوار، ج 92، ص 168