بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین...
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن...
از بس که ندارم غمِ دیدار شما را
گویا که رها کرده دلم کار شما را
آن روز نیاید که گناه منِ عاشق
آزرده کند چشم گُهربارِ شما را
نالایقم و دور ز کوی تو نگشتم
نازم کرم و رأفت بسیار شما را
من نوکریت را به دو عالم نفروشم
بر کس ندهم خدمت دربار شما را
خواندیم فقط نام علمدار شما را
قطب الدین راوندی در کتاب خرایج می نویسد:
روایت شده که ابومحمد دعلجی که از بزرگان علمای ما بود و احادیث و روایات بسیاری از ائمه اطهار (علیهم السلام) شنیده بود دو پسر داشت که یکی منحرف و آلوده و دیگری متدین و مومن و شغلش غسل دادن اموات بود. یکسال ابومحمد دعلجی اجیر شد که به نیابت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به حج برود، و اینکار در آن زمان میان شیعیان مرسوم بود، ابومحمد دعلجی مبلغی از پولی را که برای سفر حج گرفته بود به پسری که اهل فساد بود داد و خود به حج مشرف شد. پس از بازگشت نقل کرد که: در حین اعمال حج یکروز در عرفات ایستاده بودم، جوانی خوشروی را پهلوی خود در حال خشوع و دعا و زاری دیدم. هنگامیکه مردم می خواستند متفرق شوند متوجه من شد و فرمود : ای شیخ حیا نمی کنی؟ گفتم: آقا از چه چیز حیا کنم؟ فرمود : پولی برای نیابت حج کسی که می دانی کیست به تو می دهند و تو آنرا به فاسق شرابخواری می دهی؟ عنقریب این چشمت نابینا می شود و اشاره به چشم من نمود، من از آن موقع تا کنون بیمناک و خائف هستم. شیخ مفید ابوعبدا... محمد بن محمد بن نعمان نیز این را شنید و گفت: هنوز چهل روز از بازگشت وی از سفر مکه نگذشته بود که دملی در همان چشمی که حضرت اشاره فرموده بودند پدید آمد و نابینا شد. بحار الانوار / ج 52، ص 59 ـ
جایگاه رفیع حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) در منابع أهل سنت :
روایت اول:
حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) پاره تن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
یکی از اساسی ترین روایاتی که در منابع اولیه أهل سنت آمده، در صحیح بخاری و صحیح مسلم و دیگر صحاح سته که شاید بیش از 200 مصدر از مصادر أهل سنت این روایت را آورده باشند، این است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
فاطمة بضعة منی.
صحیح البخاری لمحمد بن اسماعیل البخاری، ج 4، ص 210 ـ صحیح مسلم لمسلم بن حجاج النیشابوری، ج 7، ص 141
فاطمه (سلام الله علیها) سیده زنان است.
ابن سعد , بخاری , ذهبی و حاکم نیشابوری نوشته اند که عایشه همسر پیامبر می گوید:
که حضرت زهرا (سلام الله علیها) در هنگام رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پیش آن حضرت رفت و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به وی چیزی گفت و فاطمه (سلام الله علیها) گریان شد و سپس چیزی به وی فرمود و حضرت زهرا (سلام الله علیها) خندان شد. عایشه می گوید از سر این کار از وی جویا شدم . فاطمه (سلام الله علیها) در این هنگام به عایشه گفت من سر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را فاش نمی کنم . می گوید : بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به دیگر بار از او پرسیدم , فاطمه (سلام الله علیها)در پاسخ گفت که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود :
همانا جبرئیل هر سال یک بار نازل می شد تا قرآن را بر من عرضه بدارد ولی امسال دوبار نازل شده است . این دلیل بر این امر است که مرگم نزدیک است .من از این سخن گریستم . حضرت فرمود چرا گریه می کنی.
اما ترضین ان تکون سید ه نسا هذه الامه , او نسا العالمین , آیا راضی نیستی که سیده زنان این امت یا سیده زنان جهانیان باشی .
طبقات 8 , ص 248 ـ 247 - صحیح بخاری 5 , ص 55 ـ 54 -مستدرک 3 ص 156
ابن سعد نظیر همین روایت رااز ام سلمه نقل کرده است.
طبقات همان ص 248
احمدبن حنیل از ابوسعید خذری نقل می کند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود :
حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند و فاطمه سرور زنان اهل بهشت است .
مسنداحمد 3 , ص 473 خ 11224
عبسی کوفی می نویسد : پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود :
فرشته ای از جانب پروردگار بر من نازل شد و خبر داد که فاطمه سیده زنان اهل بهشت است .
المصنف 8 ص 527
و در نقلی دیگر آمده است که آن حضرت فرمود :
فاطمه سیده زنان اهل جهانیان است .
همان :المصنف 8 ص 527
و نیز بخاری نقل کرده است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود :
فاطمه سیده زنان اهل بهشت است .
بخاری 5 ص 92
حذیفه می گوید : پیامبر فرمود :
ملکی از آسمان نازل شد و از خداوند عالم این پیام را رساند که فاطمه سیده زنان اهل بهشت است . ذهبی در ذیل مستدرک حاکم وقتی که به این روایت می رسد , می گوید این روایت صحیح است .
مستدرک 3 , ص 151
در رابطه با حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) نکاتی را ناگزیر هستیم اشاره کنیم:
آلوسی (متوفای 1270 هجری) که از استوانه های علمی أهل سنت است و فردی وهابی است، می گوید:
و الذی أمیل إلیه أن فاطمة البتول أفضل النساء المتقدمات و المتأخرات من حیث إنها بضعة رسول الله صلی الله علیه و سلم، بل و من حیثیات أخر أیضا ... و هذا سائغ علی القول بنبوة مریم أیضا، إذ البضعیة من روح الوجود و سید کل موجود لا أراها تقابل بشیء و أین الثریا من ید المتناول؟
نظر من این است که فاطمه بتول أفضل از تمام زنان اولین و آخرین است از جهت این که او پاره تن رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم) است و از سایر جهات هم همین گونه است و ... حتی اگر ما قائل شویم که حضرت مریم نبی بوده است [چون برخی از آقایان أهل سنت معتقدند که حضرت مریم و آسیه (علیهما السلام) نبی بوده اند]، باز هم فاطمه أفضل از او است؛ زیرا پاره تن روح وجود عالم هستی و پاره تن سید تمام موجودات است [یعنی رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم)] و با هیچ چیزی قابل مقایسه نیست. چه زمانی می تواند این دست های بشری به ستاره ثریا برسد؟
روح المعانی للآلوسی، ج 3، ص 155
صالحی شامی از استوانه های علمی أهل سنت می گوید:
و فی حدیث آخر: «فاطمة بضعة منی» و هو یقتضی تفضیل فاطمة علی جمیع نساء العالم و منهن خدیجة و عائشة رضی الله عنها و بقیة بنات النبی صلی الله علیه وآله و سلم.
این حدیث نشان دهنده برتری فاطمه را بر تمام زنان عالم است؛ حتی بر حضرت خدیجه و عایشه و دیگر دختران پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم).
سبل الهدی و الرشاد للصالحی الشامی، ج 10، ص 327
از عالم بزرگ أهل سنت به نام أبو بکر بن داود بن علی سؤال کردند:
من أفضل؟ خدیجة أم فاطمة رضی الله عنهما؟ فقال: «ان فاطمة بضعة منی» و لا أعدل ببضعة رسول الله صلی الله علیه و سلم أحدا.
آیا خدیجه أفضل است یا فاطمه؟ گفت: پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) فرمود: «فاطمه پاره تن من است» و من هیچ چیزی را هم طراز و هم مقام با پاره تن رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم) نمی بینم.
سبل الهدی و الرشاد للصالحی الشامی، ج 10، ص 328 ـ إمتاع الأسماع للمقریزی، ج 10، ص 273
روایت دوم:
حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) روح و جان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)
مجاهد که از أصحاب نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و از مفسران بنام أهل سنت است، نقل می کند:
خرج النبی ( صلی الله علیه و آله و سلم) و هو آخذ بید فاطمة فقال: من عرف هذه فقد عرفها و من لم یعرفها فهی فاطمة بنت محمد و هی بضعة منی و هی قلبی و روحی التی بین جنبی، فمن آذاها فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله.
روزی رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم) از منزلش خارج شد و دست فاطمه را گرفته بود و فرمود: هر کس فاطمه را می شناسد که می شناسد و هر کس او را نمی شناسند، بداند که او فاطمه دختر محمد است و پاره تن من است و او قلب و روح من است که در درون سینه من است. هر کس او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است و هر کس مرا اذیت کند، خدا را اذیت کرده است.
الفصول المهمة فی معرفة الأئمة لإبن الصباغ، ج 1، ص 664 ـ
أهل البیت للشرقاوی، ص 136 ـ
فرائد السمطین للجوینی، ج 2، ص 34
البته آقای جوینی، استاد بخاری این را هم به این حدیث اضافه می کند که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
وقتی فاطمه به محراب می ایستد، خداوند به ملائکه اش می فرماید: ای ملائکه! ببینید که تمام بدن بنده ام فاطمه از ترس من می لرزد.
در روایت هم داریم:
وقتی حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) نماز می خواند، آن چنان عظمت خداوند برای حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) تجلی می کرد که بدنش می لرزید، گویا جان از بدنش جدا می شود. وقتی حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) این چنین نماز می خواند، خداوند خطاب به ملائکه می فرماید:
أشهد کم قد آمنت شیعتها من النار.
من شما را شهادت می گیرم که تمام شیعیان فاطمه را از آتش جهنم ایمن کردم.
الأمالی للشیخ الصدوق، ص 176
نماز حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) این چنین بود! کسانی که می خواهند از حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها) الگو بگیرند، تلاش کنند در عمرشان یک رکعت نمازشان را این چنین بخوانند که از عظمت حق، بدن شان بلرزد.
روایت سوم:
حضرت فاطمه زهراء (سلام الله علیها)، شبیه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در دیانت
عایشه نقل می کند:
ما رأیت أحدا من خلق الله أشبه برسول الله صلی الله علیه و آله دینا من فاطمة.
من کسی را ندیدم که در دیانت، هم سنگ و شبیه رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم) باشد، جز دخترش فاطمه.
المعجم الأوسط للطبرانی، ج 4، ص 242
در کشف الغمه علامه اربلی در مورد حالات نماز حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمده است:"
حضرت زهرا (سلام الله علیها) به هنگام عبادت لباس پاکیزه می پوشید و عطر استعمال می کرد. چنان که حتی در لحظات آخر عمر به اسماء بنت عمیس فرمود: عطر و لباس مخصوص نمازم را بیاور می خواهم نماز بخوانم. اسماء می گوید: من عطر و لباس ویژه نمازش را حاضر کردم آن حضرت وضو گرفت و بعد از وضو حالش منقلب شد. سرش را بر زمین نهاد و فرمود: اسماء هنگامی که وقت نماز فرا رسید مرا بیدارکن تا نماز بگزارم." سیره حضرت زهرا (سلام الله علیها) در ادای نماز الگویی است برای تمامی نمازگزارن که هنگام نماز با لباسی آراسته و خوش بو به دیدار پروردگارشان روند، ایشان حتی در آخرین لحظات عمر ارزشمندشان نیز این شیوه را ترک نمی کنند تا نمازگزاران با تاسی به سبک زندگی عبادی حضرت، نماز بگزارند.
ای آفتاب روشنم ای همسرم مرو اینگونه از مقابل چشم ترم مرو
با تو تمام زندگیم بوی سیب داشت ای میوه بهشتی پیغمبرم مرو
جان مرا بگیر خدا حافظی مکن از روبروی دیده ی نا باورم مرو
تا قول ماندن از تو نگیرم نمی روم ای سایه بلند سرم. از سرم مرو
لطف شب عروسی دختر به مادر است پس لااقل به خاطر این دخترم مرو
بلال دیگر اذان مگو!
با سکوت صوت قرآن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، صدای اذان بلال هم خاموش شد. زیرا همه یاران اصیل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خود را بی پناه می دیدند و می سوختند. بلال یکی از آنان بود. روزی دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با دلتنگی زیاد برایش پیام فرستاد که «دوست دارم صدای اذان را بشنوم» بلال گفت: «بعد از رسول خدا برای هیچ کس جز دخترش اذان نمی گویم».
اما چون بالای بام رفت و صدای خاطره انگیز خویش را به «اللّه اکبر» بلند کرد، مردم، های های گریستند و اشک غم بر گونه فاطمه (سلام الله علیها) غلطید. به نام مبارک محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) که رسید فاطمه (صلی الله علیه و آله و سلم) به یاد پدر افتاد. فریاد زد و بیهوش بر زمین افتاد. مردم پنداشتند جان داده، شتابان به سوی بلال دویدند و فریاد زدند: «بلال بس کن که فاطمه جان سپرد» و او دیگر خاموش شد. چون فاطمه (سلام الله علیها) به هوش آمد فرمود: «چرا اذان را به پایان نبرد؟» بلال جواب داد: «معذورم دار که از جان شما می ترسم». بحار ، ج43، ص1577؛
زهرا جان ، شما نام بابا را شنیدید و بی هوش شدید چه گذشت بر بانوان و دختران حسینت که از کوفه تا شام صدای قرآن خواندن را از سربریده می شنیدند و می دیدند و وقتی صدا به ناله بلند می کردند با تازیانه آنان را می زدند.
فضائل حضرت زهرا سلام الله علیها در منابع اهل سنت(بخش پنجم)
تاریخ انتشار: 28 می 2017 شماره مطلب: 7347 تعداد بازدید: 2211 نظرات: 0
موضوع نوشتار:
مطالب مرتبط: