تفاوت مادران دو مولود با عظمت

در جریان ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام می خوانید:
فاطمه بنت اسد وقتی از خانه کعبه بیرون آمد، فرمود:
«اِنّی فُضِّلْتُ عَلی مَنْ تَقَدَّمَنی مِنَ النِّساءِ لاِنَّ مَرْیَمَ بِنْتَ عِمْران هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْیابِسَةَ بِیَدِها حَتّی اَکَلَتْ مِنْها رُطَبا جَنیّا، وَاِنّی دَخَلْتُ بَیْتَ اللّه ِ الْحَرامَ فَاَکَلْتُ مِنْ ثِمارِ اَلجَنَّةِ وَاَوْراقِها[ارزاقها]؛
بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج35، ص8، حدیث 11؛
خصائص امیرالمؤمنین، للشریف الرضی، ص39؛
الغدیر، علاّمه امینی، ج6، ص22.
به راستی من بر زنهای پیش از خود برتری یافتم؛ زیرا به راستی مریم دختر عمران درخت خشک خرما را با دستش تکان داد تا رطب تازه ای از آن بخورد، ولی من داخل خانه خدا شدم و از میوه های بهشتی و ورقها (یا روزیها)ی آن استفاده بردم.»
برخی نکات حدیث از آیات قرآن:
اگر مقام و عظمت مریم علیهاالسلام را بدانیم خواهیم دانست فاطمه بنت اسد سلام الله علیها چه مقامی دارد.
1-مریم که خداوند متعال  یک سند 6 دانگ قرآنی بنام او زده و نام سوره ای را مریم نهاده است.
2-مریم که خداوند او را صدیقه نامیده است.
 وَأُمُّهُ صِدِّیقَةٌ
3-مریم که خداوند او را سیده زنان تا زمان خودش خوانده است.
 وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِینَ
4-مریم که طبق برخی نقلها  یا پدرش پیامبر بود یا از راهبان و عابدان
 وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ
5-هم سرپرست او پیامبر بود
 وَکَفَّلَهَا زَکَرِیَّا
6-هم فرزندش پیامبر بود
 قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیّاً
7-مریم که خداوند آیاتی از آیاتش را به او عطا فرمود که جناب عیسی علیه السلام است
و جَعَلْنَا ابْنَ مَرْیَمَ وَأُمَّهُ آیَةً و پسر مریم و مادرش را نشانه اى گردانیدیم
8-مریم که مفتخر است فرزندش از پیامبران اولوالعزم است.
 قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا
9-مریم که فرشته با او سخن گفت. 
فَأَرْسَلْنَا إِلَیْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِیّاً
10-مریم که وقتی در محراب عبادت می ایستاد برایش رزق آسمانی می آمد .
 کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقاً
اما حضرت مریم علیهاالسلام با همه عظمت و بزرگیش وقت ولادت فرزندش به او اجازه وضع حمل در بیت المقدس داده نشد و امر شد مسجد را ترک کند مسجد را ترک کرد و به نخل پناه برد.
فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ
ولی فاطمه بنت اسد وقتی به مسجدالحرام وارد شد نه تنها امر به ترک کردن مسجد نشد بلکه دعوت به ورود به خود بیت شد یعنی مادر امیرالمؤمنین به کعبه پناه برد نه نخل .
درخواست پناهندگی او پذیرفته شد و او را دعوت به این پناهگاه امن عالم امکان نمودند.
قال یزید بن قعنب: فرأینا البیت وقد انفتح عن ظهره، ودخلت فاطمة فیه، وغابت عن أبصارنا (روى شیخنا الصدوق قدس سره فی الأمالی ص۱۹۴)
مریم تنهای تنها در غربت فرزندش را بدنیا آورد و کسی به او کمک نکرد.
فاطمه بنت اسد در کعبه با شکوه و عظمت و با تشریفات فرزندش را بدنیا آورد و بانوان بهشتی آمدند که خود جناب مریم هم با آنها بود. 
وقتی فاطمه بنت اسد در درون کعبه قرار گرفت پنج بانو نزد او آمدند در حالی که لباس همچون حریر سفید بر تن داشتند و عطری خوش تر از مشک ناب از آنان شنیده می شد. اینان حوا و ساره و آسیه و مادر موسی بن عمران و مریم مادر عیسی علیه السلام بودند.
اینان از طرف خداوند برای کمک در ولادت علی علیه السلام فرستاده شدند چرا که نباید زنان ناپاک مکه در ولادت چنین مولودی حضور داشته باشند، آنان رو به فاطمه کردند و گفتند:
السلام علیک ولیة الله سلام بر تو ای بانویی که از اولیای خدا هستی»
فاطمه جواب سلام آنان را داد. زنان بهشتی برابر او نشستند در حالی که هر یک ظرف عطری از نقره در دست داشتند.( بحارالانوار، ج 35، ص 13.)
جناب مریم در مدت اقامتش کنار تنه نخل بود و به اذن خدا خرما گرفت و تناول فرمود.
هُزِّی الیک بِجِذْعِ النَّخلَةِ تُسَاقِطُ عَلَیک رُطَباً جنیاً
فاطمه بنت اسد در آن سه روزی که در درون کعبه میهمان بود از میوه ها و غذاهای بهشتی بایش آوردند.
وَاِنّی دَخَلْتُ بَیْتَ اللّه ِ الْحَرامَ فَاَکَلْتُ مِنْ ثِمارِ اَلجَنَّةِ وَاَوْراقِها[ارزاقها]؛ اعلام الوری، ص 3 و ارشاد مفید، ص 3.)
مریم علیهاالسلام بعد از ولادت فرزندش حیران بود که به مردم چه بگوید؟ لذا آرزوی مرگ کرد.
 قَالَتْ یَا لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَکُنتُ نَسْیاً مَّنسِیّاً
اما فاطمه بنت اسد افتخار داشت که بگوید چه رخ داد و چه افتخاری نصیبش شد.
اِنّی فُضِّلْتُ عَلی مَنْ تَقَدَّمَنی مِنَ النِّساءِ
فرزند مریم علیهماالسلام بعد از ولادت خودش را معرفی فرمود که :
قَالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتَانِیَ الْکِتَابَ وَجَعَلَنِی نَبِیًّا
اما امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از ولادت هم به پیامبر اکرم سلام کرد و هم قرآن خواند.
علامه مجلسی در روایتی  از امام صادق ـ علیه السّلام ـ چنین نقل می کند: زمانی که ابوطالب فرزندش را دید خوشحال شد و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به او سلام کرد. سپس پیامبر اسلام وارد شده و به محض ورود حضرت محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ علی ـ علیه السّلام ـ تکانی خورد و برای پیامبر لبخند زد و گفت: السلام علیک یا رسول الله و رحمة الله و برکاته. و بعد از کمی مکث این آیات اول تا 10 سوره مؤمنون را قرائت کرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
 قد افلح المؤمنون
الذین هم فی صلاتهم خاشعون .....
علامه مجلسی، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه،ج 35، ص30،
مناقب آل ابی طالب، ج 2، ص174.
امالی شیخ طوسی، چاپ کتابخانه اسلامیه، ص 706.
در وضع حمل مریم علیهاالسلام یک معجزه رخ داد که رطب گرفتن از شاخه نخل خشکیده بود
وَ هُزِّی  إِلَیْکِ  بِجِذْعِ  النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْکِ  رُطَباً جَنِیّاً  و این تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازه ای بر تو فرو می ریزد.
اما معجزات وضع حمل فاطمه بنت اسد علیهاالسلام زیاد بود از جمله:
1-شکاف خوردن دیوار کعبه
2-وارد شدن فاطمه بنت اسد به داخل و به هم آمدن شکاف
3-باز نشدن قفل های درب کعبه بوسیله کلیدهایش با همه سعی و تلاشهای کلیدار.
4- سه روز میهمانی و ضیافت در کعبه برای فاطمه بنت اسد.
5- آمدن پنج زن بهشتی از بهشت برای ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام
6- باز شدن مجدد شکاف کعبه از همان مکان و خروج فاطمه بنت اسد و فرزندش علیهماالسلام.
7- به هم آمدن مجدد شکاف پس از خروج مادر و فرزند.