خلاصه ای از زندگانی قمر بنی هاشم(علیه السلام)/ بخش دوم
القاب تابناك حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام)
1. قمر بنى هاشم
بهره مندى بسيار عباس از جمال و جلال و سيماى سپيد و زيبا و سيرت سبز و نورانى، زمينه ساز اين لقب است.
2. باب الحوائج
كريمى از دودمان كريمان كه چون حاجتمندى سوى او روى كند، خواسته هايش را برآورده مى سازد.
3. طيار
بيانگر مقام و عظمت حضرت عباس(علیه السلام) در فضاى عالم قدس و بهشت جاودان است.
4. الشهيد
شهادت، كه نشان نمايان ابوالفضل(علیه السلام) است و در چهره حيات او درخشندگى بسيار دارد، زمينه ساز اين لقب است.
5.سقا
دلاورى عباس در صحنه هاى حيرت آور آب رسانى به تشنگان، سبب اين لقب شد.
6. عبد صالح
لقبى كه حضرت صادق(علیه السلام) در زيارت عموى گرانقدرش بدان اشاره دارد:
السلام عليك ايها العبد الصالح. سلام بر تو، اى بنده صالح خدا.
7. سپه سالار
صاحب لواء يا سپه سالار لقب بزرگترين شخصيت نظامى است و عباس در روز عاشورا اين لقب را از آن خود ساخت.
8. پرچمدار و علمدار
يادآور دلاوى و حفظ لشكر در برابر دشمن است. علمدارى عباس(علیه السلام) اين لقب را برايش به ارمغان آورد.
9. ابوقربه (صاحب مشك)، عميد (ياور دين خدا)، سفير (نماينده حجت خدا)، صابر (شكيبا)، محتسب (به حساب خدا گذارنده تلاشها)، مواسى (جانباز و مدافع حق)، مستعجل (تلاشگرى مهربان در برآوردن حاجات ديگران) و ... از ديگر لقبهاى ابوالفضل است.
عباس بن على«علیهماالسلام»
فرزند امير المؤمنين،برادر سيد الشهدا،فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسين(علیه السلام) در روز عاشورا .عباس در لغت،به معناى شير بيشه، شيرى كه شيران از او بگريزند است.(1)مادرش«فاطمه كلابيه»بود كه بعدها با كنيه«ام البنين»شهرت يافت.على(علیه السلام)پس ازشهادت فاطمه زهرا با ام البنين ازدواج كرد.عباس،ثمره اين ازدواج بود.ولادتش را در(2)شعبان سال 26 هجرى در مدينه نوشته اند و بزرگترين فرزند ام البنين بود و اين چهارفرزند رشيد،همه در كربلا در ركاب امام حسين(علیه السلام)به شهادت رسيدند.وقتى امير المؤمنين شهيد شد،عباس چهارده ساله بود و در كربلا 34 سال داشت.كنيه اش «ابو الفضل»و«ابو فاضل»بود و از معروفترين لقبهايش،قمر بنى هاشم،سقاء،صاحب لواء الحسين،علمدار،ابو القربه،عبد صالح،باب الحوايج و...است.
عباس با لبابه،دختر عبيد الله بن عباس(پسر عموى پدرش)ازدواج كرد و از اين ازدواج،دو پسر به نامهاى عبيد الله و فضل يافت.بعضى دو پسر ديگر براى او به نامهاى محمد و قاسم ذكر كرده اند.
آن حضرت،قامتى رشيد،چهره اى زيبا و شجاعتى كم نظير داشت و به خاطر سيماى جذابش او را«قمر بنى هاشم»مى گفتند.در حادثه كربلا،سمت پرچمدارى سپاه حسين(علیه السلام)و سقايى خيمه هاى اطفال و اهل بيت امام را داشت و در ركاب برادر،غير از تهيه آب،نگهبانى خيمه ها و امور مربوط به آسايش و امنيت خاندان حسين(علیه السلام)نير بر عهده او بود و تا زنده بود،دودمان امامت،آسايش و امنيت داشتند(3).
روز عاشورا،سه برادر ديگر عباس پيش از او به شهادت رسيدند.وقتى علمدار كربلا از امام حسين(علیه السلام)اذن ميدان طلبيد حضرت از او خواست كه براى كودكان تشنه و خيمه هاى بى آب،آب تهيه كند.ابو الفضل(علیه السلام)به فرات رفت و مشك آب را پر كرد و در بازگشت به خيمه ها با سپاه دشمن كه فرات را در محاصره داشتند درگير شد و دستهايش قطع گرديد و به شهادت رسيد.البته پيش از آن نيز چندين نوبت.همركاب با سيد الشهدا به ميدان رفته و با سپاه يزيد جنگيده بود .عباس،مظهر ايثار و وفادارى و گذشت بود.وقتى وارد فرات شد،با آنكه تشنه بود،اما بخاطر تشنگى برادرش حسين(علیه السلام) آب نخورد و خطاب به خويش چنين گفت:
يا نفس من بعد الحسين هونى
و بعده لا كنت ان تكونى
هذا الحسين وارد المنون
و تشربين بارد المعين
تالله ما هذا فعال دينى
و سوگند ياد كرد كه آب ننوشد.(4) وقتى دست راستش قطع شد،اين رجز را مى خواند :
و الله ان قطعتموا يمينى
انى احامى ابدا عن دينى
و عن امام صادق اليقين
نجل النبى الطاهر الأمين
و چون دست چپش قطع شد،چنين گفت:
يا نفس لا تخشى من الكفار
و ابشرى برحمة الجبار
مع النبى السيد المختار
قد قطعوا ببغيهم يسارى
فاصلهم يا رب حر النار
شهادت عباس،براى امام حسين بسيار ناگوار و شكننده بود.جمله پر سوز امام،وقتى كه به بالين عباس رسيد،اين بود:«الآن انكسر ظهرى و قلت حيلتى و شمت بى عدوى».(5) و پيكرش،كنار«نهر علقمه»ماند و سيد الشهدا به سوى خيمه آمد و شهادت او را به اهل بيت خبر داد.هنگام دفن شهداى كربلا نيز،در همان محل دفن شد.از اين رو امروز حرم ابا الفضل(علیه السلام) با حرم سيد الشهدا فاصله دارد.
مقام والاى عباس بن على(علیهما السلام)بسيار است.تعابير بلندى كه در زيارتنامه اوست،گوياى آن است .اين زيارت كه از قول حضرت صادق(علیه السلام) روايت شده،از جمله چنين دارد:
«السلام عليك ايها العبد الصالح المطيع لله و لرسوله و لأمير المؤمنين و الحسن و الحسين ...
اشهد الله انك مضيت على ما مضى به البدريون و المجاهدون فى سبيل الله المناصحون فى جهاد اعدائه المبالغون فى نصرة اوليائه الذابون عن أحبائه...»(6) كه تأييد و تأكيدى بر مقام عبوديت و صلاح و طاعت او و نيز تداوم خط مجاهدان بدر و مبارزان با دشمن و ياوران اولياء خدا و مدافعان از دوستان خداست.امام سجاد(علیه السلام)نيز سيماى درخشان عباس بن على را اينگونه ترسيم فرموده است:«رحم الله عمى العباس فلقد آثر و ابلى و فدا اخاه بنفسه حتى قطعت يداه فابدله الله عز و جل بهما جناحين يطير بهما مع الملائكة فى الجنة كما جعل جعفر بن ابى طالب.و ان للعباس عند الله تبارك و تعالى منزلة يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامة»(7).كه در آن نيز مقام ايثار،گذشت،فداكارى،جانبازى،قطع شدن دستانش و يافتن بال پرواز در بهشت،همبال با جعفر طيار و فرشتگان مطرح است و اينكه:عمويم عباس،نزد خداى متعال،مقامى دارد كه روز قيامت،همه شهيدان به آن غبطه مى خورند و رشك مى برند.
عباس يعنى تا شهادت يكه تازى عباس يعنى عشق،يعنى پاكبازى
عباس يعنى با شهيدان همنوازى عباس يعنى يك نيستان تكنوازى
عباس يعنى رنگ سرخ پرچم عشق يعنى مسير سبز پر پيچ و خم عشق
جوشيدن بحر وفا،معناى عباس لب تشنه رفتن تا خدا،معناى عباس(8)
در زيارت ناحيه مقدسه نيز از زبان حضرت مهدى(علیه السلام)به او اينگونه سلام داده شده است:«السلام على ابى الفضل العباس بن امير المؤمنين،المواسى اخاه بنفسه،الآخذ لغده من امسه،الفادى له،الواقى الساعى اليه بمائه،المقطوعة يداه...»(9).
كربلا كعبه عشق است و من اندر احرام شد در اين قبله عشاق،دو تا تقصيرم
دست من خورد به آبى كه نصيب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصويرم
بايد اين ديده و اين دست دهم قربانى تا كه تكميل شود حج من و تقديرم(10)
منبع: محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص293.
♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
پى نوشت:
1ـ لغت نامه دهخدا.
2ـ اليوم نامت اعين بك لم تنم و تسهدت اخرى فعز منامها
3ـ بحار الانوار،ج 45،ص .41.
4ـ معالى السبطين،ج 1،ص 446.مقتل خوارزمى،ج 2،ص .30.
5ـ مفاتيح الجنان،ص .435.
6ـ سفينة البحار،ج 2،ص .155.
7ـ خليل شفيعى.
8ـ بحار الأنوار،ج 45،ص .66.
9ـ اى اشكها بريزيد،حسان،ص 210.درباره زندگى عباس بن على عليه السلام.ر.ك:«العباس بن على»،باقر شريف القرشى،214 صفحه،دار الكتاب الاسلامى.
10ـ انصار الحسين،ص 105،تنقيح المقال،مامقانى،ج 2،ص .133.
افزودن دیدگاه جدید