در قرآن کریم واژه زکات در ۳۲ آیه ذکر شده است و در بسیارى از روایات معصومان علیهم السلام از این واجب الهى سخن به میان آمده است که همگى حکایت از اهمیت حیاتى زکات در برنامه اقتصادى، فرهنگى و تربیتى اسلام دارد.آنچه در این میان قابل دقت و توجه مى باشد این است که در ۲۷ آیه از ۳۲ آیه یاد شده، واژه «زکات» در کنار واژه «صلاة» ذکر شده است و در روایات نیز این پیوستگى دیده مى شود.
در این گفتار بر آنیم که این پیوستگى را مورد بررسى و تحلیل اجمالى قرار دهیم و با کمک آیات و روایات، چگونگى پیوند زکات با نماز و حکمت آن را تبیین کنیم.
در آغاز لازم است به تاریخچه پیوستگى زکات با نماز در ادیان سابق اشاره اى کنیم.
پیوستگى زکات با نماز در ادیان سابق
تأکید بر پیوستگى زکات با نماز، تنها در دین مبین اسلام مطرح نبوده است، بلکه در ادیان سابق نیز بر این پیوستگى تأکید شده و فریضه زکات در کنار فریضه نماز، مطرح شده است. با نگاهى به آیات ذیل به خوبى این مدعا قابل اثبات است.
۱ - آیات ۷۱ تا ۷۳ سوره مبارک انبیاء:
«و نجّیناه و لوطاً الى الارض التى بارکنا فیها للعالمین و وَهبنا لهُ اسحاق و یعقوب نافلة و کُلاً جعلنا صالحین و جعلناهم ائمة یهدون بأمرنا و أوحینا الیهم فعل الخیرات و اقام الصلوة و ایتاء الزکوة و کانوا لنا عابدین»
«و او (ابراهیم) و لوط را [براى رفتن ] به سوى آن سرزمینى که براى جهانیان در آن برکت نهاده بودیم، رهانیدیم و اسحاق و یعقوب را [به عنوان نعمتى ] افزون به او بخشودیم و همه را از شایستگان قرار دادیم و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مى کردند، و به ایشان انجام دادن کارهاى نیک و بر پا داشتن نماز و دادن زکات را وحى کردیم و آنان پرستنده ما بودند.»
آیات فوق به این نکته اشاره دارد که زکات در کنار نماز از برنامه هاى هدایتى در برنامه پیامبران بزرگى چون لوط، ابراهیم، اسحاق، و یعقوب علیهم السلام بوده است و آنان از سوى خدا مأمور بوده اند که دستور الهى اداى زکات و اقامه نماز را به بندگان خدا ابلاغ نمایند.
۲ - آیات ۳۰ و ۳۱ سوره مبارک مریم:
«قال انّى عبدالله ءاتانىَ الکتاب و جَعَلَنى نبیّاً و جَعَلَنى مبارکاً أین ما کنتُ و أوصانى بالصّلوة و الزکوة ما دُمتُ حیّاً»
«[حضرت عیسى در گهواره ] گفت: منم بنده خدا، به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است.»
۳ - آیات ۵۴ و ۵۵ سوره مبارک مریم:
«و اذکُر فى الکتاب اسماعیل انّه کانَ صادقَ الوعد و کان رسولاً نبیّاً و کان یأمُرُ أهله بالصّلوة و الزّکوة و کان عند ربّه مرضیّاً»
«و در این کتاب از اسماعیل یاد کن؛ زیرا که او درست وعده و فرستاده اى پیامبر بود و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان مى داد و همواره نزد پروردگارش پسندیده [رفتار] بود.»(۱)
پیوستگى زکات با نماز در قرآن
در قرآن کریم چنان که گفته شد، ۲۷ آیه در این باره وجود دارد که در این جا پس از ذکر نشانى آیات، به شرح و تفسیر برخى از آنها خواهیم پرداخت.
آیات یاد شده عبارتند از: سوره بقره آیه ۴۳، ۸۳، ۱۱۰، ۱۷۷، ۲۷۷ ؛ سوره نساء آیه ۷۷، ۱۶۲ ؛ سوره مائده آیه ۱۲، ۵۵ ؛ سوره توبه آیه ۵، ۱۱، ۱۸، ۷۱ ؛ سوره مریم آیه ۳۱، ۵۵ ؛ سوره انبیاء آیه ۷۳ ؛ سوره حج آیه ۴۱، ۷۸ ؛ سوره مؤمنون آیه ۴ ؛ سوره نور آیه ۳۷، ۵۶ ؛ سوره نمل آیه ۳ ؛ سوره لقمان آیه ۴ ؛ سوره احزاب آیه ۳۳ ؛ سوره مجادله آیه ۱۳ ؛ سوره مزمل آیه ۲۰ ؛ سوره بیّنه آیه ۵.
در هر یک از این آیات شریف واژه «زکات» در کنار واژه «صلاة» آمده است که دلالت بر وجود پیوندى عمیق بین این دو رکن رکین دارد.
آیه نخست:
«و اقیموا الصّلوة و آتوا الزکوة و ما تُقدّموا لانفسکم مِن خیرٍ تجدوهُ عندالله انّ الله بما تعملون بصیرٌ»(۲)
«و نماز به پا دارید و زکات بدهید؛ و هرگونه نیکى که براى خویش از پیش فرستید، آن را نزد خدا باز خواهد یافت، آرى خدا به آنچه مى کنید بیناست»
در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریف آمده است:
«این آیه، به مؤمنان دو دستور مهم و سازنده مى دهد؛ یکى در مورد نماز که رابطه محکمى بین انسان و خدا ایجاد مى کند و دیگرى زکات که رمز همبستگیهاى اجتماعى است و این هر دو براى پیروز شدن بر دشمن [در کنار یکدیگر] لازم است؛ زیرا با این دو مهم، روح و جسم مؤمنان نیرومند مى شود.»(۳)
آیه دوم:
«و اقیموا الصلوة و ءاتوُا الزکوة و ارکعوا مَعَ الراکعین»(۴)
«و نماز را برپا دارید و زکات را بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.»
در تفسیر گران سنگ «تسنیم» ذیل آیه شریف فوق به چند نکته اشاره شده است:
«۱ - کاربرد عنوان "ایتاء" و تعبیر جمع "آتوُا" در امر به پرداخت زکات، براى تذکر به احیاى این واجب اجتماعى و مرتفع ساختن فقر عمومى در سطح جامعه است. البته مقصود اصیل از ایجاب زکات، تحصیل طهارت روح و اعتلاى جان بشرى است و گرنه تأمین هزینه مستمندان، به خوبى مقدور خداست.
در این آیه، نخست به نماز که اولین جلوه عبادى ایمان و بهترین وسیله رابطه عبد و مولاست اشاره مى کند: "و اقیموا الصلوة" و سپس به زکات که برترین واجب مالى و اجتماعى اسلام است و سبب رابطه عبد با خلق خدا مى باشد امر مى کند: "و ءاتوُا الزّکوة".
۲ - کمال واقعى انسان از منظر قرآن کریم، در جمع سالم بین حُسن فاعلى و حُسن فعلى است؛ یعنى روح، معتقد و متخلّق به اخلاق و بدن اشتغال به امتثال. از این جمع سالم، گاهى به «ایمان و عمل صالح» یاد مى شود که در بسیارى از آیات به صورت شرط لازم براى رهایى از کیفر تلخ و نیل به پاداش شیرین معاد بیان شده است؛ و گاهى بعد از ذکر ایمان، از نماز و زکات که شاخص ترین نمونه عمل صالح است سخن به میان مى آید.
آنچه در آیه مورد بحث مطرح است از همین سنخ است که پس از ترغیب به حُسن فاعلى؛ یعنى ایمان به معارف الهى و مآثر آسمانى - در آیه ۴۲ - تشویق به حُسن فعلى یعنى تحکیم پیوند عملى با خدا (نماز) و توثیق ارتباط اقتصادى با مستمندان (زکات) و حفظ وحدت و شکوه امت اسلامى در نماز جماعت و مانند آن دارد.(۵)
۳ - فرمان به اداى زکات پس از فرمان به نماز از این روست که نماز گزارى که با برپایى نماز با خداى مُنعم ارتباط برقرار کرد و به او تقرب جست، از خلق خدا که «عیال الله» هستند غافل نمى شود؛ لازمه عدم غفلت از خلق، رفع مشکلات آنان و از جمله برطرف کردن فقر و نیازهاى مادى و اقتصادى است که با پرداخت زکات و انفاقهاى مالى رفع مى شود.(۶)
۴ - در بحث روایى در این تفسیر شریف، روایتى مربوط به این آیه شریفه آمده است که در شرح روایت به خوبى پیوستگىِ زکات با نماز مورد بررسى قرار گرفته است:
«عن الرضاعلیه السلام: انّ الله عزوجل اَمَرَ بثلاثةٍ یقرنُ بها ثلاثة، اَمَرَ بالصّلوة و الزکوة فمن صلّى و لم یُزَکّ لم تُقبل صلاتُه...»(۷)
«خداوند عزوجل به سه چیز - که سه چیز دیگر قرین و عِدل آنهاست - امر فرموده است: امر به نماز و زکات کرده، پس هر کس نماز بخواند و زکات ندهد نمازش قبول نمى شود...»
توضیح این که اگر چه از لحاظ بحثهاى جزیى و موردى هر کدام از نماز و زکات، واجب مستقل است و هیچ ارتباط وضعى از لحاظ صحت و فساد بین آنها برقرار نیست، ولى از نظر جامع نگرى و وحدت مکتب اسلام و پیوند ناگسستنى بین عناصر محورى دین، بین نماز و زکات و سایر ارکان اصیل اسلامى ارتباط عمیق و عریق برقرار است؛ زیرا رسول اکرم صلى الله علیه وآله، اسلام را همچون بنیان مرصوصى دانست که داراى پایه هاى متعدد است و یکى از آن ارکان، نماز و دیگرى زکات است: «بُنىَ الاسلامُ على خَمس، شهادة ان لا اله الا اللّه و أنّ محمداً رسولُ الله و اقام الصّلوة و ایتاء الزّکوة و حجّ البیت و صومِ رمضان»(۸)؛
«اسلام بر پنج پایه استوار شده است: گواهى دادن بر یگانگى الله و رسالت محمدصلى الله علیه وآله و اقامه نماز و دادن زکات و حج خانه خدا و روزه رمضان».
بنابر این ترک زکات به منزله ویران کردن یکى از پایه هاى اسلام است؛ در نتیجه تارک زکات، اسلام راستین را از دست داده و نماز چنین کسى مقبول کامل نیست.»(۹)
آیه سوم:
«ألم تَرَ الى الذین قیلَ لَهُم کُفُّوا أیدیَکم و أقیموا الصّلوة و ءاتوا الزّکاة فلمّا کُتبَ علیهمُ القتالُ اذا فریقٌ منهم یَخشَونَ النّاسَ کخشیة اللّه أو أشَدَّ خَشیَةً...»(۱۰)
«آیا ندیدى کسانى را که به آنان گفته شد: [فعلاً] دست [از جنگ ] بدارید و نماز را برپا کنید و زکات بدهید، و [لى ] همین که کارزار بر آنان مقرر شد، به ناگاه گروهى از آنان از مردم [= مشرکان مکه ] ترسیدند مانند ترس از خدا یا ترسى سخت تر....»
در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریف آمده است:
«درباره این آیه ممکن است این سئوال پیش آید که چرا از میان تمام دستورات اسلامى تنها مسئله نماز و زکات ذکر شده است در حالى که دستورات اسلام منحصر به اینها نیست؟
در پاسخ مى گوییم که نماز رمز پیوند با خدا و زکات رمز پیوند با خلق خداست؛ بنابر این منظور این است که به مسلمانان دستور داده شده با برقرارى پیوند محکم با خداوند و پیوند محکم با بندگان خدا، جسم و جان خود و اجتماع خویش را آماده براى جهاد کنند و به اصطلاح، خودسازى کنند و مسلماً هر جهادى بدون آمادگیهاى روحى و جسمى افراد و بدون پیوندهاى محکم اجتماعى محکوم به شکست است.
مسلمان در پرتو نماز و نیایش با خدا ایمان خود را محکم و روحیه خویش را پرورش مى دهد و آماده هرگونه فداکارى و از خود گذشتگى مى شود و با زکات شکافهاى اجتماعى پر شده و تهیه نفرات آزموده و ابزار جنگى - که زکات یک پشتوانه اقتصادى براى تهیه آنها مى باشد - بهبود مى یابد و به هنگام صدور فرمان جهاد آمادگى کافى براى مبارزه با دشمن خواهند داشت.»(۱۱)
آیه چهارم:
«فاذا انسَلَخَ الاشهُرُ الحُرُم فاقتُلُوا المشرکین حیثُ وَجدتُموهم و خُذوهم و احصُرُوهُم و اقعُدوا لَهُم کلّ مَرصدٍ فان تابوا و أقاموا الصّلوة و ءاتُوا الزّکوة فخَلّوا سبیلهم انّ الله غفورٌ رحیمٌ»(۱۲)
«پس چون ماه هاى حرام سپرى شد، مشرکان را هر کجا یافتید بکُشید و آنان را دستگیر کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهى به کمین آنان بنشینید؛ پس اگر توبه کردند و نماز بر پا داشتند و زکات دادند، راه برایشان گشاده گردانید، که خداوند آمرزنده مهربان است.»
در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریف این سئوال به مناسبت آیه مطرح شده است که آیا نماز و زکات شرط اسلام است؟ در پاسخ به این سئوال آمده است:
«از آیات فوق در ابتداى نظر چنین استفاده مى شود که براى قبول توبه بت پرستان اداء نماز و زکات نیز لازم است و به همین دلیل برخى فقهاى اهل سنت ترک نماز را دلیل بر کفر گرفته اند.
ولى حق این است که منظور از ذکر این دو دستور بزرگ اسلامى، آن باشد که در تمام مواردى که ادعاى اسلام، مشکوک به نظر برسد - همان گونه که در مورد بت پرستان آن روز غالباً چنین بود - انجام این دو وظیفه بزرگ اسلامى را به عنوان نشانه براى اسلام آنها قرار دهند، و یا این که منظور این است که آنها نماز و زکات را به عنوان دو قانون الهى بپذیرند و به آن گردن نهند و به رسمیت بشناسند، هر چند از نظر عمل در کار آنها قصور باشد؛ زیرا دلایل فراوان داریم که تنها با ترک نماز و یا زکات انسان در صف کفار قرار نمى گیرد، هر چند اسلام او بسیار ناقص است.
البته اگر ترک زکات به عنوان قیام بر ضد حکومت اسلامى باشد سبب کفر خواهد بود.»(۱۳)
در تفسیر نور نیز پیام این آیه این گونه بیان شده است:
«توبه از شرک، ایمان است و نشانه توبه واقعى، نماز و زکات است.»(۱۴)
آیه پنجم:
«فان تابوا و أقاموا الصلوة و ءاتوا الزکوة فاخوانُکم فى الدین و نُفَصّل الایات لقوم یعلمون»(۱۵)
«پس اگر توبه کنند و نماز برپا دارند و زکات دهند، در این صورت برادران دینى شما مى باشند و ما آیات [خود] را براى گروهى که مى دانند به تفصیل بیان مى کنیم.»
در تفسیر «المیزان» در ذیل این آیه شریف آمده است:
«مراد از توبه، به دلالت سیاق، این است که به سوى ایمان به خدا و آیات او برگردند و به همین جهت به صرف توبه اکتفا نکرده و مسئله به پا داشتن نماز را که از روشن ترین مظاهر عبادت خدا و هم چنین زکات را که از قوى ترین ارکان جامعه دینى است به آن اضافه کرد و این دو را به عنوان نمونه و اشاره به همه وظایف دینى که در تمامیت ایمان به آیات خدا دخالت دارند ذکر کرد.»(۱۶)
در تفسیر نور نیز براى این آیه پیامهایى بیان شده است:
۱ - «آنان که تارک نماز و زکاتند، برادران دینى ما نیستند؛
۲ - شرط ورود به دایره اخوّت دینى، نماز و زکات است؛
۳ - آنان که تا دیروز واجب القتل بودند، در سایه توبه و نماز و زکات، حقوق برابر با مسلمانان مى یابند.»(۱۷)
آیه ششم:
«انّما یعمُرُ مساجد الله مَن ءامَنَ بالله و الیوم الاخر و أقام الصّلوة و ءاتى الزّکوة و لم یخش الا الله فعسى أولئک أن یکونوا من المهتدین»(۱۸)
«مساجد خدا را تنها کسانى آباد مى کنند که به خدا و روز واپسین ایمان آورده و نماز برپا داشته و زکات داده و جز از خدا نترسیده اند، پس امید است که اینان از راه یافتگان باشند.»
در تفسیر نمونه ذیل این آیه شریف آمده است:
«أقام الصلوة و آتى الزکوة در این آیه یعنى ایمان آن شخص به خدا و روز قیامت تنها در مرحله ادعا نباشد، بلکه با اعمال پاکش آن را تأیید کند؛ هم پیوندش با خدا محکم باشد و نماز را به درستى انجام دهد و هم پیوندش با خلق خدا و زکات را بپردازد.»(۱۹۹)
آیه هفتم:
«و المؤمنون و المؤمناتُ بعضُهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهَون عن المنکر و یُقیمون الصلوة و یُؤتون الزّکوة و یُطیعون الله و رسوله أولئک سَیَرحَمُهُمُ الله ان الله عزیز حکیم»(۲۰)
«و مردان و زنان با ایمان، دوستان یکدیگرند، که به کارهاى پسندیده وا مى دارند، و از کارهاى ناپسند باز مى دارند و نماز را برپا مى کنند و زکات مى دهند و از خدا و پیامبرش فرمان مى برند. آنانند که خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد، که خدا توانا و حکیم است.»
در تفسیر نمونه آمده است:
«در این آیه به ذکر نشانه هاى مؤمنین در مقایسه با منافقان پرداخته و بیان مى کند که مؤمنین بر خلاف منافقان که خدا را فراموش کرده بودند، "نماز را برپا مى دارند" و بر خلاف منافقان که افرادى بخیل هستند، بخشى از اموال خویش را در راه خدا مى دهند "و زکات اموال خویش را مى پردازند".»(۲۱)
آیه هشتم:
«و جعلنى مُبارکاً أین ما کُنتُ و أوصانى بالصّلوة و الزّکوة ما دُمتُ حیّاً»(۲۲)
«و [حضرت عیسى در گهواره فرمود:] هر جا که باشم [خدا] مرا با برکت ساخته و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرده است.»
در تفسیر نمونه آمده است:
«در این آیه حضرت عیسى از میان تمام برنامه ها، بر توصیه پروردگار به نماز و زکات تکیه مى کند و این به سبب اهمیت فوق العاده این دو برنامه است که این دو رمز ارتباط با خالق و خلق است و از یک نظر همه برنامه هاى مذهبى را مى توان در آن خلاصه کرد؛ چرا که بخشى از آنها پیوند انسان را با خلق و بخشى پیوند انسان را با خالق مشخص مى کند.»(۲۳)
آیه نهم:
«رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکرِ الله و اقامِ الصّلوة و ایتاء الزّکوة یخافون یوماً تتقلّبُ فیه القلوبُ و الابصار»(۲۴)
«مردانى که نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و دادن زکات، به خود مشغول نمى دارد، و از روزى که دلها و دیده ها در آن زیر و رو مى شود مى هراسند.»
علامه طباطبایى در ذیل این آیه شریف نوشته است:
«مراد از اقامه نماز و ایتاء زکات، آوردن همه اعمال صالحه است که خداى تعالى بندگان را به آنها مأمور کرده که در زندگى دنیایشان انجام دهند؛ اقامه نماز، وظایف عبودیت براى خداى سبحان را ممثّل مى کند و ایتاء زکات وظایف او را نسبت به خلق ممثّل مى سازد؛ چون نماز و زکات هر یک در باب خود رکنى هستند.»(۲۵)
آیه دهم:
«و أقیموا الصّلوة و ءاتوا الزّکوة و أطیعوا الرّسول لعلّکم تُرحمون»(۲۶)
«و نماز را برپا کنید و زکات را بدهید و پیامبر [خدا] را فرمان برید تا مورد رحمت قرار گیرید.»
علامه طباطبایى درباره این آیه نوشته است:
«اگر از میان همه وظایف (تکالیف) تنها نماز و زکات را یادآورى کرده براى این است که این دو تکلیف در میان تکالیف راجعه به خدا و خلق به منزله رکن است.»(۲۷)
اشاره
با توجه به آنچه در تفسیر این آیات ذکر شد معلوم گردید که اولاً بین نماز و زکات رابطه اى عمیق وجود دارد؛ ثانیاً به تناسب موضوع و شأن نزول هر آیه، بُعدى از همبستگى بین این دو فریضه و ویژگى اى از ویژگیهاى هر کدام قابل استفاده و نتیجه گیرى است.
منبع: سایت ستاد اقامه نماز
------------------------------
پی نوشتها
۱) نیز ر.ک: سوره مائده (۵) آیه ۱۲ ؛ سوره بیّنه (۹۸) آیه ۵.
۲) سوره بقره (۲) آیه ۱۱۰.
۳) تفسیر نمونه، ج ۱، ص ۱۱۰.
۴) سوره بقره (۲) آیه ۴۳.
۵) تفسیر تسنیم، آیت الله جوادى آملى، ج ۴، ص ۱۱۰ - ۱۱۳.
۶) همان، ص ۱۱۸.
۷) نورالثقلین، ج ۱، ص ۷۴.
۸) همان، ص ۵۶۷.
۹) تفسیر تسنیم، ج ۴، ص ۱۲۸.
۱۰) سوره نساء (۴) آیه ۷۷.
۱۱) تفسیر نمونه، ج ۴، ص ۱۵.
۱۲) سوره توبه (۹) آیه ۵.
۱۳) تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۲۹۴.
۱۴) تفسیر نور، ج ۵، ص ۱۱.
۱۵) سوره توبه (۹) آیه ۱۱.
۱۶) تفسیر المیزان (مترجم)، ج ۹، ص ۲۴۳.
۱۷) تفسیر نور، ج ۵، ص ۱۶.
۱۸) سوره توبه (۹) آیه ۱۸.
۱۹) تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۵۱.
۲۰) سوره توبه (۹) آیه ۷۱.
۲۱) تفسیر نمونه، ج ۸، ص ۳۷.
۲۲) سوره مریم (۱۹) آیه ۳۱.
۲۳) تفسیر نمونه،ج ۱۳، ص ۵۵.
۲۴) سوره نور (۲۴) آیه ۳۷.
۲۵) ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص ۱۸۰.
۲۶) سوره نور (۲۴) آیه ۵۶.
۲۷) ترجمه المیزان، ج ۱۵، ص ۲۲۳.