اهمیت و فضیلت ذی الحجه
در آستانه ماه شریف ذیحجه هستیم. امیدوارم تفضلات و عنایاتی که حضرت حق در این ماه به اولیایش می کند، شامل حال ما هم بشود؛ ان شاء الله. این ماه، ماه عجیبی است و فرصت فوق العاده ای است برای آن هایی که می خواهند به سوی کمال و سعادت، قدمی بردارند و رشدی حاصل کنند.
اولیای الهی به این ماه، به ویژه به دهه اول آن، توجه خاصی داشته اند و بر اعمال و آداب آن مراقبه شدیدی می نموده اند. این ماه، ماه صعود و پرواز، و ماه مغفرت و رحمت الهی است. دربارۀ فضیلت این ماه، در روایات اهل بیت: تأکیدها و سفارش های متعددی به چشم می خورد؛ از جمله اینکه رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«مَا مِنْ أَیَّامٍ الْعَمَلُ الصَّالِحُ فِیهَا أَحَبُّ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَیَّامِ الْعَشْرِ- یَعْنِی عَشْرَ ذِی الْحِجَّهِ-» قَالُوا: «یَا رَسُولَ اللهِ وَ لَا الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ؟» قَالَ: «وَ لَا الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللهِ، إِلَّا رَجُلٌ خَرَجَ بِنَفْسِهِ وَ مَالِهِ فَلَمْ یَرْجِعْ بِشَیءٍ مِنْ ذَلِکَ»؛ (1)
«انجام اعمال صالح در هیچ ایامی به اندازه دهه اول ذیحجه در نزد خدا محبوب نیست». اصحاب پرسیدند: «حتی از ایام جهاد در راه خدا هم برتر است؟» حضرت فرمودند: «حتی جهاد هم به پای آن نمی رسد، مگر جهادی که شخص در آن، جان و همه مالش را در راه خدا صرف کند».
ممکن است برای برخی این سؤال مطرح شود که ما تا حالا فکر می کردیم ماه مبارک رمضان از همه ماه ها و ایام، پرفضیلت تر است؛ در حالی که روایت فوق می گوید دهه ذی الحجه برتر است. در نهایت، کدام ماه، فضیلتش بیشتر است؟
مقایسه ماه رمضان و ماه ذیحجه
برای این سؤال که ماه رمضان برتر است یا ماه ذیحجه به چند صورت می توان جواب گفت:
اول اینکه بگوییم روایات فضیلت ماه مبارک رمضان، به روایات ماه ذیحجه تخصیص می خورد و حاصلش این می شود که ماه مبارک رمضان، افضل از همه ماه ها، و ایامش، افضل از همه ایام، و ساعاتش، افضل از همه ساعات؛ الا ماه ذیحجه که این ماه، افضل از همه است. این استدلال، طبق ضوابط علمی هم درست در می آید. نتیجه اینکه ماه ذیحجه، افضل از جمیع ماه ها است که علت این برتری را هم بیان خواهیم کرد.
ثانیاً ممکن است بگوییم این برتری ها، جهتی و حیثی است؛ یعنی از جهتی ماه رمضان برتر است و از جهتی دیگر، ماه ذیحجه برتر می باشد؛ برای مثال می توان گفت از حیث دعا و مهمان حق بودن و عمومیت مغفرفت الهی، ماه مبارک رمضان برتر است و از حیث درجه و مقام و تجلیات ولایت، ماه ذیحجه برتری دارد.
به هر حال ماه ذیحجه، ماه دعا است و ماهی است که نزد خدا خیلی عزیز است. ماه ها، مخلوق خدا و نزد او عزیز هستند؛ لکن ماه ذیحجه، آثار دیگری دارد و بنده ها می توانند به واسطه رفتن در خانه حق و التجا بردن به حق و توبه و انابه کردن دراین ماه، نتایج ویژه ای بگیرند.
اعمالی که در این ماه وارد شده، دارای فضائل عجیب است؛ از جمله روزه گرفتن روز اول ماه بسیار ثواب دارد. حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) فرمودند:
مَنْ صَامَ أَوَّلَ یَوْمٍ مِنْ عَشْرِ ذِی الْحِجَّهِ کَتَبَ اللهُ لَهُ صَوْمَ ثَمَانِینَ شَهْراً فَإِنْ صَامَ التِّسْعَ کَتَبَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ صَوْمَ الدَّهْرِ؛(2)
هر کس روز اول دهه ذیحجه را روزه بگیرد، خداوند برای او ثواب روزه هشتاد ماه را می نویسد؛ پس اگر نه روزه دیگر دهه را هم روزه گرفت، ثواب روزه یک عمر را به او می دهند.
روزه قضا یا روزه استیجاری هم داری، در این ایام بگیر که همان ثواب برایت هست. خلاصه آنکه از حیث فضلیت و قرب به حق، ماه ذیحجه، ماهی عجیب است.
اهمیت دعا در این ماه
دعاهای زیبا و عجیبی برای این ماه هست که در کتاب مفاتیح الجنان ذکر شده و سفارش شده که آن ها را بخوانند. حضرت حق با این همه عظمتش و با این همه مخالفت های من و امثال من، در عین حال فرموده است: به در خانه من بیایید. در قرآن فرمود:
ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُم؛(3)
بخوانید مرا، دعاهایتان را اجابت می کنم.
در آیه شریف دیگری است که:
قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُم؛(4)
بگو: اگر دعاهای شما نبود، خدا اصلاً به شما اعتنا نمی کرد.
اگر دعاهای شما و تضرع و زاری شما نباشد، خدا به شما اعتنا نمی کند.
در روایتی دیگر هست که:
إِنَّ اللهَ یُحِبُّ أَنْ یُسْأَل؛(5)
خدا دوست دارد که از او درخواست شود.
خدا دوست دارد بنده هایش در خانه اش بروند و بگویند: خدایا! به ما عطان کن. کریم، عطا و کرم را دوست دارد. حضرت حق، خالق هر شخص کریمی است. همه انسان های کریم، مخلوق او هستند؛ لذا خداوند، فوق هر کریم است و هر چه بخواهیم، عنایت می کند.
حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: «عَلَیْکُمْ بِسِلَاحِ الْأَنْبِیَاء؛ بر شما باد به سلاح انبیا». عرض کردند: «یا رسول الله! اسلحه انبیا چه بوده است؟» فرمودند: «دعا».(6) دعا، اسلحه انبیا است. هر چه می خواهید از خدا بخواهید که همه چیز در دست او است. حالا اگر ناصری یک تقاضایی داشت و چهار روز به در خانۀ خدا رفت و به او ندادند، مأیوس نشود.
حضرت امیر (علیه السلام) می فرمایند:
مَنِ اسْتَدَامَ قَرْعَ الْبَابِ وَ لَجَّ وَلَج؛(7)
کسی که در زدن را ادامه دهد و پافشاری کند، به مقصود می رسد.
کسی که در یک خانه ای را مرتب بزند، آخر در را به رویش باز می کنند و نمی گذارند بسته بماند؛ مخصوصاً در این زمان ها که بسیار باشرافت و باعظمت هستند. چنین موقعیت زمانی در اختیار ما هست.
حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند:
مَا مِنْ أَیَّامٍ أَزْکَى عِنْدَ اللهِ تَعَالَى وَ لَا أَعْظَمَ أَجْراً مِنْ [فِی] خَیْرٍ مِنْ عَشْرِ الْأَضْحَى؛(8)
هیچ ایامی نزد خدا، پر برکت تر و پر اجرتر از دهه اول ذیحجه نیست.
منظور این است که ماه ذیحجه، ظرفی است برای استجابت دعاها و قبولی توبه ها و رسیدن به مقامات معنوی. ماه ذیحجه، یک سکوی پرش به قرب حق و رضایت حق و سعادت ابدی وتکامل است. برادران! این فرصت چندروزه در این ماه را غنیمت بشماریم و بر ذکرها و دعاهایی که دارد مواظبت کنیم. دعاهای واردشده در این ماه را مرحوم حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان نقل کرده اند که دعاهایی عجیب است؛ مثل دعایی که حضرت امیر (علیه السلام) در این دهه می خواندند و سفارش می کردند که همه بخوانند، با این مضمون:
لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ عَدَدَ اللَّیَالِی وَ الدُّهُورِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ … لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ عَدَدَ الشَّوْکِ وَ الشَّجَرِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُیُون…؛(9)
مضمون این عبارات، این است که: «لا اله الا الله» می گویم به عدد شب ها و روزگارها. «لا اله الا الله» می گویم به عدد امواج دریاها که همیشه موج دارند و لحظه ای از موج، خالی نیستند. «لا اله الا الله» می گویم به عدد موها و پشم بدن های موجودات. «لا اله الا الله» می گویم به عدد سنگ ها و کلوخ ها. «لا اله الا الله» می گویم به عدد به هم خوردن پلک ها و ...
اعتقاد ما این است که به عدد همه این ها «لااله الا الله» در پرونده خواننده دعا می نویسند. خدا دارا است و عنایت می کند و همه را در نامه عمل می نویسد. این اعداد را او می داند و می نویسد. قریب به این مضمون در صلواتی بر اهل بیت: هم هست که: خدایا! بر حضرت محمد و آل محمد صلوات بفرست به عدد ستاره ها، به عدد برگ درخت ها، به عدد صدا کردن حیوانات پرنده و … .(10) در آنجا هم تعبیراتی مثل این دعا دارد.
مناسبت های ماه ذیحجه
در فضیلت این ماه، همین بس که اتفاقات عظیمی در آن افتاده است.روز اول ماه، روز تولد حضرت ابراهیم (علیه السلام) بوده است. حضرت ابراهیم خلیل الرحمان، روز اول ماه ذیحجه در بابل متولد شدند. بابل یک زمین بسیار وسیع، میان کوفه و حله در نجف است. از نجف که به طرف حله بیرون می رویم، میان کوفه و حله، یک سرزمین بسیار وسیع است که به جنوب شرقی عراق و منطقه حجاز متصل است.
روز هفتم، روز شهادت امام محمد باقر (علیه السلام) است.
روز نهم، روز عرفه است. در روایت است که اگر خداوند کسی را در ماه مبارک رمضان نیامرزید، منتظر بماند تا روز و شب عرفه که حضرت حق رحمتش در آن زمان، بسیار گسترده است؛ عنایت می کند و می بخشد.(11)علاوه بر این، این روز ، روز شهادت حضرت مسلم بن عقیل (علیه السلام) هم هست.
روز دهم، روز عید قربان است. مسلمان ها دو عید دارند؛ یکی عید قربان و یکی هم عید فطر است. همه مسلمان ها در این دو، شریک هستند؛ اما شیعه ها، اعظم از همه اعیادشان، هجدهم ماه ذیحجه و روز عید غدیر خم است که خدا می داند این روز، چه فضائلی دارد. روز غدیر، روز نصب حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) به وصایت و ولایت است؛ یعنی روز به فعلیت رسیدن ولایت کلیه امیرالمؤمنین است؛ فعلیت ولایت کلیه امیرالمؤمنین (علیه السلام) در میان اجتماع، روز عید غدیر بوده است، والا حضرت امیر از اول هم ولایت داشتند. موقعی که حضرت متولد شدند و فاطمه بنت اسد آمد و حضرت را به دست پیغمبر (صلی الله علیه وآله) داد، حضرت امیر به پیغمبر سلام کردند. حضرت فرمودند: «یا علی! بخوان». حضرت سوره مؤمنون را خواندند.(12)
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ* قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ* الَّذِینَ هُمْ فىِ صَلَاتهمْ خَاشِعُونَ* و… لذا حضرت، از اول ولایت داشتند؛ اما اظهارش، در اجتماع از عید غدیر بود. پس تعبیر فعلیت بهتر است.
در بیست و چهارم این ماه، مباهله با نصارا و غلبه اسلام بر مسیحیان بوده است که به پیروزی اسلام بر مسیحیان منتهی شد و بنا شد مسیحیان جزیه بپردازند.
در بیست و پنجم این ماه، نزول سوره دهر (انسان) در شأن اهل بیت: بوده است.
خاتم بخشی حضرت امیر (علیه السلام) هنگام رکوع نماز و نزول آیه «انما ولیکم الله»(13) هم در این ماه بوده است.
غلبه حضرت موسی (علیه السلام) بر فرعون در این ماه بوده است. انداختن حضرت ابراهیم (علیه السلام) را در آتش و نجات آن حضرت در این ماه بوده است.
خواستگاری و ازدواج حضرت زهرا (سلام الله علیها) در این ماه بوده است.
رسیدن حضرت ابراهیم (علیه السلام) به درجه خلیلی، در این ماه بوده و لقب خلیل الرحمان را در این ماه به ایشان دادند.
سوره برائت از مشرکین در این ماه نازل شد که امیرالمؤمنین (علیه السلام) را فرستادند تا آن را در مکه برای مشرکان بخوانند.
حضرت موسی (علیه السلام) در این ماه یوشع (علیه السلام) را خلیفه خود قرار داد.
حضرت عیسی (علیه السلام) شمعون را در این ماه خلیفه و وصی خودش قرار داد.
حضرت سلیمان (علیه السلام) حضرت آصف را در این ماه خلیفه و جانشین خودش قرار داد.
حضرت نبی اکرم (صلی الله علیه وآله) اخوت و برادری را در این ماه تشریع کردند که روز هجدم ذیحجه، دوستان با هم دست می دهند و عقد اخوت و برادری را می خوانند.
اعظم از همه این ها، همان عید غدیر است که در این روز، ولایت تشریع شد.(14)
در این روز صدو هشتاد هزار یا صد و بیست هزار مسلمانی که در آنجا بودند، همه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) بیعت کردند. همه ائمه اطهار: چقدر احترام برای روز هجدهم ذیحجه قائل بودند! چقدر بذل و بخشش ها در این روز می کردند! مانند این روایت که حسن بن راشد نقل می کند:
روزی محضر مبارک امام جعفر صادق (علیه السلام) شرفیاب شدم و عرضه داشتم: «یا بن رسول الله! فدایت شوم! آیا برای مسلمان ها عیدی بافضیلت تر از عید فطر، قربان، جمعه و روز عرفه وجود دارد؟»
فرمودند: «بلی؛ روزی است که از همه آن ها نزد خداوند متعال شریف تر و عظیم تر و بافضیلت تر خواهد بود و آن، روزی است که خدای متعال دین مبین اسلام را در روز آن کامل کرد و این آیه قرآن را بر پیغمبر نازل نمود:
اَلْیَوْم أکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أتَمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الاْ سْلامَ دیناً؛(15)
امروز [با معرّفی علی بن أبی طالب (علیه السلام) به عنوان امام و خلیفه رسول الله (صلی الله علیه وآله)] دین خود را بر شما کامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام کردم و برای شما، دین اسلام را برگزیدم.
از آن حضرت پرسیدم: «آن روز، کدام روزی است که علی (علیه السلام) به امامت و خلافت منصوب شد؟»
فرمودند: «هر یک از پیغمبران الهی، برای خود، وصی و جانشین تعیین کرده اند و آن روز معیّن را به عنوان عید برگزیده اند».
و سپس افزود: «آن روزی که بر تمام ایام، شرافت و برتری دارد، روزی است که نبی اکرم (علیه السلام) از طرف خداوند متعال، حضرت علی (علیه السلام) را امام و خلیفه خود به مردم معرّفی کردند. در آن روز، آیات الهی نازل شد، دین مبین اسلام تکمیل گردید و حجّت خداوند بر همگان ثابت شد».
پرسیدم: «یا بن رسول الله! در آن روز چه اعمال و عباداتی انجام دهیم؟»
حضرت در پاسخ فرمودند: «خوشحال کردن مؤمنان، صلوات بر حضرت محمّد و آل محمد، و برائت و بیزاری جستن از دشمنان و ظالمان به آن ها. دیگر آنکه چون خداوند، این روز، یعنی هجدهم ذیحجه را روز تثبیت ولایت بر مؤمنان قرار داده، بهتر است روزه بگیرید. روزه گرفتن این روز، موجب کفّاره شصت سال گناه خواهد بود».(16)
------------------------
پی نوشت:
1.اقبال الاعمال، سید بن طاووس، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۷ش، ج ۱، ص ۳۱۷ .
2.من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج ۲، ص ۸۷ .
3.سوره غافر: ۶۰ .
4.فرقان: ۷۷.
5.بحار الأنوار، علامه مجلسى، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، دوم، ۱۴۰۳ق، ج ۹۰، ص۳۷۰ .
6.کافی شیخ کلینى، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چهارم، ۱۴۰۷ق ، ج ۲، ص۴۶۸ .
7.عیون الحکم، علی بن محمد لیثى واسطى، قم، دار الحدیث، اول، ۱۳۷۶ش ، ص۴۵۶ .
8.إقبال الأعمال، سید ابن طاووس، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۹ ق، ج ۱، ص۳۱۷ .
9.ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، شیخ صدوق، قم، دار الشریف الرضی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ ق، ص ۷۲ .
10.مصباح (جنه الأمان الواقیه و جنه الإیمان الباقیه)، کفعمى، قم، دار الرضی (زاهدی)، چاپ دوم، ۱۴۰۵ ق، ص۷۵ .
11.عَنْ أَبی عَبْدِ اللهِ۷ قَالَ: «مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَهَ» (کافی، ج ۴، ص۶۶).
12.بحارالأنوار، ج ۳۵، ص ۱۸ .
۱۳.منظور، آیه ای است که در شأن امیرالمؤمنین و برای بیان ولایت ایشان نازل شده: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُون؛ سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آن ها که ایمان آورده اند؛ همان ها که نماز را برپا مى دارند، و در حال رکوع، زکات مى دهند (سوره مائده: ۵۵).
14.برای اطلاعات بیشتر درباره مناسبت های این ماه ر. ک: مجموعه نفیسه فی تاریخ الأئمه:، گروهی از نویسندگان، دار القاری، بیروت، ١٣٨۰ش، ص۴۲.
15.سوره مائده: ۳.
۱۶ . کافی، ج ۴، ص: ۱۴۸ .
------------------------
منبع : محو دلدار