همکاریها و سیاستهای ضدایرانی آذربایجان، اسرائیل و آمریکا

پیامدهای همکاریها و سیاستهای ضدایرانی آذربایجان-اسرائیل-آمریکا بر قفقاز
در یک برنامه تلویزیونی در جمهوری آذربایجان، دکتر الدار نامازوف، تحلیلگر سیاسی و دستیار رئیسجمهور سابق باکو (حیدر علیاف)، به صراحت از تقویت همکاری سهجانبه آذربایجان، اسرائیل و آمریکا دفاع کرد. این اتحاد که با هدف مهار نفوذ ایران در قفقاز و ایجاد محور انرژی جایگزین (مانند خط لوله تاناپ) شکل گرفته است، بهوضوح نشان میدهد باکو به دنبال تبدیل شدن به پایگاه عملیاتی غرب و رژیم صهیونیستی در همسایگی شمالی ایران است.
۱. نقش آذربایجان در مذاکرات صلح قرهباغ
سفر نماینده ویژه ترامپ به باکو پس از مسکو، نشانگر تلاش آمریکا برای حذف روسیه از معادلات قفقاز و تبدیل آذربایجان به میانجی جدید است. این اقدام نه برای صلح، بلکه برای تحمیل توافقهای یکجانبه به ارمنستان و تثبیت سلطه آذربایجان بر قرهباغ طراحی شده است.
۲. سازمان کشورهای ترک: ابزار نوین پانترکیسم
نامازوف با تبلیغ سازمان کشورهای ترک (OTS)، آن را نهادی برای «همگرایی فرهنگی» خواند، اما واقعیت این است که OTS با محوریت ترکیه و آذربایجان، پروژهای برای تحریف تاریخ منطقه، تضعیف هویت شیعی و ایجاد کمربند ضدایرانی از آسیای میانه تا قفقاز است. عضویت رژیم صهیونیستی به عنوان ناظر در این سازمان، گواه اهداف پنهان آن است.
۳. اهداف پنهان سفر نماینده ترامپ به باکو
سفر استیو ویتکاف به باکو پس از مسکو، سه هدف دارد:
پیشبرد پیمان ابراهیم با اضافه کردن کشورهای ترک به بلوک ضدایرانی.
تبدیل آذربایجان به پل ارتباطی ناتو-اسرائیل برای نظارت بر مرزهای ایران و روسیه.
ایجاد اختلاف در روابط ایران و ارمنستان از طریق فشار بر ایروان برای پذیرش کریدور زنگزور.
۴. موانع صلح پایدار: قانون اساسی ارمنستان
در این برنامه تأکید شد که صلح واقعی تنها با تغییر قانون اساسی ارمنستان و حذف هرگونه اشاره به استقلال قرهباغ ممکن است. این شرطی غیرمنطقی است که نشان میدهد باکو به دنبال صلح نیست، بلکه خواهان تسلیم کامل ارمنستان است.
۵. واکنش روسیه: بازی در دو جبهه
اگرچه روسیه به صورت رسمی از مذاکرات صلح حمایت میکند، اما نگران است که افزایش نفوذ آمریکا و ترکیه در قفقاز، حیات خلوت سنتی مسکو را تهدید کند. شاید سکوت روسیه در قبال اقدامات ضدایرانی باکو، نشانه آشفتگی استراتژیک کرملین پس از جنگ اوکراین باشد.
جمعبندی پایانی:
این برنامه تلویزیونی، پرده از واقعیت جدیدی برداشت: قفقاز به میدان آزمایش پروژههای ضدایرانی غرب و رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. ایران باید با تقویت همکاری با ارمنستان، روسیه و چین، از تبدیل شدن این منطقه به کانون تهدیدات امنیتی جلوگیری کند. سکوت در قبال اتحاد باکو-تلآویو-واشنگتن، به معنی پذیرش محاصره ژئوپلیتیک است.

❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖❖
بررسی ابعاد گسترده اتفاقات اخیر منطقه:
چرا فرستاده ویژه ترامپ پس از بازدید شبانه از مسکو به باکو سفر کرده است؟
از دلایل اصلی سفر استیو ویتکاف به باکو میتوان گفت که این سفر بخشی از استراتژی بزرگتر ترامپ برای تبدیل آذربایجان به پل ارتباطی بین اسرائیل، ناتو و ترکیه بود تا از طریق همکاری نظامی-اقتصادی، هم ایران را محاصره کند و هم روسیه را به حاشیه براند.
آیا درست است که ارمنستان و آذربایجان در آستانه امضای توافقنامه صلح هستند؟
صلحِ بدون تعیین تکلیف حقوق بینالمللی قرهباغ و تضمین امنیت ارمنیها، شبیه آتشبسی است که زیر خاکسترِ تنشهای قومی میسوزد. قفقاز را با واژهٔ «صلح» فریب نخورید؛ اینجا، صلح یعنی بازسازی معادلات قدرت، نه آرامش انسانها.
سازمان کشورهای ترکزبان چیست و چه کسانی را تهدید میکند؟
سازمان کشورهای ترکزبان با شعارهای فرهنگی و اقتصادی، در عمل به ابزاری برای پیشبرد اهداف ژئوپلیتیک ترکیه و آذربایجان تبدیل شده است. این سازمان نه تنها با تحریک قومیتها، تمامیت ارضی کشور را هدف میگیرد، بلکه از طریق محاصره اقتصادی-امنیتی، ایران را به حاشیه میراند. واکنش ایران باید مبتنی بر تقویت دیپلماسی با کشورهای عضو (به ویژه قزاقستان و قرقیزستان)، تقویت پیوندهای فرهنگی با اقوام ترک درون مرزها، و مقابله هوشمندانه با پروژههای محاصرهگرایانه (مانند کریدور موسوم به زنگزور یا همان دالان تورانی ناتو) باشد.
آیا ترامپ میتواند نه تنها با روسیه، بلکه با ایران نیز معاملهای انجام دهد؟
خیر، ما چنین برداشتی نداریم و لذا ترامپ ترجیح میدهد بهجای معامله همزمان، با فشار بر ایران و نرمش نسبی به روسیه، موازنه را حفظ کند.
افزودن دیدگاه جدید