شرح و تفسیر دعای روز هجدهم ماه رمضان از حجت الاسلام سید محمدتقی قادری
شرح و تفسیر دعای روز هجدهم ماه رمضان از حجت الاسلام سید محمدتقی قادری
دعای روز هجدهم ماه رمضان، متضمن معارفی همچون آگاهی از برکات و پرتو انوار سحرگاهی رمضان و پیروی و استفاده از سحرگاه رمضان است. در ادامه، شرح و تفسیر دعای روز هجدهم ماه رمضان از حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری را تقدیم روزه داران و میهمانان سفره الهی می نماییم.
متن و ترجمه دعای روز هجدهم ماه رمضان
((اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ لِبَرَکاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیاءِ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِکلِّ أَعْضَائِی إِلَی اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِک یا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِین : ای خدا مرا در این روز برای برکات سحرها بیدار و متنبه ساز و دلم را به روشنی انوار سحر منور گردان و تمام اعضاء را برای آثار و برکات این روز مسخر فرما به حق نور خود ای روشنی بخش دلهای عارفان))
شرح فراز اول دعای روز هجدهم ماه رمضان
((اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ لِبَرَکاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیاءِ أَنْوَارِهِ : ای خدا مرا در این روز برای برکات سحرها بیدار و متنبه ساز و دلم را به روشنی انوار سحر منور گردان))... شرح و تفسیر فراز نخست از دعای روز هجدهم ماه رمضان مبتنی بر توضیح چند نکته در راستای اهمیت سحر خیزی و نقش آن در معونیت بخشیدن سحر خیزان و شب زنده داران است؛
نکته اول؛ سحر در اصل به معنای «پوشیده و پنهان بودن» است و چون در ساعات آخر شب پوشیدگی خاصی برهمه چیز حاکم است، نام آن را سحر گذاشتهاند؛ سحر لحظههای بیداری خاص، دریافت فیض الهی و نقطه اتصال شب به روز است، لحظاتی است که فرشتههای آسمانی و زمینی، شب و روز با هم مراوده میکنند، همه ماهها سحر دارند و ارزشمند است؛ اما سحرهای ماه مبارک رمضان برکات ویژهای دارند.
خداوند در سوره مبارکه آلعمران، آیه ۱۷ یکی از ویژگیهای متقین را استغفار در سحر ذکر میکند و میفرماید: «الصَّبرِینَ وَ الصَّدِقِینَ وَ الْقَنِتِینَ وَ الْمُنفِقِینَ وَ الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَار؛ آنها که (در برابر مشکلات، و در مسیر اطاعت و ترک گناه،) استقامت میورزند، راستگو هستند، (در برابر خدا) خضوع، و (در راه او) انفاق میکنند و در سحرگاهان، استغفار مینمایند»، امام صادق (علیه السلام) در تفسیر این آیه میفرمایند: هر کس در نماز وتر (آخرین رکعت نماز شب) هفتاد بار بگوید: «استغفرالله ربی و أتوب إلیه» و تا یک سال این عمل را ادامه دهد، خداوند او را از استغفارکنندگان در سحر (الْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَار) قرار میدهد و او را مشمول عفو و رحمت خود میسازد، (البرهان، ج ۱، ص ۲۷۳).
سحر مورد تأکید خاص خداوند است؛ چراکه انسان در سحر به خاطر آرامش و سکوت و تعطیلی کارهای مادی، آمادگی بیشتری برای توجه به خداوند متعال دارد؛ در این ساعات که چشمهای غافلان و بیخبران در خواب است و هیاهوی جهان مادی خاموش است، انسان با توجه خاصی رو به خداوند میکند و با زمزمه عاشقانه سحرگاهان، پرده غفلت را از دیدگان خود کنار میزند؛ خداوند در سوره مبارکه مزمل، آیه ۶، میفرماید: «إِنَّ نَاشِئَةَ الَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطًا وَ أَقْوَمُ قِیلا؛ مسلّماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامتتر است» امام صادق (علیه السلام) در اهمیت شب زنده میفرمایند: ((بدترین مردم نزد خداوند کسی است که در شب مردار و در روز بیکار است))(بحار الأنوار، ج ۸۷، ص ۱۵۸)
نکته دوم؛ این است سحر خیزی، شب زنده داری نافله شب خواندن آثار برکات فوق العاده مهمی رابه دنبال دارد
نخستین اثر و فایده خواندن یازده رکعت از نافله شب ((صیانت از فریضه واجب)) است به این معنا محسوس ترین و عینی ترین فایده مشترک نافله شب برای همه شب زنده داران در هر مرتبه از سلوک باشند این است می توان قاطعانه تضمین کرد تمام کسانی که توفیق انجام نمازشب را دارند نماز واجب به ویژه نماز صبح آنان ترک و قضا نمی شود.
دومین اثر عملی و مشترک یازده رکعت نمازشب برای همه شب زنده داران و سحر خیزان ((مالک وسلطه یافتن)) نسبت به همه اعضا و جوارح و بر تمام تمایلات نفسانی است، به این معنا تمام مفاسد و ناهنجاری اخلاقی چون: غیبت کردن، تهمت زدن، دروغ گفتن، هرزه بودن و چشم به ناموس مردم داشتن، ظلم کردن، انگ وافترا بستن، اموال مسلمین را حیف ومال کردن وبه یغما بردن همه وهمه مبدا و ریشه اش در این است تمایلات نفسانی مالک و ارباب روح و روان انسان است، و این غرایز و نفسانیات رب و مالک آدمی می باشند و به تعبیر قرآن درآیه (23) سوره فرقان: ((أَ فَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ: پس آیا دیدى کسى را که هواى خویش را معبود خود قرار داده))
سومین اثر عملی نمازشب خالصانه در دل شب و این جنس عبادت و خلوت با ذات باری تعالی موجب می شود که قوه و قدرت معنوی در انسان شکل بگیرد که رب و مالک تمام اعضا و جوارح خود بشود و فرصت تصمیم سازی را از آنها بگیرد چرا که به تعبیر امام صادق علیه السلام ((العبودیه جوهره کنه ها الربوبیه)) یعنی حقیقت و باطن عبادت آنست انسان با عبادت کردن ازیک جهت به اوج بندگی می رسد و خود را برده حق تعالی می بیند و درمان حال رب، مالک و رب تمایلات نفسانی خودش می شود. این به دست نمی آید مگر به برکت نماز و عبادت ازهمین روست در آیه (45) عنکبوت آمده است: ((وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ: و نماز را بهپادار، که همانا نماز (انسان را) از فحشا و منکر باز مىدارد و البتّه یاد خدا بزرگتر است و خداوند آنچه را انجام مىدهید مىداند.))
چهارمین اثر عملی ومعنوی ((نافله شب)) رسیدن نماز گزار به مقام ومرتبه ((مقام محمود)) است، چرا که در آیه (79) سوره (اسرا) در فضیلت و برکت معنوی نافله شب آمده است. وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً : و پاسى از شب را بیدار باش وتهجّد و عبادت کن، و این وظیفهاى افزون براى توست، باشد که پروردگارت تو را به مقامى محمود و پسندیده برانگیزد.
مفسران به پیروی از این احادیث، معتقدند که «منظور از این مقام والا و ارجمند، ((منزلت شفاعت)) و ((حتی بالاتر از مقام)) شفاعت است گرچه مقام محمود، ویژه پیامبر و آل اوست، ولی در مراحل پایین تر، عالمان راستین، شهدا و مؤمنین هم میتوانند این مقام را دارا شوند و به اذن خدا، از بعضی افراد، شفاعت کنند. امیرالمومنین(علیه السلام) در مورد اهل محشر میفرماید: «جمع میشوند در موطنی که در آن جا، مقام حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) است. آن گاه، پیامبر به گونه ای خداوند را ستایش میکند که هیچ کس قبل از او ستایش نکرده است و بعد از آن، ستایش میکند هر مؤمن و مؤمنه ای، و ابتدا میکند به صدیقین و شهدا و بعد از آن صالحان؛ در این هنگام تمامی اهل آسمان و زمین، پیامبر را ستایش میکنند؛ چنان که در قرآن آمده است: عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً؛ «پس خوشا به حال کسی که برای او در این روز، بهره و نصیبی باشد و وای به حال کسی که در این روز، بهره و نصیبی نداشته باشد.تفسیر موضوعی قرآن، ج 5، (معاد در قرآن)
پنجمین اثر روحانی نمازش ((نورانیت روح)) است، انسانی که در دل شب از خواب برمیخیزد و به عبادت و مناجات با معبود خویش میپردازد، پرده غفلت را از دل خود کنار میزند و انوار الهی به قلب او میتابد، نور ایمان به قلب او نفوذ میکند و قلب او نورانی میشود، حضرت عیسی (علیه السلام) به قوم خود فرمود: حقیقتی را به شما بگویم، خوشا به حال آنان که شب را به عبادت گذرانند؛ اینانند کسانی که روشنایی همیشگی را به دست میآورند؛ زیرا که در تاریکی شب برمیخیزند، (میزانالحکمه، ح ۲۰۸۳۶). وی گفت: نماز شب نه تنها سبب نورانیت قلب میشود، بلکه چهره انسان را نورانی و زیبا میکند، امام صادق (علیه السلام) فرمودند: نماز شب چهره را سفید و نورانی میکند، نماز شب انسان را خوشبو میکند، نماز شب روزی میآورد»، (میزانالحکمه، ج ۷، ح ۱۰۷۶۳) به دلیل همین اهمیتی ویژه و کارکرد مهمی که سحرخیزی و شب زنده داری به دنبال دارد روزه دار با دل بی قرار توفیق ((سحر خیزی)) و شب زنده داری را از ذات اقدس الهی خواستار شده و اینگونه در دعای روز هجدهم ماه رمضان آمده که : ((اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ لِبَرَکاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیاءِ أَنْوَارِهِ : ای خدا مرا در این روز برای برکات سحرها بیدار و متنبه ساز و دلم را به روشنی انوار سحر منور گردان))
شرح فراز دوم دعای روز هجدهم ماه رمضان
((وَ خُذْ بِکلِّ أَعْضَائِی إِلَی اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِک یا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِین : ای خدا و تمام اعضاء را برای آثار و برکات این روز مسخر فرما به حق نور خود ای روشنی بخش دلهای عارفان))... شرح و تفسیر فراز و خواسته دوم در دعای روز هجدهم ماه رمضان مبتنی بر توضیح دو نکته مهم است که با توضیح آن دو نکته است که فهم و معرفت به این فراز حاصل می شود.
نکته اول؛ این فراز از دعا (دعای روز هجدهم ماه رمضان) : ((وَ خُذْ بِکلِّ أَعْضَائِی إِلَی اتِّبَاعِ آثَارِهِ: تمام اعضاء را برای آثار و برکات این روز مسخر فرما))؛ که دعا کننده ازخدا می خواهد که تمام اعضاء وجوارحش را ((مسخر)) کند، اشاره به بالاترین مرتبه ودرجه ازتوکل انسان به ذات اقدس الهی دارد، چراکه توکل واعتماد به ذات اقدس الهی همانگونه که اهل معرفت گفته اند سه مرتبه دارد:
مرتبه اول؛ از توکل به آنست اعتماد و اطمینان انسان نسبت به خداوند مانند کسى باشد که وکیل لایق و دلسوزى دارد کار خود را به او وا مى گذارد بى آنکه اصالت و استقلال خود را فراموش کرده باشد و این ضعیف ترین درجات توکّل است.
مرتبه دوم؛ از توکل آنست حال متوکل در وابستگى به لطف پروردگار مانند حال کودک نسبت به مادر باشد، او در ابتداى طفولیّت، کسى جز مادر را نمى شناسد و به غیر او اعتماد ندارد و چون او را ببیند، به دامن وى مى آویزد و اگر مادر حضور نداشته باشد هر حادثه اى براى او پیش آید فوراً مادر را صدا مى کند و به هنگام گریه او را مى طلبد. بى شک این درجه اى بالاتر از توکّل است؛ زیرا در این حالت انسان غرق عنایات حق است و جز او کسى را نمى بیند و در مشکلات غیر او را صدا نمى زند.
مرتبه سوم؛ ازتوکل از این هم بالاتر است این است که در برابر خدا هیچ گونه اراده اى از خود نداشته باشد هر چه او بخواهد همان مطلوب اوست و هر چه او نخواهد مورد بى اعتنایى اوست. بعضى از دانشمندان، توکّل ابراهیم (علیه السلام) را در این مرحله دانسته اند که وقتى بر فراز منجنیق، آماده براى پرتاب در آتش مى شد، از فرشتگان چیزى نخواست و هنگامى که از او پرسیدند آیا حاجتى دارى؟ گفت: دارم ولى نه به شما و هنگامى که به او گفته شد حاجتت را از خدا بخواه و نجات خود را از وى طلب کن، گفت: «حَسْبِى مِنْ سُؤَالِى عِلْمُهُ بِحَالِى»؛ (علم خداوند به حال من، مرا از سؤال کردن بى نیاز مى کند) و این درجه از توکل در میان مردم بسیار کم است و از مقام صدّیقین مى باشد و این مخصوص کسانى است که در برابر ذات پاک خدا و «اله» مبهوتند و غرق صفات جمال و جلال او هستند. ((معراج السعاده نراقی). از همین رو در وایت آمده است: «کسى از امام علىّ بن موسى الرضا(علیه السلام) پرسید: آیه «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» مفهومش چیست؟ امام فرمود: «لِلتَّوَکُّلِ دَرَجَاتٌ»؛ (توکّل درجاتى دارد). سپس افزود: «مِنْهَا انْ تَثِقَ بِهِ فِى امْرِکَ کُلِّهِ فِى مَا فَعَلَ بِکَ فَمَا فَعَلَ بِکَ کُنْتَ رَاضِیاً وَ تَعْلَمَ انَّهُ لَمْ یَأْلُکَ خَیْراً وَ نَظَراً، وَ تَعْلَمَ انَّ الْحُکْمَ فِى ذَلِکَ لَهُ، فَتَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ بِتَفْویِضِ ذَلِکَ الِیْهِ» (بحارالانوار، ج75ص336)؛ یکى از آنها این است که در تمام امورت، آنچه را در مورد تو انجام مى دهد به او اعتماد کنى و راضى باشى و بدانى خداوند در خیر و نظارت بر امور تو فروگذار نمى کند و نیز بدانى که حاکمیّت در همه اینها از آن اوست و کار خود را به او واگذارى کنی و بر او توکّل کنى».
نکته دوم؛ آن است باتامل در((مراتب تو کل)) به این حقیقت واقف می شویم که توکّل زاییده ایمان است، هر قدر ایمان به خدا و صفات پروردگار قوى تر گردد، به همان نسبت توکّل او بیشتر مى شود. توکّل فوق العاده ابراهیم (علیه السلام) زاییده ایمان فوق العاده او بود و توکّل عجیب امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در «لیلة المبیت» (شبى که به جاى پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) خوابید تا حضرتش مخفیانه از مکّه به مدینه مهاجرت کند) نیز زاییده ایمان آن حضرت بود، مؤمنانى را نیز مى بینیم که در مراحل متوسّط یا پایین ایمانند و به همان نسبت بر خدا تکیه دارند. (اخلاق درقرآن، ج2، ص273) از همین رو رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم به روزه داران آموخت که برای رسیدن به این مراتب از توکل دست به دعا برداشته و اینگونه دعا کنند و خواسته خود را با خدای متعال در میان بگذارند: ((وَ خُذْ بِکلِّ أَعْضَائِی إِلَی اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِک یا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِین: ای خدا و تمام اعضاء را برای آثار و برکات این روز مسخر فرما به حق نور خود ای روشنی بخش دلهای عارفان))
مطالب مرتبط و پیشنهادی :
ویژه نامه ضیافت الله (ماه مبارک رمضان)
ویژه نامه احکام روزه و روزه داری
مجموعه استیکر ماه رمضان (ایام و مناسبتها)
دعاهای تصویری روزانه ماه مبارک رمضان
ویژه نامه پیام ادعیه روزانه ماه مبارک رمضان
افزودن دیدگاه جدید