وقایع شب عاشورا؛ در شب عاشورا چه گذشت؟
وقایع شب عاشورا؛ در شب عاشورا چه گذشت؟
در این نوشتار اساس بر این است پیرامون وقایع شب عاشورا و آنچه که در این شب بر یاران امام حسین علیه السلام گذشت، مطالبی ارائه نماییم.
مقدمه
بعد از رسیدن کاروان امام حسین(علیه السلام) به کربلا، امام رو به یاران کرد و به آنان فرمود که مردمان، بنده دنیا هستند [نه دین.] و دین تنها وِرد زبانشان است [و به جانشان نفوذ نکرده] تا وقتی به دور دین میچرخند که زندگیشان پربار باشد، اما همینکه پای آزمودن به بلا، وسط بیاید، دینداران، کم میشوند.[النَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا وَ الدِّینُ لَعِقٌ عَلَى أَلْسِنَتِهِمْ یَحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایِشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیَّانُونَ؛ بحارالأنوار، ج44 ص383]
خلوص حماسه
امام حسین (علیه السلام) اهل پرده پوشی و مصلحت اندیشی و رفتار دوگانه نبود؛ مدام از هدفش میگفت. حتی در ابتدای حرکتش از مدینه وقتی عدهای پیشنهاد دادند که از بیراهه به سمت مکه برود تا عوامل حاکم نتوانند بر او دست یابند، نپذیرفت.[شیخ مفید، الإرشاد، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ج2 ص46] پیش از آن هم در مجلس حاکم مدینه، متذکر شد که اگر قرار بر بیعتی باشد نباید در خفا صورت گیرد، بلکه باید در برابر نگاه مردم باشد.[شیخ مفید، الإرشاد، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ج2 ص42]
در مسیر کربلا، امام حسین (علیه السلام) بر جذب پارهای افراد مثل زهیر بن قین اقدام مینمود؛ گویی اصرار داشت که آنان را با خود به کربلا ببرد. البته افرادی مانند عمر بن سعد هم بودند که تلاش امام در مورد آنان نتیجه نداد.[بحارالأنوار، ج44 ص388] این گروه میدانستند که مسیر امام حق است، اما در امتحان الهی، تاب مقاومت نداشته و در طمع کسب دنیا و زندگی راحت، امام را تنها گذاشتند. به دلیل وجود چنین افرادی بود که امام، دائماً یارانش را با خطابههایش پالایش میکرد.
آخرین هشدار
یکی از آخرین موقعیتهایی که امام حسین علیه السلام با یارانش، اتمام حجت نمود، شب عاشورا بود. به یارانش فرمود: شما از بیعت من آزادید و چیزی به گردنتان نیست و تعهدی به من ندارید. این، شب است که تاریکی آن شما را فرا گرفته است. آن را مرکب خود گیرید و در شهرها پراکنده شوید که این جماعت، مرا میجویند و اگر به من دست یابند، از تعقیب دیگران دست میکشند.[محمدی ریشهری، گزیده شهادت نامه امام حسین (علیه السلام)، ص441] به اعتقاد پارهای محققین،[شهید مطهری، مجموعه آثار، ج17 ص256] نه تنها هیچ کس امام را ترک نکرد، بلکه با آغاز اعلام وفاداری توسط عباس بن علی (علیه السلام)، دیگران نیز ابراز وفاداری کردند.
گرچه تا پیش از ورود به کربلا، امام درصدد پاسخ به لبیک کوفیان بود و به سمت کوفه حرکت میکرد، اما با نزدیکشدن به پرده آخر، تنها بهترین یاران را برای خود دستچین نمود که بهترین شاهد بر آن، گفتار خود امام است که یاران و اهل بیتش را بهترین یاران و اهل بیت، توصیف نمود.[بحارالأنوار، ج44 ص392] گویی امام برای تحقق هدف بزرگش، در پی انتخاب یاوران بزرگ است. البته چنان نبود که دایره را تنگ بگیرد و اجازه ندهد که کسی دیگر وارد آن شود؛ چراکه روز عاشورا، روز یارگیری بزرگ امام از سپاه کوفه بود. شب قبل از آن نیز وقتی حبیب بن مظاهر از امام خواست که اجازه دهد تا برای یافتن یاور به میان قبیله بنی اسد برود، امام اجازه داد. امام برخلاف پارهای مردمان، که با دیدن یک رفتار، حکم نهایی را صادر میکنند، تا آخرین لحظه، دایره یاران را نبست.
اما درد، آن بود که امام حسین علیه السلام در ابتدای ورود به کربلا فرمود که دنیا بسیاری را فریفته و قدمهایشان را سنگین نموده است. با اینکه تعدادی از کوفیان از سپاه ابن زیاد گریختند تا در ریختن خون امام حسین علیه السلام، شریک نباشند، اما حقیقت آن است که عطایای ابن زیاد، دل بسیاری را لرزاند و فرصت قرار گرفتن در زمره «سبکروحان عاشق»[اشاره به غزل «کجایید ای شهیدان خدایی» مولوی در دیوان شمس] را از آنان ربود.
آخرین خودسازی در سپاه امام حسین
مبارزه، یکی از بارزترین فعالیتهای سیاسی بود که توسط امام حسین (علیه السلام) در مقابل یزید صورت گرفت. امام برای توفیق این فعالیت، از هبچ کوششی فروگذار نکرد. همه جوانب را در نظر گرفت؛ از آماده کردن سلاح در شب عاشورا تا گردآوردن خیمهها و ایمنی پشت خیمهها. آنچه از دعوت مخالفان به صلاح و خیرخواهی برای آنان نیز در توانش بود، انجام داد.
در کنار این پیشبینیها، امام از معنویت سپاه خویش نیز غافل نشد. امام، شب عاشورا را مهلت گرفت.[بحارالأنوار، ج44 ص392] او در آن مهلت، به نماز و قرائت قرآن و دعا و استغفار مشغول شد؛ در حقیقت او خود را در سختترین شرایط و بحرانیترین اوقات، نه تنها از خدا جدا نشد، بلکه ارتباط محکمتری گرفت. یاران امام نیز به تبعیت از امام، به خدای خویش پناه بردند و در آخرین شب دنیایشان، به فکر آبادی آخرت افتادند. گریهها و قرآن خواندنهای آن شب، برای سپاه دشمن نیز خاطره ساز شد.
امام حسین علیه السلام، ثابت کرد که خود و یارانش در خطرناکترین شرایط نیز دست از دامن دین برنمیدارند و بر همه جنبههای اخلاقی، عقلانی و عبادی دین پایبند هستند. شاید از همین رو بود که در روز عاشورا، نیروی مردان امام حسین (علیه السلام) بیشتر مینمود تا جایی که نبرد تن به تن را برای لشکر عمر بن سعد دشوار کرد.[محمدی ریشهری، گزیده شهادت نامه امام حسین (علیه السلام)، ص488] چرا که سربازان امام، دست از جان شسته، با عبادت شب گذشته، خود را برای ملاقات پروردگار، آماده کرده بودند.
سخن پایانی
عاشورا، عبرت است هم برای رهبران هم برای مردمان. یکی از مهمترین درسهایی که عاشورا برای همه زمانها دارد این است که دست از دین نکشیم و بنده غیر خدا نشویم؛ چه در برابر برق فریبای دنیا و چه در سختترین شرایط زندگی
مطالب مرتبط و پیشنهادی :
افزودن دیدگاه جدید