رفتن به محتوای اصلی

آثار گریه بر سیدالشهدا علیه السلام - استاد میرباقری (بخش 9) + متن

تاریخ انتشار:
نهمین قسمت از بیانات ارزشمند آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با عنوان «آثار گریه بر سیدالشهدا علیه السلام» ویژه ماه محرم
آثار گریه بر سیدالشهدا علیه السلام - استاد میرباقری (بخش 9) + متن

پخش

آثار گریه بر سیدالشهدا علیه السلام - استاد میرباقری (بخش 9) + متن

صوت نهمین قسمت از بیانات ارزشمند آیت الله سید محمدمهدی میرباقری با عنوان «آثار گریه بر سیدالشهدا علیه السلام» ویژه ماه محرم الحرام به همراه متن / مدت : 45 دقیقه

جهت دسترسی به سایر جلسات «آثار گریه بر سیدالشهدا علیه السلام » از استاد میرباقری کلیک کنید

آثار گریه بر سیدالشهدا علیه السلام - استاد میرباقری (بخش 9) + متن

متن سخنرانی :

بخشی از آیات سوره مبارکه کهف هم تطبیق بر داستان سیدالشهداء شده است. زید بن ارقم نقل می کند و می گوید: «من در حجره خودم در کوفه بودم که دیدم صدای تلاوت قرآن بسیار شگفت انگیز و فوق العاده ای می آید. وقتی دنبال کردم دیدم سر مطهر سیدالشهداست که بالای نیزه در دروازه کوفه این آیه را تلاوت می کند «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَبا»(کهف/۹) یعنی آیا گمان کردی که داستان اصحاب کهف از آیات خیلی شگفت انگیز ماست؟» کانه امام حسین علیه السلام می خواهند بگویند سر من بر سر نیزه آیه عجیب تری است. در آیات ابتدایی سوره خدای متعال می فرماید: «فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً»(کهف/۶)، «گویا شما می خواهید خودتان را هلاک کنید که اینها ایمان به این کتاب نمی آورند.» بعد خدای متعال یک مسیری را توضیح می دهند و می فرمایند: پیامبر «إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا»(کهف/۷) ما یک امکاناتی را در این زمین قرار دادیم و این امکانات زینت ارض است و زمین با آنها جلوه می کند، این امکانات بیش از این نیست. این زمین را تزیین کردیم تا امکان امتحان فراهم بشود. ما بستر را آماده کردیم و این زمین را جلوه و تزیین دادیم تا امتحاناتی پیش آوریم و آنچه از این امتحانات ما مقصدمان هست این است که آنهایی که اهل عمل خیر و احسن هستند آشکار بشوند. حاصل این دنیا و زینت دنیا و جلوه هایش چیزی بیش از این نیست که باید اینها به یک نقطه ای برسند که اهل عمل خوب بلکه احسن عملا و بهترین عمل بشوند. بعد هم ما این بساط را جمع می کنیم «وَ إِنَّا لَجاعِلُونَ ما عَلَیْها صَعیداً جُرُزاً»(کهف/۸) می بینید دوباره زمین می شود یک زمینی که حالا به تعبیر من مثل زمین پاییز همه کشت های بهار خس و خاشاک می شوند و زیر دست و پا می ریزند. پس این جلوه های دنیا جلوه هایی است که برای امتحان در فرصت دنیاست. می شود در این فرصت دنیا جزو کسانی شد که احسن عملا هستند.

در قرآن خدای متعال می فرماید: «یک عده ای روز قیامت می گویند ما مهلت نداشتیم» پس به آن ها می گویند: «أَ وَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَنْ تَذَکَّر»(فاطر/۳۷)، «همانقدر که به اهل ذکر و آنهایی که متذکر شدند فرصت دادیم، به شما هم دادیم» که در روایت می فرماید این فرصت هجده سال است. کسی که هجده بهار عمر کند فرصت کافی برای رسیدن به مقصد به او دادند. لذا فرموده ما به شما فرصتی دادیم. ما حیات را آفریدیم در این دنیا تا زندگی کنید ولی موت را هم آفریدیم. اگر بنا بود فرصت حیات همیشگی باشد مشکل بود آدم بتواند از دنیا بزرگتر بشود و عبور کند و از تعلقات دنیا بگذرد. باز هم یک عده ای بزرگ می شدند و می رسیدند ولی افراد معدودی بودند، پس ما هم بستر حیات به شما دادیم و هم این که این فرصت فرصتی است که به سرعت جمع می شود که آدم هوشیار باشد تا در این فرصت تلاش کند که بار خودش را ببندد.

اما معنای دیگری که برای این آیه شده است این است که ما در عالم ارض وقتی زندگی می کنیم دو تا در به روی ما باز است، یکی در به سوی حیات دنیاست که حیات لهو و لعب و اینهاست و یکی هم در به روی عالم موت است. پس آنهایی که در حد حیات دنیا زندگی می کنند اینها از نظر قرآن مرده اند. یک عالم حیاتی هم در این عالم بابش به روی ما باز شده که به تعبیر قرآن آخرت است. پس در دنیا که ما زندگی می کنیم دو تا در به روی ما باز شده که یکی حیات دنیاست که در واقع حیات موت است و کسی که در حیات دنیا بماند این مرده است و زنده نیست. پس اگر در دار دنیا فقط همین حیات الدنیا بود نمی شد رشد کنیم. اگر فقط آن یک باب بود، باز امتحان مطرح نمی شد. برای همین است که ما را بین دو تا جهان قرار دادند. پس در هر لحظه می توانیم در این عالم زندگی کنیم یا در آن عالم؛ و نه فقط می توانیم زنده بشویم بلکه می توانیم زنده ترین بشویم؛ نه فقط می توانیم بینا بشویم می توانیم بیناترین بشویم؛ نه فقط می توانیم در عالم نور باشیم می توانیم در قله عالم نور باشیم. این فرصت دنیا فرصتی است که آدم بیناترین، بهترین، زنده ترین و احسن عملا بشود. ما را بین این دو تا عالم آفریدند که حالا تأویلش در روایات این است که دار دنیا محیط ولایت شیطان و مستکبرین و اولیاء طاغوت و کسانی است که زیر چتر آنها زندگی می کنند. آنها در حیات الدنیا هستند و بیش از این گیرشان نمی آید چون عالمشان عالم موت و ظلمات است. یک دار دیگری هم است که دار ولایت الله هست و ولایت اولیا الهی و معصومین و اوصیاء الهی و اهل بیت، پس انسان در عالم ارض می تواند وارد آن عالم هم بشود.

ما در عالم ارض بین بدترین و بهترین داریم حرکت می کنیم. همه چیز را خدای متعال برای بهترین شدن آماده کرده، این طرف دعوت انبیاست، آن طرف هم دعوت شیطان است. آدم بین این دو باید انتخاب کند، ولی این بساط دنیا که بساط امتحان است جمع می شود. یک عده ای در همین بستر می شوند احسن عملا، یعنی نه تنها خوب می شوند بلکه بهترین آدم ها می شوند. شاکله شان می شود شاکله محبین. فرمود: احسن عملا یعنی عملی که بر بهترین نیت استوار است. انسان می شود در این فرصت، عبد دنیا شود و هم می شود از عبد دنیا بودن بیرون شود و عبد خدا باشد. اگر عبد خدا شدیم و از عبادت شیطان و نفس و دنیا و شیاطین و فراعنه نجات پیدا کردیم، آغاز رشدمان است.

کفار در دنیا دنبال پنج چیز هستند: لعب و لهو و زینت و تفاخر و تکاثر. و معجب به اینها هم هستند. لکن این دنیا مانند یک سبزی زودگذر که با باران تندی ایجاد می شود، به زودی هم از بین می رود. «ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاما» یعنی یک دگرگونی اتفاق می افتد و همین سرسبزی تبدیل به زردی می شود؛ این بوستان های سبز، کم کم رنگشان تغییر می کند و زرد می شود. می بینید که خس و خاشاک زیر دست و پا شد. همه دنیا همین بوده است. ما خودمان کنار دنیا که هستیم نمی فهمیم ولی از بالا که نگاه کنید آن وقت همه چیز را می بینید. ببینید امکاناتی که فرعون داشته «کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا». این همه امکانات «کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُون»(دخان/۲۵) چه باغستان ها و چه چشمه زارها و چه کشتزارهایی که همه را رها کردند و رفتند، گویی اصلا هیچی نبوده و همه اش می شود خس و خاشاک.

حضرت سیدالشهدا اول یک کهفی است برای اصحاب و اهل بیتش ولی برای همه ما هم کهف است. در مقابل این جلوه های دنیایی که فراعنه دارند اگر کسی پا شد امام حسین کهفش می شود. پس اگر انسان از سر سفره دنیا پا شود خدای متعال به سوی این کهف هدایتش می‌کند. اصلا امام حسین کهف حصین است و اگر کسی رفت در کهف امام حسین، دست فرعون به او نمی رسد. جلوه هایی در دست اهل دنیا هست که اگر آدم ماند در این عالم ارض و مشغول به شکوفه های دنیا شد نه فقط بد می شود، کم کم بدترین می شود. اگر هم پایش را گذاشت در وادی آخرت و وادی حیات طیبه آرام آرام می تواند بهترین آدم بشود. اگر کسی دست از دنیای اینها شست ما که رهایش نمی کنیم بلکه اینها را مرتبط شان می کنیم با عالم الهی و قلب هایشان را محکم می کنیم. داستان سیدالشهداء هم همین است. حضرت کهف اصحاب و اهل بیتش و بعد همه شیعیان خواهد شد. در مقابل این جلوه های دنیایی که فراعنه دارند اگر کسی پا شد امام حسین کهفش می شود. پس اگر انسان از سر سفره دنیا پا شود خدای متعال به سوی این کهف هدایتش می کند.

آثار گریه بر سیدالشهدا علیه السلام - استاد میرباقری (بخش 9) + متن

ویژه نامه مرتبط : ماه محرم - ویژه نامه خون خدا (امام حسین علیه السلام)

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا