رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
تعداد کلمات 1238 / زمان تقریبی مطالعه : 6 دقیقه

عبدالله بن حسن؛ یار کوچک امام حسین علیه‌ السلام

تاریخ انتشار:
در این بین شهادت کودکانی از اهل بیت علیهم السلام در روز عاشورا دل سنگ را می شکند و دیده ی هر خشک چشمی را تر می کند، مثل شهادت مظلومانه علی اصغر و عبدالله بن حسن.
 یار کوچک امام حسین علیه‌ السلام

عبدالله بن حسن؛ یار کوچک امام حسین علیه‌ السلام

در این بین شهادت کودکانی از اهل بیت علیهم السلام در روز عاشورا  دل سنگ را می شکند و دیده ی هر خشک چشمی را تر می کند، مثل شهادت مظلومانه حضرت علی اصغر و عبدالله بن حسن علیها السلام. در این نوشتار پیرامون نحوه شهادت حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام که آخرین شهید بنی هاشم قبل از شهادت امام حسین علیه السلام بود، مطالبی ارائه شده است.

عبدالله بن حسن؛ یار کوچک امام حسین علیه‌ السلام.

قیام عاشورا و پیامدهای آن، موثرترین و ماندگارترین رخدادی است که منشا تحولاتی بنیادین در تاریخ اسلام گردیده است. ریخته شدن خون پاک سبط پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السلام و اصحاب باوفایش در روز دهم محرم سال 61 در یکی از بی نظیرترین صحنه های دردناک تاریخ بشریت، آثار عمیق، گسترده و ماندگار بر جای گذاشت.

خانواده امام حسن علیه السلام

مرحوم شیخ مفید در کتاب الارشاد، فرزندان حضرت امام حسن مجتبی را چنین معرفی می نماید: «فرزندان امام حسن پانزده پسر و دختر بودند: زید و دو خواهرش؛ ام الحسن و ام الحسین و مادر این سه ام بشیر دختر أبى مسعود عقبة بن عمرو بود،
 حسن بن حسن و مادرش خوله دختر منظور فزارى بود، عمرو بن حسن و دو برادرش قاسم و عبد اللَّه و مادرشان ام ولد بود، عبد الرحمن بن حسن و او نیز مادرش ام ولد بود،حسین بن حسن که به أثرم ملقب بود و برادرش طلحه و خواهر این دو فاطمه و مادرشان ام اسحق دختر طلحه بن عبید اللَّه تیمى است ،ام عبد اللَّه و فاطمه و ام سلمه و رقیه دختران آن حضرت علیه السّلام هستند که از مادرهاى مختلف بودند.»{الإرشاد، ج2، ص 16} مرحوم شیخ طبرسی شخصی با نام ابو بکر را که با حضرت سید الشهداء در دشت کربلا به شهادت رسید به فرزندان حضرت امام حسن علیه السلام اضافه می نماید. {زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام ترجمه إعلام الورى ، ص 306}

عبدالله بن حسن؛ یار کوچک امام حسین علیه‌ السلام

فرزندان امام حسن در کربلا

طبق نقل برخی از مقاتل و منابع تاریخی هفت فرزند حضرت امام حسن  در کربلا حضور داشته اند و برخی از منابع از حضور سه فرزند حضرت امام حسن علیه السلام سخن گفته اند. بررسی کتابهای تاریخی و واقعه ‏نگاری کربلا نشان می ‏دهد که از فرزندان امام حسن علیه السلام هفت نفر در واقعه‏ خونین عاشورا شرکت داشتند؛ پنج نفر از آنان ضمن حماسه ‏آفرینی به شهادت رسیدند و یک نفر مجروح گردید و یک نفر هم که کودکی خردسال بود، به همراه حضرت امام زین‏ العابدین علیه‏ السلام با قافله‏ کربلا به مدینه‏ منوره بازگشت که مجموعه‏ آنان بدین ترتیب است: عمرو بن حسن، ابوبکر بن حسن، قاسم بن حسن، عبدالله اکبر بن حسن، عبدالله اصغر بن حسن و بشر بن حسن و حسن بن حسن مجروح معرکه نینوا که او را حسن مثنی نیز می ‏نامیدند.{حقایق پنهان، ص 359}

در ارشاد شیخ مفید از سه فرزند حضرت امام حسن علیه السلام نام می برد که در حادثه کربلا به شهادت رسیدند: «عمر و قاسم و عبد اللَّه فرزندان دیگر حسن بن على علیه السلام هستند که در رکاب عموى خویش حسین بن على علیه السّلام در کربلا شهید شدند. خداوند از ایشان خوشنود باشد و آنان را خوشنود سازد و به خاطر دفاعى که از اسلام و مسلمین کردند پاداش نیکو عطا فرماید».{الإرشاد، ج‏2، ص 22}

عبدالله بن حسن؛ یار کوچک امام حسین علیه‌ السلام

عبدالله بن حسن

در مورد شخصیت این نوجوان شهید نقل هایی در منابع تاریخی وجود دارد. برخی مادرشان را کنیزی به نام«نفیله»یا«حبیبه» از اسیران حبشه خوانده اند و برخی دیگر مادرشان را دختر سلیل بن عبدالله بجلی خوانده اند.{مقاتل الطالبیین،ص89}
عبدالله نوجوانی نابالغ بود که در روز عاشورا، زمانی که امام حسین تنها مانده و در محاصره دشمن قرار گرفته بود،به کمک عمویش شتافت و با تیر حرمله بن کاهل یا شمشیر ابجر بن کعب به شهادت رسید.{الإرشاد، ج2،ص110؛لهوف سیدبن طاووس،ص173}
در برخی منابع آمده است که امام حسین قبل از شهادتش، دخترش سکینه را به عقد وی در آورده بود.اما با توجه به اینکه طبق نقل اکثر مورخان معتبر،عبدالله در آن زمان نوجوانی نورس و نابالغ بوده است، ماجرای این عقد پذیرفتنی به نظر نمی رسد.اگر ازدواج برادرش ابوبکر با سکینه درست باشد،شاید بتوان گفت این دو ماجرا،با هم اشتباه شده است. {مقتل جامع سید الشهداء پیشوایی ،ج2،ص620}

عبدالله بن حسن؛ یار کوچک امام حسین علیه‌ السلام

شهادت عبدالله

عبدالله که یازده ساله بود نوجوانی نابالغ و در زیبایی همانند ماه شب چهارده بود. امام حسین علیه السلام او را به بانوان حرم سپرد تا در خیمه ‏ها نگهداری کنند، اما هنگامی که غربت و تنهایی عمویش را دید، برای یاری آن حضرت از خیمه‏ ها به سوی میدان جنگ بیرون رفت. عمه ‏اش زینب علیهاالسلام خواست او را برگرداند، اما نتوانست.

عبدالله خود را به حضرت امام حسین علیه السلام رسانید و فریاد برآورد: به خدا از عمویم جدا نمی ‏شوم. امام حسین علیه ‏السلام او را در آغوش گرفت و با او سخن می‏ گفت که ناگاه ابجر بن کعب شمشیر خود را فرود آورد تا به حضرت امام حسین بزند که عبدالله دست خود را جلو آورد و فریاد زد: «یا بن الخبیثة أتقتل عمی؟ ای خبیث‏زاده، می ‏خواهی عموی مرا بکشی؟» آن زشت سیرت با شمشیر دست عبدالله را قطع کرد. آنگاه صدای عبدالله بلند شد: «یا عماه یا أبتاه: ای عمو جان، ای پدر جان.» اباعبدالله در حالی که خون از دست عبدالله بر زمین می‏ ریخت او را به سینه چسبانید و دلجویی نمود و فرمود: « یَا ابْنَ أَخِی اصْبِرْ عَلَى‏ مَا نَزَلَ‏ بِکَ‏ وَ احْتَسِبْ فِی ذَلِکَ الْخَیْرَ فَإِنَّ اللَّهَ یُلْحِقُکَ بِآبَائِکَ الصَّالِحِین: ای پسر برادرم بر این مصائب صبر کن و اینها را خیر و خوبی به حساب آور، خداوند تو را به پدران صالحت ملحق گرداند.»

سید بن طاووس بعد از نقل این جمله می افزاید: ناگاه حرمله بن کاهل تیری را به سوی عبدالله بن حسن رها کرد و گلویش را نشانه گرفت که پس از چند لحظه همانند برادران دیگرش شربت شهادت نوشید و بر روی دست عمو، جان به جان ‏آفرین تسلیم کرد.

سپس امام حسین علیه السلام دستش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: «اللهم أمسک عنهم قطر السماء و امنعهم برکات الأرض اللهم و ان متعتهم الی حین ففرقهم فرقا و اجعلهم طرائق قدرا و لا ترض عنهم الولاة أبدا فانهم دعونا لینصرونا فعدوا علینا فقتلونا» بار خدایا، باران رحمتت را از اینان دریغ دار و برکات زمین را از اینان بگیر. پروردگارا، اگر تا کنون جمع اینان را بهره ‏مند گرداندی، پس از این اینان را متفرقشان گردان و اختلاف را بر اینان حاکم نما و هرگز حکام را از اینان خشنود مگردان. این مردم، ما را دعوت کردند تا ما را یاری کنند و لیکن ستیزه و دشمنی کردند و ما را کشتند. {الإرشاد، ج2،ص110؛لهوف سیدبن طاووس،ص173؛تاریخ طبری،ج5،ص451}

داستان شهادت حضرت علی اصغر، قاسم، عبدالله و... و اسارت فاطمه، سکینه، زینب، و...به گونه ای است که عواطف گنهکاران را نیز برمی انگیزد و هر سنگدلی را متأثر می سازد و اشک او را جاری می کند . پرواضح است که اشک چشم، آلودگیهای دل را شستشو می دهد و هرگاه این کار پیاپی انجام گیرد، سرانجام چشم دل او باز می شود و چراغ پرفروغ هدایت و کشتی نجات را می بیند و به آن سو حرکت می کند و از فقر و فلاکت روز قیامت رهایی می یابد.

عبدالله بن حسن؛ یار کوچک امام حسین علیه‌ السلام

سخن آخر

همنوا با بزرگ عزادار عالم، مولایمان بقیه الله به این شهید سلام می دهیم: السَّلامُ عَلى‏ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ الزَّکِیِّ، لَعَنَ اللَّهُ قاتِلَهُ وَ رامِیَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ کاهِلٍ الْأَسَدِی {زیارت ناحیه مقدسه}

عبدالله بن حسن؛ یار کوچک امام حسین علیه‌ السلام

مطالب مرتبط و پیشنهادی : ماه محرم - ویژه نامه خون خدا (امام حسین علیه السلام)

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا