رفتن به محتوای اصلی

منزلتهای حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها

تاریخ انتشار:
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

هدف از بيان منزلت و فضايل فاطمه زهرا عليها السلام، بيان مطالب شگفت آور و غيرقابل وصول نيست; بلكه هدف از آن آگاهي بيشتر و درك عظمت وجود فاطمه زهرا عليها السلام و درس آموختن از مكتب پربار اوست . 
حضرت زهرا عليها السلام از نظر زندگي مادي; بشري چون ديگران است، اما از جنبه معنوي; بدانجا رسيد كه شناخت تمامي ابعاد شخصيتي آن حضرت بسي دشوار و دست يابي به همه جوانب آن مشكل مي نمايد . مقامي كه آن بزرگوار در اثر بندگي خدا و شناخت و معرفت حضرت حق بدست آورد; مقامي بس عظيم و فضايل او بي شمار است . در اين نوشته سعي خواهيم كرد برخي از فضايل و مناقب آن حضرت را بازگو نمائيم . باشد كه زندگي آن حضرت را الگو و سرمشق خويش قرار دهيم . 
علم فاطمه زهرا عليها السلام 
رسول الله صلي الله عليه و آله فرمودند: «ان الله جعل عليا و زوجته وابناءه حجج علي خلقه وهم ابواب العلم في امتي من اهتدي بهم هدي الي صراط مستقيم;(1) 
خداوند متعال علي، همسر و فرزندانش را حجت بر مخلوقاتش قرار داده و آنان درهاي علم در ميان امت من هستند . هر كس به وسيله آنان هدايت جويد; به راه راست هدايت يافته است .» 
در اين حديث، فاطمه زهرا عليها السلام مانند اميرالمؤمنين عليه السلام و ساير حضرات معصومين باب علم و عامل هدايت مردم شمرده شده است . 
در حديث ديگري از امام صادق عليه السلام چنين رسيده است: 
«ان فاطمة عليها السلام مكثت بعد رسول الله صلي الله عليه و آله خمسة وسبعين يوما، وكان دخلها حزن شديد علي ابيها وكان ياتيها جبرئيل فيحسن عزاءها علي ابيها ويطيب نفسها ويخبرها عن ابيها ومكانه ويخبرها بما يكون بعدها في ذريتها وكان علي يكتب ذلك; (2) 
فاطمه عليها السلام پس از رحلت رسول خدا، هفتاد و پنج روز زندگي كرد و [در اين ايام] بسيار محزون بود . در طول اين مدت جبرئيل به حضورش مي رسيد، او را در عزاي پدر تسليت مي گفت و دلش را از غصه ها پاك مي ساخت و او را از پدرش و جايگاه عظيم او آگاه مي كرد، حتي اخبار آينده را در مورد فرزندانش به اطلاع او مي رساند و اميرالمؤمنين عليه السلام آنها را مي نوشت .» 
چنانچه از اين حديث بر مي آيد; حضرت فاطمه عليها السلام با جبرئيل ارتباط مستقيم و مداوم داشت و اخباري از دنيا و آينده و عالم برزخ را از او دريافت مي كرد . بدين وسيله ميزان علم، اطلاع و آگاهيش، محدود به زمان و مكان خود نبوده است; بلكه علم او بسيار گسترده بود و از علم الهي سرچشمه مي گرفت . 
فاطمه زهرا عليها السلام بر اموري اشراف داشتند كه نزد ديگران پوشيده و پنهان بود . از جمله اين موارد; علم حضرت به زمان مرگ خويش بود! چنانچه در روايتي اسماء بنت عميس - همسر جعفر طيار - چنين مي گويد: 
«حضرت زهرا عليها السلام هنگام وفات به من فرمودند: هنگام وفات پيامبر صلي الله عليه و آله، جبرئيل مقداري كافور بهشتي براي رسول خدا صلي الله عليه و آله آورد . پيامبر آن را سه قسم كرد; يك قسم آن را براي خود برداشت; قسم ديگر را براي علي عليه السلام و قسم آخر را براي من گذاشت . اي اسماء! آن مقدار كافور را بياور و كنار سرم بگذار، اندكي صبر كن و در انتظار من باش، پس مرا صدا بزن، اگر جوابت را ندادم; بدان كه به پدرم رسول خدا صلي الله عليه و آله ملحق شده ام . 
اسماء مي گويد: اندكي صبر كردم و آنگاه فاطمه عليها السلام را صدا زدم، جوابي نشنيدم، دانستم كه فاطمه عليها السلام به ملكوت اعلي پيوسته است . (3) » 
همچنين سلمي ام بني رافع نقل مي كند: «در واپسين لحظه هاي عمر حضرت زهرا عليها السلام كه من در محضر آن بزرگوار بودم، ايشان از من آبي براي غسل و شستشوي بدنش خواست . آب را آماده كردم، سپس فرمود: لباسهاي نو را نيز بياور . چنين كردم . آن بزرگوار پس از غسل، آن لباسها را بر تن كرد و در بستر رو به قبله خوابيد . آنگاه خطاب به من فرمود: اي سلمي! من در همين لحظه قبض روح مي شوم و به سوي پروردگارم خواهم رفت، بعد از مرگ من هيچ كس لباس مرا از تن برنگيرد . (4) » 
عصمت فاطمه عليها السلام 
در شان نزول آيه تطهير، روايات متواتري در دست است و حكايت از آن دارد كه آيه تطهير در خانه ام سلمه نازل شده است . هنگام نزول آيه، رسول خدا صلي الله عليه و آله، فاطمه زهرا عليها السلام، علي عليه السلام و حسن و حسين عليهما السلام حضور داشتند . پيامبر صلي الله عليه و آله عباي خويش را بر آنان افكند و بدين ترتيب آنان از باقي اهل خانه و ديگران جدا و مشخص شدند . آنگاه حضرت رسول صلي الله عليه و آله، دستها را به سوي آسمان بلند نمود و فرمود: خدايا اينان اهل بيت من هستند، پس بر اهل بيت من و آل او درود فرست . خداوند عزوجل اين آيه را در شان آنان نازل فرمود (5):
«انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا»;(6) 
«همانا خداوند اراده فرمود كه زشتيها و پليديها را از شما اهل بيت دور سازد و شما را پاك و مطهر گرداند .» 
استدلال به آيه تطهير 
چون خليفه اول - پس از رحلت پيامبر خدا - فدك را غصب كرد و حضرت فاطمه زهرا عليها السلام با او به محاجه و مناظره پرداخت; اميرالمؤمنين علي عليه السلام نيز پس از سخنراني و خطبه فاطمه زهرا عليها السلام (در مسجد)، به مسجد رفت و در سخنانش خطاب به ابوبكر فرمود: 
«يا ابابكر! بگو ببينم قرآن خوانده اي؟! 
ابوبكر گفت: بلي خوانده ام . 
علي عليه السلام: بگو ببينم آيا آيه تطهير «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ويطهركم تطهيرا» در حق ما نازل شده يا در حق ديگران!؟ 
ابوبكر: در حق شما نازل شده . 
علي عليه السلام: اگر كسي شهادت دهد كه فاطمه عليها السلام كار بدي انجام داده، چه مي كني؟ آيا شهادت او را مي پذيري يا نه؟ 
ابوبكر: بله مي پذيرم و براي فاطمه عليها السلام مانند ديگران حد جاري مي كنم . 
علي عليه السلام: در اين صورت در پيشگاه خداوند كافر مي شوي . 
ابوبكر: چرا؟! 
علي عليه السلام: زيرا در اين فرض تو شهادت خدا را كه به پاكي فاطمه گواهي داده، قبول نكرده و گواهي مردم را پذيرفته اي، همان طور كه شهادت خدا و پيامبر را در اين مورد ناديده گرفته و فدك را از فاطمه عليها السلام به يغما برده اي! اي ابوبكر! مگر فدك در دست فاطمه عليها السلام نبود؟ چرا و چگونه چيزي را كه در دست او است براي اثبات مالكيتش از او بينه و شاهد مي خواهي!؟ 
مردم چون اين مناظره و سخنان علي عليه السلام و ابوبكر را شنيدند، به يكديگر نگاه كرده، گفتند: «صدق والله علي بن ابي طالب; سوگند به خدا كه علي راست مي گويد .» 
در اينجا علي عليه السلام با استفاده از آيه تطهير بر عصمت فاطمه عليها السلام استدلال نمود و مهاجر و انصار نيز آنرا پذيرفته و مورد تاييد قرار داده اند . 
گواهي ملائكه بر عصمت فاطمه عليها السلام 
از روايات متعددي استفاده مي شود كه جبرئيل و ساير ملائكه آسمانها، بر حضرت فاطمه عليها السلام نازل شده و با وي به مكالمه و مصاحبه پرداخته و در ضمن سخنان خود، در مورد فضايل و مناقب آن بانوي گرامي، مطالبي مي گفتند كه عصمت آن بزرگوار از آنها ثابت مي شود . در حديثي از رسول گرامي اسلام آمده است: 
«. . . ابنتي فاطمة، وانها لسيدة نساء العالمين، فقيل: يا رسول الله! اهي سيدة نساء عالمها؟ فقال: ذاك لمريم بنت عمران، فاما ابنتي فاطمة فهي سيدة نساء العالمين من الاولين والآخرين وانها لتقوم في محرابها فيسلم عليها سبعون الف ملك من الملائكة المقربين وينادونها بما نادت به الملائكة مريم فيقولون يا فاطمة! ان الله اصطفيك وطهرك واصطفيك علي نساء العالمين; (7) 
. . . دخترم فاطمه سرور زنان جهان است . گفته شد: يا رسول الله! آيا او سرور زنان زمان خويش است؟ فرمودند: اين [امتياز محدود] ، مربوط به مريم دختر عمران است، ولي دخترم فاطمه برترين زنان عالميان از اولين تا آخرين است . بر او در محراب عبادتش، هفتاد هزار فرشته از مقربين درگاه الهي سلام مي دهند و او را با آن جمله اي كه مريم را مخاطب قرار داده بودند، مخاطب قرار مي دهند و چنين مي گويند: اي فاطمه! خداوند تو را برگزيده و پاك ساخته و تو را بر تمام زنان عالميان برتري داده است .» 
چنانچه در اين حديث ملاحظه شد; فرشتگان به وضوح طهارت و عصمت فاطمه زهرا عليها السلام را بيان نموده اند . 
همچنين از شيعه و سني نقل شده كه حضرت رسول صلي الله عليه و آله فرمودند: «فاطمة بضعة مني، فمن آذاها فقد آذاني، ومن آذاني فقد آذي الله; 
فاطمه پاره تن من است، هر كس او را آزار دهد مرا آزار نموده و هر كس مرا اذيت كند خدا را اذيت نموده است . (8) » 
آنچه كه از اين احاديث در رابطه با عصمت حضرت زهرا عليها السلام مي توان استفاده كرد; اين است كه اگر فاطمه عليها السلام معصوم نبود، چگونه پيامبر خدا به طور مطلق خشم او را خشم خدا و رضاي او را رضاي الهي معرفي مي كند؟ ! مگر مي توان رضا و خشم اشخاص غيرمعصوم را - به طور مطلق - با رضا و خشم خدا مرتبط دانست!؟ 
شفاعت فاطمه عليها السلام 
از مقامات حضرت زهرا عليها السلام شفاعت و بشارت امت به نجات است . 
در حديثي آمده است: روزي سلمان به پيامبر صلي الله عليه و آله عرض كرد: اي مولاي من! تو را سوگند به خدا از عظمت فاطمه در روز قيامت تعريفي بفرما . 
پيامبر خدا صلي الله عليه و آله با تبسم رو به سلمان كرد و فرمود: سوگند به آن آفريدگاري كه جانم در دست اوست، فاطمه را در آن روز، بر ناقه اي از ناقه هاي بهشت سوار مي كنند، جبرئيل و ميكائيل به ترتيب از راست و چپ او حركت مي كنند . علي عليه السلام در پيشاپيش و حسن و حسين عليهما السلام از پشت سر، وي را همراهي مي كنند، تا بدين طريق فاطمه از صراط مي گذرد و پس از گفتگوهاي زياد، خطاب مي رسد، اي فاطمه عليها السلام! هر چه مي خواهي بخواه! دخترم عرض مي كند: 
«اسالك ان لا تعذب محبي ومحبي عترتي بالنار، فيوحي الله اليها: يا فاطمة وعزتي وجلالي وارتفاع مكاني، لقد آليت علي نفسي من قبل ان اخلق السموات والارض بالفي عام ان لا اعذب محبيك ومحبي عترتك بالنار; (9) 
[بار الها] از تو مي خواهم علاقه مندان خود و فرزندانم را در آتش نسوزاني . خداوند به او وحي مي كند: اي فاطمه! به عزت و جلالم و به بلندي موقعيتم سوگند، كه دو هزار سال پيش از آنكه آسمانها و زمين را خلق كنم، بر خودم لازم كرده ام كه علاقه مندان به تو و فرزندانت را با آتش عذاب نكنم .» 
همچنين جابر جعفي به حضور امام باقر عليه السلام رسيده و عرض كرد: فدايت شوم حديثي در مورد فاطمه عليها السلام بفرمائيد كه با نقل آن، شيعيان را خوشحال كنم . 
حضرت فرمودند: «در رستاخيز منابري از نور براي پيامبران نصب مي گردد كه منبر رسول خدا صلي الله عليه و آله از همه مجلل تر است و همچنين منبرهايي براي اوصياء قرار مي دهند كه منبر علي عليه السلام از همه مجلل تر است . آنگاه نوبت به فرزندان انبياء مي رسد كه مقام حسن و حسين بس منيع تر است . سپس نوبت فاطمه عليها السلام فرا مي رسد، او را با تجليل و شكوه بي نظير به محشر مي آورند و در كنار در بهشت قرار مي گيرد، ولي داخل آن نمي شود و مي گويد: خدايا از تو مسئلت دارم كه مقام مرا در چنين روزي براي اهل محشر معلوم كني . از جانب خدا ندا مي رسد; اي دختر پيامبر! به سوي اهل محشر برگرد و هر كه را از علاقه مندان خود يافتي شفاعت كن .» 
امام باقر عليه السلام مي فرمايند: «به خدا سوگند! فاطمه شيعيان خويش را يكي پس از ديگري انتخاب نموده و داخل بهشت مي نمايد; همان طوري كه پرندگان دانه را برمي گزينند و سپس شيعيان آن حضرت نيز، خود شفاعت نموده و علاقه مندان فاطمه را به بهشت مي برند . و سپس فرمودند: 
«والله لا يبقي في الناس الا شاك او كافر او منافق; (10) 
سوگند به خدا! از ميان مردم كسي باقي نمي ماند مگر افراد «مذبذب » ، «كافر» و «منافق » [، ولي ساير مردم مورد شفاعت فاطمه عليها السلام قرار مي گيرند ].» 
مودت فاطمه عليها السلام 
قرآن مجيد محبت و مودت اهل بيت عليهم السلام را مزد رسالت دانسته و در سوره شوري آيه 23، چنين مي فرمايد: 
«قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودة في القربي » ; 
«بگو من هيچ پاداشي از شما در برابر زحمات رسالتم به جز دوست داشتن اهل بيتم نمي خواهم .» 
هنگامي كه آيه فوق نازل شد، جمعي از صحابه از رسول خدا صلي الله عليه و آله سؤال كردند: اي پيامبر خدا، آنان چه كسانند كه خداوند محبتشان را بر ما واجب نموده است؟ حضرت در جواب فرمودند: علي و فاطمه و دوفرزندانشان . (11) 
همچنين پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله محبت اهلبيت را اساس اسلام دانسته و مي فرمايند: 
«يا علي ان الاسلام عريان لباسه التقوي . . . واساس الاسلام حبي وحب اهل بيتي » (12) ; 
ياعلي! همانا اسلام عريان است و تقوي و پرهيزكاري لباس آن مي باشد . . . اساس اسلام; محبت من و اهل بيت من است .» پس محبت فاطمه عليها السلام نيز به عنوان اهل بيت پيامبر اساس اسلام مي باشد . 
در روايت ديگري حضرت رسول صلي الله عليه و آله پيرامون مودت فاطمه عليها السلام و همسر و فرزندانش چنين مي فرمايد: 
«انا حرب لمن حاربكم وسلم لمن سالمكم . قاله لعلي وفاطمة والحسن والحسين; (13) 
من دشمن كسي هستم كه با شما دشمني كند و يار كسي هستم كه با شما از در مسالمت درآيد .» (اين مطلب را پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله به علي و فاطمه و حسن و حسين عليهما السلام فرمود). 
همچنين آن حضرت در حديث ديگري چنين مي فرمايد: 
«يا سلمان! من احب فاطمة بنتي فهو في الجنة معي ومن ابغضها فهو في النار، يا سلمان! حب فاطمة ينفع في ماة من المواطن، ايسر ذالك المواطن: الموت والقبر والميزان والمحشر والصراط والمحاسبة; (14) 
اي سلمان! هر كس دخترم فاطمه عليها السلام را دوست بدارد، او در بهشت با من خواهد بود و چنانچه كسي او را به خشم آورد، جايگاهش آتش است . 
اي سلمان! محبت فاطمه عليها السلام در صد جا اثر خواهد داشت كه راحت ترين آن جاها; مرگ و عالم قبر و ميزان و محشر و صراط و محاسبه اعمال است .» 
نزول مائده براي فاطمه عليها السلام 
حضرت فاطمه عليها السلام در پيشگاه خدا آن چنان عزيز بود كه بارها موردعنايت خاص خداوند قرار گرفت . به يك نمونه از اين عنايتها اشاره مي كنيم: 
پيامبر عالي قدر اسلام به شدت گرسنه بود و ضعف و ناتواني شديدي به او روي آورده بود، به خانه دخترش فاطمه عليها السلام رفت تا در آن جا مقداري غذا ميل كند، ولي فاطمه عليها السلام و فرزندانش نيز گرسنه بودند; رسول خدا خانه دخترش را ترك كرد و هنوز چند قدمي از منزل دخترش نگذشته بود كه يكي از همسايگان او مختصر طعامي براي فاطمه عليها السلام فرستاد . در اين هنگام فاطمه عليها السلام با خود گفت; سوگند به خدا، خود و فرزندانم گرسنه مي مانيم، ولي اين مختصر غذا را براي پدرم نگاه مي دارم . بنابراين يكي از فرزندانش را به دنبال پدر فرستاد و او را به خانه اش دعوت كرد . فاطمه عليها السلام اهدايي همسايه را كه دو تكه نان و مختصر گوشتي بود در يك ظرف سرپوشيده قرار داد و چون پدرش بازگشت آن را در مقابل رسول خدا قرار داد . در اين هنگام فاطمه عليها السلام ديد ظرف پر از غذا شده است و از اين رو تعجب كرد و خيره خيره به آن نگاه مي كرد . 
رسول خدا صلي الله عليه و آله خطاب به دخترش گفت: اي فاطمه! اين طعام را چگونه و از كجا بدست آورده اي؟ فاطمه در جواب گفت: «هو من عند الله; ان الله يرزق من يشاء بغير حساب، فقال الحمد لله الذي جعلك شبيهة بسيدة نساء بني اسرائيل فانها كانت اذا رزقها الله شيئا فسئلت عنه قالت: هو من عند الله ان الله يرزق من يشاء بغير حساب; (15) 
اين از بركات الهي است كه خداوند به هر كسي كه بخواهد بدون محدوديت عطا مي كند . 
رسول خدا صلي الله عليه و آله [چون سخن دخترش را شنيد] فرمود: سپاس خدايي كه تو را همانند مريم; سرور زنان بني اسرائيل قرار داده; زيرا او نيز هرگاه خداوند برايش چيزي مي فرستاد و از او درباره آن سؤال مي شد، مي گفت: اين طعام از جانب خداست و خداوند به هر كسي كه بخواهد روزي بي حساب مي دهد . (16) » 
آنگاه رسول خدا علي را نيز به حضورش فراخواند و همگي از آن غذا خوردند و سير شدند و زنان و اهل بيت نيز دعوت شدند و خوردند در حالي كه غذا و مائده آسماني به همان صورت باقي بود; حتي فاطمه براي همسايگان نيز از طعام آسماني كه از الطاف خفيه الهي سرچشمه گرفته بود ارسال داشت . (17) 
در پايان و به مناسبت سالگرد شهادت فاطمه زهرا شعري را در اين زمينه تقديم مي داريم . 
عطر گل ياس 
ياس بوي مهرباني مي دهد عطر دوران جواني مي دهد 
ياس مثل عطر پاك نيت است ياس استنشاق معصوميت است
ياس يك شب را گل ايوان ماست ياس تنها يك سحر مهمان ماست
بعد روي صبح پرپر مي شود راهي شبهاي ديگر مي شود 
ياس را آئينه ها رو كرده اند ياس را پيغمبران بو كرده اند 
ياسها يادآور پروانه اند ياسها پيغمبران خانه اند 
ياس خوشبوي محمد داغ ديد صد فدك زخم از گل اين باغ ديد 
بايد از فقدان گل خونجوش بود در فراق ياس مشكي پوش بود 
حضرت زهرا دلش از ياس بود دانه هاي اشكش از الماس بود 
داغ عطر ياس زهرا زير ماه مي چكانيد اشك حيدر را به چاه 
اشك مي ريزد علي مانند رود بر تن زهرا گل ياس كبود 
«شعر از احمد عزيزي » 
--------------------------------------------------
•    پی نوشت:
1) عوالم العلوم، شيخ عبدالله بحراني اصفهاني، ج 11، ص 78، انتشارات انصاريان، ص 1411 . 
2) اصول كافي، محمد بن يعقوب كليني، ج 1، ص 458، انتشارات عميد تهران . 
3) محمد دشتي، نهج الحياة فرهنگ سخنان فاطمه عليها السلام، چ ششم، قم، مؤسسه تحقيقاتي اميرالمؤمنين عليه السلام 1373، ص 236 . 
4) همان، ص 228 . 
5) انصاري زنجاني، اسماعيل، فاطمه در آينه كتاب، ص 10 - 11، موسسه نشر الهادي قم . 
6) احزاب/33 . 
7) عوالم العلوم، علامه بحراني، ج 11، ص 99، انتشارات انصاريان، 1411 . 
8) محجة البيضاء، محسن فيض كاشاني، ج 4، ص 210، چاپ دوم، دفتر انتشارات اسلامي، قم; شرح نهج البلاغه، ابوحامد عبدالحميد بن هبة الله المدائني (ابن ابي الحديد)، ج 16، ص 273، دارالاحياء التراث العربي، بيروت، 1409 . 
9) سفينة البحار، ج 2، ص 375، حاج شيخ علي نمازي شاهرودي، مؤسسه نشر اسلامي، 1419 . 
10) بحارالانوار، ج 43، ص 65، علامه محمد باقر مجلسي، مؤسسه الوفاء بيروت، 1404 ق . 
11) فرائد السمطين، ابراهيم بن محمد جويني خراساني، مؤسسه المحمودي، بيروت، چاپ اول، 1398ه . ق، ج 2، ص 13، ش 359 . 
12) كنز العمال، ج 12، ص 105 . 
13) همان، ص 97 . 
14) فرائد السمطين، ابراهيم بن محمد جويني خراساني، ج 2، ص 67، مؤسسة المحمودي، بيروت، چاپ اول، 1398ه . ق . 
15) آل عمران/37 . 
16) مناقب آل ابي طالب، ج 3، ص 339، ابن شهرآشوب، المطبعة العلميه، قم، بي تا . 
17) فرائد السمطين، ج 2، ص 51 و 52، ابراهيم بن محمد جويني خراساني، مؤسسة المحمودي، بيروت، چاپ اول، 1398ه . ق . 

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا