تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - استاد امینی خواه / نظام تسخیر (جلسه 45) + متن
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت - استاد امینی خواه / نظام تسخیر (جلسه 45) + متن
سلسله مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» در کلام حجت الاسلام مصطفی امینی خواه به همراه متن سخنرانی؛ بخش دوم: نظام تسخیر / زمان : 25 دقیقه
سلسله مباحث مهندسی خلقت که در دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی ارائه شده در چند بخش پیگیری می شود که شمای کلی آن بدین شرح است:
بخش اول: مقدمات
در این بخش، جایگاه قرآن و نحوه بهره بردن از آن برای کشف مهندسی خلقت طرح می شود.
بخش دوم: نظام تسخیر
در این بخش، تعریف مرحوم علامه طباطبایی از نظام تسخیری و توضیح قرآنی ایشان برای این نظام طرح می شود.
بخش سوم: نظام تقدیم
در این بخش، مباحثی پیرامون «غیب» و «ملکوت» و نسبت دنیا و آخرت طرح می شود.
متن سخنرانی :
گفتیم در آیه ی شریفه نبأ خدای متعال می فرماید: اگر فاسقی برای شما خبری آورد تبیین و بررسی کنید. علت این امر را در آخر آیه بیان می کند و می فرماید:
أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ (حجرات:۶)
«مباد از روی نادانی به مردمی آسیب برسانید، آنگاه از کاری که کرده اید پشیمان شوید»
گفتیم که مبنای روابط اجتماعی خبر است و در بسیاری از مواقع کنش و واکنش های اجتماعی افراد بر اساس اخبار، اطلاعات و گزارش هایی است که به آنها می رسد.
گاهی برخورد خوب شما با یک شخص به سبب ذهنیتی است که از اخبار و گزارش های خوبی که از او شنیده اید حاصل شده است.
و یا برعکس، برخورد بدتان به خاطر ذهنیت خرابی است که اخبار و گزارش ها از او ایجاد کرده اند.
خدای متعال ابتدا در این آیه توجه و تمرکز را می گذارد به روی شخصی که خبر را می رساند و از شما می خواهد خبر را از هر کسی قبول نکنید.
و بعد در چند آیه جلوتر به خود شما نظر دارد و می خواهد که خود شما هم نسبت به کسی ذهنیت بدی نداشته باشید!
سوره مبارکه حجرات برای سبک زندگی است، آیه ی سوء ظن و آیه غیبت نیز در همین سوره بیان شده است، خدای متعال یک نمای کلی از معارفِ بلندِ تمدن اسلامی را در چهارده آیه از سوره حجرات مطرح فرموده اند.
می فرماید مبنای کنش و واکنش های خود را بر اساس اطلاعاتی که از فاسق به شما می رسد نگذارید.
گفتیم که فاسق لزوماً به معنای گناهکار نیست، ممکن است فرد فاسق ظاهرُالصلاح هم باشد اما تعلقات باطنی و دلبستگی های او فاسد باشد، کسی که حب و بغض هایش تربیت نشده است خبرها را بر اساس زاویه دید خود به مخاطب انتقال می دهد.
به عنوان مثال در تاریخ طبری، نگارنده در بیان فضایل برخی از صحابه مفصل صحبت می کند اما به فضایل امیرالمومنین که می رسد کاملا مشخص است که با اکراه مطلب بیان می شود، ذهنیت و زاویه دید او در حین مطالعه ی کلمات منتقل می شود و حب و بغض او بر روی خواننده اثرگذار خواهد بود برای همین است که قرآن می فرماید تبیّن کنید تا برخورد غیرعاقلانه و یا حتی جاهلانه نداشته باشید.
أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ (حجرات:۶)
«مباد از روی نادانی به مردمی آسیب برسانید، آنگاه از کاری که کرده اید پشیمان شوید»
این آیات، آیات پیشگیری است و آیات جلوتر بحث درمان را مطرح می کند که اگر روابط خراب شد چکار کنیم.
ببینید در مسئله طلاق هم این موضوع صدق می کند، یکی از علل اصلی طلاق، آدم هایی هستند که در زندگی زناشویی دو نفر وارد می شوند و برای آنها ذهنیت سازی می کنند و متاسفانه نقش این آدم ها به هیچ وجه جدی گرفته نمی شود و حتی رد پای آنها دیده هم نمی شود در حالی که حرفها و رفتار و تحلیل هایی که آنها به این خانم یا آقا ارائه داده اند به شدت ذهنیت یک خانم را به شوهرش و یا یک مرد را به همسرش تحت شعاع قرار داده و این برای زندگی آن زوج بسیار آسیب زا بوده است.
به عنوان مثال آقایی که در محیط کار همکاران خانمی دارد که بسیار خوش برخورد هستند خواه نا خواه ذهنیتی از این برخورد ها در درون او شکل می گیرد و گاهی حتی بدون این که بخواهد رفتارش با همسر خودش تحت تاثیر آن ذهنیت، عوض می شود، به همین دلیل است که قرآن در مورد اینها می فرماید:
فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا(احزاب:۳۲)
«پس به نرمى و کرشمه سخن نگویید تا (مبادا) آن که در دلش بیمارى است طمعى پیدا کند، و نیکو و شایسته سخن بگویید.»
میگوید در برخوردهایی که با جنس مخالف دارید، این احتمال را بدهید که آن آقا یا خانم مریض باشد، پس مراعات کنید، لازم نیست بیش از حد خوش برخورد باشید و با طرف مقابل گرم بگیرید.
رسانه هم در اینچنین جایگاهی قرار دارد.
به طور کلی همه ی افرادی که حرفشان به روی آدم اثر گذار است و می توانند ذهنیت را عوض کنند در این جایگاه قرار می گیرند پس باید دقت شود که آنها فاسق نباشند.
قرآن میگوید اگر متولی خبر «فاسق» بود آن خبر را بررسی کنید، توجه کنید، نمی گوید اگر «دروغگو» بود! دلیل اینکه تمرکز روی کلمه فاسق است این است که انسان فاسق گاهی خبرش راست است و حقیقت دارد. به همین دلیل است که ما وظیفه داریم در خبری که او بیان کرده تبیین کنیم و زود آن را نپذیریم.
سوالی که اینجا مطرح می شود این است که آیا تقسیم خبر، به خبرِ «راست یا دروغ» درست است؟ خیر…!
تقسیم بندی خبر به راست و دروغ، یک تقسیم بندی قلابی و بازی رسانه ای است که طرح ریزی شده توسط شیطان است.
قرآن چیزی به اسم خبر راست و دروغ را به رسمیت نمی شناسد. از منظر قرآن دو عنوان ملاک است خبر یا «مصلحت آمیز» است یا «مفسده انگیز».
سوال←اگر اینطور باشد مدام درگیر مصلحت سنجی هستیم، یک خبر یا گفتنش، مصلحت نیست یا گفتنش مفسده است، تکلیف چیست، چطور در این دام نیافتیم؟
مرز بسیار باریک است، باید ببینید آن مصلحت سنجی بر اساس کدام مصلحت است، مصلحتِ من به عنوان یک حاکم، یک رئیس؟! یا مصلحت میز و جایگاه من یا مصلحت مردم؟!
برای همین است که باید فاسق و غیر فاسق بودن، مورد بررسی قرار بگیرد، شخص اگر عادل باشد مصلحت مردم را می سنجد اما اگر فاسق باشد مصلحت تخت و جایگاه خودش را می سنجد.
چیزی به اسم رسانه ی بدون سانسور معنا ندارد، چراکه رسانه اولویت بندی خاص خودش را دارد و باتوجه به این اولویت ها مهندسی می شود،نیاز جامعه این است که نحوه ی مهندسی خبر را بشناسد و به دنبال انگیزه ی آن متولی خبر باشد.
قرآن می فرماید:«إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ» یعنی اول نگاه کن چه کسی خبر را می دهد و بعد «فَتَبَیَّنُوا» ببین چه می گوید.
سیره ی رسانه ای اهل بیت یک چیز عجیب و ویژه ای است!
امیرالمومنین علیه السلام چه چیزهایی را با مردم مطرح می کرد یا چه چیزهایی را مطرح نمی کرد؟! چه جاهایی مصلحت را در سکوت می دید و کجا ها مصلحت را در فریاد؟! توجه به این ها چراغی است برای روشن شدن آگاهی ما.
ببینید حضرت گاهی واقعیت ها را جور دیگری نشان می داد مثلا در برخی روابط با وجودی که با بعضی از اشخاص کاملا دور بود اما به حسب مصلحت سنجی اسم فرزندش را همنام با برخی از اینها می گذاشت.
همه ی دین مصلحت سنجی است، حتی مسئله ی تقیّه نیز ذیل همین عنوان مطرح شده است.
اما باید آگاهانه برخورد شود و مصلحت شخص، حاکم نشود بر مصلحت مردم.
باید بدانیم که شخص فاسق مصلحت مردم را در نظر نمی گیرد.
یکی از ارکان تمدن، رسانه است و لازمه قدرتمند شدن یک رسانه، وجود نظارت درست بر آن رسانه است.
متاسفانه رسانه ی ما خیلی ضعیف است، چرا که یک تمدن اسلامی را با مدل رسانه ی غربی تعریف می کنیم.
رسانه های غربی به این نحو، مدیریت می شوند که؛ جامعه و اداره ی مملکت نیاز به یک چشم نظارتی دارد و آن چشم رسانه است!
حرفشان این است که احزاب و همه ی مردم را توسط رسانه کنترل کن، با یک مدیریت مشخص در زمانی که لازم است باید افشاگری کرد و در جای دیگر باید سانسور یا سکوت کرد.
این حرف به ظاهر درست و پیشرفته به نظر می رسد، اما حرف قرآن فوق پیشرفته است، خدای متعال می فرماید:
کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ (آل عمران:۱۱۰)
«شما بهترین امّتى هستید که براى مردم ظاهر (وگزیده) شده اید.»
شما بهترین امت و بهترین تمدن اید ….چرا؟
تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ (آل عمران:۱۱۰)
شما به جای اینکه در جامعه طبقه ای داشته باشید به اسم چشم،که آن طبقه قابل خرید و فروش باشد بین صاحبان ثروت و قدرت.
و آن رسانه در جهت تأمین منافع عده ای باشد و در راستای هدف آنها مصلحت سنجی کند، پس به جای اینکه چشم جامعه را رسانه قرار بدهید، تک تک شما چشمی برای یکدیگر باشید..:
تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ (آل عمران:۱۱۰)
در ارتباط با نماز جمعه جلسات قبل مفصل بحث شد، به عنوان مثال نماز جمعه باید نظارت داشته باشد بر عیوب و ضعف های شهر و مسئولان شهری و با استفاده از ظرفیت مردمی شهر آن عیوب را برطرف کند.
حرف قرآن این است که مردم نه تنها باید نظارت بکنند بلکه می توانند اعمال ولایت هم بکنند چرا که مردم بر یکدیگر ولایت دارند.
بَعضُهُم أَولِیاءُ بَعضٍ (توبه:۷۱)
یعنی نه تنها چشم هستند برای همدیگر بلکه، دست هم هست یعنی؛ هم نگاه کن، هم مچ بگیر، هم بزن !
اگه مردم پای کار باشند و نقش خود در جامعه را پیدا کنند، آن وقت است که جامعه نه تنها به معنای واقعی کلمه اصلاح خواهد شد بلکه پیشرفت نیز خواهد کرد.
سوالی که اینجا مطرح می شود این است که چطور نقد کنیم که موجب رضایت و سوءاستفاده دشمن نشویم؟!
در این باره جلسات قبل مفصل صحبت شد اما نکته ی قابل ذکر دیگر این است که ممکن است نقدی که می شود مورد رضایت دشمن باشد، و از آن حرف هم زیاد استفاده کنند، اما اگر نقد برای اصلاح سیستم باشد و گفتنش دشمن را شاد کند باز هم هیچ ایرادی ندارد.
باید بدانیم نقد معیار و ضوابط خاص خودش را دارد،گاهی پیش می آمد امیرالمومنین حکومت خود را نقد می کرد و دشمن هم از این حرف استفاده می کرد.
آگاهانه به قضایا نگاه کنید و بدانید هر نقدی، توسط هر شخصی نسبت به حکومت اسلامی بیان شود مورد پسند دشمن خواهد بود و آن را پررنگ خواهد کرد، تا از آن برای نابودی حکومت استفاده کند.
همان طور که در این سالها برخی از سخنان امام خمینی(ره) و یا بیانات مقام معظم رهبری، خوراک رسانه های معاند نظام بود تا حتی به وسیله آنها بتوانند ضربه ای به حکومت بزنند.
مثلا جمله معروف امام خمینی(ره) که می فرماید: «اگر مردم از باطن ذات شما باخبر شوند قیام خواهند کرد و یوم الله دیگری رخ خواهد داد.»
یا رهبر معظم انقلاب فرمودند من از دولت نقدی کردم و دشمن هم خوشش آمد ولی دوباره میگویم : مشکل ما به این بر می گردد که اقتصادمان متکی به نفت است.
من ۲۰سال قبل گفتم سر چاه های نفت را ببندید. تکنوکرات ها گفتند نمی شود و تا وقتی اینجور باشد ما از تحریم ها نمی توانیم عبور کنیم و تحریم به ما فشار می آورد، به این دلیل دشمن خوشش آمد.
دشمن خیلی از اینطور جملات خوشش آمد و بارها و بارها در رسانه های خود آن را پخش هم کردند، این نوع نقد ایرادی ندارد چرا که این نقد سیستم را اصلاح می کند حتی اگر دشمن خوشحال باشد اما در وجود خود ناراحت است و می گوید اگر مسئولان نظام به این حرف ها توجه کنند ما به اهدافمان نمی رسیم.
جهت دسترسی به سایر قسمتهای مباحث «تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت» حجت الاسلام امینی خواه کلیک کنید.
افزودن دیدگاه جدید