زندگانی شيخ محمدبن مكی العاملی(شهيداول) مولف لمعه(786ق)/بخش دوم
مکتب فقهی شهید اول
شهید اول پس از سال ها اقامت در شهر حلّه و خوشه چینی از خرمن دانشمندان آن دیار، در سال 755 ق به زادگاهش «جِزیّن» در جبل عامل بازگشت و مورد استقبال مردم دانش دوست آن دیار قرار گرفت. او پس از بازگشت به وطن، بی درنگ در جزیّن مدرسه ای تأسیس کرد که از بقیه مدارس جبل عامل، پیشرفته تر و در تدریس فقه و اصول پیش گام تر بود. در حقیقت شهید اول فکر و اندیشه فقهی، اصولی و کلامی علاّمه و فرزندش فخرالمحققین را به جبل عامل منتقل کرد و شاگردان زیادی تربیت و به جهان اسلام تقدیم نمود که همگی از بزرگان و اندیشمندان به نام بودند. عالمان بزرگی چون فاضل مقداد نویسنده کتاب معروف کنزالعرفان فی فقه القرآن، شمس الدین محمد بن عبدالعالی کَرَکی عاملی، زین الدین ابو الحسن علی بن حسن: مشهور به ابن خازن، شمس الدین محمد بن نَجْدَه معروف به ابن نَجْدَه از شاگردان و تربیت یافتگان مکتب پربار فقهی شهید اول به شمار می آیند.
آگاهی از نظریات فقهی اهل سنت
شهید اول علاوه بر آگاهی کامل از فقه غنی شیعه با دانشمندان نامور اهل سنت نیز مرتبط بود. او چنان بر نظریات فقهی آنان آگاهی و تسلط داشت که اهل سنت در اعمال عبادی و مسایل مذهبی به وی مراجعه می کردند و وی در هر مورد بر طبق مذهب آنان فتوا می داد. وی خود در این باره چنین می گوید: «من مصنّفات و مروّیات حدود چهل تن از علمای مکه، مدینه، بغداد، دمشق، بیت المقدس و مقام خلیل (در فلسطین) را از آنان روایت می کنم. من صحیح بخاری را از گروه زیادی به سند خود آنها از بخاری، و نیز صحیح مسلم، مُسند ابی داود، جامع تِرْمِذی، مسند احمد و دیگر کتاب های آنان را روایت می کنم».
مشهورترین اثر شهید اول
آثار شهید اول هریک ستاره ای تابناک در آسمان علم و معرفت است که تا ابد خواهد درخشید و کتاب هایش گل های باغ بی خزانِ جاودانی است که غبار کهنگی و افسردگی بر آنها ننشسته است. خداوند متعال به او ذوق و استعداد سرشاری داده بود و او نیز از این نعمت بزرگ الهی به خوبی بهره برد. او علاوه بر تربیت شاگردان ممتاز، آثار مهمی در زمینه فقه، اصول، کلام، حدیث، ادبیات و شعر به جامعه اسلامی عرضه کرد. مشهورترین اثرش کتاب ارزشمند اللُمْعَة الدمشقیه است که عالی ترین منبع و متن متقنی در فقه شیعه، مشتمل بر تمام ابواب فقه از بحث طهارت تا احکام دیه است. تاکنون شرح های زیادی بر آن نگاشته اند که مشهورترین آنها شرحی است که شهید ثانی بر آن نوشته است و به الروضة البَهیّه مشهور است. این کتاب گران سنگ متن درسی فقه حوزه های علمیه است و چندین قرن است که در حوزه های علوم اسلامی تدریس می شود و دانش پژوهان علاقه مند به معارف اهل بیت عصمت و طهارت از آن بهره مند می شوند.
ملجأ شیعیان
کوچه پس کوچه های سراسر جبل عامل یک صدا شهادت می دهند که شهید اول همیشه در کنار مردم می زیست؛ به دیدار آن ها می رفت، با مهربانی و تواضع فراوان با آنان صحبت می کرد و به سخنان هر یک گوش فرا می داد. عشق به توده مردم در قلب مبارک وی جای گرفته بود و مردم نیز به وی عشق می ورزیدند. شهید، همواره پاسخ گوی مشکلات مذهبی، اعتقادی، اجتماعی و سیاسی مردم بود. به طوری که خانه مقدس و نورانی وی پناهی برای عموم مردم به ویژه شیعیان بود که در مشکلات بدان جا می شتافتند و احساس امنیت و آرامش می کردند. بدین سبب بود که شهید اول، این فرزانه روزگار، به لقب «ملجأ شیعه» مشهور شده بود.
شهید اول از دیدگاه اندیشمندان اسلامی
فخرالمحققین، استاد شهید اول، درباره وی می گوید: «من از شاگردم محمد بن مکی بیش از آنچه او از من استفاده نموده است بهره بردم». همچنین محقق خوانساری درباره شهید اول می نویسد: «شهید اول بعد از محقق حلّی بزرگ ترینِ فقهای آفاق است. تمام دانشمندان به بصیرت و استادی او معترفند. برجستگی و درخشش وی در فقه و قواعد احکام همچون برجستگی شیخ صدوق، در نقل احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیه السلام است؛ چونان شیخ مفید و سید مرتضی است؛ در اصول عقاید و کلام و در بحث و مناظره و کنار زدن اندیشه های انحرافی همچون شیخ طوسی است؛ در گستردگی دانش و فنون مختلف و بسیاری استادان و شاگردان برجسته، چون ابن ادریس حِلّی است؛ در تبیین و شکافتن مباحث فقهی، چونان نصیر الدین طوسی است؛ در هم دردی با امت و برطرف نمودن مشکلات علمی و اجتماعی، مانند نجم الائمه رضی است....
یگانه مرجع دمشق
شهید اول مدتی را در دمشق به سر برد و در آن جا به تحصیل و تدریس ادامه داد. بیشترین زمان تحصیل، تدریس و تحقیق و نیز اجازاتی که به شاگردانش داده است در این شهر بوده است. شهید ثانی در این باره می نویسد: «چهارفرزند شهید اول، در شام متولد شدند. ولادت فرزندانش در شام، دلیلی است که مدت زیادی در آن جا اقامت داشته، در عین این که به زادگاهش و شهرها و کشورهای اسلامی نیز مسافرت کرده است».
در این زمان آوازه دانش، فضل و تقوای شهید، از دمشق به سراسر جهان اسلام رسید و به مثابه یگانه مرجع دین و بزرگ ترین فقیه شیعی مشهور گشت و پیوسته دانشمندان، شیعیان و حاکمان شیعه با او مرتبط بودند و ابراز علاقه و محبت می کردند.
دعوت از شهید اول برای آمدن به خراسان
سلطان علی بن مؤید، آخرین زمامدار سربداران، از زمامداران شیعه است که با فرستادن نامه و هدایایی نظیر نسخه ای از قرآن مجید و کتاب صحیفه سجادیه برای شهید اول، دوستی و اخلاص خویش را نسبت به مرجع بزرگ خود اظهار کرد. او هم چنین بعدها به طور رسمی از شهید اول دعوت کرد تا با آمدن به خراسان، در کنار مرقد مطهر هشتمین امام معصوم، حضرت رضا علیه السلام ، منصب زعامت و مرجعیت را به عهده بگیرد تا شیعیان این منطقه که تشنه حق و عدالتند از وجود پرفیض دانشمند گران قدرشان استفاده نمایند. او در نامه خویش برای شهید چنین نوشت: «به عرض آن جناب می رسانم که شیعیان خراسان تشنه دیدار شما و فیض بردن از دریای فضل و دانشتان هستند... . از خدای متعال مسئلت داریم که حضرتت به ما افتخار حضور و افشاندن نور بخشد، تا از علمش پیروی کنیم و از راه و رسمش رفتار آموزیم».
شهید اول در زندان و شکنجه
شهید اول را در سال 784 ق عده ای از روبَه صفتان و مکاران سیه دل و حسود به اتهامات واهی و ساختگی به زندان انداختند. آری، آن گاه که ظلم و ناجوان مردی حکم فرماست و نیرنگ و فریب و جهالت حاکم است باید فقه و دانش، زهد و تقوا، عدالت و فضیلت دربند باشد. در این زمان عده ای از حسودانِ از خدا بی خبر شکایت نامه ای را که به امضا و تأیید دانشمندان و قضات درباری، رسیده بود، به حاکم دمشق تحویل دادند و مدعی شدند که او از اسلام برگشته است و با نهضت سربداران در ایران ارتباط دارد. بدین ترتیب پیروان محمد یالوشی ـ فردی که به دنبال فتنه و آشوب در بین امت اسلامی بود ـ با همکاری قاضیان وابسته به حکومت، به ویژه ابن جماعه، قاضی القضاة دمشق، شهید اول، این شمع فروزان و مشعل هدایت مسلمانان را به زندان انداخت و حوادث تلخی برای شهید و شیعیان به وجود آورد.
معراج شهادت
شهید اول سرانجام در روز پنجشنبه نهم جمادی الاول 786 ق در سن 52 سالگی، پس از محاکمه و صدور حکم قتل وی توسط قضات درباری، در قلعه دمشقِ شام، به شهادت رسید. پس از شهادت، بدن مقدسش را به دار زدند(!) سپس سنگسار کردند(!) و آن گاه جسم بی جانش را سوزاندند(!) تا آثاری از او باقی نماند. اینک گرچه از بدن مقدس شهید اول اثری نیست و آرامگاهی ندارد که عاشقانش از تربت پاکش تبرّک جویند، اما فقه و دانشش در قلب شیعیان جای دارد و هر مسجد و مَدرسی آرامگاه و مزار پاک اوست.
منبع: مجله گلبرگ، تیرماه 1380، شماره 31،سالروز شهادت شهید اوّل.
افزودن دیدگاه جدید