زندگانی شيخ محمدبن مكی العاملی(شهيداول) مولف لمعه(786ق)/بخش اول
زادگاه شهید اول
جبل عامل، منطقه ای است کوهستانی در جنوب لبنان و نامی است آشنا که در تاریخ شیعه سوابق درخشانی دارد. شیعیان این منطقه در جهاد و مبارزه و ایستادگی در مقابل دشمنان متجاوز، و عشق و ارادت نسبت به خاندان عصمت و طهارت شهره اند. از قرن ها پیش تا کنون، دانشمندان و فرهیختگان بسیاری از سرزمین مقدس جبل عامل برخاسته اند که هریک افتخاری بس بزرگ برای مسلمانان به شمار می روند. فقهای نامدار و گران قدری هم چون محقق ثانی، شیخ بهایی، شهید ثانی، علامه سید محسن امین و سید عبدالحسین شرف الدین عاملی، رضوان اللّه تعالی علیهم، همگی از آن دیار عالم پرورند. شهید اول رحمه الله نیز از همین خطه دانش گستر برخاسته است.
ولادت شهید اوّل
در یکی از روزهای سال 734 ق لطف الهی پسری زیبا به خاندان ابو محمد مکّی، ملقّب به جمال الدین عطا کرد که او را «محمد» نامیدند. گلخنده های شادی و شور بر چهره اهل خانه نشسته بود و همگان بوسه سپاس به درگاه الهی می زدند. پدر طفل به پاس این نعمت، مردم را بر سفره خود خواند و اطعام کرد. محمد در دامان مادری مهربان که بانویی از آل مُعیّه ـ خاندانی علوی از عراق ـ بود، و هم چنین تحت تربیت پدری صالح، مراحل رشد و ترقی را در زادگاهش جبل عامل، پیمود.
نیاکان شهید اول
شهید اول از فقهای سرشناسی است که پدر و اجدادش همه از دانشمندان معروف بودند. وی در خاندانی زندگی کرد و رشد نمود که همگی اهل دین و دانش و فضیلت و تقوا بودند و همت بلندی در نشر معارف اسلامی داشتند. دوستداران و مدافعان واقعی پیامبر و اهل بیت به شمار می آمدند. تبارنامه شهید اول به چهار قبیله هَمْدان، اَوس، خَزْرج و مُطَلِّب می رسد که از بزرگ ترین و گرامی ترین قبایل عرب در صدر اسلام بودند.
تحصیل
شهید اول دوران کودکی را در زادگاهش «جِزّین» در جبل عامل سپری نمود و در محیطی آکنده از معنویت و روحانیت، در موقعیتی استثنایی رشد کرد. وی از آغاز کودکی، از هوش و استعداد سرشاری برخوردار بود و به فراگیری دانش و رسیدن به فضایل اخلاقی و معنوی علاقه فراوان داشت. او تا شانزده سالگی در وطنش مشغول به تحصیل بود و از محضر پدر بزرگوارش، که استادی فاضل به شمار می رفت، مقدمات علوم دینی و فقه را آموخت. در این مدت از محضر عموی پدرش «شیخ اسدالدین صائغ جزّینی» نیز بهره کافی برد و مقدمات علوم ریاضی را آموخت. علامه سید محسن امین درباره مقام علمی جزّینی می نویسد: «شیخ اسد الدین صائغ، دانشمندی بزرگ بود و در سیزده رشته از علوم ریاضی تخصص و مهارت داشت».
ویژگی های روحی شهید اول
فقیه فرزانه، شهید اول، در همه حال چشم به درگاه فیض الهی داشت و همواره در قنوت نمازهایش با سوز و گداز با خدا به نجوا می ایستاد. از دیگر ویژگی های شخصیتی ایشان می توان به زهد، امانت داری، اخلاص، شجاعت، دین داری و شیفتگی ایشان نسبت به خدمت اشاره کرد. سراسر زندگی پربارش به حق نمایانگر اخلاص وی بود. او در زندگی خویش همواره در خدمت مردم محروم بود و در این راه هیچ گاه احساس خستگی و نارضایتی نمی کرد. او به گروه مستضعف جامعه توجهی ویژه داشت و همواره برای رفع نیازهای فردی و اجتماعی مسلمانان تلاش می کرد.
تحصیل در حوزه حِلِّه
حوزه علمیه حِلِّه در قرن هشتم هجری از رونق به سزایی برخوردار بود و اندیشمندان شیعه در آن جا حضور چشم گیر داشتند، به طوری که مشتاقان دانش و معرفت از دورترین نقاط کشورهای اسلامی به آن سرچشمه دانش و فقاهت روی می آوردند. در این زمان حوزه درس فخرالمحققین، فرزند نابغه علاّمه حلّی، اهمیت فوق العاده ای داشت. از این رو شهید اوّل در سال 750 ق، در حالی که تنها شانزده بهار از زندگی اش گذشته بود، برای تکمیل دانش خویش و رشد فکری بیشتر و استفاده از گنجینه دانش دانشمندان نامور شیعه، به عراق هجرت کرد و وارد شهر تاریخی حِلِّه شد. وی پنج سال در این شهر اقامت کرد و از محضر دانشوران و فقهای سترگ آن دیار فقیه پرور، استفاده کرد و به زینت دانش، تهذیب اخلاق و تزکیه نفس، بیش از پیش آراسته گردید. شهید، در پی نبوغ و پشتکارش در تحصیل علوم، در سال 751 ق، در هفده سالگی، به دریافت گواهی اجتهاد و اجازه نقل حدیث از دو نفر عالم برجسته آن روزگار یعنی فقیه فرزانه فخرالمحققین و علامه تاج الدین ابن مُعیّه حسنی، مفتخر گردید.
در چشمه سار نیایش و زیارت
اندیشمند بزرگ جهان اسلام و فقیه نامور، شهید اول، در زمان اقامتش در عراق به بغداد، کربلا، نجف و سایر شهرهای عراق سفر کرد و در جوار بارگاه ملکوتی ابا عبداللّه الحسین علیه السلام و مولای پرهیزگاران علی علیه السلام نیز مدتی اقامت کرد و از دانشمندان آنجا بهره ها برد. شهید در این مدت توانست با استمداد از معنویت و روح بلند ائمه اطهار علیه السلام به ویژه سرورشهیدان علیه السلام خود را به بالاترین مدارج علمی و معنوی برساند. او در این ایّام علاوه بر پیمودن قله های بلند دانش و معرفت، هیچ گاه از دعا و نیایش و زیارت غفلت نکرد. شب جمعه که فرا می رسید بوی تربت مقدس قافله سالار شهیدان اباعبداللّه الحسین علیه السلام و عشق زیارت حضرتش، شهید را بی تاب می کرد و او را از حِلِّه به کربلا می کشاند، بدین ترتیب او هر هفته به زیارت مولا و آقایش می شتافت و از حرم باصفای آن امام بهره ها می برد.
ادامه دارد...
افزودن دیدگاه جدید