خاطرات هاشمی رفسنجانی درباره جنگ قراباغ - بخش 1
خاطرات هاشمی رفسنجانی درباره جنگ قراباغ - بخش 1
در این بخش از ضیاءالصالحین، خاطرات علی اکبر هاشمی رفسنجانی را درباره ی جنگ قراباغ کوهستانی و دیدار با حیدر علی اف رئیس جمهور پیشین جمهوری آذربایجان مرور می کنیم. در ادامه با ما همراه باشید.
یکشبه 1 خرداد 1373/ 22 می 1994
شب میهمان آیت الله خامنه ای بودم. درباره ای شمال عراق و سفر آقای حیدر علی اف به ایران و لزوم عدم اجازه به او برای سفر به آذربایجان (تبریز) ، سفرم به مشهد و… مذاکره کردیم.
چهارشنبه 8 تبر 1397/ 29 ژوئن 1994
آقای حیدر علی اف وقت خصوصی خواست و توضیح داد که روس ها اصرار دارند که در مرزهای جنوبی آنها هم مرز با ایران حضور داشته باشند و نیز پیشنهاد دادند که در خط فاصل بین نیروهای آذربایجان و ارمنستان حایل شوند و به تدریج ارامنه را وادار به عقب نشینی کنند. به جز منطقه قراباغ و بخشی از کلبجر. در این خصوص با من مشورت کرد. در مورد اول مخالفت کردم و در مورد دوم گفتم بیشتر بررسی شود و بستگی به قدرت شما و ارامنه و پیش بینی شما دارد. قرار شد بعدا جواب بدهیم.
سپس برای گنجاندن شهر تبریز در برنامه سفرشان اصرار کرد. گفتم به خاطر اظهارات خودش، تبریزیها رنجیده اند و ممکن است بی احترامی کنند ولی او قبول نداشت و می گفت قصدی نداشته و نباید ما عکس العمل نشان بدهیم و نرفتن من به تبریز باعث شماتت دشمنان او می شود. گفتم وزارت امور خارجه بررسی کند.
شنبه 11 تیر 1373/ 2 جولادی 1994
برای شرکت در مراسم ملاقات آقای حیدر علیاف به آیت الله خامنه ای به دفتر رهبری رفتم. قبل از جلسه با آیت الله خامنه ای در مورد مسائل مطرح شده با آقای علی اف در مورد جنگ قره باغ و پیشنهاد روس ها برای حضور در مرز مشترک ایران و آذربایجان و فاصله بین نیروهای ارمنی و آذری در خاک آذربایجان صحبت کردم. ملاقات طول کشید…
آقای حیدر علیاف و همراهان آمدند…جواب سوال و مشورت او در مورد پیشنهاد روس ها را دادم که با استقرار نیروهای روسی در مرز خودمان مخالفیم و در مورد حایل شدن هم باید تلاش کرد، نیروهای چند ملیتی باشند. اگر روس ها اصرار دارند که تنهایی باشد، با مذاکرات تصمیم را به عقب بیندازند و زمان بخرند.
افزودن دیدگاه جدید