بازخوانی پرونده قتلهای زنجیره‌ ای / سعید امامی جاسوس یا شهید؟

موضوع: 
تعداد کلمات ۱۵۳۳ / زمان تقریبی مطالعه : ۵ دقیقه
بازخوانی پرونده قتلهای زنجیره‌ ای / سعید امامی جاسوس یا شهید؟
پس از یک پرونده جنجالی در بلژیک که به ایران منتسب شد، با دستور مقام معظم رهبری، فلاحیان وزیر وقت اطلاعات، مجبور به برکناری سعید امامی از معاونت امنیت شد.

بازخوانی پرونده قتلهای زنجیره ای / سعید امامی جاسوس یا شهید؟

در این بخش از ضیاءالصالحین، به بازخوانی تاریخی پرونده موسوم به قتلهای زنجیره ای و معرفی شخصیت سعید امامی می پردازیم. تا پایان با ما همراه باشید.

بازخوانی پرونده قتلهای زنجیره‌ ای / سعید امامی جاسوس یا شهید؟

سعید امامی، نامی که سال ها در پس غبار حوادث حقیقت وجودی اش از نفوذی تا شهید، پنهان شد؛ در میان تحلیل های مرتبط با قتل های زنجیره ای دو خط جدی تر است:

تیم ترور، گروهی خودسر از عوامل یک جناح خاص بودند که به دنبال تضعیف جناح مقابل بودند

تیم ترور، گروهی نفوذی تحت هدایت عوامل بیگانه بودند که به دنبال کشته سازی و ایجاد بحران و از بین بردن مشروعیت نظام اسلامی اند.

دستگیرشدگان اصلی، 4 تن به اسامی سعید امامی (اسلامی)، مصطفی کاظمی (موسوی)، مهرداد عالیخانی و خسرو براتی بودند.

روزنامه های زنجیره ای از بدو افشای قتل ها سعی کرد نوک پیکان آمریت دستور این جنایت را به سمت حاکمیت با اسم رمز خشونت طلبان و افراطیون بیندازد، و هرگونه دست داشتن عوامل خارجی در این قتل ها را زیر سوال بردند.

بازخوانی پرونده قتلهای زنجیره‌ ای / سعید امامی جاسوس یا شهید؟

از سویی روح الله حسینیان و مصطفی پورمحمدی از مدیران اسبق وزارت اطلاعات، با ارائه اسنادی معتقد به عضویت افراد مذکور در جناح اصلاحات، و برنامه ریزی آن ها برای تضعیف و حذف رهبری بودند.

مرحوم روح الله حسینیان در سخنرانی مشهور در مدرسه فیضیه می گوید: در مورد جاسوسی، گفتم آقای نیازی چه دلیلی شما برای جاسوسی دارید؟ ایشان فرمودند که آقای سعید اسلامی در ‏سال ۵۶ و ۵۷ سال آخر دبیرستان و اول دانشگاه در آمریکا درس خواندند و در منزل دایی ایشان که وابسته نظامی ایران ‏در آمریکا بوده. سؤال کردم، غیر از این چه دلیل دیگری دارید؟ باز فرمودند که تحلیل سیاسی قطعی ما این است که ‏جاسوس بوده است. گفتم شما قاضی هستید، حق ندارید تحلیل سیاسی بکنید. تحلیل سیاسی را باید به سیاسی‏ ها ‏واگذار بکنید. دلیل قضایی شما چیست؟ بعد شروع کردم به اشکال کردن، گفتم ببینید آقای نیازی، سال ۵۶ و ۵۷ آقای ‏سعید اسلامی چند سالش بود؟ گفت: ۱۹ سال. گفتم سال ۵۶ و ۵۷ تا بهمن ۵۷ آمریکا چهل هزار مستشار نظامی در ‏ارتش و ساواک ما داشت و آیا عاقلانه است که آمریکا با چهل هزار مستشار که همه‏شان یک مملکت در دستشان بوده، ‏بیاید یک جوان ۱۹ ساله‏ای که آن هم در آمریکا مشغول به تحصیل است، جاسوس بکند؟ گفت: به هر حال این تحلیل ما ‏است. گفتم این حرف‏ها را نزنید.

بازخوانی پرونده قتلهای زنجیره‌ ای / سعید امامی جاسوس یا شهید؟

مصطفی پورمحمدی از مقامات سابق وزارت اطلاعات نیز در مصاحبه با مجله مثلت در این مورد گفت: آقای خسرو تهرانی نخست وزیری بود، اما آقای عالیخانی از بچه های سپاه بود. در بحث قتل های زنجیره ای که شما بحث خاصتان خودسر بودن بود، نه، آن بخش وزارت اطلاعات هیچ خودسر نبودند. شاید مدیرانش یک سری تصمیمات بد می گرفتند، ما داشتیم جا هایی که خودِ من موضع و انتقاد داشتم که بی خود کردید این تصمیم را گرفتید...، اما این جور نبود که از دست رها باشد. حتی این داستان قتل های زنجیره ای در سیستم اتفاق افتاد.

با مراجعه به سوابق و اسناد در دسترس، سعید امامی فرزند علی اکبر امامی، مدیرکل آموزش و پرورش کردستان در زمان پهلوی بود، که از نزدیکان فردی به نام یعقوب نیمرودی بود که طبق خاطرات فردوست مالک خبرگزاری و روزنامه معاریو در اسرائیل و از دلال های اسلحه در دوران پهلوی است.

عموی ناتنی سعید امامی (مادربزرگ وی با دونفر ازدواج کرده بود) هم از خاندان پاکروان بودند که بنا به ادعای عبدالله شهبازی، دارای سابقه بهائی گری بود.

وی از سمت مادری فرزند خاندان اعتماد بود، دایی مادر سعید امامی نایب رئیس مجلس شاهنشاهی و از موسسین لژ فراماسونری در جنوب کشور بود در کتاب فراموشخانه و فراماسونری در ایران، نوشته اسماعیل رائین، نیز نام او بعنوان عضو «لژ مهر» درج شده. خاندان اعتماد بنا به برخی اسناد دارای سوابق بهایی هستند.

سعید امامی در سال ۱۳۵۵ برای تحصیل به آمریکا رفت. در آن زمان یکی از دایی های او، به نام سرهنگ سلطان محمد اعتماد، وابسته نظامی حکومت پهلوی در واشنگتن بود. سعید زیر نظر او زندگی و تحصیل در آمریکا را آغاز کرد و برای تحصیل در یکی از رشته های مهندسی به دانشگاه شهر استیل واتر در ایالت اوکلاهما رفت. او در استیل واتر عضو کنفدراسیون «سیس (CIS)» شد.

این تشکیلات شاخه دانشجویی با گرایش مائوئیستی (چینی) حزب توده در آمریکا بود؛ سعید حجاریان که مصاحبه برای جذب سعید امامی را به عهده داشته صراحتا می گوید از عضویت وی در این تشکیلات باخبر بوده است، اما چون در کنفدراسیون همه نوع دانشجو، از جمله مذهبی ها، نیز فعالیت می کردند به این امر اهمیت نداده است!

بازخوانی پرونده قتلهای زنجیره‌ ای / سعید امامی جاسوس یا شهید؟

این در حالی است که عمده دانشجویان مذهبی آمریکا و اروپا در انجمن های اسلامی فعالیت می کردند، نه در احزاب مارکسیستی. در ماه های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی سعید امامی از کنفدراسیون مائوئیستی «سیس» کناره گرفت و عضو انجمن اسلامی ایالت اوکلاهما شد و به سرعت خود را بعنوان عنصری فعال شناسانید.

علاوه بر سعید امامی، تعدادی نه چندان اندک از این گونه عوامل وارد انجمن های اسلامی دانشجویان در خارج از کشور، به ویژه در آمریکا، شدند. این افراد پس از بازگشت به ایران در مناصب حساس جای گرفتند و برخی شان در سال های پسین به مقامات عالی رسیدند.

سعید امامی و سیروس ناصری نمونه هایی از این «تازه انقلابیون» و «نومسلمانان» سال های ۱۳۵۶- ۱۳۵۷ در آمریکا بودند. با بررسی دقیق پیشینه برخی «مقامات» کنونی دارای سابقه تحصیل در آمریکا در زمان انقلاب می توان شبکه گسترده ای از این افراد را شناخت.

در آن زمان، منصور رفیع زاده سرپرستی ساواک را در آمریکا به دست داشت. رفیع زاده از پیروان دکتر مظفر بقایی کرمانی است که با توصیه بقایی به دوست صمیمی اش، سرلشکر حسن پاکروان (رئیس وقت ساواک)، به آمریکا اعزام شد و در دانشگاه هاروارد همکاری با «سیا» را، در مسائل مربوط به ایران، آغاز کرد. بقایی همان شخصیت مرموز و متنفذ سال های جنبش ملّی شدن صنعت نفت است. رفیع زاده (وابسته امنیتی و اطلاعاتی سفارت ایران) با سلطان محمد اعتماد (دایی سعید امامی و وابسته نظامی سفارت ایران) رابطه نزدیک داشت. در آن ایام سیا با علم به نزدیک شدن پیروزی انقلاب، ایرانیانی را در پوشش های مختلف برای حضور در مناصب حکومتی نظام آینده به ایران فرستاد.

بازخوانی پرونده قتلهای زنجیره‌ ای / سعید امامی جاسوس یا شهید؟

پس از پیروزی انقلاب، سعید امامی همکاری خود را در آمریکا با واحد اطلاعات نخست وزیری (اداره کل هشتم سابق ساواک، ویژه فعالیت های ضد جاسوسی علیه بلوک شرق و اتحاد شوروی سابق)، که توسط خسرو قنبری تهرانی (از متهمین ترور شهید رجایی) و سعید حجاریان اداره می شد، آغاز کرد و سرانجام، توسط سعید حجاریان، به عضویت وزارت اطلاعات درآمد. سعید امامی کار خود را به عنوان کارشناس و تحلیل گر مسائل بین المللی آغاز نمود، به تدریج با حمایت فلاحیان برکشیده شد و سرانجام به مدت 8 سال معاونت امنیت این وزارتخانه را به دست گرفت.

روح الله حسینیان در مورد سوابق سعید حجاریان می گوید: سعید حجاریان خانمش هشت سال به خاطر عضویت در سازمان مجاهدین ‏خلق قبل از انقلاب محکومیت زندان دارد. برادر خانمش ده سال محکومیت دارد. حالا یک کسی این‏جوری می‏آید مشاور ‏رئیس جمهوری می‏شود، همه خط و خطوط را آن می‏دهد، کمیته شایعه و کمیته اجرایی را او هدایت می‏کند و درست ‏می‏کند و آن ماجرا ها و این اتفاقات را دارد برای کشور هر روز بحران به وجود می ‏آورد.

بنا به گفته حجاریان، شهید لاجوردی نیز به او گفته که خطر تو امثال تو از منافقین و مجاهدین خق برای انقلاب بیشتر است و روزی دست شما را رو خواهم کردِ گرچه عمر او کفاف این امر را نداد و در بازار تهران توسط مجاهدین خلق به شهادت رسید

در ایامی که سعید امامی عملا نفر دوم وزارت اطلاعات بود، حوادث متعددی، چون قتل شاپور بختیار، قتل عبدالرحمن قاسملو، کشتار رستوران میکونوس، قتل کشیشان مسیحی در شیراز، قتل برخی شخصیت های اهل سنت و ... برای ایران توسط کشور های خارجی بسیار حاشیه ساز شد؛ عبدالله شهبازی از مورخین منتقد جمهوری اسلامی معتقد است این قتل ها به شیوه ترور های مرسوم موساد، برای فشار بین المللی به جمهوری اسلامی است.

به عنوان مثال قتل بختیار، در زیر حفاظت دقیق پلیس امنیتی فرانسه و در حالی که پسر بختیار افسر بلندپایه پلیس امنیتی فرانسه بود، بدون تسهیلات سرویس اطلاعاتی اسرائیل امکان نداشت. قاسملو در زمانی به قتل رسید که تز مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی ایران را ترک کرده و به دنبال راه کارهای مسالمت آمیز و مذاکره با مقامات ایران بود و در جریان یکی از این مذاکرات، به همراه نظامی ایرانی طرف مذاکره، ترور شد. او به قتل رسید و سردار ایرانی از ناحیه سر و دهان به شدت مجروح شد.

این قتل برای ایران چه سودی می توانست داشته باشد؟ به سود منافقین بود یا ایران؟ آیا سیاست درست از سوی جمهوری اسلامی، تقویت قاسملو در مقابل تروریسم منافقین و تلاش برای منزوی کردن فرقه رجوی نبود؟ جلسه رستوران میکونوس نیز برای تشکیل جبهه ای از گروه های سیاسی مخالف جمهوری اسلامی با مشی مبارزه مسالمت آمیز و نفی مشی تروریستی منافقین تشکیل شد. فرقه رجوی به این مذاکرات نیز به شدت فحاشی می کرد زیرا به انزوای شدید ایشان در میان ضد انقلاب مقیم خارج از کشور می انجامید.

سرانجام، پس از یک پرونده جنجالی در بلژیک که به ایران منتسب شد، با دستور مقام معظم رهبری، علی فلاحیان وزیر اطلاعات وقت، مجبور به برکناری سعید امامی از معاونت امنیت وزارت اطلاعات شد. ولی فلاحیان سعید امامی را تنبیه نکرد؛ وی در مقام «معاون بررسی ها»، با حفظ شبکه عوامل خود، به فعالیت در سطوح عالی وزارت اطلاعات ادامه داد.

پدیدآورنده: 
Share