صدای شهید باقری در روزهای منتهی فتح خرمشهر

صدای شهید باقری در روزهای منتهی فتح خرمشهر

 این صدای سردار شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی) است در حال خواندن نامه های مردمی به جبهه ها در جمع فرماندهان یگان های رزمی و رزمندگان در روزهای منتهی به فتح خرمشهر

بسم الله الرحمن الرحیم

اول سلام به امام امت و بعد سلام به شهیدان راه خدا، وبعد رزمندگان اسلام که با ایثار خود را فدای اسلام می کنند.

من زهرا نبی زاده هستم

من پدرم که در خیابان های تهران شهید شد من راه این شهیدان را گرامی میدارم.

من پدرم که شهید شد ما چهار فرزند و و یکی از آن ها برادرم است و هفت سال دارد و کلاس اول است من پدرم که شهید شد هیچ ناراحتی ندارم به خاطر اینکه برای اسلام شهید شد

من دوازده سال دارم و کلاس پنجم دبستان شهید مهراب قهدریجان هستم.

من آرزو دارم که پسر باشم وبه جبهه بیایم و شهید شوم ولی نمی توانم به جبهه بیایم در راهپیمایی می روم و درس می خوانم من خیلی آرزو دارم که شهید شوم من قرآن می خوانم من دعاهای زیادی می خوانم که رزمندگان اسلام پیروز شوند و صدام و آمریکا نابود شوند

مرگ بر آمریکا 

مرگ بر شوروی

مرگ بر صدام

مرگ بر مونافقین

"حتی دیکته اش هم غلطه بعد یه عددی نوشته یک گذاشته چند تا سه بعد یه بیست تهش نوشته 20 بار"

ضمنا این را پشت رادیو بگو ما تلوزیون نداریم که پشت تلوزیون بگذاریم پشت رادیو بگذارید ساعت 6:30 صبح بگذارید من منتظر این هستم حتما بگذارید

من دو تا بیسکوئیت برای جبهه فرستادم که برادرها خوشحال شوند امیدوارم که پیروز شوید تا باز برای شما بفرستم من خیلی آرزو دارم که شما این را در رادیو بخوانید 

اگر شما بخوانید من میفهمم که این به دست شما رسیده است

"این ملت ما این دختربچه دوازده سیزده بالاترین چیزش بیسکوئیت شه بابا اینجا کمپوت راه افتاده داره راه میره چقدر ما تا کربلا فاصله داریم چقدر ما تا فهمیدن عاشورا فاصله داریم یا باید بگیم که این صحنه عاشورا ساختگی بوده قصه بوده

بابا ما چقدر مگه شهید دادیم دیگه از امام حسین علیه السلام بالاتریم؟

میگه اصحابی با وفاتر از اصحاب خودم ندیدم هفتادو سه نفر بودن هفتاد و دو نفرشون شهید شدن یکیشون مونده"

ویژه نامه مرتبط : آزادسازی خرمشهر - ویژه نامه خونین شهر، شهر خدا