جایگاه عدالت در گفتمان و اندیشه امام خمینی (ره)
جایگاه عدالت در گفتمان و اندیشه امام خمینی (ره)
عدالت یکی از مهمترین اهداف و آرمان های کلان انقلاب اسلامی است که در تفکر امام خمینی (ره) جایگاه ویژه ای دارد. بدین سبب که انقلاب اسلامی با الهام از آموزه های قرآن که بعثت انبیا را با هدف برپایی عدل و قسط در جامعه بیان کرده و اهل ایمان را به برپایی عدالت دعوت کرده «قل امر ربی بالقسط»، به ثمر نشسته و نمی توان عدالت را از مجموعه آرمان های مهم انقلاب و منظومه فکری امام خمینی (رضوان الله علیه) حذف کرد یا کنار گذاشت. با ما همراه باشید تا در مورد جایگاه عدالت در گفتمان و اندیشه امام خمینی (ره) بیشتر بخوانید.
به گزارش خبرنگار ضیاءالصالحین، از واژگان و مفاهیم پربها، آشنا و زیبایی که به عمر تاریخ، هرگز از فهرست آرمان ها و خواسته های بشری حذف نشده و بشریت همواره در اشتیاق رسیدن به آن سر از پای نشناخته، عدالت، عدالت خواهی و پرهیز از بیدادگری است که همیشه در زمره نیازهای فطری آدمی نیز قرار داشته است.
عدالت در نهضت های اصلاحی و نیز شرایع الهی، طی تاریخ اصلی مهم بوده، و بنیادی ترین هدف پیامبران و مصلحان اجتماعی معرفی گردیده؛ تا آنجا که هدف از تشریع دین، در قرآن، ارسال رسل، انزال کتب و میزان، سعی در تحقق عدالت بیان شده است: «ما پیامبران خویش را با آیات آشکار فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان فرود آوردیم، تا مردمان عدالت را بر پای دارند». (سوره حدید/25)
این اصل، که از مقدس ترین ایده های اجتماعی اسلام، به ویژه مکتب تشیع است، عصاره همه احکام و شرایع الهی و بلند ترین مقصد انبیا و اولیاست که با رایحه روح پرور آن، گم شدگان وادی ضلالت، به صراط پرنشاط حقیقت و حقانیت بار خواهند یافت.
عدالت، اصلی مهم در تحقق هدف نهایی زندگی انسان
حیات انسانی، از زاویه نگاه انسان شناسی اسلامی، تحصیل سعادت و پیمودن طریق کمال است و سعادت (هدف نهایی زندگی انسان) در عدالت فردی و اجتماعی و میانه روی در جمیع صفات و افعال ظاهری و باطنی است. عدالت، که اصلی مهم در تحقق هدف نهایی زندگی انسان است و در مرکز اندیشه سیاسی شیعه قرار دارد، بیشترین سهم را برای جامعه ما در وقوع انقلابی باشکوه داشته است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که تفاوت اساسی این انقلاب با سایر جنبش های انقلابی چیست و چه عامل یا عوامل مهمی سبب ثبات و پایداری انقلاب شده و در چه ساحتهایی رخ نموده است؟ همچنین این پرسش ممکن است دغدغه ذهن ما باشد که چرا به رغم مبارزات و حضور علما در بسیاری از جنبشهای اسلامی، این حرکتها آن گونه که در انقلاب اسلامی شاهد بودیم مذهبی نشدند؛ مثلاً در نهضت مشروطه یا در مبارزات ملّی شدن نفت، با وجود آنکه روحانیت، رهبری حرکت را در دست داشتند، نه حکومت اسلامی تولّد یافت و نه مردم در سطح وسیع به مذهب و آرمان های انسانی گرایش یافتند، ولی در چند دهه پس از آن، حرکت انقلابی مردم بر پایه جهان بینی ژرف شیعی سامان یافت و به موجی عظیم تبدیل شد و همه قشرها، از تحصیل کرده و مدرن تا سنتّی، آغوش بر مذهب گشودند و موجی بی سابقه آفریدند؟
فلسفه حکومت دینی
حکومت دینی آن است که تمام سازو کارهایش هماهنگ با تعالیم دینی باشد و در هیچ زمینه ای با آموزه های دینی ناسازگار نباشد. التزام به موازین و احکام الهی از ویژگی های اساسی و جدایی ناپذیر حکومت دین مدار است، که در این نظام همه ارکان و ابعاد حکومت باید برگرفته و منطبق با دین باشد.
از منظر امام خمینی (ره) نیز اسلام برای اقامه حکومت عدل گستر آمده است و اصولاً پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم حکومتی چون سایر حکومت های جهان تأسیس کرد، اما با انگیزه بسط عدالت اجتماعی. به نظر ایشان عدالت، فلسفه اصلی حکومت دینی است.
انقلاب اسلامی در یک نگاه کلان به دنبال تحقق چهار هدف و آرمان والای انسانی و الهی است؛ آزادی، عدالت، استقلال و معنویت دین محور. نکته مهم تر اینکه مردم در تحقق این آرمان ها نقش اساسی را ایفا می کنند و حکومت اسلامی باید زمینه عملی شدن این آرمان ها را از سوی خود مردم فراهم کند.
لذا برای اینکه تصویر دقیق تری از این آرمان های چهارگانه و نقش مردم در تحقق آنها ترسیم شود، لازم است اندیشه بنیانگذار کبیر انقلاب درباره هر یک از این موارد تحلیل و بررسی شود تا هم شناختی مبتنی بر واقع برپایه اندیشه امام خمینی (ره) از این آرمان ها حاصل شود و هم تعبیرات نادرست و انحرافی از این آرمان ها شناسایی و مانع از آن شود که به نام اندیشه امام (ره) به جامعه منتقل شود.
عدالت یکی از مهمترین اهداف و آرمان های کلان انقلاب اسلامی است که در تفکر امام خمینی (ره) جایگاه ویژه ای دارد. بدین سبب که انقلاب اسلامی با الهام از آموزه های قرآن که بعثت انبیا را با هدف برپایی عدل و قسط در جامعه بیان کرده و اهل ایمان را به برپایی عدالت دعوت کرده «قل امر ربی بالقسط»، به ثمر نشسته و نمی توان عدالت را از مجموعه آرمان های مهم انقلاب و منظومه فکری امام خینی (ره) حذف کرد یا کنار گذاشت.
برپایی عدالت؛ هدف اصلی تشکیل حکومت اسلامی
در واقع در اندیشه امام (ره) هدف از تشکیل حکومت اسلامی برپایی عدالت است و گرنه برپایی حکومت به ما هو حکومت و برای رسیدن به قدرت در نگاه دینی هیچ ارزش و مفهومی ندارد. به عبارتی حکومت و تشکیل حکومت وسیله ای و ابزاری برای تحقق عدالت در جامعه و جلوگیری از انحراف و پرورش نفوس آدمیان و تهذیب آنهاست و عدالت در این معنا به اخلاق و معنویت پیوند تام و تمام دارد و اصولاً عدالت بدون انگیزه و قصد الهی معنا نخواهد داشت. امام بیان می کنند: «انبیا اینکه دنبال این بودند که یک حکومت عدلی در دنیا متحقق کنند، برای این است که؛ حکومت عدل اگر باشد، حکومتی باشد با انگیزۀ الهی، با انگیزه اخلاق و ارزشهای معنوی انسانی، یک همچو حکومتی اگر تحقق پیدا بکند، جامعه را مهار می کند و تا حد زیادی اصلاح می کند.»
نکته مهم در اندیشه امام خمینی درباره مسئله عدالت آن است که ایشان عدالت را نه صرفاً مسئله و فضیلتی فردی بلکه فضیلتی اجتماعی می دانند و بر همین مبنا ایشان می فرمایند: «با جمهوری اسلامی سعادت، خیر، صلاح برای همه ملت است... در جمهوری اسلامی زورگویی نیست، در جمهوری اسلامی ستم نیست.... در جمهوری اسلامی برای فقرا فکر رفاه خواهد شد؛ مستمندان به حقوق خودشان می رسند... عدالت الهی بر تمام ملت، سایه می افکند.» (1)
در واقع این بیان امام (ره) بدان معناست که جمهوری اسلامی اگر در مسیر عدالت و مقابله با فساد و ستم حرکت نکند فقط نامی از اسلامی بودن دارد و ماهیت آن تفاوتی با حکومت های فاسد و الحادی ندارد.
جایگاه ویژه بعد اجتماعی عدالت در اندیشه امام خمینی (ره)
امام خمینی (ره) در همین راستا عدالت اجتماعی را به معنی «قائل نشدن امتیاز برای اقشار(خاص) مگر به امتیازات انسانی که خود آنها دارند» و «طبقات مختلف به طبقه پايین ظلم نکنند» و «قیام به قسط و رفع ستمگری ها و چپاول گری ها و رفع ايادی ظلم و تأمین استقلال و تعديل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت در اسلام» تعریف می کنند. (2).
ایشان با همین نگاه قرآنی و دینی عدالت را نه امری کهنه و زمان مند بلکه آرمان همیشگی بشری در طول تاریخ دانسته و می فرمایند: «اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگران و ... چیزهایی نیست که با مرور زمان در طول تاریخ بشر و زندگی اجتماعی کهنه شود.» (3)
مسئله مبنایی تر در موضوع عدالت در تفکر امام (ره) این است که ایشان عدالت را پایه و بنای سایر آرمان ها می دانند که بدون وجود آن تحقق سایر آرمان های بشری امکان پذیر نیست و می فرمایند: «عدل اسلامی را مستقر کنید. با عدل اسلامی همه و همه در آزادی و استقلال و رفاه خواهند بود.» (4)
تأکید بر عدالت پایه بودن قانون و فقه
به واسطه همین نگاه مبنایی به عدالت است که امام (ره) معتقد است که قانون و فقه نیز باید مبتنی بر عدالت باشد و مجموعه قوانین و احکام باید زمینه ساز تحقق عدالت باشند؛ «احکام شرعی قوانین اسلام هستند و اين احکام شأنی از شئون حکومت می باشند، بلکه احکام مطلوب بوالعرض و اموری ابزاری هستند برای اجرای حکومت و گسترش عدالت»(5) و «همانا اسلام برای تأسیس حکومت عادله ای قیام کرد که در آن قوانین مربوط به مالیات و بیت المال و اخذ آن از تمامی طبقات بر اساس عدالت باشد و قوانین مربوط به جزا و قوانین مربوط به جزا و قوانین مربوط به قضا و حقوق بر اساس عدالت باشد.» (6)
شاخص های اصلی عدالت اجتماعی در جامعه
بر همین مبنا می توان از سخنان امام خمینی (ره) معیارها و نشانه های وجود عدالت اجتماعی را در جامعه متوجه شد که مهمترین آنها به شرح ذیل است:
✓ رفع فقر؛ «مال ملت ما را نبايد ببرند و بخورند، بايد مردم در رفاه باشند؛ بايد فقرا را برايشان فکر کرد؛ بايد اين زاغه نشین های بیچاره را که هیچ ندارند، بايد برای اينها فکر کرد، نه همه برای آن بالا و آن اشراف ... حکومت مال همه است، برای همه بايد کار بکنند. برای ضعفا بیشتر بايد کار کرد تا اينها را برسانند به آن حدها.»(7)
✓ رفع شکاف معیشتی؛ «همه کسانی که دارای اموال زياد هستند بايد بنشینند و فکر بکنند البته (اگر) آنها فکر نکنند ما فکر می کنیم، اينطور نیست که ما فکر نکنیم، ما با وجوه شرعیه، با ولايت الهیه با آنها عمل می کنیم ... ما خودمان آنهايی را که دارای اموال زياد هستند به حساب می کشیم و حساب هايشان را رسیدگی می کنیم.» (8)
✓ ایجاد رفاه برای همه؛ «همه نظام های اقتصادی به رفاه بشر می انديشند. بر اين اساس يکی از اهداف نظام های دينی، رفاه و آبادانی است.» (9)
✓ از بین بردن ظلم و ستم؛ «کوشش همه مردم بايد اين باشد که زير بار ظلم نروند. همان طوری که ظلم حرام است، زير بار ظلم نیز رفتن حرام است.» (10)
✓ ساده زیستی و ضدیت با اشرافی گری؛ «... آن چیزی که مردم از ما توقع داشته و دارند و به واسطه آن دنبال ما و شما آمدند و اسلام را ترويج نموده و جمهوری اسلامی را بپا کردند و طاغوت را از میان بردند، کیفیت زندگی اهل علم است. اگر خدای نخواسته، مردم ببینند که آقايان وضع خودشان را تغییر داده اند، عمارت درست کرده اند ... و آن چیزی را که نسبت به شما در دلشان بوده است را از دست بدهند، از دست دادن آن همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان.» (11)
بنابراین باید گفت عدالت از آنجا که بنیان های یک جامعه سالم و انسانی را پی ریزی می کند و تحقق بخش سایر آرمان های مهم بشر در طول تاریخ از جمله استقلال، آزادی و رفاه است جایگاه مهم و اساسی در منظومه فکری امام (ره) دارد و بر همین اساس مهمترین وظیفه و رسالت جمهوری اسلامی از نگاه امام(ره) تحقق عدالت اجتماعی با هدف رفع فقر و تبعیض و برطرف شدن شکاف های معیشتی و فاصله طبقاتی است تا از این طریق امکان رشد همه جانبه استعدادهای آحاد جامعه فراهم شود و در سایه یک نظام مبتنی بر قوانین و احکام عادلانه افراد براساس شایستگی ها، توانمندی ها و لیاقت ها بتوانند به جایگاه مطلوب خود برسند. اگر این امر در جامعه اسلامی محقق شود آنگاه زمینه صدور پیام انقلاب بهتر فراهم خواهد شد و حکمرانی جمهوری اسلامی می تواند به منزله الگوی جهانی شناخته شده و کارآمدی دین برای اداره شایسته و عادلانه جامعه به اثبات برسد./422/504/م
پی نوشت:
1: (صحیفه امام(ره)، ج ۶، ص ۵۲۵)
2: (ایران نژاد ابراهیم، عدالت اجتماعی در اندیشه سیاسی امام(ره)؛ مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، سال پنجم، شماره اول،زمستان ۱۳۹۱).
3: (پایگاه اینترنتی حوزه، مفهوم عدالت در اندیشه سیاسی امام خمینی)
4: (پایگاه اینترنتی حوزه، مفهوم عدالت در اندیشه سیاسی امام خمینی)
5: (امام خمینی، کتاب البیع، ج۲، ص ۲۷۲)
6: (امام خمینی، کتاب البیع، ج۲، ص ۲۷۲)
7: (صحیفه امام(ره)، ج ۴، ص ۲۰۱)
8: (صحیفه امام(ره)، ج ۱۰، ص ۴۹)
9: (صحیفه امام(ره)، ج ۲۰، ص ۲۴۴)
10: (صحیفه امام(ره)، ج ۱۱، ص ۲۶۴)
11: (صحیفه امام(ره)، ج ۱۹، ص ۳۱۷)
افزودن دیدگاه جدید