رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
آیت الله قرائتی؛

کمالات حضرت علی(علیه السلام) در قرآن/بخش اول

تاریخ انتشار:
قرائتی

بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

از خانه امام رضا یک سلام به امیرالمؤمنین داشته باشیم. «السلام علیک یا ابالحسن، یا امیرالمؤمنین، السلام علیک یا اول مظلوم و رحمة الله و برکاته»
مقداری راجع به حضرت امیر، چند جمله ای می خواهم صحبت کنم. انسان در دنیا دو شاهد داشته باشد، می تواند حقش را بگیرد. یک نفر روی کره زمین بود که حدود صد هزار شاهد در غدیر خم داشت ولی حقش را نگرفت. با دو شاهد انسان حقش را می  گیرد. ولی با دهها هزار شاهد حقش را نگرفت. به همین خاطر شاید باشد که می گویند: اول مظلوم، مظلوم تر از امیرالمؤمنین کیست؟
1- کمال بشر در پیروی از پیشوایان معصوم
قرآن آیاتی دارد که همین شعر معروفی که خیلی از شما حفظ هستید، «ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند» این در قرآن آمده که خداوند تمام هستی را برای بشر آفرید. یکجا می فرماید: «خَلَقَ‏ لَكُم‏» (بقره/29) یعنی خلقت برای شماست. برای شما آفرید. یکجا می گوید: «سَخَّرَ لَكُمْ» (جاثیه/13) نه یکجا، چند جامی گوید، یعنی هستی را در اختیار شما گذاشت. یکجا می گوید: «مَتاعاً لَكُم‏» (مائده/96) یعنی هرچه آفریدم برای این بوده که تو کامیاب شوی. «خلق لکم، سخر لکم، متاعا لکم» این همان ابر و باد و مه و خورشید است که برای توست. پس خداوند هستی را برای ما آفریده است. ما را آفریده برای اینکه خدایی شویم. رنگ خدایی، عبادت یعنی کاری که رنگ خدایی داشته باشد. آنوقت دست بشر در دست امیرالمؤمنین نباشد، خیانت است. یکبار دیگر می گویم، روی این کلمه دقت کنید. می توانید حفظ کنید چون کلمات کوچک است و دو کلمه ای است. هستی برای بشر، دلیل؟ «خلق لکم، سخر لکم». هستی برای بشر، بشر برای خدایی شدن. چون خوردن و خوابیدن که کار حیوان هم هست. ما آمدیم که فی سبیل الله، لوجه الله شویم، آمدیم که کارهای ما رنگ الهی بگیرد. صبغة الله باشد. 1- هستی برای بشر، 2- بشر برای عبادت و خدایی شدن، آنوقت این بشری که می خواهیم خدایی شود، اگر دستش در دست امام معصوم نباشد، به کل هستی ظلم شده است. چون اگر دست ما در دست امام معصوم نباشد، کج می رویم. کج رفتیم تمام نعمت هایی که صرف شده برای اینکه ما صاف برویم، همه هدر رفته است. 
اگر یک بچه مدرسه ای درس نخواند، بودجه آموزش و پرورش هدر رفته است. چون پول معلم و دبیر و آزمایشگاه و حیاط و مدرسه و سرایدار و مدیر و معاون و استاد فیزیک و شیمی و کتابخانه و آزمایشگاه، تمام بودجه ای که آموزش و پرورش خرج می کند برای این است که بچه درس بخواند. اگر این معلم لایقی نداشته باشد درس نمی خواند. درس هم نخواند بودجه آموزش و پرورش حرام شده است. اگر معلم ما امیرالمؤمنین نباشد، دست ما در دست امیرالمؤمنین و رهبران معصوم نباشد، کج می رویم. کج که رفتیم کل هستی هم که برای ما است، هدر رفته است. شیعه می گوید: رهبر باید معصوم باشد. نه گناه کند و نه فکر گناه کند. 
امیرالمؤمنین حدود هفتاد کمال دارد که در کره زمین در طول تاریخ احدی ندارد. از اول آفرینش تا آخر آفرینش هیچکس نبوده که هم خودش معصوم باشد و هم زنش. حتی پیغمبر زنش معصوم نیست. امیرالمؤمنین خودش و زنش! پیدا نمی کنی کسی را که هم خودش شهید باشد، هم برادر شهید باشد. هم پدر شهید باشد. هم همسر شهید باشد. فقط علی است، امیرالمؤمنین است.
پیدا نمی کنی کسی را که در یک شب هزار رکعت نماز بخواند. البته حالا این را بعضی سؤال می کنند که می شود هزار رکعت خواند؟ در همین مشهد امام رضا، علامه امینی صاحب الغدیر یک ماه رمضان آمد، منتهی شب های زمستانی بود. از غروب شروع می کرد تا آفتاب هزار رکعت نماز خواند. چند شبانه روز صاحب الغدیر در همین مشهد هزار رکعت نماز خواند که بگوید: می شود. از آیت الله العظمی خویی نقل شد که ایشان هفتصد رکعتش را خوانده است. منتهی ایشان خدا رحمتش کند، چاق بود. خوب آدم لاغر به طور طبیعی تیز تر است. حالا بر فرض هم شب نباشد، قرآن به شبانه روز شب می گوید. یک آیه است به نظرم خیلی از شما حفظ هستید. حتماً جمعی از شما حفظ هستید. نصفش را من می گویم. هرجا ایستادم شما بگویید. «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثِینَ لَیلَةً» (اعراف/142) ما با موسی سی شب قرارداد گذاشتیم. گفته: «لیله» یعنی شب. اما شبانه روز آنجا بود. یعنی هر 24 ساعتی را یک شب می گفت.
شما خودت از مشهد بیرون می روی، می گویند: چقدر مشهد بودی؟ می گویی: پنج شب! پنج شب معنایش این نیست که روزها در بیابان می آمدم و فقط شب ها در مشهد می آمدم. می گویی: پنج شب، اما یعنی پنج شبانه روز. شما آیه را بخوان. قاری: «وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثِینَ لَیلَةً» قرارداد ما با موسی سی شب بود. اینجا قرآن گفته: شب، ولی مراد هم شب است و هم روز است. گاهی وقت ها در عبارت ها مثلاً می گوییم: مَردی... اینجا وقتی می گوید: مردی، مراد این است که هم مرد و هم زن، مثلاً می آید از امام می پرسد: آقا مردی در نمازش شک کرد. بین رکعت سوم یا چهارم. نفهمیده رکعت سوم است یا چهارم. حالا اگر زن شک کرد چطور؟ زن هم همینطور است. وقتی می گوید: مردی، یعنی هم مرد و هم زن. 
یا مثلاً نیروی انتظامی تابلو می زند و می نویسد: عابرین محترم از پیاده رو عبور کنید... عابرین یعنی کسانی که عبور می کنید. عابرین جمع مردهاست. حالا اینجا وسط خیابان است. زن ها وسط خیابان بدوند، بگویند: تابلوی شهربانی عابرین بود. ما جزء عابرات هستیم. اینجا که می گوید: عابرین محترم، یعنی هم عابرین، هم عابرات.
اینها یک چیزهایی است که... بنابراین سؤال: آیا حضرت امیر می توانسته هزار رکعت نماز بخواند؟ شب های زمستانی می شود. دلیل: 1- علامه امینی 2- ممکن است مراد از شب، شب خالی نباشد. چه باشد؟ شبانه روز باشد. این دو مورد.
خسته نمی شد؟ نه! مگر می شود؟ بله. فوتبالیست ها الآن اینهایی که در مذاکرات هسته ای هستند صبح تا شب حرف می زنند. وقتی یک بحث جدی و مهم است، فوتبالیست برایش گل زدن مهم است. گاهی می افتد و استخوان پایش هم می شکند، متوجه نیست. چون عاشق گل زدن است. من سراغ دارم یک بچه ای در حوض افتاد. ظاهراً زمستان بود یادم نیست. مادرش هم که شنا بلد نبود، در استخر پرید. اصلاً حساب نکرد که زمستان است یا تابستان است، با لباس هستم یا بی لباس، شنا بلد هستم یا بلد نیستم. انسان اگر عاشق شد، خیلی چیزها متوجه نیست. ماهی از شنا خسته می شود؟ حضرت علی سر نماز که می رفت، انگار ماهی در اقیانوس است. خسته نمی شود. 
2- علی علیه السلام، یار پیامبر، جان پیامبر، جانشین پیامبر
امیرالمؤمنین 1- جان پیغمبر است. 2- یار پیغمبر است. 3- پیش مرگ پیغمبر است. 4- جانشین پیغمبر است. 5- روی دوش پیغمبر است. اما جان پیغمبر است؛ اسلام حرف اولش دلیل است. قرآن بارها گفته: «قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ» (بقره/111) یعنی دلیل بیاورید. راه ما استدلال است. راه دوم معجزه است. یکی از راه هایی که وقتی به بن بست می رسند، می گویند: بیایید نفرین کنیم. بنا شد پیغمبر به مسیحی ها نفرین کند. مسیحی ها به پیغمبر نفرین کنند. هر نفرینی گیرا شد، پیداست صاحب نفسش حق است. خوب کجا باشد؟ پیغمبر فرمود: «فَقُل تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ» (آل عمران/61) ببخشید یکی یکی بخوانید... «فَقُل تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا» بچه هایمان را می آوریم. «وَ أَبْناءَكُمْ» شما هم بچه هایتان را بیاورید. «وَ نِساءَنا» زن هایمان را می آوریم. «وَ نِساءَكُمْ» شما هم خانم هایتان را بیاورید. «وَ أَنْفُسَنا» جانمان را می آوریم. «وَ أَنْفُسَكُمْ» شما هم جانتان را بیاورید. آیه مباهله است. آنوقت «أبناءَنا» بنا شد پیغمبر نفرین کند. دو تا بچه ها، نوه هایش را آورد. امام حسن و امام حسین کوچک بودند. «نساءَنا» خانم مان را می آوریم. زهرا را آورد. گفت: جانمان را می آوریم، علی ابن ابی طالب را آورد! در آن ماجرا قرآن به شیعه و سنی ثابت کرد که علی جان پیغمبر است. جانمان را می آوریم. البته این جان، جان در قرآن آمده است. جانم، جانم! اینجا پیغمبر فرمود: علی جان من است. یکجا هم علی بن ابی طالب در رختخواب پیغمبر خوابید، که گفت: جان من فدای جان تو! اگر ریختند، مرا به جای تو بکشند. یعنی علی به پیغمبر گفت: جان من فدای تو، در مباهله هم پیغمبر به علی گفت: تو جان من هستی. «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ» (بقره/206) افرادی هستند که برای رضای خدا جانشان را دادند. آیه ای است که می گوید: علی بن ابی طالب جای پیغمبر خوابید. حالا آنهایی هم که فضایل حضرت علی ا تحمل نمی کنند، خوب البته اهل سنت به لطف خدا امیرالمؤمنین را دوست دارند. مودت اهل بیت را هم سنی ها دارند. حساب وهابی ها را از سنی ها جدا کنیم. حساب سنی های ایران هم با باقی افراد دیگر جدا کنیم. اینها زندگی ما را دیدند. 
یک وهابی به خود من گفت: تو پشم پرست هستی. خاک پرست هستی. گفتم: چرا؟ گفت: مثلاً سرت را روی مهر گذاشتی، گفتم: من به شما می گویم: پشم پرست هستی. چون شما هم سرت را روی قالی گذاشتی؟ مگر آدم سرش را هرجا گذاشت، آن را می پرستد؟ من و تو خدا پرست هستیم. حالا اینکه سرمان را کجا گذاشتیم که دلیل نمی شود. اصلاً یک چیز دیگر. 
اگر شما مریض هستی، دکتر می روی. یک قرص را دو دکتر می گویند: بخور. یک قرص را یک دکتر می گوید: بخور. یک دکتر می گوید: نخور. عقل چه می گوید؟ قرصی را بخوریم که دو تا دکتر می گوید بخور،یا قرصی را بخوریم که یک دکتر می گوید: بخور؟ عقل چه می گوید؟ بگویید... حرف بزنید... دو تا دکتر می گویند. ما اگر دستمان را روی خاک بگذاریم، همه دکترها می گویند: درست است. شیعه و سنی می گویند: سجده روی خاک درست است. اما اگردستمان را روی پشم گذاشتیم، یک دکتر می گوید: جایز است. اهل سنت، یک دکتر می گوید: نه، جایز نیست. خوب ما باید قرصی را بخوریم که دو تا دکتر می گویند. اصلاً سجده روی پشم و خاک دلیل بر پرستش خاک یا پشم نیست. خیلی وقت ها...
یا مثلاً اینها می گویند: اینها به امام هایشان سجده می کنند. چه کسی به امام رضا سجده کرده است؟ این بلند می شود آستانه را می بوسد. بوسیدن در حرم یا بوسیدن پاشنه حرم سجده نیست. این بوسیدن است. این لیلة المبیت... می گویند: علی بن ابی طالب می دانست کاری با او ندارند. یعنی حضرت علی می دانست که اگر جای پیغمبر بخوابد، کاری با او ندارند. و لذا هنری نکرده جای پیغمبر خوابیده است! خود علی بن ابی طالب می گوید: جای پیغمبر خوابیدم «و لست ادری» (الشیعه و التصحیح/ص109) نمی دانستم زنده می مانم یا نه. حضرت علی می گوید: جای پیغمبر خوابیدم و نمی دانستم. بله اگر آدم بداند کاری با او ندارند، من هم جای علی می خوابم. جای پیغمبر می خوابم. هنر حضرت علی این است که نداند. امیرالمؤمنین فرمود: جای پیغمبر خوابیدم و نمی دانستم. 

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا