فلسفه تعظیم و تکریم نیمه شعبان
فلسفه تعظیم و تکریم نیمه شعبان
در این بخش از ضیاءالصالحین، به مناسبت میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت صاحب العصر و الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، قصد داریم از فلسفه تعظیم و تکریم نیمه شعبان سخن به میان آوریم. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بخوانید.
ضرورت تعظیم شعائر الهی در قرآن
یکی از پرسش هایی که همواره ذهن برخی را به خود مشغول داشته و می دارد این است که چرا می بایست روزهای خاص را جشن گرفته و به تکریم و تعظیم آن مشغول می شویم؟ این گونه اعمال چه سود و فایده ای برای ما و دیگران دارد؟ و دستاورد این گونه جشن ها و بزرگداشت ها چیست؟ آیا تکریم و تعظیمی که برای برخی از امامان معصوم علیهم السلام نسبت به برخی دیگر با عظمت بیشتر و روزافزون تر انجام می گیرد در حکم اهانت به دیگر امامانی نیست که کمتر بدان اهتمام می شود؟
خداوند درباره فلسفه تعظیم و تکریم روزهای خاص مطلبی را در آیات قرآن بیان کرده است. در یکی از این دسته آیات می توان به آموزه هایی اشاره کرد که خداوند نسبت به تعظیم و تکریم شعائر الهی و یا یادکرد ایام الله بیان داشته است. از این آیات می توان به فلسفه و علت و حکمت این گونه اعمال پی برد.
خداوند در قرآن مردم را به تعظیم شعائر الهی و بزرگداشت ایام الله دعوت می کند و می فرماید: ذلک و من یعظم شعائر الهی فانها من تقوی القلوب؛ این که هر کسی شعائر الهی را بزرگ دارد به درستی که چنین اعمالی از تقوای قلوب است.{۱}
در آیه ۵ سوره ابراهیم نیز یاد کرد پیروزی بر فرعون و رهایی از ظلم و ستم او و لشکریانش را، بعنوان ایام الله معرفی کرده و از مؤمنان می خواهد که این روز را گرامی داشته و آن را یاد کنند؛ زیرا بزرگداشت چنین روزهای موفقیت و پیروزی در حقیقت، پاسخی است به محبت و فضل الهی که ایشان را از بلا رهانیده و از بند بردگی و عبودیت بشر نجات داده و به آنان استقلال و آزادی را هدیه نموده است. از این رو یادکرد آن روز به معنای شکر و سپاس از عنایت خاص الهی است و انسان می بایست در برابر نعمت های الهی به ویژه نعمت های خاص چون پیروزی و رهایی، شکر الهی را به جا آورد. خداوند در این آیه می فرماید: «و لقد ارسلنا موسی بایاتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکر هم بایام الله ان فی ذلک لایات لکل صبار شکور.
کسانی که ایام الهی و روزهای بزرگ را پاس می دارند در حقیقت دین خویش را نسبت به کسانی ادا می کنند که در این راه زحمت کشیده اند و راه رهایی را برای ایشان فراهم نموده اند. از این رو بزرگداشت این روزها و ایام الله به معنای شکر و سپاس از همه کسانی است که در این راه گام برداشته اند و بستری است تا دیگران در حال و آینده درهمین مسیر حرکت کنند و ارج و ارزش کار را درک نموده بدان اهتمام ورزند.
به سخن دیگر اهتمام امروز ما به کارهای بزرگ دیروز درسی است برای آیندگان تا دریابند که هیچ کار بزرگی از چشم مردم و تاریخ بیرون نیست و مردم همواره قدر و بهای کار بزرگ را می دانند و به کسانی که در این راه گام برداشته و حتی شهید شده اند ارزش و احترام می گذارند و از آنان تجلیل می نمایند.
در داستان حضرت عیسی علیه السلام و حواریون وی مسئله عید و جشن خاص مطرح می شود که بیانگر علل تکریم و بزرگداشت برخی از ایام الهی است. خداوند در آیه ۱۴ سوره مائده می فرماید: عیسی بن مریم گفت: پروردگارا! بر ما غذایی از آسمان فرو فرست تا برای اولین و آخرین ما عید و آیه و نشانه ای از تو باشد و آن را روزی ما گردان که تو بهترین روزی دهندگانی.
در این جا حضرت عیسی علیه السلام از خداوند روزی و غذایی آسمانی و بهشتی را برای خود و حواریون می خواهد تا نشانه ای از خود او و همچنین دلیلی باشد تا مردم به سبب آن جشن بگیرند و آن روز را عید خویش قرار دهند. این بدان معناست که انسان همواره در جست و جوی دو امر است: این که خداوند را به گونه ای ادراک کند که نوعی اطمینان حسی نیز همراه آن باشد. همین مساله موجب شد تا حضرت ابراهیم علیه السلام با آن که آگاه به ملکوت آسمان و زمین بود از خداوند بخواهد تا به شکل محسوس و اطمینانی چگونگی زنده شدن و معاد موجودات را نشان دهد که مساله پرندگان و معاد آنها مطرح و در آیات قرآنی گزارش می شود. آن حضرت در بیان علت این درخواست می فرماید که ایمان به معاد و رستاخیز دارد ولی می خواهد به اطمینان دست یابد و دست یابی به اطمینان در انسان به شکل حسی سازی آن ممکن و شدنی است.{۲}
امر دیگری که در داستان حضرت عیسی علیه السلام و حواریون وی مطرح می شود این است که آنان در جست وجوی عیدی بودند تا بدان جشن بگیرند و شادمانی کنند. این جشن می بایست به گونه ای باشد که آنان را به یاد خداوند اندازد. از این رو سخن از آیه و نشانه بودن به میان می آید. در حقیقت شادی و شادمانی و جشن را برای یاد کرد خداوند می خواستند. این مساله ای است که در همه اعیاد اسلامی چون فطر و اضحی (قربان) و عید غدیر و مانند آن مطرح می شود. در حقیقت کسانی که به جشن و شادمانی در روزهای عید مشغول می شوند می کوشند تا یاد کرد خداوند را به شکل جمعی و گروهی داشته باشند.
تکریم نیمه شعبان و ایمان به غیب
یکی از کارکردها و آثار تکریم و تعظیم اعیادی چون نیمه شعبان، تاکید مومنان به مساله غیب است. آیات نخست سوره بقره بیان می کند که قرآن هدایت برای متقین است. متقین کسانی هستند که از پلشتی ها به دور هستند و بر فطرت پاک الهی هم چنان باقی مانده اند ولی آنان این استعداد و ظرفیت را دارا می باشند که در مسیر هدایت قرآن و آموزه های وحیانی قرار گیرند و بتوانند در مسیر صراط مستقیم وحی الهی گام بردارند. از این رو در این آیات بیان می شود که آنان می توانند به اموری چون غیب ایمان آورند. این ظرفیتی است که در نهاد متقین بطور فطری نهفته است.
یکی از مسایل غیب و بلکه مهم ترین مساله غیبی افزون بر قیامت و رجعت و مانند آن، غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است که در روایات نبوی و علوی و دیگر معصومان علیه السلام مطرح شده است. کسی که به بزرگداشت و تعظیم شعائر نیمه شعبانی می پردازد در حقیقت باور خویش را به غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف به شکل علنی و عینی بازگو می کند.
در آیات قرآنی برای صراط مستقیم، نشانه هایی بیان شده است که یکی از مهم ترین آن ها، پیروی از راه پیامبر در میدان عمل و حضور است:{۳}
کسی که بخواهد در عمل نشان دهد که در مسیر صراط مستقیم گام بر می دارد می بایست از عمل پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم پیروی کند و گرنه در راه وی بودن لقلقه زبانی بیش نیست. کسی که ایمان به غیب امام زمانی دارد و بر این باور است که آن حضرت زاده شده است و در جهان موجود است و در پرده غیبت است می بایست در عمل نشان دهد که بر چنین باوری استوار است.
تکریم نیمه شعبان، همان تکریم رسول الله است
بزرگداشت نیمه شعبان در حقیقت عمل و نشان دادن ایمان واقعی به آموزه های وحیانی و نبوی درباره وجود و ظهور امام زمان و ایجاد حکومت جهانی عدالت محور اوست.
برخی در نحوه و چگونگی بزرگداشت نیمه شعبان تشکیک می کنند که چرا درباره آن حضرت این گونه تجلیل می شود که در حق پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و یا دیگران معصومان علیه السلام نمی شود؟
در پاسخ باید گفت که اولا تکریم آن حضرت عین تکریم و تعظیم رسول خداوند اکرم صلی الله علیه وآله وسلم است. پرسش این است که اگر خداوند فرشتگان را به سجده بر آدم امر و فرمان داده است می توان به دلیل این که سجده جز بر خدا جایز نیست از آن تمرد کرد و سرباز زد و گفت که اهل توحید می بایست جز بر خدا بر کسی سجده نکند؟
اگر سجده بر آدم جایز نباشد به حکم توحید بنابراین می بایست گفت که ابلیس از فرشتگان موحدتر بوده است و می بایست ابلیس را جایزه بزرگ بر کارش داد در حالی که خداوند او را به کفر متهم می کند که از دیر باز بر آن بوده و اکنون آن را ظاهر نموده است؛ زیرا سجده بر آدم در حقیقت سجده بر خدای یگانه و پذیرش حکم ولایی اوست.
در این جا تکریم از امام غایبی که از چشم ها نهان است در حقیقت اعلان این مطلب است که ما بر چیزی که ندیده ایم به سبب بیان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بدان باور داشته و در عمل آن را نشان می دهیم.
دوم این که هر جایی که انسان گرفتار تشکیک و تردید شده است می بایست بر آن تاکید شود تا تردیدها از میان برود. در جایی که حتی برخی از به ظاهر شیعیان در به دنیا آمدن او تشکیک می کنند و یا برخی از مسلمانان این مسئله را باور ندارند تکریم و تعظیم و برپایی جشن های بزرگ و پرزرق و برق برای اعلان جهانی تولد وی و برگزاری جشن میلادش می تواند بر ایمان ما و دیگران بیافزاید.
به هر حال می بایست بر تکریم و تعظیم این روز بیش از پیش تلاش کرد و آن را به جشن میلادی جهانی تبدیل نمود و هر کوی و برزنی را آذین بست و به یاد او یاد کرد نشانه ای بزرگ از خدا را در دل ها زنده نمود. این جشن ها در حقیقت یاد کرد آیه عظیم خداوندی و بقیه الله فی الارضین است.
ویژه نامه پیشنهادی: ميلاد امام زمان عليه السلام - ویژه نامه منجی موجود
منابع و پی نوشتها :
1: (سوره حج آیه ۳۲)
2: (سوره بقره آیه ۲۶۰)
3: (سوره انعام آیه ۱۵۳)
افزودن دیدگاه جدید