آثار و فواید روزه/بخش دوم
آثار بهداشتی و درمانی روزه
روزه، افزون بر فوائد تربیتی و اجتماعی فوائد بهداشتی نیز دارد. روزه تمام دستگاه های بدن را از خستگی مدام رها می سازد، عمر را طولانی می کند، به جسم نشاط تازه ای می بخشد و آدمی را از کسالت و سستی در می آورد، از بیماری و دردها آزاد می سازد و چاقی زیاد را از بین می برد.
روزه سبب می شود که ذخایر مخصوص گلیکوژن یا چربی بدن از نقاط مختلف برداشته شوند و به مصرف سوخت و ساز داخلی برسند و مسلم است که بدن در حال روزه ابتدا چربی های زیر جلدی را به مصرف رسانده و به تدریج نوبت به چربی های احشا می رسد.
دکتر «الکسیس کارل» در کتاب «انسان، موجود ناشناخته» می نویسد: «با روزه داری، قند خون در کبد می ریزد و چربی هایی که در زیر پوست ذخیره شده اند و پروتئین های عضلات و غدد و سلول های کبدی آزاد می شوند و به مصرف تغذیه می رسند.»
وی می گوید: «لزوم روزه داری در تمام ادیان تأکید شده است. در روزه، ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعفی احساس می شود، ولی در عین حال، کیفیات پوشیده ای که اهمیت زیادی دارند، به فعالیت می افتند و بالاخره تمام اعضا، مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب، قربانی می کنند و به این ترتیب روزه تمام بافت های بدنی را می شوید (خانه تکانی می کند) و آنها را تازه می کند.»
دکتر «ژان فرموزان» روش معالجه با روزه را، به شست و شوی اعضای بدن تعبیر می کند، که در آغاز روزه داری، زبان باردار است، عرق بدن زیاد است، دهان بدبو است و گاه آب از بینی راه می افتد، که همه اینها علامت شروع شست و شوی کامل بدن است. پس از سه چهار روز بو برطرف می شود، اسید اوریک ادرار کاهش می یابد و شخص احساس سبکی و خوشی خارق العاده ای می کند. در این حال اعضا هم استراحتی کافی دارند.
دکتر «تومانیاس» درباره فوائد بهداشتی روزه داری می نویسد: «فایده بزرگ کم خوردن و پرهیز نمودن از غذاها در مدت کوتاه، آن است که چون معده و طول مدت یازده ماه مرتب پر از غذا بوده، در مدت یک ماه روزه داری مواد غذایی خود را دفع می کند و همین طور کبد که برای هضم غذا مجبور است دائماً صفرای خود را مصرف کند، در مدت سی روز ترشحات صفراوی را صرف حل کردن باقیمانده غذای جمع شده خواهد کرد. دستگاه هاضمه در نتیجه کم خوردن غذا، اندکی فراغت حاصل نموده و رفع خستگی می نماید. روزه، یعنی کم خوردن و کم آشامیدن در مدت معینی از سال و این بهترین راه معالجه و حفظ تندرستی است، که طب قدیم و جدید را از این جهت متوجه خود ساخته است. به ویژه امراضی که بر دستگاه هاضمه، بخصوص کلیه و کبد عارض می شود و توسط دارو نمی تواند آنها را درمان کرد، روزه به خوبی معالجه می نماید. چنانچه بهترین دارو برای برطرف ساختن سوء هاضمه نیز روزه گرفتن است. بیماری مخصوص کبد نیز که موجب یرقان می گردد، بهترین طریق درمانش همانا روزه گرفتن است؛ زیرا ایجاد این امراض اغلب اوقات به واسطه خستگی کبد است که در هنگام زیادی عمل و فعالیت نمی تواند صفرا را از خود بگیرد.»
دکتر «گوئل پا» فرانسوی می گوید:
«چهار پنجم بیماری ها از تخمیر غذا در روده ها ناشی می شود که همه با روزه اصلاح می گردد.»
دکتر «آلکسی سوفورین» می نویسد: «جسم به هنگام روزه به جای غذا از مواد باقیمانده در بدن استفاده کرده و آنها را مصرف می کند و بدین وسیله مواد کثیف و عفونی ای که در جسم است و ریشه و خمیره بیماری ها از آنهاست، از بین می رود، روزه سبب بهبودی همه بیماری ها است. بنابراین، شایسته است که جسم خود را به وسیله روزه، نظیف و پاکیزه کنید.»
بیماری هایی را که این دانشمندان توانسته اند به وسیله روزه معالجه نمایند به قرار ذیل است: «نوراستنی، التهاب معده، التهاب حنجره، سفلیس، سل، درد چشم، زکام مزمن، درد سینه، نفخ و ورم ریه ها، بیماری های عصبی، لرزش اندام، استسقاء، فلج، کم خونی، اضطراب روحی، ضعف عمومی بدن، بیماری کبد، مالاریا و بالاخره تضعیف غده های سرطانی و ترک اعتیاد.»
دکتر «کاریو» آمریکایی می نویسد: «هر شخص بیمار باید در سال مدتی از غذا پرهیز کند؛ زیرا مادامی که غذا به تن می رسد، میکروب ها در حال رشدند، ولی هنگامی که از غذا پرهیز شود، میکروب ها رو به ضعف می روند.»
وی همچنین می افزاید: «روزه ای که اسلام واجب کرده است، بزرگترین ضامن سلامتی تن است.»
روزه کمک شایانی به بهبود عوارض برخی بیماری ها است، نظیر:
1- هنگامی که نارسایی های معده و روده، بیمار را دچار دل دردهای شدید می کند.
2- زمانی که بر اثر پرخوری و کم حرکتی، وزن بدن زیاد می شود.
3- در بیماران مبتلا به فشار خون.
4- در بیماری قند.
از مطالب یاد شده درباره فایده بهداشتی درمانی روزه درمی یابیم که امروزه در علم پزشکی به اثبات رسیده که عامل بسیاری از بیماری ها زیاده روی در خوردن و آشامیدن و عدم رعایت بهداشت تغذیه است.
پیام آور بزرگ اسلام، پیامبر اکرم (ص) قرن ها پیش، این مطلب را در کلامی ژرف چنین فرمود: معده، خانه تمام دردهاست و پرهیز و امساک بالاترین داروهاست.
همچنین ایشان فرموده اند: «روزه بگیرید تا سالم بمانید.» (8) و نیز در روایات بسیاری پیشوایان گرامی اسلام فرموده اند: «معده آدمی خانه بیماری های اوست و پرهیز از غذا درمان آن است.»
با روزه و امساک می توان بیماری ها را بهبود بخشید و معالجه کرد. البته در صورتی که با اعتدال و به دور از هر گونه زیاده روی باشد و در هنگام سحر و افطار در خوردن و آشامیدن افراط نشود.
متأسفانه برخی افراد شکم پرست که از روزه گرفتن دوری می کنند، با استدلال های نادرست به دنبال مضر دانستن روزه هستند. آنها معتقدند که: «روزه موجب زخم معده می شود.» که البته این باور اشتباهی است زیرا روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه اسید معده به جای غذا به وسیله صفرا خنثی می شود و هیچ گونه زخمی ایجاد نمی گردد.
آثار عرفانی الهی روزه
در حدیث قدسی آمده: که خدای تعالی فرمود: از میان اعمال و عبادات فرزندان آدم، فقط «روزه» برای من است و من پاداش روزه ام.(9)
این روایات را شیعه و سنی البته با اندکی اختلاف نقل کرده اند و وجه اینکه روزه برای خدای متعال است، این است که تنها عبادتی است که از امور عدمی تشکیل می شود، به خلاف عبادات دیگر، از قبیل نماز، و حج و امثال آن، که از امور وجودی هم در آنها دخالت دارند، و روشن است که فعل وجودی نمی تواند محض و خالص در اظهار عبودیت عبد و ربوبیت خدای متعال باشد؛ زیرا خالی از نقایص مادی و آفت محدودیت و اثبات انانیت نیست، و ممکن است در انجام آن قصد غیر خدا؛ (ریا) نیز به میان آید، و سهمی از آن را برای غیر خدا انجام دهد، چنان که در موارد ریا و سمعه و سجده برای غیر خدا این آفات مشاهده می شود، به خلاف عملی که همه آن نفی است، یعنی روزه که عبارت است از نخوردن، ننوشیدن، و ترک بسیاری از مشتهیات دیگر که صاحبش خود را بالاتر از اسارت در برابر مادیات می بیند، و با خویشتن داری خود را از لوث شهوات نفس پاک نگه می دارد، و این امور عدمی چیزی نیست که غیر خدا هم سهمی از آن داشته باشد؛ زیرا امری است تنها میان بنده و پرودگارش (پنهان از چشم دیگران است) و طبعاً کسی جز خدا از آن باخبر نمی شود.
و اینکه فرمود: «و انا اجزی به » اگر واژه «اجزی به» را به صیغه معلوم بخوانیم، یعنی من جزای آن را می دهم، آن وقت دلالت می کند بر اینکه در دادن اجر به بنده، کسی میان او و خدا فاصله و واسطه نمی شود، همان طور که بنده هم در بندگی و عبادت خدا به وسیله روزه کسی را دخیل قرار نداد، و نگذاشت کسی از روزه درایش با خبر شود، چنان که درباره صدقه آمده است: صدقه را تنها خدا می گیرد، و بین صدقه دهنده و خدا کسی واسطه نیست، و در قرآن کریم نیز آمده: «و یاخذ الصدقات؛ و فقط خداوند می گیرد صدقات را.»(10)
و اما اگر «أجزی به» را به صیغه مجهول بخوانیم، معنایش این می شود: خود من (خدا) جزای روزه قرار می گیرم.
علامه طباطبایی (ره) درباره این حدیث می نویسد: در این صورت کنایه از نزدیکی روزه دار به خدای تعالی است. بر سالکان حق اهل تحقیق پوشیده نیست که این حدیث شریف دارای معنای بلندی است که سزاوار بود دانشمند بزرگواری چون علامه طباطبایی درباره آن سخن می گفت. ولی به هر حال درک معنای این حدیث بسیار مشکل است؛ زیرا تساوی میان کالا و بهای آن از بدیهیات عقلایی است و درباره پاداش اعمال بندگان، هر چه خداوند عطا فرماید، تفضل است و کسی از او حق مطالبه ندارد. از این رو، معقول است حق تعالی، عدل جان انسان را، فردوس برین، قرار دهد، آنگونه که فرموده است: «خداوند از مؤمنان جان ها و اموال شان را خریداری می کند که [در برابرش] بهشت برای آنان باشد...» یا درباره روزه داران آمده است، که باب مخصوصی در بهشت دارند، «ان للجنه بابا یدعی الریان لاید خل منه الا الصائمون».
به هر حال معنای اینکه خداوند متعال پاداش روزه دار است، «من پاداش روزه ام این است که من خود را به روزه دار می دهم؛ خودم را به او می دهم، یعنی او را خدایی می کنم و این، همان است که در روایت آمده است که اخلاق تان را خدایی کنید. (تخلقوا باخلاق الله) یعنی انسان «خدا گونه» شود. چنانکه در حدیث قدسی آمده است: «... وقتی بنده ام در اثر عبادت و کارهای شایسته به من نزدیک شود، او را دوست خواهم داشت و در نتیجه آن، من چشم او می شوم که به توسط من می بیند و زبان و دست او هستم، به طوری که او به توسط من می گوید و می گیرد.»
شایان ذکر است که روزه ای این پاداش را دارد که تمام اعضا و بدن و قلب آدمی صائم (روزه دار) باشد. در این صورت شخص به گونه ای از مادیات فاصله می گیرد و با عالم عقل که نزدیکترین موجود به خداست نزدیک می شود، تا جایی که فانی در اراده خدا می گردد و به مبدأ مطلق اتصال می یابد و به مقام صائمین واقعی (خواص الخواص) می رسد.
امیر مؤمنان علی (ع) نیز به همین مرتبه اشاره می فرماید: «صیام القلب عن الفکر فی الاثام افضل من صیام البطن عن الطعام؛ روزه دل از اندیشه ی گناهان برتر از روزه شکم از خوردن و آشامیدن است.»(11) و البته این بدان معنا نیست که ظاهر روزه و امساک از خوردن و آشامیدن را رها کنیم بلکه لازم است به آن اکتفا ننماییم و همراه با آن بکوشیم که به نتایج معنوی روزه نیز برسیم.
***************************************
منبع:ماهنامه پیام زن شماره 210
***************************************
پی نوشتها:
8- تفسير فخر رازي، ج 15، ص 68.
9- سعدی.
10- ر. ک: جامع السعادات، ح2، ص 4.
11- ر. ک: خصال، ص 78، ح 126.
12- فروع کافی، ج 4، ص 162.
13- نهج البلاغه صبحی صالح، ص 163.
14- بحار الانوار، ج 6، ص 255.
15- وسائل الشیعه، ج7، ص 3، ح1.
16- من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 73، ح1766.
17- نهج البلاغه، خ 110.
18- بحار الانوار، ج7، ص 186.
19- همان، ج6، ص 356.
20- همان، ص 299.
21- نهج البلاغه فیض الاسلام، حکمت 244.
22- ر. ک: احمد صبور اردوبادی، اهمیت روزه از نظر علم روز، ص 29.
23- ر. ک: همان، ص 53.
24- روزه، ضیافت نور، ص 56.
25- همان.
26- بحار الانوار، ج 62، ص 290.
27- توبه، آیه 105.
28- تفسیر عیاشی، طبق نقل تفسیر برهان، ذیل آیه مورد بحث.
29- ر. ک: تفسیر المیزان، ج 2، ص 25.
30- توبه، آیه 111.
31- بحار الانوار، ج 93، ص 252.
32- اصول کافی، ج2، ص 352.
افزودن دیدگاه جدید