چهره واقعی انسانها در قیامت
چهره واقعی انسانها در قیامت
در این بخش از ضیاءالصالحین قصد داریم چهره واقعی انسانها در قیامت را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بخوانید.
عقیده صحیح در مورد معاد آن است که هم روحانی و هم جسمانی است . در این میان نظرات دیگری نیز وجود دارد . هم چنین در کیفیت معاد جسمانی نیز اختلاف نظر وجود دارد. مرحوم علامه مجلسى مى گوید: معاد جسمانى از امورى است که همه ی صاحبان ادیان در آن اتفاق نظر دارند و از ضروریات دین محسوب مى شود و منکران آن از زمره مسلمین خارجند، آیات کریمه قرآن در این زمینه صراحت دارد و قابل تأویل نیست و اخبار در این زمینه متواتر است و قابل انکار نمى باشد.{پاورقى به نقل از بحارالانوار، ج 7، ص 47} اینان مىگویند: درست است که کانون پاداش و کیفر و لذّت و ألم، روح است، ولى ما می دانیم که روح، بسیارى از لذّتها و آلام را از طریق چسم دریافت مى کند. بنابراین، باید معاد جسمانى باشد همان طور که ظاهر آیات و روایات بر همین امر دلالت دارد آیاتى از قبیل:
1-«أَیَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَجْمَعَ عِظَامَهُ بَلَى قَادِرِینَ عَلَى أَن نُّسَوِّیَ بَنَانَهُ»؛ آیا انسان مى پندارد که استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد، آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم.{ سوره قیامت (75) آیه 3 و 4}
2- بگو همان کسى آن را زنده مى کند که نخستین بار آفرید و او به هر مخلوقى آگاه است».{سوره یس (36) آیه 79}
3- خداوند کسانى که در قبرها هستند را زنده مى کند.{سوره حج (22) آیه 7}
4- در صور دمیده مى شود پس همه از قبرها به سوى پروردگارش شتابان مى روند.{سوره یس (36) آیه 51}
مراد از جسمانى بودن معاد
بعضى ها جسمانى بودن معاد را به معناى این مى دانند که جسم انسان با همین خصوصیات مادى که براى این دنیا خلق شده و پیوسته در تحول است در آخرت هم با همین خصوصیات زنده خواهد شد. بدن اخروى عین بدن دنیوى است. اما جسمانى بودن به این معنا که قابلیت براى بقا و جاودانگى ندارد بدون شک هیچ یک از معتقدان به معاد جسمانى ملتزم نمى شوند، جسمى که در دنیا بود با همان وضعیت بر نمى گردد، بلکه منظور بازگشت آن به گونه دیگر خواهد بود بطورى که از جهت شباهت عین جسد اول باشد و از جهتى مثل آن است. بطورى که هر کس این قالب را ببیند بگوید این، فلانى است، آن فلان شخص دیگر است. به تعبیر دیگر مادى بودن در قیامت و آخرت مادیتى خواهد بود که با قوانین مربوط به آن جا سازگار باشد به نحوى که قابلیت جاودانگى داشته باشد و فضولات نداشته باشد و موجب خستگى و ملالت نباشد.
آیا انسان مى پندارد که استخوانهاى او را جمع نخواهیم کرد، آرى قادریم که حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب کنیم».(سوره قیامة آیه 3 و 4)
صدرالمتألهین می گوید: آن چه در اعتقاد به حشر بدنها از روز قیامت لازم است، آن است که بدن هایى از قبرها برانگیخته مى شوند بطورى که اگر کسى تک تک آنها را ببیند، بگوید: این فلان کس است یا بگوید این بدن فلان است و آن بدن به همان است.{علامه تهرانى، معادشناسى، ج 6، مجلس 37}
علامه تهرانى(ره) مى نویسد: جمهور(همه) اهل اسلام و تمام فقهاء و اصحاب حدیث قائل شده اند که معاد فقط جسمانى است. بنابراین، روح در نزد آنان عبارت است از جسمى که در بن سارى و جارى است همانند آب در گل و روغن در زیتون.
جمهور فلاسفه و پیروان مشایین، قائل شده اند که معاد فقط روحانى است؛ یعنى فقط عقلى است، چون بدن و جسم به واسطه انعدام، صورت و عوارض و متعلقاتش منعدم مى شود و اعاده معدوم امرى محال است، امّا نفس چون مجرّد است باقى مى ماند .
جهنم
بسیارى از اکابر حکما و مشایخ عرفا و جمعى از متکلمین مانند حجة الاسلام غزالى و کعبى و حلیمى و راغب اصفهانى و بسیارى از اصحاب امامیه ماند شیخ مفید و شیخ طوسى و سید مرتضى و علاّمه حلّى و خواجه نصیر الدین طوسى قائل به هر دو قسم از معاد شده اند و محقق سبزوارى هم همین قول را متین و استوار مى داند، چون انسان عبارت است از نفس و بدن، به تعبیر دیگر، از عقل و نفس ترکیب یافته است، بنابراین، براى بدن کمالى است و براى نفس هم کمالى. و هم چنین اکثر نصارى و تناسخیه نیز به همین قول معتقدند فقط فرق در این است که محققین از مسلمین و پیروان آنان معتقدند، که ارواح حادث اند و به بدن عود مى کند، ولى تناسخیه معتقدند که ارواح قدیم اند و هر کدام به جسم خاص حلول مى نمایند. در گفتار کسانى که معتقد به معاد روحانى و جسمانى هستند، نیز اختلاف است که آیا آن چه از بدن در آخرت بازگشت دارد، عین این بدن است؛ یا مثل آن است؟
ایشان مى فرماید: بر افراد صاحب بصیرت پوشیده نیست که نشئه دوم که نشئه آخر است، شرایط دیگرى دارد. بدنى ثابت و لا یتغیر و مناسب با ابدیت است.
آیات وارد در قرآن کریم هم دلالت بر این دارند که روح به بدنى مثل این بدن تعلق میگیرد و محشور میشود. از جمله: «عَلَى أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنشِئَكُمْ فِی مَا لَا تَعْلَمُونَ.{سوره واقعه (56) آیه 61} ما در میان شما مرگ را مقدّر کردیم تا آن که مثلهاى شما را تبدیل کنیم و شما را در آن چیزهایى که نمى دانید ایجاد نماییم». آیه دیگر: ما ایشان را آفریدیم و بنیان وجودى و کیان آنها استوار نمودیم و زمانى که بخواهیم مثلهاى آنان را تبدیل مى نماییم».{سوره انسان (76) آیه 28} مراد از امثال در این آیات همان بدن است و به معناى احوال و اطوار است، یعنى ما بدنهاى آنان را به احوالات و اطوار مختلف در مىآوریم. البته با اطوار عالیه محشور مى شود و نه با آن مادّیت و کثافت که در دنیا بود و محتاج به دفع فضولات بود و قابلیت بقا نداشت.{معادشناسى، علامه تهرانى، ج 6، ص 158 تا 166 با تغییر و تصرّف}
بنابراین انسان در بهشت و جهنم با جسم و روحش خواهد بود، امّا جسمانیتى که با قوانین آن سازگار باشد و از نعمتهاى آن جا استفاده خواهد کرد. و نیازهاى انسان در بهشت هم برآورده مى شود، «یُطَافُ عَلَیْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَ أَكْوَابٍ و َفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ»{زخرف (43) آیه 71.2} در بهشت، شخصى بهشتى هر چه را اراده کند نزدش حاضر مى شود.
درباره ی سنّ اهل قیامت، از روایات معصومان «علیهم السلام» بر می آید که اهل بهشت همه جوان و زیبایند و در آنجا پیری و فرسودگی راه ندارد.
از این رو، حضرت رسول اکرم«صلی الله علیه وآله وسلم» فرمودند: «اهل الجنّة جُردٌ مُردٌ کحلٌ لاَیَفْنی شبابهم ولا تُبلی ثیابهم؛{کنزالعمال، ح 39301} اهل بهشت بدنهایشان (تمیز) خالی از مو، صورتهایشان به شکل جوان که هنوز (مو) نروئیده و زیبا چشم مانند کسی که سرمه به چشم کشیده، مژهها و حدقه چشم بسیار مشکی و سیاه است و سفیدی چشم بسیار سفید. نه جوانی آنها فنا می پذیرد و نه لباسشان می پوسد.»
افزودن دیدگاه جدید