مدیریت رهبر انقلاب در مهار فتنه 88/بخش دوم

موضوع نوشتار: 
فتنه 88

حوادث بعد از انتخابات از چند جهت حالت فتنه داشت:
1-1) آفت سنجیدن حق با اشخاص:

سابقه و مواضع پیشین جریان فتنه و جایگاه كنونی برخی از آنها در حاكمیت، بطلان مواضع آنها را از صراحت انداخته بود و در واقع حق زیر سایه سابقه و جایگاه آنها در ابهام فرو رفته بود.
برای بخش قابل توجهی از افكار عمومی خصوصا رای دهندگان به مهندس موسوی باورپذیر نبود كه این افراد(جریان فتنه) به صورت نظام اسلامی چنگ بزنند و در مقام معارضه با آن قرار گیرند.

2-1) آفت عدم تفكیك طرف پیروز انتخابات از اصل انقلاب و نظام
برخی حواشی منفی و نقاط ضعف طرف پیروز در قبل از انتخابات مانند(ماجرای مرحوم كردان، مشایی، رحیمی) و نیز برخی گفتارها و رفتارهای آقای احمدی نژاد در مناظره ها كه با مظلوم نمایی رقبا همراه شد و به نوعی در جامعه بویژه نخبگان تلقی منفی بوجود آورد موجب شد حق در سایه این مسایل، باابهام و تردید روبرو گردد و افراد و مجموعه ها را برای دفاع از واقعیتها(سلامت انتخابات) در عمل دودل و با تردید مواجه نماید. خصوصا كسانی از اردوگاه اصول گرایان كه به هر دلیلی درست و یا نادرست به مخالفان سرسخت احمدی نژاد در انتخابات تبدیل شده بودند و حاضر شدند با مخالفان سنتی و قدیمی خود علیه او ائتلاف نمایند.
این افراد به دلیل آن كه حمایت از اصل سلامت انتخابات و مقابله با تهمت های زده شده به نظام را به نوعی تایید طرف پیروز انتخابات و ریختن آب به آسیاب مخالف خود تلقی می كرند، علی رغم دانستن واقعیت ها در بهترین حالت سكوت و برخی به تردید ها دامن زدند.

3-1) آقت جابجا شدن متن و حاشیه و مسایل اصلی نسبت به مسایل فرعی
حوادثی مانند حادثه كوی دانشگاه، كهریزك و برخوردهای ناگزیر نیروهای انتظامی نیز به فتنه گون تر شدن مسایل كمك  كرد و بسترهای روانی و تبلیغاتی فراوانی بوجود آورد كه در سایه آنها مسایل اصلی كه حضور 40 میلیونی مردم و نیز اتهام و ظلم نسبت به نظام و مردم بود، در حاشیه قرار گرفت. این حوادث اگرچه در جای خود مهم و قابل بررسی و پیگیری است اما جریان شكست خورده در انتخابات كه ادعایش در تقلب در انتخابات، پس از ناتوانی در ارائه مستندات مانند یخی در حال آب شدن بود، مسایل این چنینی را بهترین فرصت برای فرار از پاسخگویی به ادعای خود در مورد سلامت انتخابات دید و اساس فضای تبلیغاتی و جنگ روانی خود را در داحل و حارح بر آن استوار كرد و نظام را در معرض تهمت های بیشر مانه ای مانند تجاوز جنسی قرار داد و تلاش كرد حاشیه را بر متن غالب نماید كه متاسفانه باید گفت ضعف بصیرت خواص موجب شد جریان مذكور در این كار تا حد زیادی موفق شود و فتنه را طولانی تر نماید.

4-1) آفت غفلت از دشمن و عدم مرزبندی با آن
شدت و حدت مسایل بعد از انتخابات و شكل گرفتن منازعات به صورت سنگین در داخل از یك سو و وجود تفكر غلط در جریان فتنه برای استفاده از ظرفیت های دشسن خصوصا ظرفیت های انبوه رسانه ای به نفع خود از دیگر سو موجب غفلت از دشمن و اهدافش شد. این مسئله موفعیت استثنایی در اختیار جریان ضدانقلاب خارح و داخل قرار داد تا با فضاسازی های گسترده و رسانه ای سنگین و دروغگویی، تهمت زنی و ایجاد جنگ روانی شرایط بوجود آمده را مبهم تر و غبار آلودگی واقعیت ها را بیشتر كند.
در این بین عدم تبری جریان فتنه از دشمن و رسانه های ماهواره ای آنها مانند بی بی سی فارسی موقعیت مهمی در اختیار آنها قرار داده بود تا در بخش هایی از جامعه و مردم دارای اعتبار و اعتماد باشند.

2) طرح بصیرت به صورت یك گفتمان و انتخاب راهبرد روشنگری و شفاف سازی در برابر فتنه :
طرح برجسته و گفتمانی بصیرت به عنوان ضرورت اصلی در مقابله هوشمندانه با فتنه و به متن آوردن راهبرد شفاف سازی و روشنگری در كنار سایر اقدامات لازم از یك سو و محور شدن خود رهبر انقلاب در انجام روشنگری و بصیرت افزایی مردم و نخبگان از سوی دیگر، كلید حل مسایل بعد از انتخابات است.
ایشان در بیش از 30 سخنرانی بعد از انتخابات، باشفاف سازی گام به گام و مرحله به مرحله كه با صبر و حوصله نسبت به گستاخی های پی در پی فتنه گران و پافشاری بر راهبرد روشنگری در برابر برخی مطالبات به حق اما پیچیده كننده فتنه مانند محاكمه و دستگیری سران فتنه، به تدریج فضا را شفاف و زمینه های بروز و ظهور فتنه گران را كاهش دادند و لذا ریزش ها در این جریان و انسجام در جریان حزب اللهی بیشتر و بیشتر شد كه راهپیمایی 9 دی و 22 بهمن نقاط اوج آن بود.
این سیاست ها و اقدامات را می توان یه سه مقطع زمانی تقسیم كرد:

1-2) بعد از انتخابات تا خطبه های نماز جمعه 29 خرداد 88
در این فاصله زمانی، حفظ جریان غیر پیروز در چارچوب نظام و جلوگیری از شكسته شدن مرزهای قانونی و جمهوریت توسط آنها، محوری ترین رهیافت رهبر معظم انقلاب در این مقطع و محدوده زمانی است.
پذیرفتن آقای مهندس موسوی در روز 24 خرداد علی رغم صدور بیانیه وی كه انتخابات را شعبده بازی می دانست و اعلام كرده بود كه اسیر و تسلیم نتایج آن نخواهد شد و آگاه كردن وی از عواقب و پیامدهای چنین مواضعی از اولین اقدامات ایشان در این چارچوب است. لزوم پیگیری اعتراضات و شكایات از طریق مرجع قانونی شورای نگهبان و اعلام اطمینان به مهندس موسوی مبنی بر رسیدگی با دقت به شكایت از جمله تاكیدات رهبری انقلاب در این دیداراست. همچنین رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تحریكات دشمن و برخی طراحی های پشت صحنه برای به آشوب كشاندن خیابانها، خطاب به آقای موسوی گفتند كه جنس شما با اینگونه افراد متفاوت است و لازم است كارها را با متانت و آرامش پیگیری كنید .
دیدار با اعضای ستاد كاندیداهای انتخابات و گفتگوی شفاف و رودرو با آنها، ابتكار دیگر رهبر معظم انقلاب در این راستاست. در این ملاقات ایشان ضمن شنیدن نقطه نظرات آنها به اطمینان دادند كه اگر بررسی اشكالات جتی مستلزم شمارش مجدد برخی صندوقها بود، این كار نیزحتماً با حضور نمایندگان ستادها انجام شود تا برای همه اطمینان بوجود آید. و بالاتر از آن گفتند كه وجود آنكه مسئولان برگزاری انتخابات در دوره های متعدد گذشته از سلایق مختلف بوده اند و من به آنها اعتماد كرده ام ولی این اعتماد نباید مانع از بررسی شبهه ها و اشكالات و روشن شدن حقایق شود.
خطبه های نماز جمعه 29 خرداد. یكی از نقاط عطف حوادث بعد از انتخابات، خطبه های تعیین كننده نماز جمعه 29 خرداد بود كه بعد از آن كه یك مرحله مهم از ریزش ها در جریان فتنه خصوصاً بدنه مردد در این مقطع صورت گرفت.

2-2) از مقطع 29 خرداد تا حادثه عاشورا
مهمترین رویكرد این مقطع را می توان اتمام حجت حداكثری نظام و رهبری با جریان فتنه برای بازگشت آنها به نظام و جبران خطاها و اشتباهات گذشته دانست. مهمترین مواضع و افدامات در این مقطع عبارتند از:
استفاده حداكثری از ظرفیت های قانونی برای متقاعد كردن جریان مردد و معترض به نتایح انتخابات با نمدید مهلت رسیدگی به شكایات و اضافه شدن برخی اشخاص علاوه بر شورای نگهبان در بازشماری آراء(افنخار جهرمی و ابوترابی، ولایتی، حداد عادل).
- تفكیك مردم معترض از آشوبگران و ضد انقلاب.
- گفتگو با نخبگان به طور مستقیم برای اصلاح ذهنیت ها.
-افشا و برجسته كردن نقش استكبار در حوادث بعد از انتخابات.
- محكومیت حوادثی مانند كهریزك و كوی دانشگاه و دستور برخورد با متخلفان.
- آگاهی بخشی به مردم و نخبگان بطوری كه جای متن و حاشیه جابجا نگردد.
- هشدار دائمی به نخبگان و خواص برای ایفای نقش روشنگری و شفاف سازی و پرهیز از سخن دوپهلو.
- تاكید بر جذب حداكثری و دفع حداقلی به عنوان سیاست محوری نظام در عین برخورد قاطع با كسانی كه در معارضه عملی با نظام قرار گیرند.
- بازخوانی تجربه ده ساله اول انقلاب و مشی امام (ره) در برابر جریانات و حوادث فتنه گون آن.
- برجسته كردن مسئله برائت از ضد انقلاب داخل و خارج در فضای افكار عمومی و مردم و در انفعال قرار دادن جریان فتنه.
- تبیین آرایش و قطب  بندی واقعی شكل گرفته به صورت جریان انقلابی و جریان ضد انقلاب، بجای معترض و غیرمعترض یا شكست خورده و پیروز كه با آشكار شدن برخی مواضع ضد انقلابی در روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و حوادث عاشورا و ... صورت گرفت.
- مراقبت و هشدار نسبت به حركت های ظاهرا حقی كه كه به فتنه گون تر شدن فضا می انجامید.

3-2) از حادثه عاشورا تا 9 دی و 22 بهمن
این مقطع را می توان مقطع باز نمایش اقتدار مردمی نظام و انزوای جریان فتنه نام نهاد كه از جبهه انقلاب بعداز 8 ماه رفع مظلومیت شد و حباب توهم جریان فتنه فرو نشست.

3) تاكید بر فصل الخطاب بودن قانون:
از محوری ترین تدابیر رهبر انقلاب كه در شرایط فتنه حكم تعیین زمین و قاعده بازی را داشت، تاكید بر فصل الخطاب بودن قانون (خصوصاً در سخنرانی نماز جمعه 29 خرداد) و انجام اعتراضات تنهااز مسیر قانون و راههای قانونی و مراجعه به نهادهای قانونی بود. خصوصاً در شرایطی كه جریان فتنه گر و برخی خودی های غافل تأكید بر حكمیت و مذاكره و مصالحه و حل و فصل مسئله از راههایی داشتند كه مدیریت كار را از دست نظام خارج و فرجام مسئله را نامشخص كرده و بر پیچیدگی فتنه می افزود.

4) بوجود آوردن فضای فعال در جریان انقلاب با تحلیل جنگ نرم از فضای بعد از انتخابات و افشای محورهای اصلی آن :
پیش از این بارها رهبر انقلاب نسبت به تهدید نرم در شرایط گوناگون هشدار داده و آنرا تحلیل كرده بودند. از تهاجم فرهنگی در دهه هفتاد تا طرح بازساری شده فروپاشی شوروی سابق در دوره اصلاحات. اما شرایط بعد از انتخابات، فضای عینی تری را برای درك و عمق پیدا كردن جامعه و خواص نسبت به جنگ نرم بوجود آورد كه رهبر انقلاب با تمركز بر آن و افشای زوایا و ابعاد آن در شرایط جدید، در چند دیدار مهم مانند دیدار با شعراء، دانشجویان و اساتید دانشگاه در ماه رمضان و دیدار با خبرگان رهبری و نیز دیدار با بسیج، فضای فعالی را در نیروهای انقلاب خصوصاًبدنه اجتماعی و نخبگانی در مواجهه با حوادث بعد از انتخابات بوجود آوردند و بستر مناسبی نیز برای مواجهه فعال و مهیاتر جامعه و نخبگان با مسئله جنگ نرم در آینده ایجاد كردند.

5) ناكام گذاشتن استراتژی فشار از پایین و چانه زنی در بالا:
محور اصلی حركت جریان فتنه بعد از انتخابات به عقب راندن نظام در مواضع اصولی آن بود و رهبر انقلاب هدف مركزی این راهبرد محسوب می شد. ایستادگی رهبری و قاطعیت ایشان علی رغم فشارها، جریان فتنه را در مقاطع گوناگون كاملاً مأیوس كرد.
در روزهای ابتدایی بعد از انتخابات یكی از محورهای اصلی جریان فتنه، فشار از پایین و چانه زنی از بالا بود كه طی روزهای دیگر نیزبه صورت محدودتر ادامه پیدا كرد ولی خطبه های نماز جمعه 29 خرداد نقطه یأس آنها شد.
در حوادث روزهای بعد از خطبه های نماز جمعه، روز قدس، 13 آبان، 16 آذر و عاشورا و تاسوعا تا 22 بهمن، همین خواسته محور اصلی بود. بعد از حادثه تلخ روز عاشورا و راهپیمایی 9 دی، برخی چانه زنی ها از سوی جریان فتنه به شكل های گوناگون مكتوب و شفاهی به منظور تنازل نظام و رهبری از مواضع اصولی صورت پذیرفت اما همه این تلاشها در برابر قاطعیت رهبری، ناكام ماند. نهایتاً روز 22 بهمن یك نقطه پایان در استراتژی فشار از پایین و چانه زنی از بالا در جریان فتنه بود.

ج) نتایج مدیریت مقام معظم رهبری در حوادث بعد از انتخابات
1) اقتدار مردمی و معنوی انقلاب و رهبری:

حادثه عظیم 9 دی و راهپیمایی 22 بهمن پس از ماهها مظلومیت انقلاب و رهبری و جنگ روانی سنگین تبلیغاتی و رسانه ای همراه با دروغ و تهمت، توانست سیمای مقتدر نظام اسلامی و پایگاه عظیم مردمی و اعتماد ملت به انقلاب و مقام معظم رهبری را به نمایش بگذارد.

2) انزوای سیاسی و مردمی جریان فتنه
حوادثی مانند هتك حرمت عاشورا و راهپیمایی عظیم و پرابهت ملت ایران در روز 9دی و خصوصاً راهپیمایی بی سابقه 22 بهمن بعد از 8 ماه فتنه گری، موجب شد كه جریان فتنه و عناصر كلیدی آن در حوزه سیاسی و حاكمیت و مهمتر از آن، از نظر پایگاه اجتماعی و مردمی منزوی و آنها را كه می خواستند با ابزار ظرفیت های اجتماعی مانند تجمع و راهپیمایی، نظام و انقلاب و رهبری را در بین مردم بی اعتبار كنند، در بین ملت ایران بی اعتبار شوند.

3) انسجام بیشتر بین مردم از یك سو و بین مردم و نظام از سوی دیگر:
ایجاد شكاف بین بخش ها و طبقات گوناگون مردم و قرار دادن مردم رودروی یكدیگر و نظام و رهبری، از محوری ترین اهداف استكبار بود، اما راهپیمایی 9دی و 22 بهمن كه با تنوع حضور اقشار مردم همراه و در مواضع و شعارها به نفع نظام و انقلاب نیز كاملاً یكدست و منسجم بود، نمایش روشنی از انسجام درونی كشور بود.

4) شكست سنگین ضد انقلاب استكباری و دنباله های داخلی آنها و بالا رفتن ضریب امنیتی كشور:
در حوادث بعد از انتخابات، یكبار دیگر استكبار و ضد انقلاب نقاب دار و آشكار داخلی با تمام قوا و توان به میدان آمدند و هر آن چه در اختیار داشتند برای مقابله با جمهوری اسلامی از نظر سیاسی، روانی و تبلیغاتی و كمك های مالی و اقتصادی و نرم افزاری بسیج كردند اما شكست سنگینی را تجربه كردند كه برایشان قابل تصور نبود. پیروزی نظام در این رویارویی مانند همه پیروزی های گذشته، ضریب امنیت و آسیب ناپذیری جمهوری اسلامی و تجارب مسئولین و خودآگاهی مردم را بالاتر برد.

5) افزایش جایگاه و موقعیت منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی :
از جمله موارد آسیب دیده در جریان حوادث بعد از انتخابات، موقعیت منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی بود كه در راهپیمایی 9 دی و خصوصاً راهپیمایی بی نظیر 22 بهمن تا حد زیادی ترمیم شد.

 

****************************************
منبع: 
ویژه نامه نوروزی روزنامه جوان/ن

Share