حضرت علی اکبر علیه السلام؛ پاره تن سیدالشهدا
از دیرباز روز هشتم مراسم سوگورای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به یاد جوان رشید کربلا، حضرت علی اکبر علیه السلام برگزار می گردد. در این نوشتار تلاش بر آن داریم در مورد ایثار و رشادت های فرزند جوان امام حسین علیه السلام مطالبی تحت عنوان «حضرت علی اکبر علیه السلام؛ پاره تن سیدالشهدا» خدمت عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت علیهما السلام ارائه نماییم. با ضیاءالصالحین همراه باشید تا در این مورد بیشتر بخوانید.
درباره حضرت علی اکبر علیه السلام
حضرت على اکبر علیه السلام ، بزرگ ترین پسر امام حسین علیه السلام بود که از نظر صورت و سیرت و سخن گفتن، به حدّى شبیه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله وسلم بود که هر کس شوق دیدار پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم را داشت، به او مى نگریست، چنان که پدر بزرگوارش، طبق نقلى، هنگام رفتن وى به میدان نبرد، فرمود: خداوندا! گواه باش که جوانى براى جنگ با آنان مى رود که شبیه ترینِ مردم به پیامبرت از جهت صورت و سیرت و سخن گفتن است و ما هر گاه مشتاق دیدار پیامبر تو مى شدیم، به او نگاه مى کردیم.
حضرت على اکبر علیه السلام در واقعه عاشورا، از ارکان سپاه امام حسین علیه السلام به شمار مى رفت. تأکید او بر حق مدارى و دفاع از حق تا ایثار جان هنگام شنیدن خبر به شهادت رسیدن خود در مسیر کربلا از پدر بزرگوارش، اذان گفتن براى اقامه جماعت به امامت حسین علیه السلام در جریان برخورد سپاه حُر با کاروان امام علیه السلام[الأمالی للصدوق: ص 218 ح 239]، بر عهده گرفتن مسئولیت آب رسانى به خیمه ها در شب عاشورا و همچنین داوطلب شدن ایشان براى شهادت پیش از دیگر بنى هاشم، بنا بر نقل مشهور،[تاریخ الطبری: ج 5 ص 446 : وکانَ أوَّلَ قَتیلٍ مِن بَنی أبی طالِبٍ یَومَئِذٍ عَلِیٌّ الأَکبَرُ بنُ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام] از ویژگى هاى این فرزند برومند سیّدالشهدا علیه السلام است.[دانش نامه امام حسین علیه السلام ج7ص7]
در «زیارت ناحیه مقدّسه»، خطاب به او آمده است: السَّلامُ عَلَیک یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ، صَلَّى اللّه ُ عَلَیک و عَلى أبیک، إذ قالَ فیک : قَتَلَ اللّه ُ قَوما قَتَلوک، یا بُنَیَّ ما أجرَأَهُم عَلَى الرَّحمنِ وعَلَى انتِهاک حُرمَةِ الرَّسولِ! عَلَى الدُّنیا بَعدَک العَفا : سلام بر تو، اى نخستین کشته از تبار بهترین بازمانده از نسلِ ابراهیم خلیل! درود خدا بر تو و بر پدرت، آن گاه که در باره ات فرمود: «خدا، بکشد آن گروهى را که تو را کشت. پسرم! چه جرأتى بر خداى مهربان کردند. و چه جسارتى در هتک حرمت پیامبر! پس از تو، خاک بر سرِ دنیا!»
چگونگی شهادت علی اکبر علیه السلام
شیخ صدوق رحمه الله به نقل از امام زین العابدین علیهم السلام می نویسد: هنگامى که على اکبر علیه السلام براى مبارزه به سوى دشمن رفت، چشمان حسین علیه السلام، گریان شد و گفت:
اللّهُمَّ کن أنتَ الشَّهیدَ عَلَیهِم، فَقَد بَرَزَ إلَیهِمُ ابنُ رَسولِک، وأشبَهُ النّاسِ وَجهاً وسَمتاً بِهِ «خدایا ! تو بر ایشان گواه باش، که فرزند پیامبرت و شبیه ترینِ مردم به او در صورت و سیرت، به سوى آنان مى رود».
در این باره سید بن طاووس رحمه الله در «الملهوف» می نویسد: حضرت على اکبر علیه السلام که از زیباروى ترین و خوش خوترینِ مردم بود، بیرون آمد و از پدر، اجازه نبرد خواست. امام حسین علیه السلام به او اجازه داد. سپس، مأیوسانه به او نگریست و سرش را پایین انداخت و گریست. سپس گفت: «خدایا! گواه باش جوانى به نبرد آنها مى رود که از نظر صورت و سیرت و سخن گفتن، شبیه ترینِ مردم به پیامبر توست و ما هر گاه مشتاق پیامبرت مى شدیم، به او مى نگریستیم». سپس، بانگ برآورد و فرمود: «اى پسر سعد! خداوند، رَحِمت را قطع کند، همان گونه که رَحِم مرا قطع کردى.»[الملهوف: ص 166] حضرت علی اکبر علیه السلام به میدان رفت و جنگ نمایانی کرد. آن گاه، ده تن از آنان را کشت و سپس به نزد پدرش باز گشت و گفت: اى پدر! تشنه ام. حسین علیه السلام فرمود: «شکیبایى کن، پسر عزیزم! جدّت با کاسه اى پُر به تو مى نوشانَد». او باز گشت و جنگید و 44 تن از دشمنان را کشت.[الأمالی للصدوق: ص 226 ح 239]
تاریخ الطبرى به نقل از ابو مِخنَف می نویسد: زُهَیر بن عبد الرحمان برایم نقل کرد که: مُرّة بن مُنقِذ بن نُعمان عبدى لیثى، او را دید و گفت: گناهان عرب بر دوش من، اگر بر من بگذرد و چنین کند و من، پدرش را به عزایش ننشانم! حضرت على اکبر علیه السلام، با شمشیرش به دشمن حمله مى بُرد که بر مُرّة بن مُنقِذ گذشت. او نیزه اى به على اکبر علیه السلام زد و او [بر زمین] افتاد. حضرت على اکبر علیه السلام، ندا داد: اى پدر! سلام بر تو! این، جدّم است که به تو سلام مى رساند و مى فرماید: «زودتر، به سوى ما بیا».[الملهوف: ص 166]
دشمن، گِردش را گرفتند و با شمشیرهایشان، او را تکه تکه کردند .
همچنین سلیمان بن ابى راشد، از حُمَید بن مسلم اَزْدى برایم نقل کرد که: در روز عاشورا، به گوش خود شنیدم که امام حسین علیه السلام مى گوید: «خدا، بکشد کسانى را که تو را کشتند، اى پسر عزیزم! چه گستاخ بودند در برابر [خداى] رحمان و بر هتک حرمتِ پیامبر! دنیا، پس از تو ویران باد! و گویى هم اینک به زنى مى نگرم که مانند خورشیدِ به گاه طلوع، به سرعت، بیرون دویده، ندا مى دهد: اى برادرم و فرزند برادرم! درباره او پرسیدم. گفته شد: این، زینب، فرزند فاطمه دختر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله وسلم است. آن زن آمد تا خود را بر روى [پیکر] على اکبر علیه السلام انداخت. امام حسین علیه السلام نزد او آمد و دستش را گرفت و او را به خیمه، باز گردانْد. سپس، امام حسین علیه السلام به پسرش روى آورد و جوانان [خاندان] او نیز همراهش آمدند. امام حسین علیه السلام فرمود: برادرتان را ببرید. آنان، او را از آن جایى که بر زمین افتاده بود، بُردند و در خیمه اى نهادند که جلوى آن مى جنگیدند.[تاریخ الطبری: ج 5 ص 446]
جهت مطالعات بیشتر در مورد ماه محرم، «ویژه نامه خورشید بر نیزه» را مشاهده نمایید.