رفتن به محتوای اصلی
روتیتر
تخمین زمان مطالعه: 8 دقیقه

فیش منبر محرم - راهی به قلب حسین (4) - شب چهارم: ارزش محبوبیت نزد امام حسین علیه السلام

تاریخ انتشار:
برانگیختن شوق مخاطب جهت تقرب به امام حسین علیه السلام با تبیین مقام آن حضرت
راهی به قلب حسین(شب چهارم)

فیش منبر محرم - راهی به قلب حسین (4) - شب چهارم: ارزش محبوبیت نزد امام حسین علیه السلام

به مناسبت فرارسیدن ایام ماه محرم تعدادی فیش منبر محرم جهت سخنرانی تهیه شده اند که با عنوان «راهی به قلب حسین» تقدیم حضورتان می گردد. شب چهارم: ارزش محبوبیت نزد امام حسین علیه السلام

فیش منبر محرم - راهی به قلب حسین (4) - شب چهارم: ارزش محبوبیت نزد امام حسین علیه السلام

بسم رب الشهداء و الصدیقین

راهی به قلب حسین (4) - شب چهارم: ارزش محبوبیت نزد امام حسین علیه السلام

  • ماهیت موضوع:

برانگیختن شوق مخاطب جهت تقرب به امام حسین علیه السلام با تبیین مقام آن حضرت

فیش منبر محرم - راهی به قلب حسین (4) - شب چهارم: ارزش محبوبیت نزد امام حسین علیه السلام

  • انگیزه سازی:

فرض کنید یک نفری با کشتی در حال مسافرت بود. اما در طول مسیر، کشتی دچار طوفان شده شکسته و با تمام بار و افراد غرق شود. این فرد برای اینکه جان سالم به در ببرد خودش را به داخل دریا می اندازد و بعد از چند روز سرگردانی در دریا و معلق بودن روی یک تخته چوب، نگاهش به جزیره ای می افتد، با تمام اشتیاق و با هر زحمتی که شده خودش را به نزدیک ساحل میرسونه و به محض ورود با استقبال دیدنی و عجیب مردم مواجه شد. همه خیلی خوشحال و در حال پای کوبی هستند و با احترام هرچه تمامتر، از این فرد پذیرایی کردند! در عین ناباوری بعد از اینکه خستگی از تنش خارج میشه و خودش را پیدا میکنه، متوجه میشه مردم او را به عنوان پادشاه این جزیره معرفی کردند. این شخص از این اتفاق تعجب میکنه و به دنبال جواب این معما میگرده و از بین اطرافیان خودش یک بزرگی را پیدا میکنه و با ایشون مشورت میکنه و از او سوال میپرسد که به نظر شما چرا این جزیره پادشاهی ندارد و مردم او را به عنوان پادشاه انتخاب کرده اند؟

اون بزرگ بهش میگه اینجا قبلا پادشاهی داشت که به مردم ظلم میکرد و حق اون افراد رو از بین میبرد. مردم از دست این پادشاه خسته شده و تصمیم گرفتند که او را از بین برده و به داخل آب بیاندازند. نفر دیگری را انتخاب کردند، اما او نیز مانند پادشاه قبلی بعد از مدتی به مردم ظلم کرد، مجددا مردم این شخص را هم از مسند پادشاهی به زیر کشیدند ولی این بار تصمیم گرفتند تا جلوی ظلم پادشاهان را گرفته و کاری کنند تا کسی که پادشاه می شود نتواند به مردم ظلم کند. برای همین از آن زمان هر شخص غریبه ای که وارد این شهر می شود را به عنوان پادشاه انتخاب کرده و بعد از یک سال، قبل از اینکه وی شروع به ظلم کند او را به دریا بیاندازند. این شخص تازه وارد وقتی این خبر را شنید، تمام تنش به لرزه افتاد و از اون بزرگ خواست تا راهکاری به او نشان بدهد و به وی کمک کند تا از این معرکه جان سالم به در ببرد.

پیر گفت: شما پادشاه خوب باشی یا پادشاه بد، بعد از یک سال تو را به دریا انداخته و اجازه نمی دهند بیش از یک سال سلطنت داشته باشی. اما من راهی را می شناسم که اگر از هم اکنون به فکر چاره باشی و مقدماتی را آماده نمایی، می توانی بعد از اتمام دوره حکومتت زنده بمانی و زندگی ات را ادامه بدهی.

شهری در چند فرسخی اینجا وجود دارد، که شما در این یکسالی که فرصت داری می توانی برای خودتان در آنجا امکانات و تجهیزات بفرستی، و بعد از یک سال خودت را به آنجا برسانی و نجات پیدا کنی .

پادشاه گفت: این راه خوبی است ولی مشکلش این است که هم مسیر طولانی است و هم من راه را بلد نیستم و خطرات دریا هم زیاد است و ممکن است در آن غرق شوم.

پیر گفت: من ناخدای کشتی ای را می شناسم که در ناخدایی بی نظیر است و هر کسی که به او رو زده با کمال میل خواسته اش رو انجام داده اگر بتوانی با این ناخدا صحبت کنی و او را همساز خودت کنی، میتوانی از این مهلکه نیز جان سالم به در ببری. این پادشاه در مدت زمانی که در این شهر زندگی کرد به ساختن آن شهر پرداخت و از این رهاورد توانست ادامه زندگی خود را مدیریت خوبی کرد و با کمک آن ناخدا توانست به راحتی به آن شهر برسد و در راه به مشکل خاصی برنخورد.

فیش منبر محرم - راهی به قلب حسین (4) - شب چهارم: ارزش محبوبیت نزد امام حسین علیه السلام

  • اقناع اندیشه

زندگی ما در این دنیا مثل زندگی همان شخص تازه واردیه که بناست مدتی کوتاه در این جزیره دور افتاده بمانیم و زندگی کنیم. اگر از الان به فکر باشیم و راه نجاتی را برای خودمان پیدا کنیم مطمئنا عاقبت به خیر شده و هم این دنیایمان و هم آن دنیای ما آباد است. اما اگر به دنبال خواهش های دم دستی و بی فایده رفتیم نه تنها از این دنیای خود بهره کافی را نبرده ایم بلکه در آن دنیا نیز شدیدا محتاج بوده و دستمان خالی خواهد ماند. راه نجات ما در این دنیایی که پر از ترس و حیرت و نگرانی هست اینه که دست به دامان امام حسین علیه السلام بشویم و به نور هدایت آن بزرگوار مسیر مستقیم را پیدا کنیم.

در حدیث نبوی داریم که می فرمایند:

إِنَ‏ الْحُسَیْنَ‏ مِصْبَاحُ‏ هُدًی‏ وَ سَفِینَهُ نَجَاه [إِنَ‏ الْحُسَیْنَ‏ بْنَ عَلِیٍّ فِی السَّمَاءِ أَکْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَکْتُوبٌ عَنْ یَمِینِ عَرْشِ اللَّهِ مِصْبَاحُ‏ هُدًی‏ وَ سَفِینَهُ نَجَاه. / بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۹۱، ص: ۱۸۴]
 
در زمان های قدیم عرب های بادیه نشینی که در صحراها زندگی میکردند شب هنگام روی تپه ای آتش روشن میکردند تا اگر کاروانی، مسافری، کسی در بیابان است که راه را گم کرده به نور این آتش نگاه کرده و به سمت آن حرکت کند و هدایت شده و از آن گرفتاری و تحییر بیابان نجات پیدا کند، عرب به این آتش میگوید مصباح الهدی.

حسین هم مصباح الهدی است و در روایت شریف دارد که لقمان خطاب به پسرش میفرماید:

یَا بُنَیَ‏ إِنَ‏ الدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ‏ قَدْ غَرِقَ فِیهَا عَالَمٌ کَثِیرٌ فَلْتَکُنْ سَفِینَتُکَ فِیهَا تَقْوَی اللَّه [الکافی (ط – الإسلامیه)، ج‏۱، ص: ۱۶]

دنیا دریای عمیق و وحشتناکی است که هر کشتی دیگری غیر از کشتی اهل بیت علیهما السلام در آن غرق خواهد شد و اگر بخواهیم از این بیابان وحشتناک و این دریای خروشان و متلاطم دنیا به سلامت عبور کنیم باید سوار بر کشتی محبت ابی عبدالله شویم کشتی ای که از همه اهل بیت وسیعتر و سریعتر است. البته همۀ چهارده معصوم از نظر فضیلت مانند یکدیگر هستند. از نظر علم، قدرت، شجاعت و…. و همچنین از نظر اینکه هرکدام وظیفۀ خود را به درستی شناخته و صد در صد به آن عمل نمودند، همه مثل هم هستند.

خداوند متعال چند خصوصیت و ویژگی رو به امام حسین علیه السلام مختص کرده است که این امام همام رو از بقیه ائمه جدا کرده است و این ویژگیها را حتی پیامبر اکرم صلی الله و آله وسلم و امیرالمومنین علیهم السلام هم نداشتند[سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) یَقُولَانِ: إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَی) عَوَّضَ الْحُسَیْنَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَهَ فِی ذُرِّیَّتِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِی‏ تُرْبَتِهِ‏، وَ إِجَابَهَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ، وَ لَا تُعَدُّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ جَائِیاً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ. الأمالی (للطوسی)، النص، ص: ۳۱۷].

اوّلین امتیاز امام حسین علیه السلام ویژگی های خاص زیارت امام حسین علیه السلام است مثلا اینکه ایام زیارت جزو عمر حساب نمی شود و اینکه پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم سفارش کرده‌اند و تا روز قیامت نیز باقیست، این است ‌که علاقۀ خاصی راجع به امام حسین علیه السلام در دل همگان وجود دارد. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می‌فرمایند:

إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ حَرَارَهً فِی‏ قُلُوبِ‏ الْمُؤْمِنِینَ‏ لَا تَبْرُدُ أَبَدا [مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج‏۱۰، ص: ۳۱۸]
به خاطر شهادت امام حسین علیه السلام عشق و حرارتی در قلبوب مؤمنین بر افروخته شده است که خاموش شدنی نیست.

محبّت و عشق و علاقۀ مردم به امام حسین علیه السلام علاقه خاصی است که قابل وصف نیست. حرارت محبّت امام حسین علیه السلام در دل‌ها به اندازه‌ای است که راجع به امیرالمؤمنین علی علیهما السلام و امام حسن مجتبی علیه السلام یا حتّی شخص پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیست.

نام مبارک امام حسین علیه السلام دل‌‌های مردم، خصوصاً شیعیان را دگرگون می‌کند. به همین علّت، در میان مردم، علاقۀ خاصی نسبت به زیارت ابی عبدالله الحسین وجود دارد. بنابر متون تاریخی نقل شده است که متوکل اقداماتی در حق فرزندان حضرت علی علیه السلام ، از جمله سیدالشهدا علیه السلام نمود، که بسیار بی شرمانه بود به نحوی که عده ای این اقدامات را با اقدامات یزید و معاویه شباهت می دهند. از اقدامات جنایتکارانه وی ویران کردن قبر امام حسین علیه السلام و سایر شهدای کربلا در سال ۲۳۶ ﻫ.ق بود به نحوی که به دستور وی قبر سیدالشهدا را با زمین یکسان کردند و آب بر آن بستند و زمین آنجا را شخم زدند. او که قبر امام حسین  علیه السلام را حتی پس از تخریب پایگاهی بر علیه حکومت خود می دید، متوجه گردید گروه گروه از مردم شبانه به زیارت محل قبر امام می روند و آنجا را زیارت می کنند. از این جهت مامورانی را در نزدیکی قبر امام قرار داد تا هر کس را که به آنجا می رسد به قتل برسانند ولی باز هم این روش (کشتن زائران قبر اباعبدالله الحسین توسط عمال متوکل) فایده نداشت و باز هم مردم با وجود این به زیارت قبر امام  می رفتند. به رغم وحشیگری های متوکل نسبت به زوار قبر امام حسین علیه السلام، هرگز این مسیر تعطیل نشد و از رونق نیفتاد و مردم به صورت های مختلف خود را به کربلا می رساندند و امام حسین علیه السلام را زیارت می کردند. سرانجام متوکل مجبور شد طی بخشنامه ای زیارت قبر امام حسین علیه السلام را بشرط اینکه دست راست زائر را قطع کنند، آزاد نماید! و در اندک زمانی صف مشتاقان زیارت با وجود این شرط نیز طولانی گردید!

مسعودی، مورخ بزرگ، در کتاب مروج الذهب می نویسد: خانمی به قصد زیارت قبر امام حسین علیه السلام به مامور ثبت نام مراجعه کرد. به وی تذکر دادند آیا می دانی که شرط رفتن به زیارت قطع دست است؟ آن زن پاسخ داد: از شرایط آگاهم! متصدی ثبت نام، اسم این خانم را می نویسد. آن گاه به وی گفت: دستش را برای قطع کردن بیرون بیاورد. آن زن دست چپ خود را بیرون آورد! مامور می گوید: خانم! بخشنامه می گوید باید دست راست داوطلب زیارت قطع شود. آن زن دست راست خود را از زیر حجاب بیرون آورد و گفت: این دست را سال گذشته قطع کرده اید!

با این وجود شیعیان زیادی بودند که حاضر شدند دستشان در این راه قطع شود اما حرم ارباب تو غربت قرار نگیرد. حتی همین الان هم این حرارت رو در قلوب مومنین به راحتی می توانید پیدا کنید. اربعین سالی که گذشت عراق و خصوصا کربلا در اوج تهدیدات امنیتی به سر می برد و نه تنها تهدیدات امنیتی که تهدیدات بهداشتی هم در آنجا غوغا کرده ولی می بینیم با تمام این احوال کربلا موج میزنه از زواری که با عشق به زیارت اباعبدالله الحسین می آیند. واقعا ایام زیارت ابا عبدالله کربلا چه خبره؟ جاهای دیگه دنیا رو هم ببینید و مقایسه کنید هیچ جا مثل کربلا زائر ندارد، حتی خانه خدا هم به اندازه امام حسین  زائر ندارد.

امتیاز دوّمی که امام حسین علیه السلام دارند، خاصیت تربت ایشان است.

طبق نظر تمام مراجع معظم تقلید خوردن خاک حرام است حتی خاک مطهر قبور غریب ائمه بقیع هم از این قاعده مستثنی نیست و خوردن آن حرام است غیر تربت مطهر امام حسین علیه السلام که خوردن کمی از تربت امام حسین علیه السلام، به عنوان شفا و استشفاء، نه تنها منعی نشده بلکه مستحب است که کام نوزاد را هم با این تربت باز کنند و در روایات مختلفی وارد شده است که معصومین فرمودند:

وَ الشِّفَاءَ فِی‏ تُرْبَتِهِ[سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) یَقُولَانِ: إِنَّ اللَّهَ (تَعَالَی) عَوَّضَ الْحُسَیْنَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَهَ فِی ذُرِّیَّتِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِی‏ تُرْبَتِهِ‏، وَ إِجَابَهَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ، وَ لَا تُعَدُّ أَیَّامُ زَائِرِیهِ جَائِیاً وَ رَاجِعاً مِنْ عُمُرِهِ. الأمالی (للطوسی)، النص، ص: ۳۱۷]

 این مطلب نیز، از امتیازات خاصّ امام حسین  است.

حتی نماز با این تربت اعلاء ثوابش خیلی زیاد و چند برابر نماز بر تربت عادی است. علاوه بر اینکه در روایت وارد شده که تربت امام حسین علیه السلام موجب شفاست، به تجربه نیز اثبات شده است که تربت اباعبدالله الحسین علیه السلام دردهای بی درمان را شفا می‌دهد.

عالم زاهد پرهیزگار حجه الاسلام و المسلمین مرحوم آقای حاج شیخ محمد حسن عالم نجف آبادی قدس سره نقل فرمودند:

من در زمان مرجعیت مرحوم آیه الله آخوندی خراسانی (ره) که در نجف اشرف مشغول تحصیل بودم مریض شدم و این بیماری مدتی طول کشید و پرستاری مرا بعضی از طلاب در همان حجره مدرسه بر عهده داشتند. پس از چندی بیماری من به قدری شدید شد که اطبا از شفا یافتنم مأیوس شدند و دیگر برای معالجه‏ام نیامدند و من در حال تب شدید گاهی بیهوش می‏شدم و گاهی به هوش می آمدم. یکی از رفقا که مرا پرستاری می‏کرد شنیده بود که عالم زاهد مرحوم آیه الله آقای حاج علی محمد نجف آبادی قدس سره مقداری از تربت اصلی حضرت سیدالشهدا را دارد. او به منزل معظم له رفته و از وی خواسته بود که قدری از آن تربت را بدهد که به من بخورانند تا شفا یابم. ایشان فرموده بود: من به قدر یک عدس تربت دارم و آن را گذاشته ام که در کفنم بگذارند. آن آقا گفته بود: حالا که ما از همه جا مأیوس شده و به شما پناه آورده‏ایم شما هم از دادن تربت خودداری می‏کنید؟ این بیمار در حال احتضار است و می میرد. مرحوم آیه الله آقای حاج علی محمد، دلش به حال بیمار سوخته و قدری از آن تربت که از جان خودش عزیزترش میداشت به آن شخص داده بود. تربت را با آب مخصوصی که وارد شده در آب حل کرده و به حلق من ریخته بودند. من که در حال بیهوشی به سر می‏بردم، ناگهان چشمان خود را باز کرده و دیدم رفقا اطراف بسترم نشسته‏ اند، خوب دقیق شدم و آنان را شناختم و قصه تربت را که به حلقم ریخته بودند برایم شرح دادند. کم کم در خود احساس نیرو و نشاط کردم و حرکتی به خود داده نشستم، دیدم نشاط بیشتری دارم برخاستم و ایستادم و چون یقین کردم که به برکت تربت مقدس امام حسین علیه السلام شفا یافته ام حال خوشی پیدا کردم و به رفقا گفتم: خواهش میکنم که از حجره بیرون بروید، چون می‏خواهم زیارت عاشورا بخوانم. رفقا از حجره بیرون رفتند و من درب حجره را بستم و بدون احساس ضعف با آن حال خوشی که قابل و صف کردن نیست مشغول خواندن زیارت حضرت سیدالشهدا شدم.

سومین مورد از امتیازات بزرگ امام حسین علیه السلام که مهمتر از همۀ امتیازاتی است که تا کنون برشمردیم، خدمت ابی عبدالله به بشریت بوسیله گذشت، ایثار و فداکاری امام حسین علیه السلام برای بقای دین است.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم،‌ در مدت ۲۳ سال هشتاد و چهار جنگ و سریره و غزوه سخت و طاقت‌ فرسا را پشت سر گذاشتند در این جنگ ها دندان مبارکشان شکست، ساق پای حضرت شکست، هر روز از پشت بام برسر ایشان خاکروبه و شکمبه گوسفند ریختند که خود ایشان فرمودند:

مَا أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیتُ.
در بین ۱۲۴۰۰۰پیغمبر هیچ یک به اندازه من آزار و اذیت نشد

امیرالمؤمنین علیه السلام سی سال عمر مبارک خویش را با مظلومیّت تمام سپری کردند، و صبر کردند در حالی که خار در چشم و استخوان در گلویشان بود. مخصوصاً در پنج سال حکومت، بسیار مورد آزار و اذیت واقع شدند. سایر ائمّۀ‌ طاهرین علیهما السلام نیز برای دین، زحمات فراوانی کشیدند و جانفشانی و فداکاری کردند؛ امّا آن امامی که همه چیزش را برای دین فدا کرد و حاضر شد برای بقای اسلام، تمام دارایی خودش رو در طبق اخلاص فدا کنه حتی عیال و خانواده‌اش را به اسارت ببرند و حتّی طفل شیرخوارش را نثار احیای سنّت جدّش کند، امام حسین  بود.
فداکاری خاص در موقعیّتی ویژه، تا جایی که موجب شهادت یاران و برادران و فرزند شیرخوار و نیز اسارت حضرت زینب سلام‌ الله‌ علیها و امام سجّاد علیه السلام شود، از اختصاصات و امتیازات ویژۀ امام حسین علیه السلام است.

البته همان‌طور که قبلاً نیز بارها متذکر شده‌ایم، هر یک از ائمه معصومین در جایگاه امام حسین علیه السلام قرار می‌گرفت، چنین فداکاری می‌کردند، آن بزرگواران نور واحد هستند و در فضائل و صفات نیکوی اخلاقی تفاوتی با هم ندارند. چنانکه اگر هرکدام در جایگاه دیگری قرار می‌گرفتند، همان وظیفه‌ای را انجام می‌دادند که آن امام بزرگوار انجام داده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:

الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَ إِنَّهُمَا إِمَامَانِ‏ قَامَا أَوْ قَعَدَا وَ أَبُوهُمَا خَیْرٌ مِنْهُمَا [بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج‏۳۶، ص: ۲۸۹]

بنابراین آنچه موجب برخورداری امام حسین علیه السلام از این ویژگی شده است، موقعیّت زمانی دوران حیات آن حضرت می‌باشد که منجر به انجام وظیفه توسط ایشان در کربلا شد. امّا به هر حال سایر معصومین زمینۀ چنین انجام وظیفه‌ای در دوران زندگانی خود نداشتند و از این جهت می‌توان گفت: این میزان ایثار و فداکاری از کسی غیر از امام حسین علیه السلام در طول تاریخ و در عالم هستی دیده نشده است.

و چهارمین ویژگی خاص امام ، محبّت ویژۀ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به امام حسین علیه السلام است.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم محبّت و علاقۀ شدیدی به امام حسین علیه السلام داشتند. در روایات می‌خوانیم: وقتی پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله وسلم بر فراز منبر بودند و امام حسین علیه السلام که یک کودک سه یا چهار ساله بودند وارد می‌شدند، پیامبر از منبر پایین می‌آمدند، ایشان را در بغل می‌گرفتند و روی منبر می‌نشستند و از او حسابی تعریف می‌کردند. حتّی اگر امام حسین علیه السلام هنگام خطبه خواندن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به زمین می‌خوردند، حضرت سریع پایین می‌آمدند، ایشان را بغل می‌کردند و مجدّداً به خطبۀ خود ادامه می‌دادند.[بحار الأنوار، ج ‏۴۳، ص ۲۹۵]

گاهی امام حسین علیه السلام را نوازش می‌کردند، روی شانه‌های خود سوار می‌کردند یا روی زانوهای خود می‌نشاندند و می‌فرمودند:

أَنْتَ الْإِمَامُ ابْنُ الْإِمَامِ أَخُو الْإِمَامِ تِسْعَهٌ مِنْ وُلْدِکَ أَئِمَّهٌ أَبْرَارٌ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ [بحارالأنوار، ج ۳۶، ص ۲۹۱]

یا حسین!‌ تو امامی،‌ پدرت امام است و برادرت امام است و نُه نفر از ابناء و فرزندان تو امام هستند و نهمین آنها کسی است که قیام می‌کند و به دست او، عدالت اسلامی سرتاسر جهان را می‌گیرد. بارها این جمله را در مورد امام حسین علیه السلام می‌فرمودند. گاهی از اوقات نیز روضه می‌خواندند و گلوی امام حسین علیه السلام را می‌بوسیدند و به مردم می‌‌فرمودند: این فرزندم را برای دین، در کربلا کشته می‌شود[مثیر الأحزان، ص ۱۸].

تازه اینها همه اش نیست  موارد دیگه ای هست که تیتر وار فقط میخوانم مثل :

  •  تنها امامی که در معرکه ی جنگ به شهادت رسید. امیرالمؤمنین علیه السلام با اینکه در دهها جنگ شرکت کردند و بارها مجروح شدند ولی در مسجد کوفه مورد سوءقصد قرار گرفتند؛ بقیه ی ائمه هم که مسموم شدند.
  •  تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان ایّها الشهید یادشده با اینکه همه ائمه ما شهید شده اند. تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شد: علی اکبر  و علی اصغر  .
  • تنها امامی که اربعین و زیارت اربعین دارد.
  • تنها امامی که قبر مطهرش بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تا اثری از آن باقی نمانَد.
  • تنها امامی که بدون غسل و کفن دفن شد.
  • تنها امامی که سر مبارکش از بدن جدا شد.
  • تنها امامی که بعد از شهادتش، خانواده اش اسیر شدند.
  • تنها امامی که پدر و مادر و نسلش معصوم بودند.
  • تنها امامی که در تربتش شفاست.
  • تنها امامی که نماز مسافر در حرمش تمام است.
  • تنها امامی که انبیای قبل از او از آدم تا خاتم بر او گریستند.
  • تنها امامی که ولادتش توأم با حزن و گریه بود.
  • تنها امامی که در روز ولادتش شفاعت کرد ( قضیه ی فُطرُس)

فیش منبر محرم - راهی به قلب حسین (4) - شب چهارم: ارزش محبوبیت نزد امام حسین علیه السلام

  • پرورش احساس

یکی از ویژگی های خاص امام حسین علیه السلام این است که محبت ابی عبدالله اکسیراعظم است و آدم رو زیررو میکنه. چه آدمهایی که در منجلاب گناه دست و پا میزدن ولی با عنایت ومحبت امام حسین علیه السلام به اوج عزت و سعادت رسیدند که حتی خودشون هم باورشون نمیشد راه های صد ساله رو یک شبه طی کردند.

شاهرخ ضرغام قبل از انقلاب کلی هم نوچه داشت. شغلش این بود درب کاباره می ایستاد و کسانی که بدمستی می کردن رو از کاباره بیرون میکرد. کسی بود که خیلی از گنده لات های تهران ازش حساب می بردن و روی خیلی از اونا رو کم کرده بود حتی یکدفعه توی دعوا چهار نفر رو با هم زده بود. مادرش میگفت: هفده سالش بود ولی سند خانه ما همیشه سر طاقچه آماده بود. تقریباً ماهی یکبار برای سند گذاشتن به کلانتری محل می رفتم. مسئول کلانتری هم از دست او به ستوه آمده بود. با خودم می گفتم: الان که هفده سالشه اینطور اذیت می کنه، وای به روزی که بزرگتر بشه. چند بار می خواستم بعد از نماز نفرینش کنم. اما دلم واسه یتیمی و سختی هائی که کشیده بود سوخت. به جای نفرین دعایش می کردم. شاهرخ جزو اون یازده نفری بود که ساواک سال ۵۷ دعوتشون کرد و ازشون خواست که هرکدوم با دار دسته شون جلو مردم رو بگیرن و نذارن که دسته های هیات بیرون بیاد تا تو محرم تظاهرات راه نیافته و مبلغ بسیار بالایی رو هم به عنوان پاداش از شاه دریافت کنن. رفیقش میگه من باشاهرخ بودم همه جواب مثبت دادن اما دیدم شاهرخ ساکته بعد از چند دقیقه گفت من باید فکر کنم. از جلسه که اومدیم بیرون گفت هر چی فکر میکنم میبینم من کسی نیستم که جلو عزادارای امام حسین علیه السلام رو بگیرم. پشت هیکل درشت و ظاهر خشن شاهرخ، باطنی متفاوت وجود داشت که او را از بسیاری از هم ردیفانش جدا می ساخت. هیچگاه ندیدم که در محرم و صفر لب به نجاستهای کاباره بزند. ماه رمضان را همیشه روزه می گرفت و نماز می خواند. به سادات بسیار احترام می گذاشت. هر سال در روز عاشورا به هیئت جواد الائمه علیه السلام در میدان قیام می آمد. بعد همراه دسته عزادار حرکت می کرد. در عاشورای سال پنجاه وهفت، ساواک به بسیاری از هیئتها اجازه حرکت در خیابان را نمی داد. اما با صحبتهای شاهرخ، دسته هیئت جواد الائمه علیه السلام مجوز گرفت.

صبح عاشورا دسته حرکت کرد. ظهر هم به حسینیه برگشت. شاهرخ میاندار دسته بود. محکم و با دو دست سینه می زد. نمیدانم چرا اما آنروز حال و هوای شاهرخ با سالهای قبل بسیار متفاوت بود. موقع ناهار، حاج آقا تهرانی کنار شاهرخ نشسته بود. بعد از صرف غذا، مردم به خانه هایشان رفتند. حاج آقا با شاهرخ شروع به صحبت کرد. ما چند نفر هم آمدیم و در کنار حاج آقا نشستیم. صحبتهای او به قدری زیبا بود که گذر زمان را حس نمی کردیم. این صحبتها تا اذان مغرب به طول انجامید. بسیار هم اثر بخش بود. کربلا و عاشورا یک رود همیشه در جریان است من شک ندارم، اولین جرقه های هدایت ما در همان عصر عاشورا زده شد آن روز، بعد از صحبتهای حاج آقا سیزده قرن پس ازعاشورا، حُرّی به نام شاهرخ ضرغام برای نهضت عاشورائی حضرت امام متولد شد. محبت امام حسین علیه السلام شاهرخ رو برد تا جایی که خودش رو مدیون میدونست و با تمام وجود متحول شد. روی سینه اش نام امام خمینی رو خالکوبی کرده بود روزی که انقلاب پیروز شد تمام نوچه هاش رو جمع کرد و تا صبح تمام کاباره هایی که میشناخت رو به آتش کشید رفیقش میگه دائم میگفت اینا تمام آبرو و ناموس ما رو غارت کردن. وقتی هم که جنگ شروع شد رفت کنار شهید چمران و شهید سید مجتبی هاشمی ایستاد جلو دشمنان اهل بیت اینقدر شجاعانه خدمت کرد که صدام ملعون برای سرش جایزه تعیین کرد و وقتی هم شهید شد تلوزیون عراق به نیروهاش خوش خبری داد و جشن گرفت.

فیش منبر محرم - راهی به قلب حسین (4) - شب چهارم: ارزش محبوبیت نزد امام حسین علیه السلام

  • رفتار سازی

تحول حر بعد از این رخ داد که کمی فکر کرد و صحبت های امام حسین علیه السلام رو مورد دقت قرار داد و حر امام خمینی یعنی شاهرخ ضرغام هم با صحبت های یک عالم و روحانی، اولین گامهای تحولش رو برداشت.

ما از این نمونه ها در طول تاریخ زیاد داریم که تا عرش اعلی را با نور امام حسین علیه السلام و سوار بر کشتی هدایت او یک شبه پیمودند. انسان تا صفات، آرمان، هدف، راه و سبک زندگی امام رو خوب نشناسد، نمی تواند از این سراج منیر استفاده کند و محبوب دل ایشان بشود. لذا یکی از کارهایی که باید برای شناخت بیشتر نسبت به سید الشهدا علیه السلام انجام بدهیم همین شرکت در مجالس عزای ابی عبدالله و نشستن پای منبر و شنیدن روایات اهل بیت است. این که در روایات ثواب های متفاوت و کثیری برای شرکت و برپایی این مجالس ذکر شده به این علت است که منجر به شناخت امام حسین علیه السلام میشه. فلسفه برپایی این محافل فقط این نیست که دور هم بنشینیم و گریه کنیم بلکه قرار است ما امام رو بشناسیم کمی باید در این محافل معرفتمون نسبت به امام زیاد بشه. ما میتوانیم باحداقل با شرکت در این ده شب و اطلاع ازمعارف اهل بیت فاصله خودمون رو با امام کم کنیم و اون عزیزانی که خیلی اهل مطالعه نیستند با خودشون قرار بزارن هفته ای چند جلسه به سخنرانی گوش کنن.

  • اگه راننده هستید همینجور که داری رانندگی میکنی
  • اگه خانم خونه ای همینطور که تو اشپزخانه مشغولی رادیو معارف رو گوش کن
  • اگه مغازه داری داخل مغازه ات با رادیو یا تلوزیون مغازه سخنرانی رو گوش بده.
  • اگه دانشجویی یا دانش آموزی تو راه دانشگاه و مدرسه از گوشی موبایلت استفاده کن و هندزفری بذار گوش بده.
  • و …

اون عزیزانی هم که اهل مطالعه هستن یک کتابی رو انتخاب کنن و تا آخر این ماه محرم مطالعه کنن مثلا عبرت های عاشورا، تاریخ کربلا، حماسه حسینی یا رمانهای بسیار زیبایی که در این زمینه نوشته شده مثل سقای آب وادب و...، هم ساده و روان هست و هم کاربردی. با خودتون قرار بذارید و اسمش رو هم بذارید قرار عاشقی. عهد کنید و روی عهدتون هم بایستید و بدونید کسی به مقام محبت امام حسین علیه السلام می رسه که در عهدی که با خدا بسته مردانه بایسته:

مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً [سوره الأحزاب : آیه ۲۳]
اونایی که تو کربلا با امام حسین علیه السلام عهد بستند مردونه تا آخرین قطره خونشون پای عهدشون ایستادن لذا تبدیل به الگو شدند و در تاریخ جاودانه شدند و من و شما بعد از ۱۴۰۰ سال دور هم جمع شدیم و بر مصائب آنها اشک میریزیم.

وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون

جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماه محرم، «ویژه نامه خون خدا (امام حسین علیه السلام)» را مشاهده نمایید. 

موضوع مقالات

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا