آثار گناه در دنيا و آخرت از منظر قرآن و روايات/بخش سوم
فصل دوم
آثار گناهان در قیامت از منظر قرآن
در توصیف قیامت و روزهای قیامت قرآن می فرماید:
تعْرُجُ الملئكةُ والروح الیه فی یوم كان مقدارهُ خمسین الف سنةٍ.[37]
منظور از روزی كه مقدارش پنجاه هزار سال است، به طوری كه از سیاق آیات بعدی برمی اید روز قیامت است، و مراد از این مقدار- به طوری كه گفته اند- این است كه اگر آن روز با روزهای دنیا و زمان جاری در آن تطبیق شود، معادل پنجاه هزار سال دنیا می شود. (نه اینكه در آنجا هم از گردش خورشید و ماه سالهائی شمسی و قمری پدید می آید) و در امالی شیخ مفید به سندی كه به امام صادق (ع) رسانده از آن جناب نقل كرده كه فرمود آگاه باشید و به حساب كشی از نفس خود بپردازید، قبل از اینكه خدای تعالی از شما حساب بكشد برای اینكه در قیامت پنجاه موقف است، هر موقفی مثل هزار سال از سالهای دنیا است، آن گاه این آیه را تلاوت فرمود: فی یومٍ كان مقدار و خمسین الف سنة.[38]و نیز در مجمع البیان است كه ابوسعید خدری روایت كرده كه گفت: شخصی از رسول خدا (ص) پرسید: بلندی روز قیامت چقدر است؟ فرمود به آن خدائی كه جان محمد به دست اوست برای مرد مؤمن آنقدر سبك است كه به قدر یك نماز واجبی كه در دنیا بخواند بیشتر طول نمی كشد. پس از این روایات و آیات الهی فهمیده می شود كه یكی از آثار گناهان در قیامت طولانی بودن حساب كشی خواهد بود كه بسیار مشكل است.
بخش اول
بیان سختی روز قیامت بر گهنكاران
انهم یرونهُ بعیداً و نریه قریباً.
كفار آن روز را دور می پندارند ولی ما نزدیكش می بینیم.[39]
دو ضمیر در «یرونه» و در «نریه» به عذاب و یا به یوم القیامه و عذابی كه در آن است برمی گردد، مؤید احتمال اول آیه بعدی است كه می فرماید «یوم تكون السماء كالمُهل» و مراد از «رؤیت» نزدیك بودن آن عذاب و یا آن روز و اعتقاد به آن است كه به نوعی عنایت مجازی رؤیتش خوانده، و اگر كفار عذاب قیامت را دور می بینند و به دوری آن معتقدند، این اعتقادشان ظنی است و امكان آن را بعید می پندارند، نه اینكه معتقد به معاد باشند ولی آن را دور بپندارند، چون كسی كه معتقد به معاد است هرگز درخواست عذاب آن را نمی كند و اگر هم بكند صرف تعلقه زبان است، و اما رؤیت خدای تعالی به معنای علم آن حضرت است به اینكه قیامت محقق است و آنچه آمدنی است نزدیك هم هست یكی دیگر از آثار گناهان این است كه انسان قیامت را دور می پندارد و اینكه اصلاً اعتقادی به قیامت پیدا نمی كند و منكر قیامت هم می شود.
كه آیات الهی به این امر تصریح دارد قرآن می فرماید: الذین یكذبون بیوم الدین. همانا كه روز جزاء را تكذیب می كنند.[40]ظاهر این آیه این است كه مراد از تكذیب، تكذیب قولی و به زبان صریح است درنتیجه آیه شریفه و مذمت آن فقط شامل كفار می شود و فاسقان از اهل ایمان را شامل نمی شود پس باید بگوئیم منظور از مطففین هم همه كم فروشان نیست بلكه مراد كفار كم فروش است.
بخش دوم
اوضاع گنهكاران در قیامت
قرآن درباره اوضاع گناهكاران بیاناتی دارد كه فقط بعضی از آیات را نقل می كنیم قیامت خیلی سخت و مشكل است به جائی كه در روایت داریم كه حضرت یعقوب یوسف خود را فراموش می كند و حضرت ابراهیم اسماعیلش را فراموش می كند از شدت سختی و عذاب و تمام انسانها به فكر خودشان هستند به جائی می رسد كه قرآن می فرماید: یبصرونهم یوَدُّ المجرم لو یفتری من عذابِ یومئذٍ ببنیه* و صاحبته و اخیه* و فصیلته التی تؤْویه* و من فی الارض جمیعاً ثم ینجیه* كلا انها لظی* نزاعةً للشّوی*[41]با اینكه دوستان را به دوستان نشان می دهند، مجرم آرزو می كند ای كاش می شد فرزندان را در برابر عذاب آن روز فدا كرد* و دوستان و برادر را* و خویشاوندانی كه او را از خود می دانستند* و بلكه همه مردم روی زمین را تا خودش از عذاب نجات پیدا كند* اما هیهات چه آرزوی خامی كه آتش دوزخ شعله ور است و درهم شكننده اعضای بدن است.
بخش سوم
وصف عذاب مكذبان در قیامت
همان طور كه بیان شد قیامت اوضاع سختی است كه قرآن می فرماید در قیامت اوضاع كسانی كه روز جزاء را تكذیب كرده اند خطاب می رسد ای منكران! شما امروز به سوی آن دوزخی كه تكذیب كردید بروید بروید زیر سایه دودهای آتش دوزخ كه دارای سه شعبه است. نه آنجا سایه ای خواهد بود و نه از شرار آتش هیچ نجاتی دارند آن آتش هر شراری بیفكند مانند قصری است گوئی آن شراره (در سرعت و كثرت) همچون شتران زردموی است وای در آن روز به حال آنان كه آیات خدا را تكذیب كردند.[42]
بخش چهارم
اثر گناه در نامه اعمال
از آیات و روایات به خوبی استفاده می شود كه هر عملی دارای اثر وضعی مخصوصی می باشد و اثر بعضی از اعمال خوب اثر بعضی از افعال بد را خنثی می كند كه در اصطلاح به آن تكفیر گفته می شود و همچنین اثر بعضی از افعال زشت اثر اعمال نیك را خنثی می سازد كه به آن احباط اطلاق می شود.
و در روایات متعدد به آثار وضعی اعمال صالحه و سیئه آدمی چه در روح و روان و حتی جسم انسان و چه در كل نظام طبیعی تصریح شده است به عنوان مثال گناه غیبت دارای آن چنان اثر وضعی است كه اعمال نیك غیبت كننده و اعمال زشت غیبت شونده را از پرونده اعمالشان به یكدیگر منتقل می سازد.
در حدیث نبوی[43]است كه روز قیامت شخصی در مقابل پروردگارش می ایستد و نامه عمل به او داده می شود پس اعمال نیك خویش را در نامه عملش مشاهده نمی كند می گوید پروردگارا این پرونده عمل من نیست زیرا من اعمال نیكی را كه مرتكب گشته ام در آن نمی بینم به او گفته می شود كه پروردگار تو چیزی را گم و فراموش نمی كند بلكه عمل خوب تو به خاطر غیبت از مرد از بین رفت، سپس شخص دیگری به پیشگاه الهی آورده می شود و نامه عملش به او داده می شود پس در پرونده خویش طاعات فراوانی مشاهده می كند و می گوید خدایا این پرونده عمل من نیست زیرا من این اعمال نیك را انجام نداده ام به او گفته می شود كه فلانی از تو غیبت كرد پس خوبیهای او از نامه عملش به نامه عمل تو منتقل شده است.
پس از این روایات پیامبر اكرم (ص) نتیجه می گیریم كه گناهان اعمال را حبط كرده و از بین می برند كه در روایت شریف نبوی هست كه پیامبر اكرم خطبه می خواندند و می فرمودند ای مردم هر كس بگوید سبحان اللّه و لااله الااللّه و اللّه اكبر خداوند یك درخت در بهشت برایش غرس می كند یك مرد عربی بلند شد و عرض كرد یا رسول اللّه من صبح تا به شب این ذكر را می گویم الان باید در بهشت باغهائی داشته باشم پیامبر فرمود مواظب باش آتشی نفرستی كه این باغها را به آتش بكشد انسان صبح تا به شب اعمال خوب انجام می دهد و پرونده را از اعمال خوبی مانند صدقه، نماز جماعت و نافله ها و شركت در مجالس عزای امام حسین و همه این اعمال را با یك تهمت و یا با یك دروغ از بین می برد انجام عمل دشوار نیست نگهداری عمل دشوار است كه آیت الله جوادی آملی در درس اخلاقش می فرمود ظرف این آیه قیامت است من جاء بالحسنه فله عشر امثالها می فرمود شما یك عمل به قیامت بیاورید تا خدا هم برای شما ده برابر بدهد معلوم می شود نگهداری عمل دشوارتر است از خود انجام عمل.
بخش پنجم
چهره گنهكاران در قیامت
گناهان مختلف در دنیا آثار و چهره های متفاوتی در قیامت دارد و این از روایت پیامبر بزرگوار اسلام فهمیده می شود و آیات الهی هم به این مطلب تصریح دارد.
معاذ بن حیل می گوید: در منزل ابو ایوب انصاری در محضر رسول خدا (ص) بودم از آن حضرت پرسیدم: منظور از این آیه چیست؟
یوم ینفخ فی الصور فتأتون افواجاً.[44]
روز قیامت در صور دمیده می شود، پس مردم گروه گروه می آیند.
آن حضرت در پاسخ فرمود:
ده گروه از امت من در قیامت در چهره های مخصوص از سایرین متمایز هستند وارد صحنه می شوند، گروهی:
1- به صورت میمون كه سخن چینهای امت هستند.
2- گروهی به صورت خوك كه حرام خوارهای امتند.
3- گروهی واژگون كه رباخوارانند.
4- گروهی كور وارد محشر می شوند و آنها ستمگران در قضاوت هستند.
5- و گروهی گنگ و كر وارد می شوند و آنها از خود راضی و خودبینان هستند.
6- گروهی زبانشان را می جوند و از دهانشان چرك كه همه را ناراحت می كند بیرون می آید و آنها علماء و قاضیان بی عمل هستند.
7- گروهی بدبوتر از مردار گندیده و آنها آزاردهندگان به همسایه اند.
8- گروهی پوشیده كه لباسهای آتشین و مس گداخته و چسبان و آنها جاسوسهای ترد ظالم هستند.
9- گروهی با دست و پای بریده وارد محشر می شوند آنها شهوترانان و مانع ادای حق خدا از اموال خود هستند.
10- گروهی آویخته شده بر دارهای آتشین هستند و آنها متكبران می باشند.[45]
و در این زمینه رسول خدا فرمودند كه:
من والی عشرةً فلم یعْدل فیهم، جاء یوم القیامةِ و یداه و رِجْلاه وراشهُ فی ثقبِ مأسٍِ.[46]
هركس سرپرست ده نفر شود ولی رفتارش با آنها عادلانه نباشد روز قیامت بیاید، در حالی كه دست و پا و سر او را سوراخ تبری باشد.
در مورد آثار هر گناهی بخواهیم بحث كنیم خیلی طولانی شده و نیاز به حوصله زیادی دارد لذا به همین چند مورد اكتفاء كرده و یك مورد از گناهان كه در اجتماع ما فراوان دیده می شود و مبتلا به این گناه جوانان و نوجوانان هستند استهزاء كردن مؤمنین است كه در آخرت آثاری دارد كه پیامبر بزرگوار اسلام فرمودند:
ان المستهزئین بالناس بفتح لاحدهم من باب الجنه فیقال هلم هلم، فیجیئی بكربه و غمه فاذا اتاه اغلق دونه ثم یفتح له باب آخر فیقال هلم هلم فیجیء بكربه و غمه فاذا اتاه اغلق دونه فما یزاله كذلك حتی ان الرجل لیفتح له الباب فیقال هلم هلم فی یأتیه.[47]
پیامبر اكبرم (ص) فرمود: در قیامت اهل سخریه و استهزاء را می آورند و برای یكی از آنها یك درب بهشت باز می شود و به او گفته می شود كه بیا بیا داخل بهشت شو، در به رویش بسته می شود بعد درب دیگری باز می شود و می گوید بیا از این درب داخل شو، تا نزدیك درب بهشت می رسد در به رویش بسته می شود و به همین ترتیب درب سوم و چهارم … تا اینكه بالاخره در بهشت به رویش گشوده می شود و به او می گوید بیا بیا از این در داخل شو اما او كه چندین مرتبه مسخره شده دیگر باور نمی كند و به طرف درب بهشت نمی رود.
استهزاءكنندگان چه كسانی هستند؟
قرآن چهار گروه را به عنوان مستهزئین معرفی می كند كه مؤمنان را مسخره می كنند.
1- كافران: كه خداوند تبارك و تعالی می فرماید:
این للذین كفروا الحیوة الدنیا و یسخرون من الذین امنوا و الذین اتقوا فوقهم یوم القیامه و اللّه یرزق من یشاء بغیر حساب.[48]
زندگانی دنیا برای كافران زینت داده شده و لذا آنان مؤمنان را مسخره می كنند و انسانهای متقی و باایمان در روز قیامت از این كافران برترند و خداوند به هر كس بخواهد بدون حساب روزی می دهد.
2- مشركان: قال اللّه تبارك و تعالی:
انا كفیناك المستهزئین الذین یجعلون مع اللّه الهاً آخر(سوره حجر 95- 96 خداوند می فرماید همانا ما تو را از شر استهزاءكنندگان حفظ می كنیم و سپس آنان را معرفی می فرماید: اینان كسانی می باشند كه خدا معبود دیگری قرار می دهند و برای خدای یكتا شریك قائل هستند.
3- منافقان كه قرآن كریم می فرماید:
و اذا قیل لهم امنوا كما امن الناس قالوا أنؤمن كما امن السفهاء ألا انهم هم السفهاء و لكن لایعلمون و اذا لقوا الذین امنوا قالوا امنا و اذا خلوا الی یاطینهم قالوا انما سخن مستهزؤن.[49]
هنگامیكه به منفاقان گفته می شود ایمان بیاورید همانطور كه سایر مردم ایمان آورده اند می گویند آیا ما ایمان بیاوریم همان طوری كه سفیهان و نادانان ایمان آوردند و خداوند در پاسخ می فرماید: آگاه باشید كه سفیهان همان منافقان هستند و لكن خودشان نمی دانند و هنگامی كه منافقان با مؤمنان ملاقات می كنند می گویند ایمان آوردیم و چون با سران كفر مواجه می شوند می گویند ما با شما هستیم و مؤمنان را مسخره و استهزاء می كردیم.
4- جاهلان. قال اللّه تبارك و تعالی: و اذ قال موسی لقومه ان اللّه یامركم ان تذبحوا بقرة، قالوا اتتخذنا هزوا، قال اعوذ باللّه ان اكون من الجاهلین.[50]
به خاطر بیاورید زمانی را كه حضرت موسی به قوم خود گفت به شما دستور می دهم كه ماده گاوی را ذبح كنید قوم گفتند: آیا ما را مسخره می كنی؟ موسی پاسخ داد: به خدا پناه می برم از اینكه از جاهلان و نادانان باشم و كسی را مسخره كنم.
بخش ششم
قیامت بر اثر گناه برپا می شود.
قال اللّه تعالی: فهل ینظرون الا الساعة اَنْ یأتیهُمْ بفتة فقد جاء اَشراطها (سوره محمد آیه 18)آیا انتظار می برند مگر قیامت را كه ناگهان بیاید آنها را پس به تحقیق شرائط و علامات آن امد.
و قال تعالی: بل الساعة موعدُهُم والساعةُ اَدْهی و امَرُّ.[51]
بلكه وعده گاه آنها قیامت و قیامت داهیه آن بزرگ و تلخ تر است.
و قال تعالی: اَنَّ الساعة اتیةٌ لاریب فیها[52]
و به درستی كه قیامت می آید شكی در آن نیست.
و خطب رسول اللّه (ص) فقال: ان اصدق الحدیث كتاب اللّه و افضل الهدی هدی اللّه و شرّ الامور محدثاتها و كل بدعةٍ ضلاله. فقام الیه رجلٌ و قال: یا رسول اللّه متی الساعة؟ فقال ما المسؤول با علم بها من السائل لا تأتیكم الا بغتةً فقال فاعلمنا اشراطها. فقال لاتقوم الساعة حتی یقیض العلم و تكثر الزّلزال و تكثر الفتن و یظهر الهرج و المرج و تكثر فیكم الاهواء و یخرُب العام و یعمر الخراب و یكون خسفٌ بالمشرق و خسفٌ بالغرب و خسف بجزیرة العرب و تطلع الشمس من مغربها و تخرج الدّابة و یظهر الرجال و ینتشر یأجوج و مأجوج و ینزل عیسی بن مریم فهناك تأتی ریحٌ من جهة الیمن الین من الحریر فلا تدع احداً فیه مثقال ذرة من الأیمان الا فیفنته و انه لایقوم الساعة الاّ علی الاشرار ثمّ تاتی نارٌ من قبل عدن تسوق سایر من علا الارض تحشرهم.
فقالوا: متی یكون یا رسول اللّه؟ قال اذا داهن قرّائكم و عظّمتم اغنیائكم و اهنتم فقرائكم و ظهر فیكم الغنا و فشا الزّنا و علا البناء و تغنّیتم بالقران و ظهر اهل الباطل اهل الحق و قلّ الامر بالمعروف و النهی عن المنكر واضیعت الصلوة واتّبعت الشهوات و میل مع الهواء قدم امراء الجور فكانوا خونة والوزرا فسقة و ظهر الحرض فی القرّاء والنفاق فی العلماء فعند ذلك ینزل بهم البلاء مع انه ما تقدست امةً لاینتصر لضعیفها من قویها تزخرف المساجد و تجتمع الاجساد و الالسن مختلفة و دین احدهم لعقةً علی لسانه ان اعطی شكرو ان منع كفر لایرحمون صغیراً و لایوفّرون كبیراً یتأثرون انفسهم توطی حریمهم و یجورون فی حكمهم یحكم علیهم العبید و تُهّكلهم الصّبیان و تدبر امورهم النساء تتحلی الذكور بالذهب و الفضّة و یلبسون الحریر و الدّیباج و یسبون الجواری و یقطعون الارحام و یحیفون السّبیل و ینصبون العشّارین و یجاهدون المسلمین و یسالمون الكافرین فهناك یكثر المطر و یقلّ البنات و تكثرا لهزّات و تقل العلماء و تكثرالامراء و تقلّ الامناء. فعند ذلك تنحرّ الفرات عن جبل من ذهب فیقتل الناس علیه فیقتل من المأة تسعه و تسعین و یسلم واحد.[53]
بخش سوم
آثار گناهان از منظر روایات
هر گناهی كه انسان انجام می دهد آثار مخصوص به خود دارد كه در روایت طولانی از امام سجاد علیه السلام به این آثار اشاره می شود كه به اختصار این روایت را بیان كرده و ترجمه می كنیم عن القطّان، عن ابن زكریا ... عن ابی خالد الكابلی «قال: سمعت عی بن الحسین علیه السلام یقول والذنوب التی تغییر النعم البغی علی الناس كه در این باره قرآن می فرماید یا ایها الناس انما ؟؟ علی انفسكم ظلم به دیگران درواقع ظلم به خود است.[54]
والزوال عن العادة فی الخیر و اصطناع المعروف و كفران النعم و ترك الشكر
گناهانی كه سبب تغییر نعمت می گردد اول: ظلم به بندگان دوم: ترك خیرات و كار نیك سوم: ناسپاسی از نعمت چهارم: شكرگزار نبودن
والذنوب التی تورث الندم: قتل النفس التی حرم اللّه و ترك صلة القرابه حتی یستغنوا و ترك الصلاة حتی یخرجُ وقتها و ترك الوصیة و ترك المظالم و منع الزكاة حتی یحضرالموت و ینغلق اللسّان.
گناهانی كه سبب پشیمانی می گردد. اول كشتن به ناحق دوم: كمك نكردن به قوم و خویش فقیر تا آنكه بی نیاز شوند. سوم: ترك نماز تا وقت آن بگذرد. چهارم: وصیت نكردن پنجم: پرداخت نكردن و تدارك ننمودن حقوق دیگران كه بر ذمّه اوست. ششم: تارك زكات.
والذنوب التی تنزل النقم: عصیان العارف بالبغی و التطاول علی الناس و الاستهزاء بهم و السّخریهُ منهم.گناهانی كه سبب عقوبت الهی می گردد. اول: كسی كه عالماً عامداً به دیگران ستم می كند. دوم: تكبر و فخر كردن بر دیگران و آنان را به خنده گرفتن و مسخره كردن.
والذنوب التی ترفع القسم: اظهار الافتقار والنوم عن العنمه و عن صلاة الغداة و استحقار النعم و شكوی المعبود عزوجل
گناهانی كه سبب محروم شدن از روزی تقسیم شده می گردد. اول: اظهار ناداری كردن دوم: خواب ماندن از نماز عشاء و صبح سوم: حقیر شمردن نعمتهای خدا و شكایت از پروردگار
والذنوب التی تهتك العصم: شرب الخمر و اللعب بالقمار و تعامی ما یضحك الناس من اللغو والمزاح و ذكر عیوب الناس و محالة اهل الریب.
گناهانی كه سبب می شود انسان از گناه دوری نكند و پرده عصمت دریده می شود.
اول: شرابخواری دوم: قماربازی سوم: انجام كارهای لغو و بیهوده كه دیگران را بخنداند. چهارم: عیوب دیگران را بازگو كردن پنجم: با كسانی كه در امر دین شاكی هستند مجالست نمودن
والذنوب التی تنزل البلاء: ترك إعانة الملهوف و ترك معاونة المظلوم و تضییعُ الامر بالمعروف و النهی عن المنكر.
گناهانی كه سبب امتحان الهی می شود كه در آن امتحانات ایمان از بین می رود.
1- ترك یاری گرفتاران 2) ترك كمك ستمدیدگان 3) اهمال در امر به معروف و نهی از منكر
والذنوب التی تدیل الاعداء المجاهدةُ بالظلم و اعلان الفجور و اباحة المحظوم و عصیان الاخیار و الانطباع للاشرار.
گناهانی كه سبب تسلط دشمنان می گردد. اول: آشكارا به دیگران ستم نمودن
دوم: آشكارا فسق و فجور كردن سوم: حلال دانستن محرمات چهارم: از خوبان تبعیت نكردن و پیروی از بدان كردن
والذنوب التی تعجل العناء: قطیعة الرحم والیمین الفاجرة و اَلاَقوال الكاذ به والزنا و سدّ طریق المسلمین و ادّعاء الامامة بغیر حقّ.
گناهانی كه سبب كوتاه شدن عمر انسان است. 1- با قوم خویش رحم خود قطع كردن 2- قسم دروغ خوردن 3- دورغگوئی 4- زنا كردن 5- راه مسلمین را مسدود نمودن 6- ادعای امامت به ناحق
والذنوب التی تظلم الهواء: السحر والكهانه والایمان بالنجوم و التكذیب بالقدر و عقوق الوالدین.گناهانی كه سبب تاریكی هوا گردد. 1- سحر و كهانت 2- اعتقاد داشتن به تأثیر ستارگان در سرنوشت آدمی 3- دروغ پنداشتن تقدیرات الهی 4- عاق الوالدین بودن
والذنوب التی تقطع الرجاء: الیاس من روح اللّه و القنوط من رحمة اللّه و الثقة بغیراللّه و التكذیب بوعداللّه عزوجل.
گناهانی كه سبب ناامیدی می گردد. اول: ناامیدی از رحمت پروردگار و آشكار نمودن آن دوم: به غیر خدا اعتماد داشتن سوم: وعده های خدا را دروغ پنداشتن
والذنوب التی تكشف الغطاء: الإستدانهُ بغیرنیة الأداء و الاسراف فی النفقه علی الباطل و البخل علی الأهل و الولد و ذوی الأرحام و سوءالخلق و قلّة الصبر و استعمال الضجر و الكسل و الاستهانه باهل الدین.
گناهانی كه سبب رسوائی می گردد: اول: وام گرفتن بدون نیت پرداخت دوم: خرج كردن در مخارج باطل كه مصداق اسراف است. سوم: بخل كردن بر خانواده و فامیل خود چهارم: بداخلاقی پنجم: كم صبری در سختیها ششم: تنبلی و ناتوانی در وظایف دنیوی و اخروی هفتم: بی احترامی نمودن به اهل دین
والذنوب التی تردُّ الدعا سرء النیة و خبث السریرة والنفاق مع الأخوان و ترك التصدیق بالاجابة و تأخیر الصلواتِ المفروضات حتی تذهب اوقاتها و ترك التقرب الی اللّه عزوجل بالبرّو الصدقه و استعمال البذاء والفحش فی القول.
گناهانی كه سبب عدم استجابت دعا گردد. اول: نیت بد داشتن دوم: بد باطن بودن سوم: با برادران ایمانی نفاق داشتن چهارم: تأخیر نمازهای واجب تا وقت آن بگذرد. پنجم: با نیكی و صدقه به خدا نزدیك نشدن ششم: فحّاش و بددهن بودن
والذنوب التی تحبس غیث السماء جور الحكّام فی القضاء و شهادة الزور و كتمان الشهاده و منع الزكاة و القرض و الماعون و قساوة القلب علی اهل الفقر والفاقة و ظلم الیتیم و الارملة و انتهار السائل و ردّه باللیل.
گناهانی كه مانع بارش باران گردد. اول فرمانداران در قضاوت ستم نمودن دوم: به دروغ شهادت دادن و شهادت به حق ندادن سوم: تارك زكات چهارم: منع از قرض و ماعون پنجم: بی تفاوت بودن نسبت به فقراء و محتاجین. ششم: ستم به یتیمان و بیوه زنان هفتم: رد نمودن سائل با بی احترامی و رد نمودن سائل در شب.[55]
نتیجه
نتیجه این بحث این است كه هر گناهی دارای آثار نكبت بار و سختی برای انجام دهنده آن می باشد و هر مصیبتی كه به انسان گناهكار برسد عاملش گناه و معصیت است ولی این مصیبتها و بلاها و سختی ها برای اهل تقوی و ورع ارتقاء درجه و امتحان می باشد و نیز نتیجه دیگر اینكه هرگاه بندگان مرتكب گناهانی شوند كه قبلاً آن گناهان را انجام نمی دادند خداوند بلاهائی بر آنان می فرستند كه قبلاً آن بلاها را نمی شناختند مانند بیماریهای عصر حاضر مانند ایدز و هپاتیت كه انواع مختلف دارد و غیره كه شاید سالها بعد بیماریهائی هم خداوند به انسانها نازل كند كه هنوز كسی مبتلا نیست.
خداوند ما را محفوظ كند از گناهان و ما را یاری كند در حفظ خودمان از گناهان انشاءاللّه.
منبع: پرسمان اخلاق
**************************************
پی نوشتها:
**************************************
[37]- سوره معارج آیه 7و 6
[38]- امالی شیخ مفید ص 274.
[39]- سوره معارج آیه 7و 6
[40]- سوره مطففین آیه 11
[41]- سوره معارج 11 الی 16
[42]- برگرفته از تفسیرالمیزان
[43]- یوتی باحد یوم القیامه فیوقف بین یدی الرب عزوجل و یدفع الیه كتابه فلایری حسناته فیه فیقول الهی، لیس هذا كتابی لا اری فیه حسناتی فیقال له: ان ربك لایضل و لا ینسی، ذهب عملك باغتیاب الناس، ثم یوتی باخر و یدفع الیه كتابه فیری فیه طاعات كثیره، فیقول الهی باهذا كتابی فانی ما عملت هذه الطاعات، فیقال له ان قلاناً اغتابك فدفع فسانه الیك (ارشاد القلوب باب 33)
[44]- (نبأ آیه 20)
[45]- مجمع البیان ج 1 ص 423
[46]- ثواب الاعمال صدوق ص 592
[47]- محجه البیضاءج 5 ص236.
[48]- سوره بقره آیه 212
[49]- بقره 13-14
[50]- بقره 67
[51]- (سوره قمر آیه 46)
[52]- (سوره حج آیه 7)
[53]- ارشاد القلوب دیلمی
[54]- (سوره یونس آیه 23)
[55]- بحارالانوار ج 73
افزودن دیدگاه جدید