ترک گناه و محرمات/بخش اول
از مهمترین مراحل در تهذیب نفس و سیر و سلوك، ترك محرمّات است. یعنی همان گونه كه در تربیت و سالم سازی بدن از انجام بعضی امور و خوردن پاره ای از خوردنیها باید پرهیز كرد، در تربیت و تهذیب نفس نیز از انجام برخی كارها و استفاده از بعضی غذاها باید اجتناب ورزید. قطب راوندی از امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل می كند كه فرمود:
شگفتا كه مردم از ترس بیماری در خوردن غذا احتیاط و امساك می كنند ولی از بیم آتش دوزخ از گناه خودداری نمی كنند. 1
البته این خویشتن داری و پرهیز برخلاف تمایلات نفس انسان است و در آغاز قدری دشوار به نظر می رسد لكن با ریاضت و مجاهدت، سرانجام، كارها آسان و راهها هموار خواهد شد، چنانكه امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«غالِبوا أنْفُسكم علی ترك المَعاصی یسْهل علیكم مَفادتُها إلی الطّاعات.»2
در ترك گناه با نفس خویش دست و پنجه نرم كنید تا كشاندن آن به سوی طاعات و عبادات بر شما آسان شود.
این جنگ و گریز در خودسازی و تهذیب نفس نقش اساسی را ایفا می كند كه در فرهنگ اسلامی از آن به «تقوا» تعبیر می شود و اساس تمام ارزشهای اسلامی و انسانی است و هیچ عمل و كوششی بدون آن ارزش ندارد و در پیشگاه خداوند متعال پذیرفته نیست، چنانكه می فرماید:
«... إِنَّما یتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»3
... خداوند تنها از اهل تقوا می پذیرد.
بی تردید، هر عملی كه نزد خدا مقبول نشود در اعتلای روح و صلاح و صفای آن هیچ گونه تأثیری نخواهد داشت، زیرا تنها كلام طیب و عمل صالح به سوی او بالا می رود و تنها انسانهای پاك و صالح به خدا نزدیك می شوند، كه فرمود:
«... إِلَیهِ یصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّیبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ یرْفَعُهُ...»4
... به سوی او (: خداوند تعالی) سخنان پاكیزه صعود می كند و او عمل صالح را بالا می برد... .
امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
لا ینفَعُ اجْتهادٌ لا وَرَعَ فیهِ.5
هیچ كوششی بدون ورع و پرهیزكاری سودمند نیست.
امام باقر ـ علیه السّلام ـ می فرماید:
«إن أشدَ الْعبادة الْوَرعُ.»6
سخت ترین عبادتها پرهیزكاری است.
و امام صادق ـ علیه السّلام ـ در نامه ای خطاب به یكی از شیعیان می نویسد:
«إنْ أرَدتَ إنْ یختَمَ بِخیرٍ عَملُكَ حتّی تُقْبَض و أنْت فی أفْضل الْأعمالِ فَعَظّمْ لله حقَّهُ أنْ تَبْذُل نَْمائَهُ فی معاصیه و أنْ تَغْترَّ بِحلمه عنك ...»7
چنانچه بخواهی كارت به خوبی پایان یابد و از این دنیا در حالی رخت بربندی كه به بهترین عمل مشغول باشی، حق خدای را بزرگ بدار كه مبادا نعمتهای او را در نافرمانی صرف كنی و به حلم و بردباری او مغرور شوی... .
مفضّل بن عمرو می گوید: در خدمت امام صادق ـ علیه السّلام ـ سخن از اعمال به میان آمد، عرض كردم من در مقام عمل بسیار ضعیف و سستم. حضرت فرمود: آرام باش و از خدا آمرزش بخواه. یعنی این اندازه ناامید مباش. سپس فرمود:
«... إنَّ قَلیل الْعملِ مَعَ التّقوی خیرٌ منْ كَثیر الْعمل بلا تقْوی... .»8
... بی گمان عمل اندكی كه همراه با تقوا باشد بهتر است از عمل فراوانی كه خالی از تقوا باشد... .
مفضّل می گوید عرض كردم: چگونه ممكن است كسی دارای این همه عمل خوب باشد ولی تقوا نداشته باشد؟ فرمود: آری می شود، همانند افرادی كه اطعام می كنند و با همسایگان مهربانند و درِ خانه آنها به روی مردم باز است، اما در اولین برخورد با گناه عنان از دست می دهند و به نافرمانی و عصیان می پردازند. ولی كسانی هم هستند كه توفیق انجام این گونه خدمات و نیكوكاری را ندارند، اما در برخورد با گناه خویشتن دارند و خود را از آلودگی حفظ می كنند.9
نگهداشتن شكم و دامن از حرام
خداوند متعال می فرماید:
«فَلْینْظُرِ الْإِنْسانُ إِلی طَعامِهِ»10
آدمی باید به غذای خود به چشم خرد و احتیاط بنگرد.
امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ به عثمان بن حنیف نوشت:
«... فما اشْتَبه علیكَ عِلْمه فَالْفِظهُ... .»11
... آنچه را كه حلال بودنش برای تو روشن نبود از دهان بیرون بینداز... .
بنابراین، چیزی كه مؤمن سالك باید از آغاز راه به آن توجه داشته باشد نگهداشتن شكم و حفظ دامن از آلودگی به حرام (از قبیل زنا و...) است، به ویژه در عنفوان جوانی كه در اثر طغیان غریزه شهوت زمینه آلودگی فراهمتر است. پس باید مراقبت كرد تا چشم و دل هر دو پاك باقی بماند تا انسان با روحی سبكبال به آسمانها پرواز كند و سرانجام در خلوتگه راز با پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان همنشین گردد.12
اهل تقوا علاوه بر آنكه از حرامهای بین پرهیز دارند از خوردن غذاهای شبهه ناك و نظرهای فتنه انگیز خودداری میكنند كه به قول شاعر:
ز دست دیده و دل هر دو فریاد كه هر چه دیده بیند دل كند یاد
كسانی كه می خواهند در این وادی توفیق داشته باشند باید از مشاغل نامشروع و معاشرت با اشخاص ناباب و نادرست خودداری ورزند و در مشاغل مشروع نیز تمام حدود و دستورهای لازم الاجراء را رعایت كنند و در اموال عمومی و بیت المال حداكثر احتیاط را ملحوظ دارند و اگر كارمند دولت و خدمتگزار ملت اند، در انجام وظایف محوّله كوتاهی نورزند و حداكثر توان خود را در خدمت به مردم ـ بخصوص محرومان و مستضعفان ـ به كار گیرند و برای احتیاط قدری بیشتر از ساعات مقرر كار كنند كه جبران مافات شود و به ویژه صاحب منصبان (و آنان كه در پستهای كلیدی به كار اشتغال دارند) به تناسب مسئولیت باید بیشتر احتیاط كنند. ولی جای بسی تأسف است كه به این مطلب بهای لازم داده نمی شود و چه بسیارند كسانی كه در شعار دادن داغ و پرخروش ولی در مقام عمل بی تعهّدند و حریم تقوا را رعایت نمی كنند و مخصوصاً در مورد شكم و دامن خود كنترلی ندارند. همینها هستند كه بیشتر از دیگران در معرض خطر و سقوط اند و به آرمانهای اسلام و انقلاب بیشتر ضربه می زنند. آلوده شدن شكم و دامن مقدمه آلودگی به گناهان دیگر است و بدین جهت در احادیث معصومان ـ علیهم السّلام ـ نسبت به كنترل آن دو تأكید فراوان وارد شده و آن را برترین عبادت و بالاترین ریاضت به شمار آورده اند.
ابو بصیر می گوید: شخصی حضور امام باقر ـ علیه السّلام ـ عرض كرد: من در مقام عمل ضعیف و ناتوانم و كمتر توفیق دارم كه روزه (مستحبی) بگیرم لكن امیدوارم كه بجز حلال چیزی نخورم. امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود:
«أی الْإجتهاد أفْضلُ من عفَّة بَطْنٍ و فرْجٍ؟»13
كدام كوشش و ریاضت بالاتر از عفت شكم و دامن از حرام است؟
و در حدیث دیگر نیز از آن حضرت آمده است:
«ما عُبِدَ اللهُ بشیءٍ أفْضل من عفَّة بطنٍ و فرْجٍ.»14
هیچ عبادتی نزد خدا به اندازه عفت شكم و دامن از حرام ارزش ندارد.
گناهان صغیره و گناهان كبیره
تمام گناهان از آن جهت كه تمرّد از دستور خداوند تعالی است بزرگ است 15 اما با توجه به خصوصیات ذاتی و تبعات مختلف و آثار گوناگونی كه در آنها وجود دارد می توان حدس زد كه تمام گناهان با هم برابر نیستند: بعضی بسیار بزرگ، پاره ای كوچك و برخی متوسط است. بدیهی است گناه قتل نفس به مراتب بزرگتر از گناه ضرب و شتم یك انسان، و گناه زنا بزرگتر از گناه نگاه كردن به نامحرم است. با پذیرش این نكته در اینجا دو سؤال مطرح میشود:
الف. با اینكه همه گناهان در مقام مقایسه با یكدیگر، شدت و ضعف دارند، آیا تقسیم گناه به كبیره و صغیره، مطلق است یا نسبی؟
ب. بر فرض كه این تقسیم بندی (تقسیم مطلق) درست باشد، معیار كبیره و صغیره چیست و با چه ملاكی می توان گناهان بزرگ را از گناهان كوچك تشخیص داد؟
در پاسخ سؤال نخست باید گفت هر چند گناهان در مقام مقایسه با یكدیگر شدت و ضعف دارند و تقسیم به كبیره و صغیره از این لحاظ نسبی است ـ یعنی ممكن است یك گناه نسبت به گناه بالاتر صغیره و نسبت به گناه كوچكتر كبیره محسوب شود ـ اما همان گونه كه قبلاً گفتیم آیات قرآن و روایات معصومین ـ علیهم السّلام ـ در یك جمع بندی كلی، گناهان را به دو دسته تقسیم نموده و برای تقسیم بندی معیاری كلی ذكر كرده اند؛ یعنی در یك تقسیم بندی كلی گناهان به دو گروه كوچك و بزرگ تقسیم شده و هر گروه در جایگاه خاصی قرار گرفته است و از این نظر هیچ یك از گناهان كوچك در ردیف گناهان بزرگ و هیچ یك از گناهان بزرگ در ردیف گناهان كوچك قرار نمی گیرد. ولی باید دانست كه گناهان از دو دیدگاه دیگر نیز قابل توصیف اند:
نخست آنكه گناهان از آن جهت كه مخالفت و تمرّد از دستورهای پروردگار محسوب می شود بسیار زشت و ناپسند است و هیچ گناهی از این لحاظ كوچك نیست و چنانچه كسی نافرمانی خدا را كوچك بشمارد مرتكب گناهی بس عظیم شده است، كه فرمود:
«أشدُّ الذُنوبِ مَا اسْتَخفَّ به صاحبُهُ.»16
شدیدترین گناه آن است كه صاحبش آن را كوچك بشمارد.
و نیز فرمود:
همه گناهان شدید و سخت است و سخت تر از همه آن گناهی است كه بر آن گوشت و خون روییده شود، زیرا گناهكار یا عذاب می شود یا مورد رحمت واقع می گردد و تنها پاكان وارد بهشت می شوند (یعنی با گوشت و خون روییده شده از گناه نمی توان وارد بهشت شد). 17
و در حدیث دیگر آمده است:
از گناهان كوچك بپرهیزید، زیرا برای آنها خواهانی است كه آن را پیگیری می كند. كسی از شما پیش خود می گوید: گناه را انجام می دهم و سپس استغفار می كنم. لكن خداوند عزّوجلّ می فرماید: «ما هر عملی كه از پیش انجام داده اند و آنچه بعدها انجام می دهند همه را بدون كم و كاست در دیوان امامت به حساب می آوریم». و باز می فرماید: «اگر به اندازه دانه خشخاش عملی یا حقّی در میان صخره ای یا در آسمانها و یا در زمین پنهان باشد، خداوند همه آنها را می آورد كه خدا لطیف و خبیر است».18
دوم آنكه هر چند در یك جمع بندی كلی، گناهان به دو دسته كبیره و صغیره تقسیم شده است، باید دانست كه گناهان كبیره همه در یك درجه نیستند چنانكه گناهان صغیره نیز با هم برابر نیستند. ممكن است یك گناه صغیره نسبت به صغیره دیگر، كبیره و یك گناه كبیره نسبت به كبیره دیگر صغیره باشد و برعكس؛ زیرا علاوه بر آن معیار كلی و مشترك، كه گناهان را به دو دسته كبیره و صغیره تقسیم می كند، جهات دیگری نیز وجود دارد كه در بزرگی و كوچكی گناه مؤثر است.
منبع: پرسمان اخلاق
******************************************
پی نوشتها:
******************************************
1. جامع احادیث الشیعه، ج 3، صفحه 327.
2. همان، صفحه 326؛ فهرست موضوعی غرر، صفحه 129، حدیث 6410.
3. سورة مائده: 27.
4. سوره فاطر: 10.
5. اصول كافی، ج 2، صفحه 77، باب الورع.
6. همان.
7. بحارالانوار، ج 70، صفحه 351.
8. اصول كافی، ج 2، صفحه 76، باب الطاعة و التقوی، حدیث 7.
9. همان.
10. سوره عبس: 24.
11. نهج البلاغه صبحی صالح، نامه 45.
12. اشاره است به آیه «وَ مَنْ یطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیهِمْ مِنَ النَّبِیینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِین...» : و كسی كه خدا و پیامبر را اطاعت كند (در روز رستاخیز) همنشین كسانی خواهد بود كه خدا بر آنها انعام كرده، از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان... (سوره نساء: 69).
13. مرحوم طبرسی می گوید: تمام گناهان از آن جهت كه مشتمل بر تمرّد از دستورهای الهی هستند كبیره اند و كبیره و صغیره بودن گناه امری نسبی است. سپس می گوید: این از اعتقادات اصحاب ما امامیه است (مجمع البیان، ج3، صفحه 38).
14. اصول كافی، ج 2، صفحه 79، باب الفقه، حدیث 4.
15. همان، حدیث 1. در این باره احادیث متعددی در كتاب كافی آمده است.
16. نهج البلاغه صبحی صالح، حكمت 477.
17. اصول كافی، ج 2، صفحه 270
18. بحارالانوار، ج70، ص321.
افزودن دیدگاه جدید