رفتن به محتوای اصلی

تنها مسیر / راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی استاد پناهیان - قسمت ششم (صوت و متن)

تاریخ انتشار:
ما قبل از اینکه تصور دقیقی از بندگی داشته باشیم، ضروری است که تصور دقیقی از زندگی داشته باشیم. و قبل از اینکه تصور روشنی از دین داشته باشیم، نیاز است که تصور روشنی از دنیا داشته باشیم...
تنها مسیر / راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی استاد پناهیان - قسمت ششم

پخش

  • تنها مسیر / راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی استاد پناهیان - قسمت ششم - 18k پخش دانلود
  • تنها مسیر / راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی استاد پناهیان - قسمت ششم - 48k پخش دانلود

تنها مسیر / راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی استاد پناهیان - قسمت ششم (صوت و متن)

از سری مباحث «تنها مسیر»، قسمت ششم بحث «راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی» حجت الاسلام علیرضا پناهیان تقدیم حضورتان می گردد...

 برای دسترسی به سایر قسمت های سلسله جلسات تنها مسیر کلیک کنید. 

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

درک واقعیت های حاکم بر زندگی، ما را آماده دینداری می کند/ واقعیت دنیا، همراهی زندگی دنیا با رنج و سختی است

ما قبل از اینکه تصور دقیقی از بندگی داشته باشیم، ضروری است که تصور دقیقی از زندگی داشته باشیم. و قبل از اینکه تصور روشنی از دین داشته باشیم، نیاز است که تصور روشنی از دنیا داشته باشیم. اگر دنیا را دقیق و روشن بشناسیم، دین را مُنجی خود می دانیم؛ از دینداری خود مغرور نمی شویم و مقابله با دین را احمقانه خواهیم دانست.

چرا قرآن در مواجهه با کفار، آنها را کسانی می داند که تعقل نمی کنند؟ چرا سایر صفات بد کفار این قدر مورد سرزنش قرار نگرفته است که عدم تعقل آنها مورد سرزنش است؟ مسلّما یکی از چیزهایی که کفار در مورد آن تعقل نمی کنند، شرایط واقعی دنیایی است که در آن قرار داریم. باید واقعیت ها را دید؛ واقعیت هایی که زندگی ما را احاطه کرده است. دیدن واقعیت ها و درک قوانین حاکم بر هستی و درک سنت های الهی، ما را آماده دینداری می کند. واقعیت دنیا، همراهی زندگی دنیا با رنج و سختی است.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

دینداری بدون درک سنت های حاکم بر زندگی، آسیب های  فراوانی دارد

اینکه بدون درک واقعیت ها و سنت های حاکم بر زندگی بخواهیم دینداری کنیم، آسیب های بسیاری دارد. باید واقعیت ها را دید و بعد دیندار شد. اگر کسی واقعیت های حاکم بر زندگی و حیات بشر را نبیند ولی دیندار شود، در معرض آسیب جدی قرار خواهد داشت. نقطه آغاز حرکت، درک فلسفۀ مبارزه با هوای نفس است و اینکه بدانی در چه دنیایی زندگی می کنی. مهمترین ویژگی این دنیا این است که با سختی همراه است و بنا دارد بین شما و دوست داشتنی هایتان فاصله بیندازد.

اگر کسی تصادفاً آدم خوبی شده باشد و نقطه آغاز حرکت او نقطه درستی نباشد، ممکن است بعداً بی دین شود و اگر هم به ظاهر بی دین نشود، نان خود را در دینداری می بیند و دین را در خدمت هوای نفس خود قرار می دهد. چنین فردی ضربه بیشتری به دین خواهد زد.

دین آمده است تا راه مبارزه با هوای نفس و شیوه دست کشیدن از دوست داشتنی ها را یاد دهد. گستره هوای نفس و تجلیات آن را ببینید که چقدر فراگیر است. برای این دایره گسترده از هوای نفس برنامه لازم است و دین است که این برنامه را ارائه می کند.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

دنیا به صورت «ثابت» و «متغیر» رنج هایی را برای ما تعریف می کند

دنیا با واقعیت هایی که دارد، شما را در این مبارزه با نفس کمک می کند و به صورت ثابت یا متغیر رنج هایی را برای شما تعریف می کند.

1-رنج های «ثابت» دنیا می تواند شامل مواردی مانند پیر شدن و قواعدی مانند «الهِجرانُ عُقُوبَهُ العِشق» [میزان الحکمه، حدیث ١٣١٤٣-از امیرالمؤمنین علیه السلام] باشد. یعنی شما در این دنیا عاشق هر چیزی بشوید، دچار هجران و دوری از آن خواهید شد.

2-رنج های «متغیر» نیز متناسب با شرایط زندگی هر کسی برای او پیش می آید.

ما قبل از اینکه تصور دقیقی از بندگی داشته باشیم، ضروری است که تصور دقیقی از زندگی داشته باشیم. و قبل از اینکه تصور روشنی از دین داشته باشیم، نیاز است که تصور روشنی از دنیا داشته باشیم. اگر دنیا را دقیق و روشن بشناسیم، دین را مُنجی خود می دانیم؛ از دینداری خود مغرور نمی شویم و مقابله با دین را احمقانه خواهیم دانست.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

دنیا برای مؤمن رنج دارد و این رنج به نفع او است

شرایط دنیا، رنج را برای همگان تعریف کرده است. اینکه دنیا برای مؤمن رنج دارد و این رنج به نفع او است را می توان در روایت هایی دید. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: اگر اصرار این مردم شیعه به درگاه خدا براى طلب روزى نبود، خدا آنها را از حالى که داشتند به تنگدستى بیشترى منتقل می فرمود. (لَوْ لَا إِلْحَاحُ هَذِهِ الشِّیعَةِ عَلَى اللَّهِ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ لَنَقَلَهُمْ مِنَ الْحَالِ الَّتِی هُمْ فِیهَا إِلَى مَا هُوَ أَضْیَقُ مِنْهَا؛[اصول کافی، جلد 2 /صفحه 264]

امام باقر(علیه السلام) به نقل از رسول خدا(صل الله علیه و آله و سلم) فرمود: گاهی بندۀ مؤمن ریاست و یا تجارتى را دنبال مى‏کند تا اینکه موفّق مى‏شود بر آن دست یابد، اما خداوند ملَکى را مى‏فرستد و به او مى‏گوید: مانع شوید که او موفق شود و او را نا امید کنید چون اگر به آن دست پیدا کند این موضوع باعث می شود که به جهنم برود، لذا آن فرشته با لطف خدا مانع آن بندۀ مؤمن می شود. بعد آن مؤمن هم می گوید: بیچاره شدم! چه کسى مرا بیچاره کرد؟! حضرت می فرماید: او نمى‏داند که خداوند در این کار و برنامه ناظر او بوده است و اگر موفق می شد او را وارد دوزخ مى‏کرد. (إِنَّ الْعَبْدَ الْمُؤْمِنَ لَیَطْلُبُ الْإِمَارَةَ وَ التِّجَارَةَ حَتَّى إِذَا أَشْرَفَ مِنْ ذَلِکَ عَلَى مَا کَانَ یَهْوَى ... وَ قَالَ مَا یَدْرِی أَنَّ اللَّهَ النَّاظِرُ لَهُ فِی ذَلِکَ وَ لَوْ ظَفِرَ بِهِ أَدْخَلَهُ النَّار؛ [التمحیص، صفحه 56)

امام صادق(علیه السلام) فرمود: مؤمن از یکى از سه چیز در امان نیست و چه بسا هر سه مورد برایش پیش بیاید: یا آن که به همراه او کسی در خانه اش باشد که آزارش دهد. یا همسایه‏اى داشته باشد که اذیّتش کند. یا آن که در مسیر و در راه رسیدن به خواسته‏هایش، چیزى باشد که سبب اذیّت و آزار او شود. چنان که حتی اگر مؤمنى بر بالای کوهى باشد، خداوند شیطانى را برایش می فرستد تا اذیتش کند؛ ولى ایمانش را انیس و مونس او قرار می دهد که از هیچ موجودى ترس نداشته باشد. (مَا أَفْلَتَ الْمُؤْمِنُ مِنْ وَاحِدَةٍ مِنْ ثَلَاثٍ وَ لَرُبَّمَا اجْتَمَعَتِ الثَّلَاثُ عَلَیْهِ إِمَّا بُغْضُ مَنْ یَکُونُ مَعَهُ فِی الدَّارِ یُغْلِقُ عَلَیْهِ بَابَهُ‏ یُؤْذِیهِ أَوْ جَارٌ یُؤْذِیهِ...؛ [اصول کافی، ج‏لد 2/250]

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

هم دنیا و هم آخرت با سختی به دست می آیند/عاقل کسی است که آخرت را انتخاب کند

امام کاظم(علیه السلام) فرمودند: اى هشام! خردمند به دنیا و دنیاپرستان نگاه می کند و می فهمد که دنیا جز با رنج و مشقّت به دست نمى آید و به آخرت نگاه می کند و می فهمد که آن هم جز با رنج و زحمت به دست نمى آید. پس آن چیزی را طلب می کند که پاینده تر است، یعنی انسان عاقل آخرت را طلب می کند (یَا هِشَامُ، إِنَّ الْعَاقِلَ نَظَرَ إِلَى الدُّنْیَا وَ إِلى‏ أَهْلِهَا، فَعَلِمَ أَنَّهَا لَاتُنَالُ إِلَّا بِالْمَشَقَّةِ، وَ نَظَرَ إِلَى الْآخِرَةِ، فَعَلِمَ أَنَّهَا لَاتُنَالُ إِلَّا بِالْمَشَقَّةِ، فَطَلَبَ بِالْمَشَقَّةِ أَبْقَاهُمَا؛ [اصول کافی، جلد 1/37]

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

یکی از خیانت های محصولات رسانه ای غرب این است که به دروغ، خودشان(غربی ها) را خوشبخت و بدون رنج نشان می دهند

به دست آوردن دنیا و آخرت برای همه با سختی همراه است، پس باید با پذیرش مشقت ها، سراغ آن چیزی برویم که ماندگار است یعنی آخرت. علی رغم سختی هایی که زندگی دنیا برای همه دارد، یکی از خیانت های محصولات رسانه ای غرب این است که خودشان را خوشبخت و بدون رنج نشان می دهند. در حالی که واقعیت زندگی در غرب این طور نیست ولی هجمه سنگین رسانه ای غرب باعث شده است که مردم این مشکلات را نبینند و درک نکنند.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

اولین نتیجۀ درک واقعیت دنیا: «در مشکلات و رنج های فردی به دنبال مقصر نباشیم»

یکی از نتایج اخلاقی شناخت واقعیت دنیا این است که باعث می شود در رنج ها به دنبال مقصر نباشیم. اگر چه در مسایل کلان اجتماعی می توان به دنبال مقصر بود (مانند اعلام برائت از آمریکا به دلیل مشکلاتی که برای ملت ایران پیش آورده و دشمنی هایی که دارد) ولی در مسایل فردی هنگامی که در رنج و سختی قرار می گیریم، باید آن را در ذیل واقعیت های دنیا بدانیم و دنبال پیدا کردن مقصر نباشیم. 

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

دومین نتیجۀ درک واقعیت دنیا: به دلیل فرصت های تنفسی که داریم، شاکر خدا می شویم

نتیجه دوم درک واقعیت دنیا این است که وقتی فهمیدیم دنیا محل زجر کشیدن است، ولی فرصت های تنفس و راحتی هم خدا به ما داده است یا وقتی که منفعتی را به دست می آوریم، خدا را شکر می کنیم. درک می کنیم که خدا خیلی مهربان است که در دنیایی که چنین واقعیتی داشته، فرصت های تنفس بسیاری هم به ما داده است.

اگر کسی فلسفه حیات دنیا را نبیند و آن را درک نکند، هر قدر هم که خدا نعمت و آسایش و راحتی به او بدهد، شاکر خدا نمی شود. مثلاً وقتی بیماری او خوب می شود، به جای شکر؛ حرفش این است که خدایا اصلاً چرا بیماری دادی؟ برخی از دوستان انتقاد می کنند که چرا اینقدر تلخ بحث می کنید؟ ما که در این دنیا این قدر زجر نمی کشیم!! به آنها عرض می کنم: خب! شما خیلی باید خدا را به خاطر این شرایط شکر کنید. اگر حقیقت حیات را درک کنید، می فهمید که خدا چقدر با ما با مهربانی تا کرده است.

۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞

سومین نتیجۀ درک واقعیت دنیا: رنج و ناخوشی نسبت به «گذشته، حال و آینده» پیدا نمی کنی

وقتی واقعیت دنیا را شناختیم، باعث می شود همین که الان در خوشی و راحتی هستیم را قدر بدانیم و آن را نوش جان کنیم. انسان معمولاً گرفتار سه ناخوشی است:

1- غصه خوردن و رنج کشیدن به دلیل ناخوشی هایی که در گذشته داشته است.

2- غصه خوردن و رنج کشیدن به دلیل نگرانی که برای خوشی های آینده دارد.

3- غصه خوردن و رنج کشیدن برای شرایط امروزش که حسادت نام دارد و نتیجه مقایسه خوشی های خودمان با خوشی های دیگران است.

این سه ناخوشی همگی بد و مذموم هستند. با شناخت و درک صحیح از واقعیت دنیا، می توان از این سه ناخوشی دوری کرد. الان که فرصت خوشی کردن داری و فرصت شکر الهی است، چرا آن را با ناخوشی کردن خراب می کنی؟ امام حسین(علیه السلام) در گودی قتلگاه با آن همه رنج و مصیبتی که داشت، در حال شکر خدا بود و می فرمود: الهی رضاً برضائک...

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا