رفتن به محتوای اصلی

فرعون مهربان و منطقی مکه - حجت الاسلام پناهیان (فیلم، صوت، متن)

تاریخ انتشار:
 ببینید ما آموزش دین مان اگر سیاه و سفیدسازی مطلق باشد، باور کنید نه تنها این جور آموزش دین مفید نیست...
❖ دریافت فیلم
: :
: :

فرعون مهربان و منطقی مکه - حجت الاسلام پناهیان (فیلم، صوت، متن)

 ببینید ما آموزش دین مان اگر سیاه و سفیدسازی مطلق باشد، باور کنید نه تنها این جور آموزش دین مفید نیست، بلکه خیلی ضربه می زند به دین در جامعه. مثلاً روز عاشورا بگوییم عمر سعد گریه کرد وقتی که حضرت زینب آن سخنان را بالای تلّ زینبیه گفت؛ بگوییم! این را بگوییم. بگوییم وقتی که آمد بین خیمه ها داشتند غارت می کردند هی داد می زد بابا این بچه ها را مثلاً رحم کنید این جوری غارت نکنید. بگوییم این خوبی های عمر سعد را بگوییم. تا اگر توی کسی که مشی عمر سعد را داشت چهار تا خوبی این جوری دیدیم گولش را نخوریم.

برای مشاهده سایر کلیپ های استاد پناهیان اینجا کلیک کنید

 عُتبَة بن ربیعه، حالا من می گویم عتبه؛ حالا ما معمولاً کسره می دهیم، عتبَه باید بگوییم. ایشان چه فردی بود؟ از کسانی بود که به صاحب رأی بودن و حلم و فضل و نفوذ کلام توصیف شده بود، چهرۀ زیبایی هم داشت. در تاریخ می گویند که دو نفر بودند مال و اموال زیادی نداشتند ولی سرور قریش بودند، از سروران قریش بودند؛ یکی ابوطالب، یکی عُتبه. مردم برایشان احترام قائل بودند. ایشان مثلاً اشعاری دارد در وصف دختران خودش، احترام به دختران، آنها را در انتخاب همسر آزاد می گذاشت، و جزو آدم های معتبری بوده که برای میانجی گری در هر دعوایی می آمده صلح ایجاد می شده، می گفتند به احترام عتبه این جوری. شاعر بوده و آدم اهل ادبیات و اینها بوده. وقتی که پیامبر اسلام را در طائف خیلی مورد هجمه قرار دادند، سنگ زدند، ایشان وقتی که رسول خدا آمدند به باغ عتبه پناه آوردند. عتبه در هر زمانی که حالا بالاخره جبهۀ شرک مقابل جبهۀ اسلام و پیامبر هست به غلامش برگشت گفت یک سبد انگور برای این مردم ببر؛ احترام می گذاشت به پیامبر اکرم.

اگر چند تا خوبی دیدیم نباید گول بخوریم، بلکه اگر نماز و روزه هم از کسی دیدیم نباید گول بخوریم. امیرالمؤمنین(علیه السلام) وقتی فراعنه ای که مقابل پیامبر ایستادند را نام می برد یکی اش ایشان (عُتبَة بن ربیعه) است.

 در جریان نصب حجرالاسود که رسول خدا در آن موقعیت قرار گرفتند قبل از بعثت، عتبه کمک می کرد رسول خدا را در بین آن مردم این جوری آدم محترمی بود. ایشان یکبار نشسته بود گفت بگذارید من بروم به رسول خدا بگویم که دست از این دعوتش بردارد. رفت و رسول خدا تقاضاهایش را شنید، بعد فرمود حالا تو حرف من را بشنو؛ سورۀ فصّلت را برایش خواند. بعد فرمود که شنیدی؟ برو حالا خودت فکر کن چه جوری است. می گویند برگشت حالش عوض شده بود، همه گفتند ایمان آورده. آمد گفت من کلامی شنیدم که کلام عادی نبود و خیلی تعریف کرد. گفت ای بزرگان قریش از من بشنوید، این مرد را به حال خود رها کنید و از وی دوری گزینید. به خدا در آینده سخنانی که او می گوید حادثۀ بزرگ پدید خواهد آورد. اگر بر اثر آن سائر قبائل عرب با وی طرف شوند، او را از میان بردارند، شما به طور غیرمستقیم به خواستۀ خودتان رسیدید. اگر او غالب بشود همۀ ما می توانیم بهش افتخار بکنیم. ببینید چقدر منطقی نسبتاً برخورد کرد.

 ایشان وقتی که در جنگ بدر آمد، سخن رسول خدا را شنید که رسول خدا فرمود قریش! بیایید اولین جنگ من با شما نباشد. برگشت به قریشیان شروع کرد سخنرانی کردن بر شتر سرخی سوار شده بود و می گفت مردم! هر کسی این دعوت را نپذیرد سعادتمند نمی شود. بیایید این دعوت به صلح و سازش پیامبر را بپذیرید. ابوجهل نسبت بهش حسادت کرد. گفت اگر حرف این را مردم قبول کنند برگردیم دیگر ریاست با من نیست با ایشان است. شروع کرد ایشان را متهم کردن به ترسیدن که این هم بدبخت برگشت گفت من ترسیدم؟! فامیل هایش را صدا زد و رفتند مقابل اسلام به عنوان اولین رزمنده ها با سپاه اسلام.

 آن وقت آنجا امیرالمؤمنین، حمزۀ سیدالشهدا و یکی دیگر از اصحاب پیامبر آمدند جلو، این نصیب حمزه شد که همان اوائل جنگ به قتل رسید. وقتی که داشتند می کشیدندش که بیندازند توی آن چاه بدر مثل بقیۀ کشتگان، پسر ایشان در سپاه اسلام بود. خیلی تأسف خورد، ناراحت شد. رسول خدا فرمود تردید کردی به راه خودت؟ گفت نه، ولی پدرم خوبی هایی داشت که حیف بود این جوری بدبخت بشود.

 ببینید، نه تنها اگر چند تا خوبی دیدیم نباید گول بخوریم، بلکه اگر نماز و روزه هم از کسی دیدیم نباید گول بخوریم. امیرالمؤمنین(علیه السلام) وقتی فراعنه ای که مقابل پیامبر ایستادند را نام می برد یکی اش ایشان است. اینها فراعنه ای بودند که مقابل پیغمبر بودند. فرعون را همیشه نباید در یک صورت خاصی تصور بکنیم. ببینید آخر ما مردمان خوبی داریم؛ یکی دو تا از این خوبی ها را توی بعضی ها می بینند دیگر برایشان غش و ضعف می روند. و نمی توانند علیه شان اقدام بکنند. در حالی که آنها در کنار این یکی دو تا خوبی، یکی دو سه تا بدی جبران کنندۀ آن خوبی ها دارند!

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا