شرح حدیث اخلاقی توسط رهبر / سبقت فقیر مومن بر ثروتمند مومن
پیوست | اندازه |
---|---|
شرح حدیث اخلاقی توسط رهبر / سبقت فقیر مومن بر ثروتمند مومن | 26.62 مگابایت |
شرح حدیث اخلاقی توسط رهبر / سبقت فقیر مومن بر ثروتمند مومن
امام جعفر صادق علیه السلام فرموند: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وَقَفَ عَبْدَانِ مُؤْمِنَانِ لِلْحِسَابِ كِلَاهُمَا مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقِيرٌ فِي الدُّنْيَا وَ غَنِيٌّ فِي الدُّنْيَا فَيَقُولُ الْفَقِيرُ يَا رَبِّ عَلَى مَا أُوقَفُ فَوَ عِزَّتِكَ إِنَّكَ لَتَعْلَمُ أَنَّكَ لَمْ تُوَلِّنِي وِلَايَةً فَأَعْدِلَ فِيهَا أَوْ أَجُورَ وَ لَمْ تَرْزُقْنِي مَالًا فَأُؤَدِّيَ مِنْهُ حَقّاً أَوْ أَمْنَعَ وَ لَا كَانَ رِزْقِي يَأْتِينِي مِنْهَا إِلَّا كَفَافاً عَلَى مَا عَلِمْتَ وَ قَدَّرْتَ لِي فَيَقُولُ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ صَدَقَ عَبْدِي خَلُّوا عَنْهُ يَدْخُلِ الْجَنَّةَ وَ يَبْقَى الْآخَرُ حَتَّى يَسِيلَ مِنْهُ مِنَ الْعَرَقِ مَا لَوْ شَرِبَهُ أَرْبَعُونَ بَعِيراً لَكَفَاهَا ثُمَّ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ فَيَقُولُ لَهُ الْفَقِيرُ مَا حَبَسَكَ فَيَقُولُ طُولُ الْحِسَابِ مَا زَالَ الشَّيْءُ يَجِيئُنِي بَعْدَ الشَّيْءِ يَغْفِرُ لِي ثُمَّ أُسْأَلُ عَنْ شَيْءٍ آخَرَ حَتَّى تَغَمَّدَنِيَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْهُ بِرَحْمَتِهِ وَ أَلْحَقَنِي بِالتَّائِبِينَ فَمَنْ أَنْتَ فَيَقُولُ أَنَا الْفَقِيرُ الَّذِي كُنْتُ مَعَكَ آنِفاً فَيَقُولُ لَقَدْ غَيَّرَكَ النَّعِيمُ بَعْدِي
وقتی روز قیامت فرا رسد، دو تن از بندگان با ایمان که هر دو اهل بهشتند، برای حسابرسی نگهداشته می شوند که یکی از آن دو در دنیا فقیر و دیگری غنی و ثروتمند بوده اند، بنده فقیر به زبان می آید و عرض می کند: ای پروردگار من! چرا بمانم؟ به عزتت سوگند! که تو خود می دانی که ولایتی به من ارزانی نداشتی که بخواهم به عدل و داد یا جور و ستم، فرمان برانم، مال و ثروتی به من ندادی که حقوق آن را بپردازم یا نپردازم. و رزق و روزی چنانکه خود دانسته و مقدر فرموده بودی، جز به قدر کفایت نبود، پس خدای عزیز و گرامی می فرماید: بنده ام راست گفت، راهش را باز کنید تا داخل بهشت شود و دیگری (بنده ثروتمند) به حال خود باقی می ماند تا اینکه عرق زیادی از بدنش جاری می شود که هر گاه چهل شتر از آن بنوشند، آنها را بس است، سپس داخل بهشت می گردد.
و چون به بهشت درآید، بنده فقیر و تهیدست به او می گوید: چه چیز باعث توقف تو گردید؟ و او در جواب می گوید: طولانی شدن حسابرسی، پشت سر هم از من سؤال می کردند و مرا می بخشیدند، سپس سؤال دیگری مطرح می کردند تا اینکه خدای متعال مرا در پناه رحمت خویش گرفت و به توبه کارانم، ملحق فرمود، اکنون بگو که تو چه کسی هستی؟ بنده فقیر می گوید: من همان بنده فقیر و تهیدستی هستم که قبلاً با تو بودم، او می گوید: نعمتهای (بهشت) چقدر تو را در همین مدتی که از من جدا شدی، عوض کرده است.
پی نوشت: ۱) الأمالي( للصدوق)،ص: 360
دسترسی به سایر جلسات : شرح احادیث اخلاقی توسط رهبری
افزودن دیدگاه جدید