رفتن به محتوای اصلی

دعای صباح با صدای اباذر الحلواجی (کلیپ، صوت، متن و ترجمه)

تاریخ انتشار:
کسیکه مداومت بر خواندن دعای صباح کند اگر عالم پر از بلا شود به او هیچ آسیبی نمی رسد و همیشه در نظر مردم و انسانها عزیز و محترم می باشد و هیچگاه دشمن نمی تواند به او ضرری برساند و هرکسی که با او دشمنی کند به خودش بر می گردد...

پخش فیلم

پخش

  • دعای صباح با صدای اباذر الحلواجی - کیفیت خوب پخش دانلود
  • دعای صباح با صدای اباذر الحلواجی - کیفیت متوسط پخش دانلود

دعای صباح با صدای اباذر الحلواجی (کلیپ، صوت، متن و ترجمه)

در بیان آثار و خواص عجیبه دعای صباح مولا علی(علیه السلام) از امام رضا علیه السلام نقلی به این شکل است که در بیان آثار دعای صباح جدّشان فرمودند: آیا شما را راهنمایی نکنم بر بزرگترین ذخیره دنیا و آخرت و جامع ترین گنج در عالم غیب و شهادت که حصار و قلعه محکمی ست برای شما؟

از مولا علی (علیه السلام) نقل شده است که : ((در روایت دیگر تاکید خواندن آن بعد از نماز نافله صبح گفته شده است))

کسیکه مداومت بر خواندن دعای صباح کند اگر عالم پر از بلا شود به او هیچ آسیبی نمی رسد و همیشه در نظر مردم و انسانها عزیز و محترم می باشد و هیچگاه دشمن نمی تواند به او ضرری برساند و هرکسی که با او دشمنی کند به خودش بر می گردد و به لطف الهی از مرگ ناگهانی و سختی ها در امان می باشد و به برکت این دعای صباح رزق و روزی او هر روز وسیع تر و گسترده تر میشود، إن شاالله

دعای صباح با صدای اباذر الحلواجی (کلیپ، صوت، متن و ترجمه)

به نام خداى بخشاینده مهربان

اَللّهُمَّ یا مَنْ دَلَعَ لِسانَ الصَّباحِ بِنُطْقِ تَبَلُّجِهِ وَ سَرَّحَ قِطَعَ الّلَیْلِ الْمُظْلِمِ بِغَیاهِبِ تَلَجْلُجِهِ وَ اَتْقَنَ صُنْعَ الْفَلَكِ الدَّوّارِ فى مَقادیرِ تَبَرُّجِهِ وَ شَعْشَعَ ضِیآءَ الشَّمْسِ بِنُورِ تَاَجُّجِهِ یا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِهِ بِذاتِهِ
خدایا اى كسى كه بیرون كشید زبان صبحدم را به بیان تابناك آن و پراكنده ساخت پاره هاى شب تاریك را با آن توده هاى سیاه سرگردانى كه داشت و محكم ساخت ساختمان این چرخ گردون را در اندازه ها و گردشهاى زیبایش و پرتو افكن ساخت تابش خورشید را با نور فروزان و گرم آن اى كه راهنمایى كرد بر خودش به خودش

وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ وَ جَلَّ عَنْ مُلاَّئَمَةِ كَیْفِیّاتِهِ یا مَنْ قَرُبَ مِنْ خَطَراتِ الظُّنُونِ وَ بَعُدَ عَنْ لَحَظاتِ الْعُیُونِ وَ عَلِمَ بِما كانَ قَبْلَ اَنْ یَكُونَ یا مَنْ اَرْقَدَنى فى مِهادِ اَمْنِهِ وَ اَمانِهِ وَ اَیْقَظَنى اِلى ما مَنَحَنى بِهِ مِنْ مِنَنِهِ وَ اِحْسانِهِ وَ كَفَّ اَكُفَّ السُّوَّءِ عَنّى بِیَدِهِ وَ سُلْطانِهِ صَلِّ اللّهُمَّ عَلَى الدَّلیلِ اِلَیْكَ فِى اللَّیْلِ الاْلْیَلِ وَ الْماسِكِ مِنْ اَسْبَابِكَ بِحَبْلِ الشَّرَفِ الاْطْوَلِ
و منزه است از هم جنسى (و مشابهت با) مخلوقاتش و برتر است از سنخیت یا چگونگیهاى عالم خلقت اى كسى كه نزدیك است به گمانهایى كه (درباره او) بر دل خطور كند ولى دور است از چشم انداز دیدگان و مى داند آنچه را شود پیش از شدنش اى كسى كه مرا در گهواره آسایش و امنیت خود به خواب برد و براى استفاده از نعمتها و بخششهاى بیدریغش كه به من ارزانى داشته بیدارم كرد و پنجه هاى بدخواهان را بدست قدرت و سلطنت خویش از من بازداشته درود فرست بر آن راهنماى به سوى تو در شب بسیار تار (جاهلیت ) و آن كس كه در میان اسباب و وسائل تو بلندترین ریسمان شرف را گرفت

وَ النّاصِعِ الْحَسَبِ فى ذِرْوَةِ الْكاهِلِ الاْعْبَلِ وَ الثّابِتِ الْقَدَمِ عَلى زَحالیفِها فِى الزَّمَنِ الاْوَّلِ وَ عَلى الِهِ الاْخْیارِ الْمُصْطَفَیْنَ الاْبْرارِ وَ افْتَحِ اللّهُمَّ لَنا مَصاریعَ الصَّباحِ بِمَفاتیحِ الرَّحْمَةِ وَ الْفَلاحِ
و آن كس كه حسب پاك و خالصش بر بلندترین شانه هاى مردان عالم قرار داشت و آن ثابت قدم بر روى لغزشگاهها در آن زمان پیشین و بر خاندان نیكوكار برگزیده خوش كردارش و بگشا براى ما خدایا لنگه هاى در بامدادان را به كلیدهاى رحمت و رستگارى

وَ اَلْبِسْنِى اللّهُمَّ مِنْ اَفْضَلِ خِلَعِ الْهِدایَةِ وَالصَّلاحِ وَ اَغْرِسِ اللّهُمَّ بِعَظَمَتِكَ فى شِرْبِ جَنانى یَنابیعَ الخُشُوعِ وَ اَجْرِ اللّهُمَّ لِهَیْبَتِكَ مِنْ اماقى زَفَراتِ الدُّمُوعِ وَ اَدِّبِ اللّهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنّى بِاَزِمَّةِ الْقُنُوعِ اِلهى اِنْ لَمْ تَبْتَدِئْنِى الرَّحْمَةُ مِنْكَ بِحُسْنِ التَّوْفیقِ
و بپوشانم خدایا از بهترین خلعتهاى هدایت و شایستگى و بجوشان خدایا به عظمت خویش در جویبار دلم چشمه هاى خشوع و جارى ساز خدایا براى هیبتت از گونه هایم مشكهاى اشك و ادب كن خدایا سبك مغزى و تندخویى مرا به مهارهاى قناعت (یا خوارى در سؤال) خدایا اگر در ابتدا رحمت تو از روى حسن توفیق به سراغ من نمى آمد

فَمَنِ السّالِكُ بى اِلَیْكَ فى واضِحِ الطَّریقِ وَ اِنْ اَسْلَمَتْنى اَناتُكَ لِقاَّئِدِ الاْمَلِ وَ الْمُنى فَمَنِ الْمُقیلُ عَثَراتى مِنْ كَبَواةِ الْهَوى وَ اِنْ خَذَلَنى نَصْرُكَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ وَالشَّیْطانِ فَقَدْ وَكَلَنى خِذْلانُكَ اِلى حَیْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ
پس چه كسى بود كه مرا در این راه روشن بسویت آرد و اگر حلم و بردبارى تو مرا بدست آرزو و میل سركش سپارد پس چه كسى لغزشهاى مرا از زمین خوردنهاى هوا و هوس نادیده بگیرد و اگر در هنگام جنگ با نفس و شیطان یارى تو نباشد مسلماً همان یارى نكردنت مرا بدست رنج و حرمان سپارد

اِلهى اَتَرانى مآ اَتَیْتُكَ اِلاّ مِنْ حَیْثُ الاْمالِ اَمْ عَلِقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِكَ اِلاّ حینَ باعَدَتْنى ذُنُوبى عَنْ دارِ الْوِصالِ فَبِئْسَ الْمَطِیَّةُ الَّتِى امْتَطَتْ نَفْسى مِنْ هَواها فَواهاً لَها لِما سَوَّلَتْ لَها ظُنُونُها وَ مُناها وَ تَبّاً لَها لِجُرْاَتِها عَلى سَیِّدِها وَ مَوْلاها اِلهى قَرَعْتُ بابَ رَحْمَتِكَ بِیَدِ رَجاَّئى وَ هَرَبْتُ اِلَیْكَ لاجِئاً مِنْ فَرْطِ اَهْواَّئى
خدایا تو بخوبى مرا مى بینى كه نزدت نیامدم جز از راه آرزوها (و آنها بود كه مرا به درگاهت آورد) یا شده كه بسر رشته هاى فضل و كرمت چنگ زنم جز وقتى كه گناهانم مرا از خانه وصال دور سازد پس چه بد مركبى است این مركب هوا و هوس كه نفس من بر آن سوار شده پس واى بر این نفس كه گمانهاى باطل و آرزوهاى بیجایش در نزد او جلوه كرد و نابود باد كه بر آقا و مولاى خویش دلیرى كرد خدایا من در رحمتت را بدست امیدم كوبیدم و از فرط هواهاى نفسانى به حال پناهندگى بسوى تو گریختم

وَ عَلَّقْتُ بِاَطْرافِ حِبالِكَ اَنامِلَ وَ لاَّئى فَاْصْفَحِ اللّهُمَّ عَمّا كُنْتُ اَجْرَمْتُهُ مِنْ زَلَلى وَ خَطاَّئى وَ اَقِلْنى مِنْ صَرْعَةِ [رِدآئى ] فَاِنَّكَ سَیِّدى وَمَوْلاىَ وَ مُعْتَمَدى وَ رَجائى وَ اَنْتَ غایَةُ مَطْلُوبى وَ مُناىَ فى مُنْقَلَبى وَ مَثْواىَ
و بند كردم بسر رشته هاى كرمت انگشتان دوستى ام را پس درگذر خدایا از جرمهایى كه من از روى لغزش و خطا كردم و نگاهم دار از حمله بیماریم (كه دچار گشته ام ) زیرا كه تویى آقا و مولایم و تكیه گاه و امیدم و تویى منتهاى خواسته و آرمانم در دنیا و عقبایم
اِلهى كَیْفَ تَطْرُدُ مِسْكیناً الْتَجَاءَ اِلَیْكَ مِنَ الذُّنُوبِ هارِباً اَمْ كَیْفَ تُخَیِّبُ مُسْتَرْشِداً قَصَدَ اِلى جَنابِكَ ساعِیاً اَمْ كَیْفَ تَرُدُّ ظَمْئانَ وَرَدَ اِلى حِیاضِكَ شارِباً كَلاّ وَ حِیاضُكَ مُتْرَعَةٌ فى ضَنْكِ الْمُحُولِ وَ بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلطَّلَبِ وَ الْوُغُولِ وَ اَنْتَ غایَةُ الْمَسْئُولِ
خدایا چگونه برانى از درگاهت بیچاره اى را كه در حال فرار از گناهان به تو پناه آورده یا چگونه نومید سازى راه جویى را كه شتابان آهنگ حضرت تو را كرده یا چگونه بازگردانى تشنه اى را كه براى نوشیدن (آب ) بر سر حوضهاى تو آمده نه هرگز چنین نخواهى كرد با اینكه حوضهاى (پرفیضت) در سخت ترین خشكسالیها لبریز است و در خانه ات براى خواستن و ورود در آن باز است و تویى انتهاى خواسته (خواستاران)

وَ نِهایَةُ الْمَاْمُولِ اِلهى هذِهِ اَزِمَّةُ نَفْسى عَقَلْتُها بِعِقالِ مَشِیَّتِكَ وَ هذِهِ اَعْباَّءُ ذُنُوبى دَرَاْتُها بِعَفْوِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ هذِهِ اَهْوآئِىَ الْمُضِلَّةُ وَكَلْتُها اِلى جَنابِ لُطْفِكَ وَ رَاْفَتِكَ فَاجْعَلِ اللّهُمَّ صَباحى هذا ناِزلاً عَلَىَّ بِضِیاَّءِ الْهُدى وَ بِالسَّلامَةِ فِى الدّینِ وَ الدُّنْیا وَ مَساَّئى جُنَّةً مِنْ كَیْدِ الْعِدى وَ وِقایَهً مِنْ مُرْدِیاتِ الْهَوى اِنَّكَ قادِرٌ عَلى ما تَشآءُ
و منتهاى آرزوى (آرزومندان ) خدایا این مهارهاى نفس من است كه به پاى بند مشیت تو آنها را بستم و این است بارهاى سنگین گناهانم كه به امید عفو و رحمتت بر زمین نهادم و این است هوسهاى گمراه كننده ام كه به آستان لطف و مهرت سپردم پس اى خدا این بامداد مرا چنان مقرر كن كه با انوار هدایت و سلامت در دین و دنیا بر من فرود آید و شامم را سپرى از نیرنگ خطرناك دشمنان و پناهگاهى از پرتگاههاى هوا و هوس قرار ده كه تو بر هر چه بخواهى

تُؤتِى الْمُلْكَ مَنْ تَشآءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشآءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشآءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشآءُ بِیَدِكَ الْخَیْرُ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ تُولِجُ اللَیْلَ فى النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِى اللَّیْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ
توانایى ملك و سلطنت را به هر كه خواهى مى دهى و از هركه خواهى برگیرى و عزت دهى هر كه را خواهى و خوار كنى هر كه را خواهى همه خوبیها بدست تو است و تو بر هر چیز توانایى شب را در روز فرو برى و روز را در شب درآورى زنده را از مرده بیرون آورى و مرده را

وَ تُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَىِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشآءُ بِغَیْرِ حِسابٍ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَكَ اللّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ مَنْ ذا یَعْرِفُ قَدْرَكَ فَلا یَخافُكَ وَ مَن ذا یَعْلَمُ ما اَنْتَ فَلا یَهابُكَ اَلَّفْتَ بِقُدْرَتِكَ الْفِرَقَ وَ فَلَقْتَ بِلُطْفِكَ الْفَلَقَ وَاَنَرْتَ بِكَرَمِكَ دَیاجِىَ الْغَسَقِ وَاَنْهَرْتَ الْمِیاهَ مِنَ الصُّمِّ الصَّیاخیدِ عَذْباً وَاُجاجاً وَاَنْزَلْتَ مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجّاجاً
از زنده برون آرى و به هر كه خواهى بى حساب روزى دهى معبودى جز تو نیست منزهى تو خدایا و حمد تو را گویم كیست كه قدر تو را بشناسد و از تو نترسد و كیست كه بداند تو كیستى و از تو نهراسد تو با قدرت خویش جداها را با هم جمع كردى و به لطف خویش سپیده دم را شكافتى و بكرم خود تاریكیهاى شدید شب را روشن كردى و روان كردى آبهاى شیرین و شور را از دل سنگهاى سخت و محكم و فرو ریختى از ابرهاى فشرده آبى ریزان و فراوان ،

وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لِلْبَرِیَّةِ سِراجاً وَهّاجاً مِنْ غَیْرِ اَنْ تُمارِسَ فیمَا ابْتَدَاْتَ بِهِ لُغُوباً وَ لا عِلاجاً فَیا مَنْ تَوَحَّدَ بِالْعِزِّ وَالْبَقآءِ وَ قَهَرَ عِبادَهُ بِالْمَوْتِ وَالْفَنَّاءِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الاَْتْقِیآءِ
و قرار دادى خورشید و ماه را براى مردمان چراغى فروزان بدون آنكه در آنچه بدان آغاز كردى (در آفرینش ) دچار خستگى و تعب گردى یا به چاره جویى محتاج شوى اى آنكه در عزت و بقاء یگانه است و بندگانش را بوسیله مرگ و نابودى مقهور خویش كرده درود فرست بر محمد و خاندان پرهیزكارش

وَاسْمَعْ نِدآئى وَاسْتَجِبْ دُعآئى وَ حَقِّقْ بِفَضْلِكَ اَمَلى وَ رَجآئى یا خَیْرَ مَنْ دُعِىَ لِكَشْفِ الضُّرِّ وَالْمَاْمُولِ لِكُلِّ عُسْرٍ وَ یُسْرٍ بِكَ اَنْزَلْتُ حاجَتى فَلا تَرُدَّنى مِنْ سَنِىِّ مَواهِبِكَ خاَّئِباً یا كَریمُ یا كَریمُ یا كَریمُ بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى خَیْرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ اَجْمَعینَ
و فریاد مرا بشنو و دعایم را به اجابت مقرون ساز و به فضل خویش آرزو و امید مرا تثبیت كن اى بهترین كسى كه خوانده شدى براى برطرف ساختن گرفتارى و آرزو شده اى براى هر سختى و آسانى فرود آوردم بار حاجتم را بدرگاهت پس مرا از عطایاى عالى (و سنگین قیمت ) خود ناامید باز مگردان اى كریم اى كریم اى كریم به رحمت خود اى مهربانترین مهربانان و درود خدا بر بهترین آفریدگانش محمد و آل

سر به سجده برود و بگوید:

اِلهى قَلْبى مَحْجُوبٌ وَ نَفْسى مَعْیُوبٌ وَ عَقْلى مَغْلُوبٌ وَ هَواَّئى غالِبٌ وَ طاعَتى قَلیلٌ وَ مَعْصِیَتى كَثیرٌ وَ لِسانى مُقِرُّ بِالذُّنُوبِ فَكَیْفَ حیلَتى یا سَتّارَ الْعُیُوبِ وَ یا عَلاّمَ الْغُیُوبِ وَ یا كاشِفَ الْكُرُوبِ اِغْفِرْ ذُنُوبى كُلَّها بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ یا غَفّارُ یا غَفّارُ یا غَفّارُ بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

خدایا دلم در پرده است و نفسم معیوب و عقلم مغلوب است و هواى نفس بر من چیره است و طاعتم اندك و گناهانم بسیار است و زبانم به گناهان اقرار دارد پس چاره ام چیست اى پرده پوش عیبها و اى داناى نادیدنیها و اى برطرف كننده اندوهها بیامرز همه گناهانم را به حرمت محمد و آل محمد اى آمرزش پیشه اى بسیار آمرزنده اى بسیار آمرزنده به رحمتت اى مهربانترین مهربانان.
 
 

منبع : بحارالانوارج 84 ص 340.

موضوع فیلم

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا