کلیسایی برای شیطان/بخش پنجم

جنبش های نوظهور؛
نمادهای شیطان پرستی

روشهای تبليغی شيطان گرايان
الف) نمادسازی وسیع و ترویج آن در حوزه فرهنگ عمومی
انتقال و نشر اندیشه ها از طریق گفتن یا نوشتن دشوار است و تعداد محدودی از مردم با آن ارتباط برقرار می کنند. اما نمادها به راحتی جایگاه خود را در فرهنگ عمومی پیدا می کنند و به خاطر ظرفیت بالاي هنری، به صورت جذابی در جامعه، به خصوص بین جوانان و زنان گسترش می یابند. نمادهای شیطانی در گسترة بسیار وسیعی به گونه وسيعي متفاوت و خوش ساخت در همه جا یافت می شوند. از لباس و کفش و ساعت گرفته تا رنگ و طرح داخل اتاق خواب تا عروسکی که در تزئینات خودرو کاربرد دارد و انگشتر و دستبند و ده ها شیء دیگر که در اشیاء شخصي و در منظر عمومی استفاده می شود، از برچسبی که کودک پنج ساله به دفتر نقاشی می چسباند تا سردستة عصایی که پیر مرد هفتاد ساله به دست می گیرد این نمادها همه جا حضور دارند. گذشته از این طرح های خیالی از چهرة شیطان روی بسیاری از لباس ها و سایر وسایل و اشیاء شخصی دیده می شود.
در این بخش به تشریح مختصری از برخی نمادهای اختصاصی و پرکاربرد در گروه های شیطان گرا می پردازیم.البته متاسفانه در بسیاری از پژوهش های صورت گرفته در زمینه نمادهای شیطان گرایی علاوه بر مستند نبودن برخی تفاسیر نمادها،بعضا به اشتباه نمادهایی از گروه های اخلاقی منحرف و علائم نامربوط با جریان های شیطان گرایی را داخل در این مبحث نموده و کمک شایانی به بزرگنمایی بیش از حد این فرقه ها نموده اند.
قبل از تشریح این نمادها بهتر است به دو نکته اشاره نمائیم.
نکته اول:نمادها ممکن است در برهه های زمانی مختلف و یا در بسترهای فرهنگی مختلف،معانی متفاوتی داشته باشند.در بحث نمادهای شیطان گرایی غالبا تفسیری که از این نمادها در میان گروه های شیطان گرا بیان می شود،ناظر به معانی باستانی نمادها در تمدن های اولیه و متون قدیمی می باشد.
نکته دوم:بعضا مشاهده می شود که برخی از گروه های شیطان گرایی با تفاسیر شیطانی از برخی نمادهای مشهور جهانی،که ارتباطی با تفاسیر این گونه ندارد،به دنبال بزرگنمایی سیطره نفوذ خود در افکار عمومی هستند.
1. بز بافومت (Baphomet)
این نماد که در عرفان کابالا نیز جایگاهی دارد، بز یا قوچی به نام بافومت (Baphomet) است که هم با جانور شاخ دار یوحنا در كتاب مكاشفات يوحنا همانندی دارد و هم در اسطوره های مصری نماد باروری است[90] و دو ماه سیاه "گبورا"و سفید "چسد"[91] در طرفین او نشانة ترکیب روشنایی و تاریکی است،دربرخی متون شیطان گرایان پیرامون بافومت این چنین گفته شده است:"دودست او نمادی از هرمس مصری است،یکی به سمت بالا به ماه سفید"چسد" اشاره می کند و یکی به سمت پائین به ماه سیاه "گبورا".این سمبل هارمونی کامل بین لطف و عدالت را بیان می کند. شعله ي ميان دو شاخ او نيز نماد نبوغ و دانايي شيطان است."شاید بدین خاطر که همو بود كه آدم (ع) و همسرش را به سمت درخت دانايي رهنمون شد.[92] نکته جالب توجه دیگر در رابطه با این نماد آن است که در برخی اسناد تاریخی به این مطلب اشاره شده است که : هنگام بازجویی های فلیپ لوبل ،پادشاه فرانسه، از افراد دستگیر شده ی فرقه ی شهسواران معبد، یکی از مطالبی که به طور مکرر دراعترافاتشان به آن اشاره می نمودند،پرستش خدایی به نام بافومت به جای خدای مسیح بوده است.
البته همانطور که قبلا گفتیم نمادها لزوماً یک ریشه یا معنا ندارند. بافومت ممکن است نماد بز قربانی در آیین یهود باشد که بزی مقدس است و بنابر نقل عهد عتیق این بز، قربانی حضرت اسحاق شد[93] که بنی اسرائیل از نسل او هستند. شیطان  هم به نوعی قربانی هدایت انسان و دست یابی او به درخت دانش و معرفت شد. با این توضیح بز می تواند نماد گویایی از ایثار بزرگ شیطان برای آدم باشد.[94]
2.ستاره پنج پر وارونه به همراه سر بز
نماد اصلي فرقه satanism ، نشاني است مركب از يك ستاره پنج پر وارونه[95] كه درون آن تصوير سر يك بز قرار داده شده است.اين تركيب درون دو دايره قرار گرفته و دورتادور آن عبارتي به زبان عبري نگاشته شده است.
سر بز مربوط به سر بز بافومت[96] مي باشد كه در گروه هاي ماسوني و شيطانگرايي باستاني نشان شيطان بوده است.[97] ستاره پنج پر ( در حالت عادي)[98] نمادي بسيار كهن محسوب مي شود.اين نماد در زماني نشان "ونوس" الاهه ي زيبايي و عشق شهواني زنانه بوده است.همچنين اين نماد در آئين هاي جادوگري و شيطاني دوران باستان و قرون وسطي نيز كاربرد داشته است. از زماني كه لئوناردو داوينچي، در سال 1487 ميلادي، طرح "مرد ويترووين"[99] را طراحي كرد،به سمبل اصالت انسان و اومانيسم تبديل شد.در فرقه سيطنيسم اين ستاره به صورت وارونه به كار گرفته شد.
آنتوان لاوي در كتاب "انجيل شيطاني"   اين نماد را اين گونه تفسير مي نمايد: "بافومت نماينده ي قدرت تاريكي است كه با شهواني بودن بز تركيب شده است.ستاره پنج پر در نقاشي داوينچي اشاره به طبيعت روحاني انسان دارد ولي چون در اين تفكر(Satanism) جنبه شهواني انسان مد نظر است،پنج ضلعي وارونه شده است تا سر بز بافومت نيز به خوبي در آن جاي گيرد.شاخ هاي او نماد دوگانگي هستند كه به نشانه مبارزه طلبي به سمت بالا اشاره مي كنند.سه جهت معكوس شده ديگر هم نافي تثليث است.حروف عبري نوشته شده داخل دايره بزرگ برگرفته از آموزه هاي جادويي "كابالا" است كه به معناي "لويتان"[100] مي باشد."
اين نماد درموارد بسياري درفرقه شيطان گرايي استفاده مي شود ؛ازجمله :
1. نصب اين نشان در بالاي محراب در موقع اجراي آئين هاي شيطان گرايي[101]
2. اعطاي اين نماد به عنوان نشانگر درجات مختلف كليساي شيطان[102]
نكته : تركيب ستاره پنج پر وارونه به همراه نماد "S" شيطاني نيز يكي از نماد هايي است كه در اين فرقه استفاده مي شود.البته بيشتر اين نماد را آنتوان لاوي براي شخص خودش استفاده مي نمود.فلذا با عنوان "نشان دكتر لاوي" در ميان شيطان گرايان شهرت پيدا كرده است.
3.  عدد 666
این عدد به گفته یوحنا در بخش مكاشفات يوحنا در کتاب مقدس "عدد شیطان" است. در مکاشفات نوشته شده: «جانور عجیب دیگری دیدم که از زمین بیرون آمد. این جانور دو شاخ داشت مانند شاخ های بره و صدای وحشتناکش مثل صدای اژدها بود... بزرگ و کوچک، فقیر و غنی، برده و آزاد را وادار کرد تا علامت مخصوص را روی دست راست یا پیشانی خود بگذارند. و هیچ کس نمی توانست شغلی به دست آورد یا چیزی بخرد مگر اینکه علامت مخصوص این جانور یعنی اسم یا عدد او را بر خود داشته باشد. این خود معمایی است و هرکس با هوش باشد می تواند عدد جانور را محاسبه کند. این عدد اسم یک انسان است که مقدار عددی آن به 666 می رسد.[103] اين عدد بعضا با عنوان شماره تلفن شيطان نيز در كشور ما رواج پيدا كرده است .
4. صليب وارونه (Upside down cross )
اين نماد بر اساس تفكرات ضد مسيحي شيطان گرايان به نشان خصومت با دين مسيحيت و توهين به آن استفاده مي شود.
5 . دست شاخدار (Horned Hand)
دو انگشت برافراشته شده در اين نماد نشان از دو شاخ بز بافومت مي باشد.اين نماد بعضا به همراه عبارت Hail Satan به معناي درود بر شيطان درگروه های شیطان گرایی مورد استفاده قرار مي گيرد. این علامت به صورت گسترده درمیان طرفداران سبک های مختلف موسیقی متال استفاده می شود که با توجه به مضامین شیطان گرایانه ای که امروزه در میان اشعار گروه های متال رایج است چندان بی ربط با تفسیر نخست که بیان شد نیست.
نکته ی مهمی  که باید در این قسمت به آن توجه کرد آن است که: بعضا افراد دو نماد دیگر که از لحاظ حالت قرار گرفتن انگشتان شبیه به دست شاخ دار است را با یکدیگر هم معنا تفسیر می کنند.
نشان اول: بوزقورد (گرگ خاکستری) که درمیان جنبش های پان ترکیسم مورد استفاده قرار می گیرد و در آن صورت نمادینی از گرگ نشان داده می شود.
نشان دوم : هنگامی که انگشت شست به صورت باز قرار گیرد،این حالت دست معادل نمادین عبارت "دوستت دارم"[104] در کشورهای غربی،خصوصا آمریکا، می باشد.
شيطان گرايان و مراكز قدرت حامي آن ها، براي ترويج نمادهاي مذكور  در حوزه فرهنگ عمومي از ابزارهاي مختلفي استفاده مي نمايند ، كه از آن جمله مي توان به استفاده از  اين نمادها در ساخت زيورآلات ، پوشاك و البسه ، طراحي ساختمان ها ، نقاشي بر روي ديوارها و اماكن عمومي و ... اشاره نمود. متاسفانه در چند سال اخير بسياري از اين نماد ها در قالب هاي مذكور به كشور عزيزمان وارد شده است و رو به گسترش و ترويج مي باشد ، و اين امر آگاهي هرچه بيشتر مسئولين اجرايي و فرهنگي كشورمان را مي طلبد كه با همكاري نهادهاي علمي-پژوهشي در اين زمينه ، اقدام به برخورد صحيح و جلوگيري از ترويج اين نمادها در كشورمان نمايند.
گستره ی  این نمادها باعث می شود که ذهنيت ها و ارزش های مردم هماهنگ با معانی آنها شکل بگیرد. نمادها هویت سازند و به فرد و جامعه هویت می بخشند و خودپنداره هایی را ایجاد می کنند که به زندگی و رفتارهای افراد معنا می دهد و مردم با همین معانی وجود و زندگی خود را تفسیر کرده و ارزش ها و اهداف زندگی خود را تعریف می کنند. کارکرد هویت بخشی و معنا دهندگی نمادها در کنار گرافیک و طراحی متفاوت و چشم نوازشان و در دسترس بودن، مد شدن و تبلیغاتی که روی آنها صورت می گیرد، باعث استفادة روز افزون از سوی مردم به ویژه جوانان و نوجوانان دنیا می شود. پس از پذیرفته شدن این نمادها در فرهنگ عمومی ملت ها، انتقال ایدئولوژی مربوط به این نمادها بسیار ساده و پذیرفتنی می شود.
باستفاده از موسيقي (سبک های متال و راک)
دردهه 1950 شخصي به نام الويس پريس سبك جديدي در موسيقي به نام "راك اند رول" (Rock & Roll) را ابداع نمود.اين موسيقي حاصل تركيب نوعي موسيقي آفريقايي با عنوان "بلوز" و موسيقي "پاپ" بود . دردهه 1960 اين موسيقي كه تا حدودي تند و خشن بود ،دست مايه ي گروه هاي معترض دانشجويي قرار گرفت و سبك موسيقي خشن تري به نام "متال" را از دل "راك" بوجود آوردند .اين گروه ها درابتدا در آمريكا و در اعتراض به مساله جنگ آمريكا عليه ويتنام ، تشكيل شد و بعدا دامنه ي آن به كشورهاي اروپايي نيز كشيده شد . اين گروه ها آرمان هاي مناسبي همچون بهبود روابط انساني ، اعتدال درمسائل اخلاقي، اعتراض به سرمايه داري و اختلاف طبقاتي و حتي معنويت خواهي  را دنبال مي نمودند . حركت اعتراض آميز اين جنبش ها مي توانست منجر به انقراض نظام ليبرال-سرمايه داري درغرب گردد ،به همين جهت  مراكز پنهاني قدرت در غرب همچون انجمني به نام كميته 300 و گروه هاي ماسوني وابسته به آن را بر آن داشت تا با اجراي يكي از طرح هاي پژوهشي خود به نام "مجموعه مطالعات عصر آكواريوس" كه به سفارش موسسه روابط انساني تاويستاك از مدت ها قبل براي مقابله با چنين وضعيتي انجام شده بود ، شروع به هدايت اين اعتراضات به سمتي غير از جهت آرماني اوليه و صحيح اين گروه ها نمودند،[105]كه ترغيب اين گروه ها به استفاده از موسيقي متال و استفاده از خشونت و مسائل غيراخلاقي در حركت هاي اعتراضيشان يكي از ابزارهاي هدايت نامحسوس بود ، چرا كه براي جلوگيري از وصول يك گروه به آرمان هايش كافي است شيوه ي نادرستي براي رسيدن به اهدافش را ميان آن گروه ترويج نمود.
دست هاي پنهاني كه اين نمايش را هدايت مي كردند، از نيمه ي دوم 1970 ، فاز جديدي را در مهار اين بحران آغاز نمودند و آن جهت دهي افكار ملت ها در شرايط ناامن و بحراني بود.يكي از ابزارهاي مهم در اين فاز،طرح ايده شيطان پرستي بود ، كه به سرچشمه خلاقيت هنري و مهار انرژي جوانان و بازگشت  آرامش  به جامعه تبديل گشت. . البته ظرفیت های موسیقی متال برای رفتن به سمت شیطان گرایی را نباید ندیده گرفت. اعتراض به نهادهای اجتماعی و برهم زدن نظم، ابراز خشونت و کلمات رکیک در ترانه ها و از همه مهمتر اهانت به مقدسات؛ که شاید علت آن حمایت کلیسا از حکومت ها بود. زیرا در تفکر مسیحی خداوند دین را به کلیسا سپرده و حکومت را به قیصر و از این رو دولت و حکومت نوعی تقدس دارد و بنابه روش مسیح باید رنج را پذیرفت و اعتراض نکرد. با این تعالیم کلیسا، جوانان حق داشتند که زیر بار آن نروند، اما اهانت به مقدسات آن ها را در برابر شیطان پرستی نفوذ پذیر کرد.
اين دوران كه مقارن با گشترش چشمگير سيطره رسانه هاي صوتي و تصويري دردنيا بود ، ظرفيت هاي جديدي را ايجاد كرد تا مراكز پنهاني جريان ساز در آن زمان با ترفندهايي همچون كشاندن گروه هاي معترض موسيقي به استوديوها و تجاري نمودن آن ها و همچنين ستاره سازي از افراد اين گروه ها ، شهرت و ثروت هنگفت را به آنان هديه دهند ، و با اين كار آرمان هاي والاي اين گروه ها همچون مخالفت با سرمايه داري و نظام طبقاتي را كاملا واژگون نموده و اين گروه ها را مبدل به مبلغيني بزرگ براي ارزش هاي نظام سرمايه داري نمايند.
آخرین اقدام، تغییر هویت این گروه ها و ستاره هایی بود که به اندازه کافی مشهور و محبوب شده بودند. برای نمونه گروه "بلک سبث" به عنوان یک گروه موفق ، انگ شیطانی خورد. تنها به این خاطر که با توطئه ای حساب شده افرادی با لباس های سیاه شیطان پرستی که در میهمانی های فراماسونی از آن استفاده می شد و نمادهایی مثل صلیب برعکس یا ستاره پنج پر، که این هم از نمادهای ماسونی است، در اجراهای آنها حاضر می شدند و این صحنه در تصاویری که از برنامه های این گروه می گرفتند، برجسته می شد و در رسانه ها و مطبوعات بازتاب گسترده می یافت.
به دنبال این تبلیغات دروغین مبنی بر شیطانی جلوه دادن گروه بلک سبث و بعدها سایر گروه های متال، خواننده این گروه «مایکل آزبورن» معروف به «اُزی» در مصاحبه ای در سال1976 اعلام کرد، «ما یک گروه موسیقی هوی متال هستیم و من و بچه ها هرگز به دنبال تفکرات شیطانی نرفته ایم. من فردی مذهبی نیستم اما به آفریننده ام ایمان داردم. بلک سبث هرگز گروهی شیطان پرست نبوده است و من از دیدن بعضی از طرفداران مان که با لباس های سیاه و صورت های رنگ شده و شمعی در دست در سالن کنسرت حضور پیدا می کنند واقعاً می ترسم... ما واقعاً آن گونه که آنها می خواهند نیستیم بلکه فقط معترضیم.[106]
در اواخر دهه هفتاد این تبلیغات مؤثر واقع شد و گروه های دیگر که دیدند بازار شیطان گرایی داغ است و راه رسیدن به شهرت و ثروت از آن می گذرد، داوطلبانه شیطان پرستی را برگزیدند. در آغاز پذیرش هویت شیطانی از سوی این گروه ها به استفاده از نماد ها، سبک، ادبیات و فضای شیطانی محدود می شد، که برای نمونه می توان به گروه های «متالیکا»، «منووار» و «رولینگ استون» و حتی خود گروه «بلک سبث» اشاره کرد که به سبک های اسپیدمتال، ترش متال و پاور متال روی آوردند. بعد از آن به تدریج گروه ها و افرادی پیدا شدند که آشکارا از شیطان پرستی و حتی حلول شیطان در خودشان سخن گفتند. این روند به پیدایش سبک های بلک متال، دث متال و متال صنعتی کشیده شد و گروه هایی مثل "گروه مرلین منسون"، "دیساید" و "امپرور" به وجود آمدند.
در سالهای اخیر برگزاری جشنواره های متعددی نظیر "ووداستاک"[107] و "اوزی فست" برای موسیقی متال برگزار می شود و بعضی از شاخه های متال مثل "آلترناتیو متال" جشنواره های خاص دارند. گذشته از این ها به منظور شناسایی استعدادها و ادامة روند ستاره سازی و بازی ستاره های موسیقی جشنوارة گروه های زیرزمینی از سال 2000 پایه گذاری شده که باعث جذب هر چه بیشتر جوانان به موسیقی شیطانی و شکل گیری این قبیل گروه ها در تمام کشورهای دنیا شده است.
ایجاد گروه های بومی در کشورهای مختلف برای نمونه گروه های بلک متال هلند، بلک متال نروژ و باز سازی گروه "قاتل خدا" (Deicide) و گروه های دیگر در ایران، محصول این جشنواره ها و شور و هیجانی است که بین جوانان جهان به راه انداخته اند. و نیرویی را که می تواند به تغییر تمدن و سبک زندگی ظالمانة روزگار ما و تحول در تاریخ منجر شود، در جهت تثبیت سلطة خود و حفظ وضع موجود به کار گرفته اند.

منابع:
کتب فارسی:
قرآن كريم
1. كتاب مقدس، ويرايش دوم ترجمه قديم(1987) انجمن كتاب مقدس ايران،نسخه الكترونيكي سازمان مردم نهاد اسلام و مسيحيت
2. پیترهاینینگ،سیری در تاریخ جادوگری، مترجم: هایده تولایی، تهران: نشر آیته، 1377
3. ایرج گلسرخی، تاریخ جادوگری،تهران: نشر علم. چاپ اول 1377.
4. جان کولمن،کمیته 300 کانون توطئه جهانی. مترجم: یحیا شمس، تهران: نشر علم، چاپ چهارم 1377.
5. فراماسونري جهاني، هارون يحيي ، مترجم: سيد داوود ميرترابي،تهران:نشر المعي،چاپ دوم 1386
6. عبدالرسول بيات،فرهنگ واژه ها،درآمدي بر مكاتب و انديشه هاي معاصر، قم:موسسه انديشه وفرهنگ ديني،چاپ سوم 1386
7. ريچاردكاونديش،مترجم:رقيه بهزادي،اسطوره شناسي،دائره المعارف مصور اساطير و اديان مشهور جهان، تهران:نشرعلم،1387
8. ژاک شابو، فراماسونری تاریخ، اسطوره، واقعیت، مترجم: حسن اروندی.تهران: شرکت سهامی کتاب های جیبی وابسته به انتشارات امیرکبیر 1387
9. ورونیکا ایونس،مترجم:باجلان فرخی،اساطیر مصر، تهران:انتشارات اساطیر.چاپ دوم،1385
10. محمد جواد مشكور، فرهنگ فرق اسلامی، بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی، ۱۳۶۸.
11. شب را ورق بزن، ترنه هاي گروه بلك سبث، مترجم:كارن رشاد ،تهران: نشرمس 1381

مقالات فارسی
1. حميدرضا مظاهري سيف، مقاله: شيطان پرستي موجي در زمان حال يا طرحي براي آينده
2. مريم سعادتي ،مقاله جامعه شناسي شيطان پرستي

کتب لاتین
1. Peter B.Clarke, Encyclopedia of New ReligiousMovements,2006
2. Borton.H.Wolf ,The Devil's Avenger
3. Anton lavey ,The Satanic rituals
4. Anton Lavey,The Satanic Bible
5. Michael Aquino,The church of satan, Sixth edition ,2009
6. Blanche Barton,The Secret Life of a Satanist
7. Peter Gilmore ,The Satanic Scriptures
8. Aleister Crowley ,The Book of  The Law
9. Cloven Hoof,#4,March 1972

پایگاه های اینترنتی
1. churchofsatan.com
2. oto.org
3. xeper.org
4.bbc.co.uk
5. dowhatthouwilt.com
6. occultopedia.com
7. faqs.org
8. anglefire.com
9. jjnet.com
10. imdb.com
11. thelemapedia.org
12. nndb.com
13. hermetic.com
14. amazon.com
15. booksamillion.com
16. wikipedia.org
 

پی نوشت:
[90] .اساطیرمصر، ص 198
[91] .گبورا (Geburah) و چسد (Chesed)دو عدد از ده سفیروت تشکیل دهنده ی درخت حیاتدر عرفان کابالا می باشند.
[92] . سفر پيدايش تورات- 15/6
[93] . سفر پیدایش تورات :19-1/22
[94] .شیطان پرستی موجی درزمان حال یا طرحی برای آینده،حمیدرضا مظاهری سیف
[95] . Inverted Pentagram
[96] . Baphomet
[97] . به كارگيري نماد بز براي شيطان ريشه در آموزه ها و اسطوره هاي باستاني خصوصا مصر باستان دارد.
[98] .Pentagram
[99] . vitruvian man
[100] . Leviathan (کلمه ای است عبري كه 6 مرتبه نيز در تورات ذکر شده است. لویاتان يك اژدهاست كه در آب زندگي مي كند.در اسطوره شناسي از لوياتان به عنوان يكي از هفت فرشته نگهبان جهنم ياد شده است.ولي درفرقه شيطان گرايي لوياتان در كنار چهار شيطان ديگر به عنوان 4 نگهبان جهنم هستند كه هركدام نماد يكي از عناصر اربعه(آب،باد،خاك،آتش) مي باشند. 4 فصل كتاب انجيل شيطاني آنتوان لاوي نيز با اين عناوين نام گذاري شده اند.
[101] . The satanic Bilbe , devices used in a satanicritual,symbol of Baphomet
[102] . نك به : بخش نحوه عضويت ودرجات مختلف كليساي شيطان
[103] .مکاشفات یوحنا/11-18: 13
[104] .i love You
[105] .نك به كميته 300 كانون توطئه جهاني/جان كولمن
[106] . شب را ورق بزن.ص21
[107] .ح

منبع: بهداشت معنوی

Share