کلیسایی برای شیطان/بخش چهارم
كليسای شيطان
آنتوان لاوي در روز شنبه 30 آوريل 1966 تاسيس فرقه سيطنيسم (Satanism) و كليساي شيطان را اعلام نمود. وي ابتدا خانه خود در سانفرانسيسكو را به عنوان كليساي شيطان قرار داد. لاوي نماي بيروني خانه اش را به رنگ سياه در آورده بود و همين باعث شد كه بعدها شيطان گرايان از اين خانه با عنوان" خانه سياه"[71] ياد كنند.هركدام از اتاق هاي خانه سياه با رنگي خاص و ظاهري متفاوت طراحي شده بود.علاوهبر این موارد نگهداري يك شير آفريقايي در اين خانه،بر غير عادي بودن آن مي افزود.در سال 1986 ديان هگارتي (همسر دوم لاوي) به علت اختلاف شخصي با لاوي ،شكايتي عليه او در دادگاه محلي تنظيم نمود.دادگاه نيز در سال 1991 حكم سلب مالكيت لاوي از خانه سياه و انتقال آن به هگارتي را صادر نمود ،منتهي به لاوي اجازه داد كه تا زماني كه زنده است در آن خانه زندگي كند.
همان طور كه در بخش زندگينامه آنتوان لاوي اشاره شد،فرقه سيطنيسم و كليساي شيطان تا اواسط دهه هفتاد به واسطه ويژگي هايي كه داشت،اخبارش در تعداد قابل توجهي از رسانه هاي ملي و بعضا بين المللي كه در آمريكا منتشر مي شد،بازتاب يافت.در سال 1980 با انتشار اخباري از طرف برخي رسانه ها مبني بر شكل گيري يك توطئه جنايي در داخل كليساي شيطان ،دوباره اين فرقه به مركز توجه رسانه ها و افكار عمومي مردم بازگشت. در راستاي مقابله با اين جريان كليساي شيطان برخي كشيشان خود همچون "پيتر گيلمور"،"پگي نادراميا"،"بويد رايس"،"آدام پارفري"،"ديابلوس ركس" و "كينگ دياموند" (موزيسين معروف) را براي رفع اتهام از اين فرقه در رسانه ها حاضر نمود.اين جريان با انتشار گزارشي رسمي از طرف "اف بي آي" مبني بر عدم صحت اين شايعات خاتمه يافت.
بعد از مرگ آنتوان لاوي در سال 1997 ،همسر او به نام "بلانچ بارتون" (Blanche Barton) رهبري فرقه سيطنيسم و رياست كليساي شيطان را بر عهده گرفت.بارتون تلاش هاي زيادي براي بازخريد كليساي شيطان(خانه سياه) نمود ولی با این وجود اين امر هيچ گاه تحقق پيدا نكرد و در 17 اكتبر 2001 اين ساختمان خراب شد و به جاي آن يك ساختمان دوبلكس ساخته شد.
"بلانچ بارتون" كه در ماه مي سال 2001 آقاي "پيتر گيلمور" را به سمت كشيش اعظم كليساي شيطان منصوب كرده بود، در تاريخ 30 اوريل 2002 (مصادف با جشن والپورگيناخت)، همسر گيلمور به نام " پگي نادراميا" را به سمت كشيشه اعظم اين كليسا منصوب نمود. و درهمان تاريخ به علت تخريب كليساي شيطان (خانه سياه) و همچنين سكونت گيلمور و همسرش در نيويورك تصميم به انتقال دفتر مركزي اين فرقه از سانفرانسيسكو به شهر نيويورك گرفت. [72]
كليساي شيطان با راه اندازي سايت رسمي خود در اينترنت[73] جان تازه اي به فعاليت هاي تبليغي خود بخشيد.در راستاي فعاليت تبليغاتي در شبكه جهاني اينترنت ،ساير كشيشان اين فرقه نيز با ايجاد سايت،انجمن هاي گفتگو و فروشگاه هاي اينترنتي اقدام به انتشار افكار و فلسفه ي شيطان گرايي نموده و افراد زيادي را به به صورت مجازي با آموزه هاي اين فرقه آشنا نمودند.
در سال هاي اخير نيز هر از گاهي انتشار اخباري از جانب بعضي رسانه ها و خبرگزاري هاي مطرح دنيا پيرامون اين فرقه،باعث جلب توجه آن در افكار عمومي مي گردد
درجات و نحوه عضويت در كليسای شيطان
به طور كلي دو نوع عضويت در كليساي شيطان تعريف گرديده است:
1- عضويت عادي (Member)
2-عضويت فعال (Active Member)
عضويت عادي مستلزم طي مراحل خاصي نيست و مراتب مختلف ندارد،ولي عضويت فعال در اين كليسا داراي 5 مرتبه مي باشد كه هركدام از اين درجات داراي يك عنوان رسمي و يك عنوان تشريفاتي مي باشد. جهت عضويت فعال ،شخص متقاضي مي بايست علاوه بر تكميل فرم تقاضانامه و پرداخت مبلغ 200 دلار به عنوان حق عضويت ، به 40 پرسش با موضوعات مختلف نيز جواب بدهد.درصورت پذيرش عضويت فعال شخص از طرف مديريت كليساي شيطان براي وي يك كارت عضويت قرمز رنگ صادر مي شود.دستيابي به درجات بالاتر تنها با تائيد و پذيرش شوراي نه نفره[74] ،كه مديريت كليسا را برعهده دارد، امكان پذير است.
نگاهي به مبانی فكری فرقه Satanism
توصيف و تحليل مباني فلسفي و ديدگاه هاي فرقه شيطان گرايي نيازمند مجالي بيش از حوصله ي اين نوشتار مي باشد.چراكه بيان ديدگاه هاي اين فرقه در زمينه هاي مختلف نيازمند بررسي جامع متون و منابع اين فرقه مي باشد،كه اين مهم هنوز به طور كامل صورت نپذيرفته است.فلذا در اين جا تنها اشاره اي به برخي از محورهاي اصلي آموزه هاي اين فرقه مي نمائيم وتشريح آموزه ها و توصيف آئين ها و مراسمات آن را به مجالي ديگر موكول مي نمائيم.
مهمترين مبناي فكري در اين شاخه ، كه نقش محوري در مباني فلسفي و عقيدتي اين فرقه دارد ، مبحث اصالت انسان يا همان اومانيسم مي باشد. شيطان گرايان به خلاف تصور عموم اصلا اعتقاد به موجودي به نام شيطان ندارند وآن را پرستش نمي نمايند.[75] .شیطان تنها نماد امیال و لذت طلبی نفساني انسان مي باشد و در واقع آن چه كه يك شيطان پرست مي پرستد نفس خودش مي باشد.پيرو همين نگرش اومانيستي است كه بزرگترين عيد ساليانه براي يك فرد شيطان گرا ، سالروز تولد خود اوست .[76] و همچنين در اجراي مراسمات و آئين هاي شيطان گرايي يك انسان را در قسمت محراب قرار داده و عبادات خود را به سمت او انجام مي دهند .[77]
نگرش اومانيستي يكي از شاخص هاي برجسته و پر نفوذ رنسانس بود كه با توجه به متون باستاني يونان، انسان را درمركز تاملات خود قرار مي داد و بيشترين تلاش خود را صرف گريز از وضعيت حاكم در دوره قرون وسطي و نفوذ كليسايي قرار داده بود.[78] اين نگرش در مقاطع مختلفي خصوصا قرون 17 و 18 ميلادي شكلي افراطي و راديكال به خود گرفت و درصدد حذف هرگونه انديشه ماوراي طبيعي ، وحياني و دين الوهي برآمد و انديشه ها و رويكردهاي ديني را به عنوان بزرگترين مانع جدي بر سر راه حاكميت خرد و ارزش هاي انساني قلمداد كرد.[79] اين مطلب را مي توان به صراحت در اولين بيانيه ي اومانيست ها كه درسال 1933 منتشر شد مشاهده نمود. دربند پنجم اين بيانيه مي خوانيم : "اومانيسم اعتقاد دارد،ماهيت جهان كه با علوم جديد روشن گرديده است ،هرگونه تعهد فراطبيعي يا آسماني را براي انسان غير قابل قبول مي نمايد" و در بند ششم اضافه مي كند كه " ما معتقديم زمان خداپرستي،خداباوري، و انواع عقايد نو سپري شده است"[80]
در اين جاست كه مي توان گفت آموزه ي ضد دين بودن[81] ،كه يكي ديگر از آموزه هاي اساسي شاخه سيطنيسم مي باشد، ريشه در انديشه محوري اين فرقه كه همان نگرش اومانيستي به عالم هستي است ،دارد .به خاطر غلبه دين مسيحيت در دنياي غرب، آموزه ي ضد دين بودن در فرقه سيطنيسم ، نمود ضد مسيحيت[82] بودن به خود گرفته [83] و استفاده از الفاظي همچون (انجيل شيطاني) ، (كليساي شيطان) ، (مراسم عشاء سياه)[84] و نمادهايي همچون "صليب وارونه" و "صليب شكسته" و ... كه با تركيب كاراكتر هاي دين مسيحيت با عناوين شيطاني در صدد تخريب و توهين به دين مسيحيت است ، محصول همين نگاه ضد مسيحي است كه در استخدام الفاظ،عناوين و نمادها در اين فرقه حاكم مي باشد و در اكثر آموزه هاي اين فرقه رنگ و بويي از اين تفكر ديده مي شود.
از آموزه هاي ديگر اين فرقه مي توان به اصالت دادن به لذات نفساني در زندگي انسان و همچنين هرج و مرج طلبي [85] اشاره كرد ،كه منشاء اين آموزه ها را نيز مي توان درانديشه محوري حاكم بر اين جريان ،يعني نگرش اومانيستي به عالم هستي، جستجو كرد.فلذا بهترين اشكالاتي كه مي توان به اين جريان گرفت، همان ايراداتي است كه به مكتب اومانيسم وارد است.
توجه شيطان گرايي به جادو و جادوگري از ديگر مواردي است كه به صورت برجسته در نگرش ها و آئين هاي اين فرقه خود نمايي مي كند و به عاملي براي جذب افراد به اين فرقه مبدل شده است.
فرقه ستیانس(Setians)
بنيان گذار
مايكل آكينو (Michael Aquino)
مايكل آكينو يكي از افسران اطلاعاتي ارتش آمريكا بود كه در سال هاي اوليه تاسيس كليساي شيطان به فرقه سيطنيسم پيوست.وي در مدت كوتاهي درجات مختلف كليساي شيطان را كسب نمود وبه مدت 5 سال يكي از اعضاي شوراي نه نفره كليساي شيطان بود.در فاصله سال هاي 1971 تا 1975 به عنوان ويراستار مجله Cloven Hoof (اولين مجله رسمي كليساي شيطان) فعاليت داشت.وی در سال 1975، به علت اختلاف با مسئولين كليساي شيطان (خصوصا آنتوان لاوي) بر سر گرفتن حق عضويت از اعضا (به تعبير آكينو: فروختن درجات كليساي شيطان) ، از كليساي شيطان خارج شد.همزمان با انصراف او، تعدادي از اعضاي ديگر كليساي شيطان با درجات مختلف نيز از كليساي شيطان خارج شده و به مايكل آكينو پيوستند. وي در همان سال اقدام به تاسيس فرقه ستيانس (Setians)[86] نمود و براي اين كار مركزي با عنوان "معبد ست"[87] در سانفرانسيسكو راه اندازي نمود.افراد جهت عضويت در اين فرقه حق عضويت پرداخت نمي نمايند منتهي به دلخواه خود مي توانند مبلغي را جهت كمك به معبد پرداخت نمايند.
آكينو داراي مدرك علمي ليسانس، در رشته هاي مختلف نظامي، از دانشگاه هايي همچون دانشگاه صنعتي نيروهاي مسلح آمريكا ودانشگاه دفاع ملي امريكا مي باشد.وي همچنين داراي مدرك دكتري در رشته ي علوم سياسي از دانشگاه كاليفرنياست و به مدت 6 سال استاديار اين رشته در دانشگاه "گلدن گيت"[88] آمريكا بوده است.
مبانی فکری فرقه ستیانس
مهمترين اختلاف ديدگاهي كه ميان جريان سيطنيسم و ستيانس وجود دارد اختلاف آن دو نسبت به ماهيت وجودي شيطان مي باشد.همانطور كه قبلا بيان سيطنيسم ها معتقدند كه شيطان تنها يك سمبل و نماد براي اميال نفساني و امور شر است و شيطان وجود خارجي ندارد ، ولي ستیانیست ها به وجود عینی شیطان به عنوان شاهزاده تاریکی(Princess of darkness) معتقد هستند و سازمان مخفی و مخوف معبد ست را رهبر جنبش جهانی شیطان پرستی و زمینه ساز تحقق حکومت شیطان بر زمین می دانند.[89]
پی نوشت:
[71] . Black House
[72] . البته دفتر كليساي شيطان در نيويورك به صورت يك ساختمان حقيقي نيست،بلكه به صورت يك صندوق پستي با عنوان حقوقي "كليساي شيطان" است كه مكاتبات رسمي اين فرقه از اين طريق صورت مي گيرد.
[73] . www.churchofsatan.com
[74] . Council of Nine
[75] . به همين دليل است كه ترجمه صحيح واژه"Satanism" شيطان گرايي مي باشد، نه شيطان پرستي (Devil Worship)
[76] . Satanic Bible/religious holiday
[77] . The satanic Bilbe , devices used in a satanicritual,Altar
[78] . فرهنگ واژه ها/ص 41
[79] . همان/ص52
[80] . jjnet.com/archives/documents/humanist.htm
[81] . Anti Relegion
[82] . Anti Christ
[83] . دراين جا بد نيست اين نكته را متذكر شويم كه جريان سيطنيسم يك جريان صرفا ضد مسيحي نيست و نبايد آن را با جرياناتي كه بعضا درغرب فعال هستند و نگاه ضد مسيحي دارند ، اشتباه گرفت.بلكه اين فرقه نگرش ضد ديني دارد و به تناسب دين بومي هر منطقه رنگ و بوي مخالفت با آن را مي گيرد.كما اين كه وقتي اين فرقه در ممالك اسلامي وارد شد، قالب ضد اسلامي به خود گرفته و استفاده از عناوين ضداسلامی و نمادهايي همچون "وارونه نمودن اسامي مقدسي همچون الله،محمد،علي و .." كه بعضا به صورت زيورآلات دربازار موجود مي باشد ،حاصل نگرش ضد دين بودن در جريان شیطان گرایی مي باشد.
[84] . Black Mass
[85] . Anarchism
[86] ."Set " در اسطوره هاي مصر باستان يكي از فرزندان خداي خورشيد "رع" مي باشد كه پس از كشتن برادرش به نام "ازيريس" به سلطنت رسيد.(اسطوره شناسي/ مصر باستان/ ريچاردكاونديش)
[87] . Temple of Set
[88] . Golden Gate
[89] .شیطان پرستی موجی در زمان حال یا طرحی برای آینده، حمیدرضا مظاهری سیف
افزودن دیدگاه جدید