کلیسایی برای شیطان/بخش دوم

جنبش های نوظهور؛
بهداشت معنوی

شیطان گرایی در قرون وسطا
در ابتداي قرون وسطي شاهد گسترش گرايش به فرقه ها وآئين هاي شيطاني در ميان طبقه ي رعيت جامعه ي آن زمان اروپا هستيم. گردهمايي هايي همچون مراسم "سابات"[9] كه در روز شنبه برگزار مي گرديد و برگرفته از آئين هاي باروري در دوران باستان بود،نمونه اي از آئين هاي شيطان گرايي در آن دوران است.ليكن به علت آميخته بودن اين مراسمات با آئين هاي جادوگري و مسائل غير اخلاقي، كليسا به مبارزه با اين جريانات پرداخت فلذا در اواخر قرون وسطي اين فرقه ها بيشتر درقالب گروه هاي مخفي به كار خود ادامه دادند.در همين دوران (اوایل قرن 12 ميلادي) است كه شاهد شكل گيري اولين انجمن هاي مخفي فراماسونري دراروپاهستيم.
پایه ریزی اولیه انجمن هاي فراماسونري،طي جنگ هاي صليبي و  توسط گروهي از شواليه هاي اروپايي با عنوان "شواليه هاي معبد"[10] انجام گرفت.مبانی فکری این گروه ریشه در آموزه های عرفان یهودی (کابالا)[11] داشت.کابالا(قبالا) به شدت متاثر از سنت های جادوگری باستانی خصوصا مصر باستان می باشد.به عقیده فیبر اولیوت[12]،مورخ یهودی،کابالا سنتی است که برخی رهبران بنی اسرائیل از عقاید مصریان باستان آموختند و به صورت شفاهی نسل به نسل منتقل کردند.این سنت شفاهی که حاوی  عقاید و گرایشات کفرآمیزبود به تدریج با تعالیم وحیانی مذهب یهودیت درهم آمیخت و به تعبير یکی دیگر از مورخان يهودي تئودور ريناخ:كابالايك سم بي صدا بود كه وارد عروق يهوديت گرديد و تمام آن را آلوده كرد"[13].آموزه های الحادی کابالا موجب شد که شوالیه های معبد اقدام به اجرای آئین های شیطانی و کفرآمیزی درمیان محافل سری خود بنمایند.
این گروه که درابتدا خود را "سربازان فقیرعیسی مسیح و معبد سلیمان" می نامیدند،بعد از مدتی با طراحی نوعی سیستم مالیو اعتباری (شبیه نظام چک بانک امروزی)،امنیت مالی زائران مسیحی که از اروپا به فلسطین می امدند را در دست گرفتند و از این طریق ثروت های هنگفتی به دست آوردند و به یک گروه قدرتمند تبدیل شدند.
شهسواران معبدهمچنین مسئول اصلی تهاجم صلیبی ها و قتل عام مسلمانان بودند.به همین دلیل صلاح الدین،فرمانده بزرگ مسلمانان،کهلشگر صلیبی هارا در 1187 درتبرد حطین شکست داد وبیت المقدس را آزاد نمود،با این که تعداد زیادی از مسیحیان را مورد عفو قرار داد ،اما شهسواران معبد را به خاطر جنایاتی که مرتکب شده بودند محکوم به مرگ کرد.شهسواران معبد با وجود از دست دادن بیت المقدس و تحمل تلفات سنگین،همچنان به حیات خود ادامه دادند؛و علی رغم کاهش مستمر حضور مسیحیان در فلسطین،آن ها قدرت خود را در اروپا افزایش دادند و ابتدا در فرانسه و سپس در سایر ممالک به حکومتی در درون یک حکومت تبدیل شدند.شکی نیست که قدرت سیاسی آن ها پادشاهان اروپایی را نگران ساخته بود، اما علاوه برآن شایعاتی که درباره مراسمات و عقاید کفرآمیز این گروه درجامعه قوت گرفته بود،دستگاه پاپی آن زمان را نیز نسبت به خود حساس نمود.
سرانجام در سال 1307 فلیپ لوبل[14]،پادشاه فرانسه،تصمیم گرفت اعضاء فرقه را دستگیر کند.برخی از آن ها موفق به فرار شدند،اما اکثر آن ها دستگیر شدند.پاپ کلمنت پنجم[15] نیز به این پاکسازی ادامه داد.بسیاری از شهسواران معبد ،بعد از بازجویی ها و محاکنه های طولانی به انحرافات خود اعتراف،و پذیرفتند که از عقاید مسیحیت دست برداشته و دراجتماعات خود به حضرت مسیح(ع) اهانت کرده اند.سرانجام در سال 1314 به دستور کلیسا و پادشاه،رهبران شهسواران معبد که استاد اعظم نامیده می شدند و سرکرده آنان ژاک دموله[16] اعدام شدند و مابقی به زندان افتادند وفرقه متلاشی گشت و در ظاهر از بین رفت.
اما هرچند فرقه ظاهرا منهدم شد،ولی در واقع ازبین نرفت.در طی توقیف سریع سال 1307 برخی از شهسواران معبد گریختند و موفق شدند که خود را مخفی کنند.طبق فرضیه ای که بر اساس مدارک تاریخی مختلف شکل گرفته است،تعداد زیادی از آن ها به اسکاتلند پناهنده شدند.یعنی به تنها سرزمین سلطنتی اروپا که هنوز در قرن چهاردهم،اقتدار کلیسا را به رسمیت نشناخته بود.در آن جا آنان تحت حمایت پادشاه اسکاتلند،روبرت بروس تجدید سازمان کردند.مدتی بعد آن  ها روش مناسبی برای حیات سری و مخفیانه ی خود یافتند.آن ها به مهمترین صنف در جزایر قرون وسطی انگلستان یعنی لژ بنایان[17]رخنه کردند و سرانجام کاملا این لژها را تحت کنترل خود درآوردند.[18]شاید به همین خاطر است که از آن پس به آن ها فراماسون Free mason یا همان "بنای آزاد" می گویند.
با شروع عصر مدرن لژ بنایان نام خودرا به "لژهای ماسونی" تغییر دادند.آئین اسکاتلندی قدیمی ترین شاخه فراماسونری است و تاریخ آن به اوایل قرن چهاردهم زمانی که شوالیه های معبد به اسکاتلند پناهنده شدند،باز می گردد.نامهایی که به بالاترین مقام ها در آئین اسکاتلندی داده می شود،همان عناوینی است که سده های پیشین به شوالیه های فرقه ی شهسواران معبد داده می شد،و تا امروز نیز از آن ها استفاده می شود.
به طور خلاصه،شهسواران معبد از بین نرفتند،بلکه فلسفه،عقاید وآئین های رازآلود و شیطانی آن ها تحت پوشش فراماسونری همچنان باقی است.این جریان خصوصا بعد از سال 1717 که چهار لژ بزرگ انگلستان با یکدیگر متحد شده و "لژ بزرگ و متحد انگلستان"[19] را ایجاد نمودند[20]،انسجام دوباره ای یافته و دست پنهانی قدرت های سلطه طلب در معادلات جهانی شده است.
باتوجه به مطالبی که در این بخش گذشت می توانید تا حدودی ارتباط و تاثیر قابل توجه جریان فراماسونری و عرفان یهود را در پایه ریزی فکری و ساختاری جریان شیطان گرایی در دوران مدرن و معاصر را بهتر درک نمائید.البته ارتباط میان این دو جریان منحصر به تاثیرات مبنایی نبوده و در حال حاضر نیز جریان ماسونی دنیا به خاطر نقش ویژه ای که شیطان گرایی و ترویج آن در راستای رسیدن به اهداف شوم آن ها دارد،پشتیبانی همه جانبه ای از این جریان می نمایند.اگرچه این پشتیبانی ها در پس پرده بوده و در ظاهر ارتباطی میان این دو جریان وجود ندارد.
شیطان گرایی در دوره مدرن
شیطان گرایی مدرن از نیمة قرن شانزدهم ميلادي آغاز شد.از شخصيت هاي برجسته ي شيطان گرايي در آن دوران كه نقش موثري در شيوع اين جريان داشت مي توان به خانم "کاترین دومدیچی"[21] اشاره كرد .كاترين فرزند يكي از خانواده هاي بزرگ یهودی و دختر "لورنزو" جادوگر بزرگ فرانسوي بود.پدر وي به عنوان پيشگو در دربار پادشاه فرانسه "فرانسواي يكم" استخدام شد و دخترش كاترين را به همسری فرزند پادشاه "دوک اورلئان" (که بعدها با نام هانری دوم بر تخت شاهی فرانسه نشست) درآورد .کاترین همچنین مادر سه پادشاه فرانسه با نام های "فرانسوای دوم" و "شارل نهم"و "هانری سوم" بود. دخترش "مارگریت" نیز همسر اولین پادشاه فرانسه از خاندان بوربون یعنی "هانری چهارم" بود.
کاترین دو مدیچی پس از مرگ شوهرش نایب السلطنه فرانسه بود ، و پس از آن نیز در تصمیم گیری های حکومتی پسرانش نفوذ داشت.وي همچنين پيشگوي معروف "نوستر آداموس" را به عنوان مشاور و پزشك پادشاه، در دربار فرانسه استخدام نمود.نقش او در جنگ های مذهبی اروپای قرن شانزدهم و کشتار "سن بارتلمی"[22] انکارناپذیر بود و به همین دلیل به شدت مورد تنفر قرار داشت.همه این عوامل باعث شد که وی به عنوان یکی از بانفوذترین بانوان دربار فرانسه در طول تاریخ این کشور شناخته شود.
كاترين پس ازمرگ همسرش، آئين بلك مس (Black mass)[23] را در بین اشراف و درباریان فرانسه بنیان گذاشت.[24] این مراسم از روی مدل جادوی جنسی در دورة باستان و آیین های باروری بدوی و گردهم آیی های جادوگران در قرون وسطا بازسازی شده بود.به علت محوریت فرهنگی و اجتماعی کشور فرانسه در اروپای آن زمان ،این مراسم در مدت کوتاهی به دربار سایر کشورهای اروپا از جمله انگلستان،آلمان و اتریش راه یافت.
پس از مدتی کودکان ناخواسته ای که پدرانشان معلوم نبود و مادران آنها را نمی خواستند، به وجود آمدند. در این جا بود که با ابتکار «کاترین دِشی» با نام مستعار «لاوازین»[25] مراسم اتاق درخشان طراحی شد و آیین شیطان پرستی را تکمیل کرد. این مراسم باز تولید آیین قربانی انسان بدوی بود. اتاق درخشان کاملاً سیاه پوش و تنها منبع روشنایی آن شمع بود. در این اتاق نوزادان ناخواسته قربانی می شدند و خونشان به شیطان تقدیم می شد.[26] پس از مدتی این قضیه لورفت و عده ای بازداشت و مجازات شدند، اما هنگامی که پای شخصیت های بلند پایه به پرونده کشیده شد، مقامات دستور توقف پی گیری را صادر کردند و این مراسم به طور مخفیانه و محرمانه ادامه پیدا کرد.[27]
این آیین ها در طول قرن های هفده و هجده در قالب گروه های سرّی که توسط اشراف ایجاد و رهبری می شد، ادامه یافت، گروه هایی نظیر ژرمن باکسن، پسران نیمه شب، موهاکس ها و نفرین شدگان. بعضی از این گروه ها مثل «انجمن آتش جهنم»[28] بسیار گسترده شده و شاخه های متعددي در سراسر اروپا ايجاد كردند.[29]
"آليستر كرولي" پدر شيطان گرايي مدرن
"ادوارد الكساندر كرولي"[30] كه بعد ها نام خود را به "آليستر كرولي"[31] تغيير داد.در تاريخ 12 اكتبر 1875 ميلادي در انگلستان متولد شد.وي تحصیلات خود را در رشته ادبیات انگلیسی ادامه داد.استعداد خاص وي در اين رشته باعث شد كه بعد از مدتي وي به عنوان يك نويسنده و منتقد اجتماعي شهرت پيدا كند.[32] كرولي در سال 1898 به عضويت گروه ماسوني "هرمتيك اوردر"[33] در آمد.از آن زمان بود كه تحقيقات خود را پيرامون حقيقت بشر و اعمال شيطاني آغاز كرد.وي براي اين كار به كشورهاي زيادي همچون مكزيك،هند،آمريكا،ژاپن،چين و... سفر نمود.در يكي از مهمترين اين سفرها در سال 1904 ،وي به همراه همسرش "رز" به مصر سفر كرد.در همين سفر بود كه كرولي مدعي شد فرشته اي به نام "آيواز"[34] با او صحبت كرده و دستوراتي را به وي الهام نموده است.كرولي اين دستورات را به عنوان يك كتاب تدوين نمود و نام آن را "كتاب قانون"[35] نهاد و خود را پيامبر اين الهامات مي دانست.[36]. وي اين دستورات را مبناي تشكيل فرقه اي به نام "تلما" (Thelema) قرار داد.
آليستر كرولي در سال 1907  بعد از ترك گروه هرمتيك اوردر ،با تشكيل انجمن "Argentium Astrum "[37]اين فرقه را به صورت سازماني منسجم در آورد و "كتاب مقدس فرقه تلما"[38] را تدوين نمود[39].وي همچنين در  سال 1920 معبدي را با عنوان "صومعه تلما"[40] در جزيره چوفالو سيسيل واقع در كشور ايتاليا تاسيس نمود و پيروان زيادي را به دور خود جمع كرد.
شعار محوري فرقه تلما كه به ترتيب  در بند 40 و بند 57  از فصل اول "كتاب قانون" ذكر شده است،به صورت زير بيان مي شود:
1.  Do what thou wilt shall be the whole of the Law
2. Love is the law, love under will
كرولي كتاب ها و مقالات زيادي به رشته تحرير درآورده است.از مهمترين آن ها مي توان به موارد زير اشاره نمود: 8 سخنراني درباره يوگا،كتاب دروغ ها،اعترافات آليستر كرولي(خود زيستنامه كرولي)،فرزند ماه ،777 و ديگر نوشته هاي كاباليستي كرولي.
كرولي بعد از تشكيل انجمن خود ، در سال 1910 به گروه ماسوني "OTO" (Ordo Templi Orientes)  پيوست و در مدت كوتاهي مدارج ترقي در آن گروه را پيمود.وي بعد از اين كه در سال 1923 به رهبري اين گروه رسيد،بسياري از آموزه هاي فرقه تلما را وارد آن نمود و اين گروه را پايگاهي براي نشر تفكرات خودش نمود.هم اكنون اين گروه در چندين كشور دنيا از جمله آمريكا،استراليا،انگلستان،نروژ و... داراي لژ هايي فعال است. سرانجام آليستر كرولي در تاريخ اول دسامبر 1947 در شهر هاستينگس انگلستان درگذشت.در مراسمي كه براي مرگ وي  ترتيب داده شده بود ،جسدش سوزانده شد و پيروانش آئين بلك مس اجرا نمودند.
شیطان گرایی دوران معاصر
امروزه دو فرقه اصلی شیطان گرايي در جهان رواج دارد. نخست شیطان گرایی (Satanism) لاوایی که با چهرة شاخص "آنتوان زاندور لاوی" (Anton Szandor Lavey) شناخته می شود. و ديگري جريان ستيانيست (Setians) به رهبري" مايكل آكينو" (Michael Aquino) .[41]
البته برخي ديگر از محققين جريان هاي شيطان گرايي امروزي را در يك تقسيم بندي به سه گروه تقسيم مي كنند كه عبارت است از شيطان پرستي فلسفي ، شيطان پرستي ديني و شيطا ن پرستي گوتيك[42] . اين تقسيم بندي به اعتبار نگاه هاي مختلفي است كه به فرقه ي شيطان پرستي گرديده و بدين معنا نيست كه امروزه سه گروه شيطان پرست وجود دارند.بدين صورت كه وقتي با نگاه به مباني فلسفي به اين فرقه نگاه شده عنوان آن شيطان پرستي فلسفي شده ، وقتي با اين نگاه كه همان فرقه داراي آداب و مناسك مذهبي است ، به آن نگاه شده عنوان شيطان پرستي ديني به خود گرفته و وقتي با نگاه به آثار و رويكرد هاي اجتماعي-اخلاقي به آن نگاه شده عنوان شيطان پرستي گوتيك را براي آن برگزيده اند.تقسيم بندي مذكور داراي اشكالاتي مي باشد كه نقد و بررسي آن اشكالات از حوصله اين مقاله خارج است.

پی نوشت:
[9] . sabath
[10] . Knights Templar
[11] . Kabbalah
[12] .Feber de'Olivet
[13] . به نقل از کتاب "فراماسونری جهانی" نوشته هارون یحیی
[14].Philipe le Bel
[15] .Pop Clement V
[16] .Jacques de Molay
[17] .Wall Builders
[18] .به نقل از کتاب فراماسونری جهانی،هارون یحیی
[19] . United Grand Lodge of England (UGLE)
[20] .فراماسونری:تاریخ،اسطوره،واقعیت ؛ ص 33
[21] . Catherine de Medici
[22] . طبق آمارها دراين قتل عام تعداد 25 هزار تا 250 هزار مسيحي پروتستان كشته شدند.اين جنايت توسط شارل نهم و به تحريك مادرش كاترين دومديچي صورت گرفت
[23] . مراسم عشاءرباني(mass) مراسمي است كه در دين مسيحيت به عنوان يك آئين مقدس به شمار مي رود و گروه هاي شيطان گرا به خاطر گرايشات ضد مسيحيتي كه دارند براي توهين به اين آئين،مراسمي را با عنوان بلك مس Black mass (عشاء رباني سياه) انجام ميدهند، كه در آن به روابط آزاد جنسي پرداخته مي شود
[24] . سیری در تاریخ جادوگری.ص90
[25] . La Voisin
[26] .همان ص 92
[27] .همان ص 93
[28] . Hellfire Club
[29] .همان ص 101
[30] . Edward Alexander Crowley
[31] . Aleister Crowley
[32] . در نظرسنجي سال 2002 با عنوان "100 شخصيت برجسته تمام تاريخ انگلستان" كه توسط شبكه بي بي سي انجام شد .كرولي به عنوان هفتاد و سومين فرد اين ليست،در كنار افرادي همچون چرچيل،ديويد بكهام و... در ليست يكصد نفره قرار گرفت
[33] . Hermetic Order of the Golden Dawn
[34] . Aiwass
[35] . The Book of the Law
[36] . وي اين كتاب را در سه فصل تنظيم نموده، كه هر فصل آن را در يك روز  و در عرض يك ساعت نوشته است (فصل اول شامل 66 بند، فصل دوم شامل 79 بند،فصل سوم شامل 75 بند مي باشد)
[37] .در نام اين انجمن نظرات مختلفي بيان شده است،كه يكي از آن ها Argentium Astrum مي باشد.اين لغت به زبان لاتين بوده و در زبان انگليسي به معناي"ستاره نقره اي" است.
[38] . Holy Books of Thelema
[39] . در اين كتاب مي توان آموزه هايي از عرفان هاي شرقي مثل يوگا و عرفان هاي غربي خصوصا كابالا را مشاهده نمود
[40] . The Abbey of Thelema
[41] .  Encyclopedia of New Religious movments/Satanism,p-561
[42] . منشا دقيق اين دسته بندي مشخص نيست ولي در غالب مقالاتي كه تاكنون به زبان فارسي درباره شيطان گرايي نوشته شده است ، اين دسته بندي مورد استفاده قرار گرفته است.

Share