آيت الله حاج شيخ يحيي انصاري شيرازي(ره) در سال 1306 در روستاي نوادگان داراب متولد شد. وي در سال 1320 براي ادامه تحصيل، راهي حوزه علميه شيراز و در محضر آيت الله سيد نورالدين حسيني هاشمي تلمذ نمود. شيخ يحيي پس از 10 سال، يعني در 24 سالگي، براي آموختن دروس خارج، عازم قم شد و در حوزه علميه قم از محضر بزرگاني همچون علامه طباطبايي در درس فلسفه، کسب فيض کرد. وي از شاگردان خصوصي امام خميني(ره) و هم درس با حضرات آيات جوادي آملي ، مصباح يزدي و حسن زاده آملي بود. تدريس در حوزه علميه، از سال 1340 و به صورت رسمي توسط شيخ يحيي انصاري آغاز شد و وي بيش از 20 سال، کتاب منظومه ملا هادي سبزواري را تدريس کرد. وي پس از اين کتاب، تدريس «اسفار اربعه» ملاصدرا را آغاز کرد. کرسي تدريس اين استاد فلسفه غالباً در حسينيه ارک برگزار مي شد.
از جمله تأليفات آيت الله انصاري شيرازي مي توان به مجموعه چهار جلدي شرح منظومه و حکمت اشاره کرد. آيت الله انصاري در کارنامه درخشان خود، سابقه مبارزه با رژيم ستمشاهي و بازداشت در زندان هاي ساواک را دارد. وي به مدت سه سال نيز در کوهدشت لرستان و نائين اصفهان در تبعيد بوده است. آيت الله انصاري شيرازي، يکي از دوازده نفري است که پس از رحلت آيت الله بروجردي، مرجعيت امام خميني(ره) را در سال 1342 تأييد کرد. برخي از اساتيد قم از آيت الله انصاري به دليل تسلط بر مباحث فلسفي، با عنوان «شيخ اشراق» ياد مي کنند.
آیت الله انصاری شیرازی(ره) در کلام بزرگان
حضرت آیت الله انصاری از اصحاب خاصِّ حکمت و از صحابه مخصوص معرفت بود، وی با بنان و بیان حکیمانهٴ خود معلم کتاب و حکمت و با سیره و سریرهٴ زاهدانهٴ خویش، عهده دار تزکیهٴ نفوس بود. حضرت آیت الله انصاری را می توان حلقه ارتباطی حکمای گذشته و آینده دانست. میراث حکیمان بزرگ را با تقریر رسا و تبیین دلپذیر به وارثان مکتب خود منتقل کرد. روزی در کنار مائده عقلی حضرت امام راحل و حضرت علّامه طباطبایی(رضوان الله تعالی علیهما) متنعّم بود و زمانی نیز به مهمانان مأدوبه عقلانیت خویش، ولی نعمت به حساب می آمد. شیرازهٴ شیراز که در سده های اخیر با حکمت متعالیه صدرایی محکم شده بود، با کرسی تدریس آیت الله انصاری شیرازی همچنان بالنده و پویا مانده است. ویژگی آیت الله انصاری در جمع بین معقول و منقول بود؛ لذا بحارالعلوم علّامه مجلسی را همراه اسفار صدر المتألهین(رضوان الله علیهما) تدریس می فرمود. عمر با برکت را در جوار رحمت قرآن و عترت به پایان بُرد. از ذات اقدس الهی مسألت می کنیم، روح شریف او را با اولیای الهی محشور بفرماید و به همه بازماندگان اجر صابران عطا کند!
ابعاد شخصیتی استاد از زبان شاگردان
کسانی که مرحوم استاد انصاری شیرازی را از نزدیک درک کرده بودند، اذعان دارند که این عالم ربانی مجسمه عفت و حیا، اخلاق و تواضع، حلم و خویشتنداری بود. او نه تنها با آموزش نکات دقیق فلسفی و عرفانی می کوشید شاگردان را با افقی متعالی از معارف آشنا سازد، بلکه با رفتار محجوبانه خود، آموزگار اخلاق و تربیت اسلامی بود.
مرحوم استاد انصاری شیرازی، علیرغم حضور جمع زیادی از طلاب و اصرار آنان، از رفتن بر فراز منبر تدریس خودداری نموده و ترجیح می داد همچون سایر شاگردان، بر روی زمین بنشیند. او در تمام مدت تدریس، با ادبی مثال زدنی، دوزانو می نشست و به آموزش حکمت یا عرفان می پرداخت. این رفتار وی از آن رو بود که مبادا تدریس فلسفه، زمینه ساز غرور وی شده و او را از تهذیب نفس باز دارد. علاوه بر این، او از نگاه کردن به چهره طلاب اجتناب می ورزید. یکبار از ایشان در این باره پرسیدند. فرمود: شاید یکی از کسانی که امروز در جلسه حضور دارد، درس مرا نپسندد و قصد ادامه حضور نداشته باشد. من به صورت طلاب نگاه نمی کنم، تا اگر در بیرون با هم مواجه شدیم، خجالت نکشند!
پایین ترین قسمت اتاق، محل جلوس ایشان بوده و دیگران باید در قسمت های بهتر بنشینند. از این گذشته، او خود را مقید کرده بود که هر روز کفش شاگردان را جفت کند. حتی اگر کسی از شاگردان می خواست این کار را انجام دهد، باز هم آن را تکرار می کرد. معلوم بود که همه این رفتارها، هدفمند بوده و این استاد بزرگ می خواهد بطور عملی شاگردان را با مفاهیم اخلاقی مبارزه با غرور و عُجب، آشنا سازد.
در محضر استاد
وجود مرحوم استاد انصاری شیرازی لبریز از محبت عارفانه نسبت به أئمه معصومین علیهم السلام بود. عشق سرشار وی نسبت به مقام ولایت کلیه الهیه صاحب العصر و الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مثال زدنی بود. گاه به مناسبت میلاد مسعود حضرت حجت(عج)، شعر حکیم و اصولی بزرگ مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی را قرائت می نمود:
بر هم زنید یاران این بزم بی صفا را*****مجلس صفا ندارد بی یار مجلس آرا
بی شاهدی و شمعی هرگز مباد جمعی*****بی لاله شور نبود مرغان خوش نوا را
یاد مظلومیت پیشوایان راستین و بویژه حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها قلبش را به آتش کشیده و اشکش بی اختیار سرازیر می شد. او ولایت و محبت اهل البیت علیهم السلام را بهترین سرمایه حیات اخروی خود می دانست
رهنمودهایی از آیت الله انصاری شیرازی(ره)
۱. بهترین عبادت ها؛ اتیان واجبات و ترک محرمات و بعد از آن نماز شب است.
۲. عالم همه عرش خداست.
۳. به یاد مرگ باشید اگر انسان مرگ و خدا را فراموش نکند کارهایش درست می شود ولی ما متاسفانه پی شهوات افتاده ایم و مرگ را فراموش کرده ایم.
۴. در نظر گرفتن مرگ سختی ها را بر انسان آسان می کند.
۵. مغرور به دنیا شدن از بی توجهی است.
۶. از خدا غیر خدا را خواستن جفاست.
۷. کم کردن گناه یا گناه نکردن اراده قوی می خواهد البته لا حول و لا قوه الا بالله گفتن هم موثر است.
۸. این نفس را باید با حول و قوه الهی کشت و اما من خاف مقام ربه و نهی النفس عن الهوی فان الجنه هی الماوی
۹. اگر دیدید توفیقاتتان زیاد شده است دلیل است که خدا گناهان شما را بخشیده است.
۱۰. بانگ رحیل برای همه در دنیا داده شده.
۱۱. اگر توحید افعالی در مسلمانان قوی شود دنیا را می گیرند.
۱۲. آیت الله امینی نجف آبادی در لحظات پایانی عمر معلم قرآنی علامه طباطبایی طلب نصیحتی کرد و ایشان با صدای کمرنگ خود فرمودند: مراقبه مراقبه مراقبه
۱۳. قرب بالله از هر مقامی بالاتر است.
۱۴. گاهی ما طلبه ها فکر می کنیم که یک راه مخصوصی است که از آن باید به خدا رسید و باید اهل معنایی بیاید و دست ما را بگیرد البته باید از ضمیر اولیاء الهی کمک گرفت اما ما راهی جز راه شریعت مطهره نداریم و نائب الامام سید روح الله می فرمودند: اگر راه کوتاه تری از راه شریعت مطهره بود خداوند متعال به پیامبر خاتم می فرمودند.
۱۵. "عبده" را به کسی می گویند که فقر محض و عبودیت محض دارد و در برابر رب تبارک و تعالی هیچ اراده ای از خود ندارد لذا تا انسان فانی نشود نمی تواند قرب پیدا کند.
۱۶. مرحوم علامه شعرانی در مقدمه شرح تجرید می فرمایند: ضرر تمدن غرب در علوم اسلامی از فتنه چنگیز مغول خطرناک تر بود چون آنها نفهم بودند اما اینها از راه فکر و اندیشه وارد می شوند.
۱۷. مرحوم حاج آقا حسین قمی در دروس اخلاق می فرمودند: با آجیل خوردن انسان به جایی نمی رسد.
۱۸. آنکه محبوب حق است در مرتبه ذات احساس فقر می کند.
۱۹. علامه طباطبایی می فرمودند حدیث: «من علم و عمل بما علم ورثه الله علم ما لا یعلم» از معجزات قولی اسلام است.
منبع: پایگاه اینترنتی مجمع عالی حکمت اسلامی و حوزه