مقتل خوانی یک دانشمند مسیحی
مقتل خوانی یک دانشمند مسیحی
مقتل خوانی یک دانشمند مسیحی در حقیقت نگاهی مختصر به نوشتار ابن عبری مسیحی در قرن هفتم است که به صورت گزارشی کوتاه ماجرای امام حسین علیه السلام را بیان می کند...
مطالعه تاریخ قیام -امام حسین علیه السلام،- آن امام همام با وجود تکراری که در آن وجود دارد برای علاقه مندان مفید و درس آموز است و تعدد متون تاریخی موجود درباره آن سبب اطمینان بیشتر به قضایای تاریخ خواهد شد. در این نوشتار کوتاه به گزارش ماجرای امام حسین علیه السلام از تاریخ «ابن عبری» می پردازیم. به تعبیر دیگر مقتل کوتاه ابن عبری محور نوشتار ماست. ببینیم یک نویسنده مسیحی چگونه این ماجرا را به اختصار گزارش می کند. این نوشته اگرچه مطلب نو و بدیعی درباره تاریخ کربلا ندارد و احتمال قوی از روی منابع عربی موجود نگاشته شده است اما از آنجا که نویسنده ای غیرمسلمان آن را در قرن هفتم نگاشته جالب و قالب توجه است.
آشنایی با ابن عبری (نویسنده)
ابتدا مناسب است قدری با ابن عبری آشنا شویم: "گرگوریوس ابوالفرج بن اهرون" معروف به "ابن العبری" از دانشمندان قرن هفتم هجری می باشد. در سال 623 ه.ق (1226 م) در شمال حلب -شهر ملطیه- به دنیا آمده و در سال 685ه.ق (1286م) در شهر مراغه در آذربایجان از دنیا رفته است. این دانشمند پرکار مسیحی علاوه بر اشتغال به کارهای کلیسایی و درباری با توجه به تسلطش به زبانهای عربی و سریانی آثار متعددی را نوشته که از جمله آنها کتاب «تاریخ الدوَل» است که اثری قابل توجه می باشد.[ترجمه این کتاب توسط انتشارات علمی فرهنگی و به قلم آقای عبدالمحمد آیتی منتشر شده است: چاپ اول1377] در این کتاب نویسنده در ضمن شرح حال ده دولت، به بیان تاریخی فشرده از اوضاع جهان می پردازد. ما قصد گزارش خلاصه کتاب را در این مقاله نداریم. آنچه در پی می آید مربوط به دولت نهم می باشد یعنی دولتی که از پادشاهان مسیحی یونان به پادشاهان مسلمان عرب رسید.
1- بیعت برای یزید
چون معاویه مرد، ولید بن عتبه بن ابی سفیان که والی مدینه بود، حسین بن علی -علیهماالسلام- و عبدالله بن زبیر را در دل شب فراخواند و خبر مرگ معاویه را به آنان داد و خواست با پسرش یزید بیعت کنند. آن دو گفتند: کسانی چون ما، در نهان بیعت نمی کنند، بگذار تا روز دیگر و بازگشتند. و هر دو در تاریکی شب به مکه رفتند و از بیعت با یزید سر برتافتند.
2- دعوت کوفیان و اعزام مسلم
چون مردم کوفه خبر یافتند که آن دو از بیعت با یزید امتناع کرده اند به حسین -علیه السلام- نامه نوشتند که به کوفه رود. حسین -علیه السلام-، مسلم بن عقیل بن ابی طالب -علیهم السلام- را به کوفه فرستاد تا برایش بیعت بستاند. مسلم به کوفه آمد و از شیعیان، خلق کثیری گرد او را گرفتند و با حسین -علیه السلام- بیعت کردند.
چون خبر به عبیدالله بن زیاد عامل بصره رسید عازم کوفه شد. شیعیان به جنگ با او برخواستند. عبیدالله به قصر امارت داخل شد و در را به روی خود بست. چون شب فرا رسید و مردم از گرد مسلم، پراکنده شدند ابن زیاد گروهی را در نهان بفرستاد تا مسلم را بگرفتند و میان کنگره های قصر بردند و گردنش بزدند.[تاریخ شهادت حضرت مسلم همانطور که شیخ مفید آورده روز نهم ذی حجه (روز عرفه) سال 60 هجری بوده است]
3- ورود حرّ به ماجرای کربلا
چون خبر کشته شدن مسلم به حسین -علیه السلام- رسید، آهنگ آن کرد که به مدینه باز گردد. ابن زیاد، حرّ بن یزید التمیمی را با هزار سوار به سوی او فرستاد. حرّ بن یزید، با حسین -علیه السلام-در محلی به نام زباله دیدار کرد و او را گفت: من مامور به کشتن تو نیستم. مامورم تو را به کوفه برم. اگر به کوفه نمی آیی، راهی در پیش گیر که نه به کوفه منتهی شود نه به مدینه تا من ماجرا را به ابن زیاد بنویسم. حسین -علیه السلام- از راه عذیب و قادسیه به جانب چپ راند و حرّ همواره همراه او بود تا حسین -علیه السلام- به «غاضریه» رسید و در آنجا فرود آمد. عمر بن سعد بن ابی وقاص با 4000 تن به غاضریه آمد. شمر ذوالجوشن نیز همراه او شد. اینان بر کرانه های رودهای کربلا فرود آمدند و میانشان رسولان آمد و شد گرفتند.
4- شهادت مظلومانه امام و اصحابش
عمر و یارانش، آب را به روی حسین -علیه السلام- بستند و در روز عاشورا که روز جمعه بود به جنگ پرداختند. نوزده تن از اهل بیت حسین -علیه السلام- همراه او بودند. حسین -علیه السلام- با لب تشنه کشته شد. هفت تن از فرزندان علی بن ابی طالب -علیه السلام- و سه تن از فرزندان حسین -علیه السلام-، شهید شدند. دشمنان از کشتن علی بن الحسین -علیهماالسلام- که بیمار بود منصرف شدند و نوادگان حسین -علیه السلام- تا امروز از نسل اویند. 87 تن از اصحاب حسین -علیه السلام- کشته شدند.[درباره تعداد شهدای کربلا چند قول وجود دارد ابن اثیر تعداد اصحاب آن حضرت را که در کربلا به شهادت رسیدند 72 نفر ذکر کرده است:3/433]
5- ورود اهل بیت به کوفه و شام
و علی بن الحسین -علیهماالسلام- را با زنان و دختران حسین -علیه السلام-، نزد ابن زیاد بردند. بعضی گویند که سر حسین -علیه السلام- در طشتی بود و ابن زیاد با چوبدست خود بر آن می زد و می گفت: هرگز چنین چهره ای ندیده ام. آنگاه اهل بیت او را نزد یزید بن معاویه به شام فرستاد. یزید فرمان داد زنان و دختران او را در مسجد، در جایی که اسیران را نگاه می داشتند، نگه دارند تا مردم آنان را بنگرند.
حسین -علیه السلام- در سال 61 هــ شهید شد در روز عاشورا که روز جمعه بود. او 58 سال داشت و موهای خود را خضاب می کرد. یزید، اهل بیت و دختران حسین -علیه السلام- را به مدینه فرستاد. شیعیان وقایع کربلا را به تفصیل بیان می کنند...[مختصر تاریخ الدول149-150]
همانطور که ملاحظه می شود ابن عبری در صدد نبوده تا ماجرای کربلا را با تفصیل روایت کند - حجم کتاب هم اقتضای آن را نداشته است- لذا اگر مطالب دیگری در مقاتل بر آن اضافه شود با آن منافاتی ندارد.
افزودن دیدگاه جدید