گرفتگی عضلات : عدم هماهنگی میان آبرسانی و ماهیچه ها

نويسنده: بديعه حبيب پور
گرفتگی عضلات
تئوری مشهور تمرینات محرکی گرفتگی عضلات EAMC که معتقد است گرفتگی عضلات در نتیجه عدم توازن مایعات بدن، به خصوص عدم آبرسانی و ناهنجاری در سطوح الکترولیت خون بوجود می آید، با یک تحقیق روی دوندگان دوی مسافت رد شد.

گرفتگی عضلات : عدم هماهنگی میان آبرسانی و ماهیچه ها

گرفتگی عضلات نتیجه عدم هماهنگی میان آبرسانی و ماهیچه هاست. این نوشتار حاصل بررسی نتایج تئوری مشهور تمرینات محرکی گرفتگی عضلات EAMC را به ما نشان می دهد. با ما همراه باشید...

گرفتگی عضلات : عدم هماهنگی میان آبرسانی و ماهیچه ها

تئوری مشهور تمرینات محرکی گرفتگی عضلات EAMC که معتقد است گرفتگی عضلات در نتیجه عدم توازن مایعات بدن، به خصوص عدم آبرسانی و ناهنجاری در سطوح الکترولیت خون بوجود می آید، با یک تحقیق روی دوندگان دوی مسافت رد شد.

محققین همچنین توضیح می دهند که اختلالات الکترولیتی و اختلال در عملکرد مواد سیال بدن در شرایط بالینی خاصی با گرفتگی عضلانی همراه شده بوده اند و بنابراین اغلب چنین به نظر میرسد که با وجود فقدان مدرکی برای این معلول، گرفتگی عضلات EAMC علت مشابهی دارد.

آنان بررسی های خود را چنین آغاز کردند که ابتدا مشخص کنند آیا گرفتگی عضلات EAMC در دوندگان ماراتن به تغییرات در غلظت الکترولیت سرم خون و شرایط آبرسانی وابسته است. یک گروه متشکل از 72 دونده مرد که در دو مسابقه دوی مسافت اقیانوسی که هر سال در مسیر 56 کیلومتری شهر کلیپ تاون برگزار می شود، شرکت کرده بودند، در مورد سابقه گرفتگی عضلات EAMC مورد پرسش واقع شدند. سپس به جهت بسط و تعمیم شرایط حین مسابقه، موارد مورد پیگیری و بررسی قرار گرفتند.

همه افراد قبل و بلافاصله پس از مسابقه وزن شدند تا تغییرات وضعیت آبرسانی بدن شان مورد ارزیابی قرار گیرد. قبل از مسابقه، بلافاصله بعد از آن و یک ساعت بعد، از خون افراد نمونه گیری کردند و غلظت گلوکز، پروتئین، سدیم، پتاسیم، کلیسیم و منیزیم همچنین شاخص های مختلف آبرسانی مورد بررسی قرار گرفت.

از 72 دونده تحت بررسی، 45 نفر سابقه گرفتگی عضلات EAMC داشتند حال آنکه 27 نفر تجربه قبلی در گرفتگی عضله داشتند. به این ترتیب 21 نفر از 45 دونده با سابقه گرفتگی عضلات هم در طول مسابقه و هم یک ساعت بعد آن، گرفتگی شدیدی را تجربه کردند حال آنکه 22 نفر از 27 دونده با چنین معظلی روبرو نشدند.

یک گروه بازرسی به منظور مقایسه اهداف تشکیل شد.

یافته ها به قرار ذیل بودند :

همه حوادث گرفتگی عضلات در نیمه آخر مسابقه یا بلافاصله پس از آن اتفاق افتادند. بیشترین دوندگان مبتلا به سه مورد یا بیشتر را گزارش کردند. بطور متداول عضلات پشت زانو 48 درصد و ماهیچه های چهار سر 38 درصد با این معظل درگیر بودند.

بسیاری از گرفتگی ها از نظر شدت، متوسط تا وخیم بودند و با کند کردن قدم ها یا کشیدگی خفیف عضله درد کاهش می یابد.

گروه هایی که قبل و بعد از مسابقه وزن شدند درصد وزن، حجم خون، مقدار پلاسما و سلول های قرمز خون شان تفاوت چندانی نداشت. همچنان تفاوتی هم در وضعیت آبرسانی نشان ندادند.

غلظت سدیم خون بلافاصله بعد از مسابقه در گروهی که دچار گرفتگی عضله شده بودند، بسیار کم بود. حال آنکه غلظت منیزیم بسیار بالا بود. به هرحال مشاهده شد که تفاوت ها بسیار کمتر از آن بود که از نظر بالینی مورد توجه قرار گیرد.

به علاوه محققین گزارش کردند که کاهش غلظت سدیم سرم خون بعد از مسابقه در گروهی که دچار گرفتگی شده بودند ممکن است مربوط به جذب ماده سیال افزایش یافته و در طول مسابقه در میان افراد این گروه بوده باشد.

هرچند الگو و نحوه مصرف نوشیدنی ها بطور مستقیم اندازه گیری نشد، به نظر میرسد افزایش مصرف مایعات در گروهی که دچار گرفتگی عضله شده بودند تا حدودی به این خاطر است که این دیدگاه که گرفتگی عضلات بخاطر عدم آبرسانی است، بسیار رواج یافته است.

این تصور با یافته هایی مانند : دوندگانی که حین تمرینات دچار گرفتگی عضله می شوند بسیار کمتر دچار کم آبی می شوند تا دوندگانی که بلافاصله بعد از مسابقه دچار این عارضه می شوند. درصد کاهش وزن در این گروه ها پس از مسابقه به ترتیب 2/9 درصد، 3/6 درصد بود.

نتیجه تحقیقات با فرضیه متداول : تمرینات محرکی برای گرفتگی عضلات هستند، را حمایت نمی کند.

گرفتگی عضلات در دوهای مسافت طولانی هم با تغییرات در غلظت الکترولیت سرم خون و هم تغییرات در وضعیت آبرسانی همراه است. بنابراین فرضیه های دیگر که به توضیح علت گرفتگی عضلات در تمرینات محرک می پردازند، باید مورد بررسی قرار گیرند.

Share